سکون‌زدگی شغلی دامی است که بر سر راه کارکنان سازمان‌ها قرار دارد و 99 درصد از کارکنان در طول زندگی کاری خود مبتلا به پدیده سکون زدگی شغلی می‌شوند. بیشتر افراد ظرف حدود سه سال در یک شغل ماهر می‌شوند و از این به بعد کار معمول و یکنواخت شده و دیگر چیز جدیدی برای آموختن وجود ندارد. در این حالت فرد احساس درماندگی کرده و کار خود را کم ارزش و ناخوشایندتر از قبل می‌داند , ممکن است فرد به نگرشها و رفتارهایی برسد که دیگر کارایی ندارد و سلامت جسمی و روانی اش نیز دچار تزلزل گردد. سکون زدگی در مسیر پیشرفت شغلی آنگاه رخ می‌دهد که کارمندان به نقطه ای برسند که دیگر امکان پیشرفت بیشتر ندارند و مسولیت اضافی دیگری را نیز نمی تواند بپذیرد. به عبارت دیگر سکون زدگی در مسیر پیشرفت شغلی یک دوره ثباتی را نشان می‌دهد که مهارت کاری کارمندان وقف یک مشکل خانوادگی یا علاقه شخصی می‌شود. بنابر یک تعریف ارایه شده از اینرسی مقاومت در برابر هرگونه تغییر و تحول و حرکت را سکون یا اینرسی می‌نامند. با توجه به تعریف صورت گرفته می‌توان اینرسی سازمانی را به عنوان تمایل سازمان به باقی ماندن در وضعیت موجود و مقاومت در برابر هر گونه تغییر و تحول دانست. سازمانها به صورت سیستمی باز هستند و با محیط خود ارتباط برقرار می‌کنند و این ضامن بقای سازمان است. در صورتی‌که سازمان مجاری ارتباطی و اطلاعاتی پیرامون خود را قطع کند از تحولات اطراف خود آگاه نمی شود و این امر موجب نابودی آن می‌گردد. عدم انعطاف‌پذیری این اجازه را به سازمان و افراد آن نمی‌دهد که خود را با تغییرات محیطی تطبیق دهند در نتیجه موجب رکود فردی و در پی آن به وجود آمدن حالت اینرسی در کل سازمان می‌شود

امروزه اگر سازمان‌ها بخواهند جایگاه خود را حفظ کرده و به نحوی عمل کنند که باعث بقا، توسعه و موفقیتشان شود ضروری است که در عملکرد خود تجدید نظر کرده و علاوه بر انجام تعهدات خود به ارباب رجوع با نگرشی نو نسبت به کارکنان خود توجه نشان دهند. سازمان سالم به موازات توجه به میزان تولید و بهره وری معتقد به سلامت روانی کارکنان خود نیز است

نتیجه گیری

در خصوص شاخص اینرسی پیشنهاد می‌شود که از آنجا که علت اینرسی در سازمان متعدد است لذا مسولان سازمان با شناسایی علت اصلی این نوع مولفه از اینرسی بتوانند با به کارگیری ساز و کارهای مناسب مدیریتی به فعالیتهای کند کارکنان در ارایه امور شغلی خود سرعت عمل ببخشند. همچنین باید اهداف و چشم اندازهای سازمان را به صورت شفاف و قابل درک برای کارکنان تعریف نمایند به‌طوری‌که کلیه افراد بر اهداف سازمان اشرافیت لازم را داشته باشند و زمینه ترغیب و انگیزه درونی آنان را فراهم نماید تا از این طریق سکون زدگی در پیشرفت شغلی از بین برود.

وحید نوروزی – جعفر منطقی