شناسه خبر:60775
1401/7/11 09:26:14

سپهرغرب، گروه ریحانه‌آفرینش - طاهره ترابی‌مهوش: دو بانوی همدانی با تلاش در کارگاه خانگی نه‌تنها لذت‌بخش زندگی خود شدند بلکه به زندگی دیگران نیز طعم بخشیدند

آدم‌های معمولی گاهی کارهای بزرگ با اندیشه‌های ژرف دارند و گاهی دلشان آنقدر بزرگ است که تمامی دنیای خودشان و اطرافیانشان در آن جا می‌شود.
البته در این بین شاید خودشان هم باور نکنند که سنگینی بار خیلی‌ها را به دوش کشیده‌اند اما نکته این است که این کار را کرده و این برایشان همان چیزی است که من و تو به آن می‌گوییم، مفهوم زندگی، همان چیزی که من و تو با همین تحصیلات مثلاً بالا در شهر بزرگ خودمان هنوز دنبالش می‌گردیم و گاه رنج پیدا نکردنش خودمان و خانواده‌یمان را عذاب می‌دهد، البته این عذاب ازآنجاست که کار کنارنمان هست اما نمی‌بینیم! اما «شمشی خانوم و لیلا خانم» آن را می‌بینند، با همان چشمی که من و تو هم داریم.
آری شمسی خانم بانوی ترشی‌فروش همدانی ساکن در محله جانبازان است که در خانه خود روبروی هتل سفیر در لابلای شیشه‌های ترشی نشسته است، حال و احوال زندگی را بهتر از ما می‌پرسد. با او که حرف می‌زنم، تازه می‌فهمم چقدر پنجره رو به دنیای او بزرگ‌تر از پنجره نگاه ماست. 11 سال است که به این کار مشغول شده و سه پسر بچه خود را با همین کار به سامان رسانده است. هر صبح به‌ویژه ماه‌های منتهی به فصل پاییز از ساعت 5:30 کارش را شروع می‌کند به‌طوری‌که شب‌هنگام پس از گذشت یک روز کاری آنچه از تلاش و او همکارانشان قابل مشاهده است بسته‌های خرد شده سبزی و ترشی و انواع مرباجات است که البته نمونه آن را می‌توان در مغازه ترشیجات و مربای لیلا خانم در شهرک مدنی نیز دید.
این بانو نیز بعد از یک روز کاری با وسواس شیشه‌های ترشی و مربای آماده‌شده را روی قفسه‌ها می‌چیند و فردا دوباره روز از نو، روزی از نو؛ بنابراین آنچه پیش رو دارید، گپ و گفت من است با خانم شمسی و لیلا اسکندریان است که در همین فرصت اندک هم‌کلامی با آن‌ها، نکات ارزشمندی آموختم به‌طوری‌که باور شمسی‌ و لیلا خانم این است که خوشبختی یعنی تن خودت و خانواده‌ات سالم باشد، یعنی صبح توان بیدار شدن و کار کردن و شب پای رفتن به خانه را داشته باشی.
شمسی خانوم 47 ساله با لهجه زیبای همدانی از سابقه‌اش در این کار می‌گوید و می‌افزاید: چنانکه به یاد می‌آورم 11 سال پیش بود که کارم را با پخت مرباهای فانتزی در کارگاه خانگی در علی‌آباد فرهنگیان آغاز کردم.
این‌ها را که می‌گوید طوری حرف می‌زند انگار ته دنیا همین‌جاست و با قهقه‌ای که سر می‌دهد انگار تمامی زیبایی‌های دنیا جمع شده میان شیشه‌های رنگارنگ کنارش یا خاطرات دخترانه‌اش که گویا از سن 9 سالگی توان پخت غذا برای 12 نفر را داشته است.
شمسی خانوم از فعالیت دوسه ساله خود در کارگاه و اجبار به جمع کردن به‌دلیل بروز مشکلات مالی سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: بعدازآن در منزل شخصی کارم را ادامه داده و درعین‌حال با افزودن به تنوع محصولات از مربا گرفته تا سبزی خشک و رب توانستم مشتری‌های بسیاری جلب کنم.
وی می‌افزاید: البته از بچگی علاقه بسیاری به آشپزی داشتم به‌طوری‌که هر روز ایده‌های جدیدی به ذهنم خطور می‌کرد تا کارهای جدیدی در حوزه آشپزی انجام دهم اما پس از بروز مشکلات مالی و نیاز مبرم باعث شد این کار را با تلاش مجدانه‌ای دنبال کنم.
