شناسه خبر:60911
1401/7/14 11:34:20
جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده و جمعیت مطرح کرد:

دولت از نهاد مادری حمایت کند و نه مادران

یک جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بیان اینکه منظور از سیاست‌های حمایتی حمایت از نهاد مادری است و نه مادران حال آنکه دولت به دنبال حمایت از مادران است و نه نهاد مادری و این درحالی بوده که حمایت از نهاد مادری یعنی ما بتوانیم نظام اشتغال، آموزش و تحصیلات را با محوریت خانواده و نقش زنان در خانواده بازسازی و بازطراحی کنیم، اذعان کرد: دولت لازم است ساختارهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی را در جامعه در مسیر سازگاری با نقش مادری، بازسازی کند.

دختری 16 ساله از یک خانواده 11 نفره است، به تعبیری پنج برادر دارد و چهار خواهر؛ پس با تلاش فراوان پس از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی در یکی از مدارس محلات پایین شهر، می‌تواند از طریق معدل بالای 18، برای درس خواندن به یکی از دبیرستان‌های دخترانه خوب در یکی مناطق مرکزی شهر راه یابد.

جالب اینکه در آن سال‌ها خود به‌تنهایی بلد نیست راه مدرسه را پیدا کند و تنها از سوار شدن به تاکسی و خارج شدن از محله، هراس دارد؛ زیرا همواره در کنار مادر خانواده که به معنای واقعی مادر است، در خانه بوده و این پدر است که تمام خرید خانه را انجام می‌دهد، پس چند روز ابتدایی را با مادرش به مدرسه آمده و پس از آن با پیدا کردن چند هم‌محله‌ای در مدرسه، همچون گذشته مستقل شده و با آن‌ها مسیر مدرسه تا خانه را هر صبح و ظهر طی می‌کند.

جالب‌تر اینکه دانش‌آموز درس‌خوانی است، بنابراین توجه مدیر و معاونین را به خود جلب می‌کند؛ به‌طوری که با کنکاش در پرونده او دختر را به دفتر مدرسه خواسته و معاون با لحنی تحقیرآمیز از او می‌پرسد چطور توانستی به این مدرسه راه پیدا کنی؟ واقعاً 9 فرزند هستید؟ چطور درس می‌خوانی در این خانه شلوغ؟!

آنچه گفته شد، تنها بخشی از تحقیر‌هایی بوده که با اجرای طرح کاهش جمعیت در کشور و سیاست‌گذاری‌های غلط دراین زمینه بر دوش فرزندان خانواده‌های پُرجمعیت و به‌ویژه دختران در محافل اجتماعی و نهادهای تأثیرگذار همچون مدرسه تحمیل می‌شد؛ بگذریم از اینکه گویا در آن سال‌ها به آخرین فرزند خانواده که حالا یک دختر 24 ساله بوده، به بهانه داشتن فرزند زیاد حتی شناسنامه هم داده نمی‌شده است!

حال همان دختر 16 ساله یک بانوی بالغ 36 ساله است که از پذیرفتن نقش مادری گریزان بوده و آن را به‌نوعی تحقیر برای خود و فرزندانش می‌داند؛ زیرا طی این سال‌ها در مکان‌های مختلف از بهیار مرکز بهداشت گرفته تا مدرسه، فامیل و فرزندان، مادرش را به‌دلیل داشتن فرزند زیاد تحقیر کرده‌اند و او دوست ندارد چنین تجربه‌ای را دوباره تکرار کند. البته آنچه گفته شد تنها معضل یک دختر و یک زن جوان نیست، بلکه بسیاری از دختران دهه شصتی که دارای خانواده پُرجمعیتی بوده‌اند، چنین نگاهی دارند و همین امر طی این سال‌ها باعث کم‌رنگ شدن نقش مادری در خانواده و توجه به مقوله استقلال زنان و اشتغال آن‌ها شده که پیامدی جزء پیری جمعیت و پدیدار شدن خانواده‌های بدون فرزند و تک‌فرزند نداشته است. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا در این شماره با دکتر ابوالفضل اقبالی (جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده و جمعیت) گفت‌وگویی را ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:

جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده و جمعیت با تأکید بر اینکه حاکمیت در سیاست‌گذاری خود باید دو امر تکریم و تسهیل مادری را مورد توجه قرار دهد، گفت: متأسفانه در دهه‌های اخیر نه‌تنها تکریم مادری در دستور کار نبوده است، بلکه برخلاف آن نیز عمل کرده‌ایم.

ابوالفضل اقبالی با تأکید بر اینکه حمایت حاکمیت از مادر باید در دو سطح اتفاق بیفتد، گفت: نخست تکریم مادری و دوم تسهیل مادری که دو مؤلفه اساسی هستند و باید توسط حاکمیت سیاست‌گذاری شوند.

وی با بیان اینکه تکریم نقش مادری باید در فضای فرهنگی و رسانه‌ای کشور اتفاق بیفتد، ابراز کرد: درحقیقت رویکردهایی که زن را در نقش خانگی خود تکریم می‌کند و ارزشمند جلوه می‌دهد، باید مورد توجه قرار گیرد.

اقبالی افزود: متأسفانه امروزه نه‌تنها چنین رویکردی وجود ندارد، بلکه در دهه‌های اخیر گاهی رویکردهایی برخلاف آن در پیش گرفته شده است. درواقع زنان درون خانواده و در کسوت مادری نه‌تنها تکریم نشده‌اند، بلکه تخریب و تحقیر شده‌اند و زن شاغل که بعضاً مجرد هم هست، به‌عنوان قهرمان معرفی شده‌ است.

این جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده درباره تسهیل مادری نیز توضیح داد و بیان کرد: در شرایط امروز جامعه مسائل مختلف معیشتی، موضوعات گوناگون فرهنگی و تحولات سبک زندگی وجود دارد که سبب شده است مادری کردن امری سخت، سنگین و گران باشد؛ به همین جهت حاکمیت باید از مادران حمایت کند تا امر مادری تسهیل شود.

اقبالی با اشاره به قانون جوانی جمعیت که به‌تازگی در مجلس یازدهم مصوب شده است، عنوان کرد: در این قانون اتفاقات خوبی افتاده است، اما اصلاً کافی نیست و بعضی از مواد و تبصره‌های آن صرفاً در حد مشوق‌های کوچک و موقت می‌تواند اثرگذار باشد.

این جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده بیان کرد: حاکمیت باید مادر بودن را تکریم کند تا زن به مادری کردن خود افتخار کند. همچنین باید براساس واقعیات جامعه تسهیلاتی برای زندگی آن‌ها درنظر گرفت تا مسائل معیشتی و اجتماعی و همچنین شغلی نداشته باشند، زیرا نتیجه این اقدامات بدون تردید افزایش گرایش به مادری در زنان جامعه ایران خواهد بود.

* بسترهای کنشی جامعه را باید تغییر داد

این جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بیان اینکه نخستین عاملی که می‌تواند نگرش زنان را به سمت مثبت در مادری تغییر دهد این است که بتوان بستری برای نهادینه شدن آن رفتار در زندگی زنان ایجاد کرد تا این رفتار نهادینه نگرش متناسب خود را در طول زمان ایجاد کند، گفت: مسئله این است که بسترهای کنش و رفتار در جامعه ما تا زمانی که به سمت تضعیف نهاد مادری و رفتارهای باروی می‌رود، کار فرهنگی صرفاً کارساز نخواهد بود.

اقبالی ادامه داد: یعنی ما ساختارها را رها کردیم و صرفاً روی ذهنیت عاملیت‌ها تأکید می‌کنیم که این مهم بازدهی چندانی ندارد؛ بلکه باید برای زنان مادری به‌لحاظ ساختار ذهنی به‌صرفه و مطلوب بوده و به یک انتخاب تبدیل شود.

وی با اشاره به اینکه وقتی مادری به انتخاب زنان بدل شود نگرش و ارزش آن‌ها نیز در بلندمدت به سمت پذیرش این نقش حرکت خواهد کرد، اذعان کرد: مسئله این است که درحال حاضر مطلوبیت برای زنان ما در جامعه فعالیت اجتماعی، اشتغال و کنشگری در است؛ بنابراین ارزش‌ها و نگرش‌ها نیز متناسب با این مطلوبیت‌ها هماهنگ شده‌اند.

این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده افزود: بنابراین همان‌طور که پیش‌تر عنوان شد، نخستین عامل ایجاد بستر کنشگری در فضای خانواده به‌ویژه برای نقش مادری است.

اقبالی با بیان اینکه وقتی در خانواده و جامعه به هر طریق چه با سیاست‌های تشویقی و یا بازسازی نهادهای سنتی پیرامون خانواده نقش مادری مطلوبیت پیدا کند ما شاهد آن خواهیم بود که مادری در قاموس رفتار زنان مسلمان ایرانی امروزی می‌نشیند، عنوان کرد: گرچه این تغییر نگرش ممکن به نظر می‌آید، اما بازهم تأکید می‌کنم صرفاً با فعالیت‌های فرهنگی و به‌نوعی توصیه‌ای و موارد این‌چنینی راه به جایی نمی‌برد.

وی‌ با تأکید بر اینکه البته این مهم به معنای نفی جایگاه فعالیت‌های فرهنگی نیست، تشریح کرد: درواقع به موازات فعالیت‌های فرهنگی، می‌بایست بسترسازی لازم برای نهادینه شدن نقش مادری را دنبال کنیم.

این جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بیان اینکه منظور من از حمایت و سیاست‌های تشویقی صرفاً به معنای ارائه تسهیلات، زمین و ماشین نیست زیرا این نوع حمایت‌ها در جامعه امروز پذیرفتنی نیست بلکه بیشتر به وصله‌ای ناجور شباهت دارد، گفت: مسئله این است که وقتی نظام آموزشی و اشتغال در تعارض و ناسازگاری مادری و نقش خانوادگی زن است، نمی‌توان این تعارض را از طریق اعطای زمین 500 متری برای بچه‌دار شدن از بین برد.

اقبالی با تأکید بر اینکه تشویق‌های این‌چنینی از توانایی چندانی برای ایجاد تعدیل نگرش مادری در بین زنان ما برخوردار نیست، تصریح کرد: این تشویق‌ها انقلابی در ساختار کنشی موجود جامعه نسبت به مادری ایجاد نمی‌کند و همچنان برای زنان جایگاه اجتماعی که در پی داشتن تحصیلات و اشتغال به او داده می‌شود، اولویت نخست خواهد بود.

وی ادامه داد: در مقابل ارزش اجتماعی که شغل و کنش‌های اجتماعی برای زن ایجاد کرده، همچنان پابرجا است؛ بنابراین مادامی که در فاهمه عمومی جامعه مادری کردن به‌اصطلاح اُمل‌بازی دانسته شود، دیگر اعطای ماشین به قیمت کارخانه تأثیری در انتخاب آن‌ها ندارد.

یک جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بیان اینکه منظور از سیاست‌های حمایتی حمایت از نهاد مادری است و نه مادران حال آنکه دولت به دنبال حمایت از مادران است و نه نهاد مادری و این درحالی بوده که حمایت از نهاد مادری یعنی ما بتوانیم نظام اشتغال، آموزش و تحصیلات را با محوریت خانواده و نقش زنان در خانواده بازسازی و بازطراحی کنیم، اذعان کرد: دولت لازم است ساختارهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی را در جامعه در مسیر سازگاری با نقش مادری، بازسازی کند.

اقبالی ادامه داد: برای مثال در مباحث شغلی اشتغال زنان باید سازگار با نقش او در خانواده باشد و این درحالی است که به‌طور نمونه شغل کارمندی برای زنانی که به دنبال ایفای نقش مادری نیز هستند، بسیار آسیب‌زننده است.

وی با اشاره به اینکه اگر واقعاً دولت به دنبال حمایت از نهاد مادری است باید ساختارها را در بخش‌های مختلف براساس حمایت از نهاد مادری بازآفرینی کند، اذعان کرد: بر این اساس حمایت از تک‌تک مادران از طریق اعطای تسهیلات و اعطای ماشین و زمین تأثیر بسزایی نخواهد داشت.

* معاونت‌های مادری در خانواده نیازمند بازآفرینی

این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده با بیان اینکه در بُعد خانوادگی نیز باید نهادها‌ی معاونت و حامی‌گری نهاد مادری احیا شود، تصریح کرد: دراین‌بین نقش همسر و پدر خانواده به‌عنوان معاون نهاد مادری، از اهمیت بالایی برخوردار است.

وی با تأکید بر اینکه در گذشته مادر خانواده از چند طرف شامل همسر، مادر خود و مادر همسرش و در کل خانواده‌ای بزرگ حمایت می‌شد، اذعان کرد: این معاونت‌ها درواقع به‌نوعی چتر حمایتی برای زن محسوب می‌شدند، به‌طوری که مادر می‌دانست که اگر حتی چهار فرزند نیز داشته باشد، می‌تواند با وجود این حمایت‌ها، آن‌ها را به بهترین شکل تربیت کند و پرورش دهد؛ اما با هسته‌ای شدن خانواده این فرصت از آن‌ها گرفته شد و از طرفی پدر خانواده نیز به جهت شرایط اقتصادی و معیشتی ساعات بسیاری را به اجبار در خارج منزل به‌سر می‌برد و دیگر فرصتی برای همراهی با مادر خانواده ندارد. بنابراین در شرایط فعلی زنان خود را در فرآیند مادری کردن تنها می‌بینند، بنابراین لازم است این حمایت به طرق مختلف ازجمله فرهنگ‌سازی به مادران بازگردانده شود.

وی در پاسخ به سؤالی درخصوص پیامدهای عدم توجه به نهاد مادری در خانواده و جامعه در آینده، اظهار کرد: پیامدی جز قهقرا برای جامعه این‌چنینی نمی‌توان متصور شد، زیرا جامعه‌ای که در آن مادر قرب و منزلت لازم را نداشته باشد هم به‌لحاظ فرآیندهای جمعیتی که در اقتصاد، اجتماع، امنیت و فرهنگ تأثیرگذار است و هم به‌لحاظ کیفی، بنیان‌های روانی و معنوی آن تهدید خواهد شد و شاهد فروپاشی و اضمحلال در بنیان‌های اجتماعی خواهیم بود.

اقبالی افزود: جامعه‌ای که مادر در آن محور نیست، به‌لحاظ هویتی شکننده و آسیب‌پذیر است.

شناسه خبر 60911