وی خاطرنشان می‌کند: این عادت بعضی از خانم‌هاست. مرتب گله می‌کنند که دخلمان به خرجمان نمی‌رسد و مشکلات مالی زندگی‌مان را تلخ کرده، اما اگر سیاست خانه‌داری داشته باشند می‌توانند هم به خودکفایی برسند و هم درآمدزایی کنند مثلاً خیلی وقت‌ها پیش آمده که خیار و گوجه برای سالاد خریده‌اید اما همین‌که در کیسه را باز کردید با گوجه‌های لهیده مواجه شدید. آن‌ها را دور نریزید. همه‌شان را در قابلمه‌ای ریخته و بجوشانید. کمی هم نمک، بگذارید غلیظ شود، رب شما آماده است، با آن حداقل یکی دو وعده غذا می‌توانید درست کنید و علاوه بر آن هزینه‌ای هم برای خرید رب پرداخت نکرده‌اید.
این بانوی همه فن حریف همدانی می‌افزاید: مرباهای خانگی طرفداران زیادی دارند، کافی است همسایه‌ها متوجه شوند که شما مربای خانگی تهیه می‌کنید، استقبال خواهند کرد و راه بی‌دردسری برای درآمدزایی است، به‌اندازه قیمت یک شیشه مربای هویج می‌توانید چندکیلو هویج خریده و مربا درست کنید. هویج، انجیر، گیلاس و سیب به سبب شیرین بودنشان شکر کمتری می‌خواهد و خیلی هم خوشمزه است، اما آلبالو شکر بیشتری می‌خواهد اما مزیت دیگری دارد و می‌توان از آن شربت هم تهیه کرد.
در ادامه از چند نفر نیروی کار خانمی که در بخش‌های مختلف پاک کردن سبزی و خرد کردن صیفی‌جات در کارگاه او کار می‌کنند تعریف کرده و خاطرنشان می‌کند: ازآنجاکه ترشی و مربا و سبزی را نمی‌توان در حجم بالا به تنهایی درست کرد پس از تعدادی بانو نیز در این عرصه کمک گرفتم به‌طوری‌که هر روز من کارم را از صبح ساعت 5:30 با شستن سبزی‌ها و صیفی‌جات آغاز کرده و آن‌ها یکی‌یکی خود را برای ساعت هشت و 9 صبح به کارگاه خانگی می‌رسانند.
وی از مادری برای سه پسر 30،25 و 18 ساله می‌گوید و می‌افزاید: اگر راستش را بخواهم بگویم در کل روز نهایتاً دو ساعت در کنار فرزندانم هستم اما آنچه مرا به ادامه کار امیدوار می‌کند رضایتی است که آن‌ها از کنار من بودن دارند حال آنکه یقیناً رسیدگی به امور پسرها بسیار سنگین‌تر از دخترها است.
شمسی خانوم در ادامه از گپ و گفت‌های خانومانه در فضای کارگاه با همکاران و فضای صمیمی پیش آمده در بین ‌آن‌ها می‌گوید و می‌افزاید: خوشبختانه روابط ایجادشده در بین همکاران از فضای کار پا را فراتر گذاشته به‌طوری‌که هرکدام هر آنچه در توان داریم برای باز کردن گره‌ای هر چند کوچک از زندگی یکدیگر به کار می‌گیریم.
وی یادآور می‌شود: البته در این بین از تبادل تجربه و آموزش به یکدیگر نیز غافل نمی‌شویم به نحوی که هر کدام اگر نیاز به کمک در خصوص پخت‌وپز و غیره داشته باشیم از کمک دیگر همکاران استفاده می‌کنیم.
این بانوی کارآفرین میزان تهیه مربا، ترشی، سبزی‌جات و عرقیجات را در کارگاه خود تابعی از میزان نیاز مشتری قلمداد کرده و خاطرنشان می‌کند: خوشبختانه نه‌تنها از همدان بلکه از شهرستان‌های تابعه نیز مشتری دارم.
وی با یادآوری این مسئله که از 11 سال پیش برای بازاریابی به کمک برادرش نسبت به درج آگهی در روزنامه اقدام کرده می‌گوید: درحال حاضر این اعتماد است که در محصولات خانگی و موفقیت در فروش تأثیرگذار است پس این امکان برای مشتری‌ها وجود دارد که در محل حاضر شده و از نزدیک در جریان فرایند تهیه و تولید محصول خود قرار گیرند.
در ادامه لیلا خانم دیگر بانوی همدانی نیز از چگونگی ورودش به این عرصه سخن به میان آورده و می‌افزاید: از پنچ سال پیش که زن بردارم در این کار مشغول بود فضا را برای ورود به این عرصه با توجه به بازار فروش مناسب دیده و مشغول به کار شدم.
این بانوی 45 ساله که یک دختر 18 ساله دارد از همکاری خانواده سخن به میان آورده و می‌افزاید: همه کارهای خرید بر عهده همسرم است به‌طوری‌که اول صبح با مراجعه به سبزه میدان بنا به سفارشاتی که مشتری‌ها دارند نسبت به خرید مواد مورد نیاز اقدام کند.
لیلا از فضای صمیمی ایجادشده در بین کارکنانی که برایش کار می‌کنند می‌گوید و خاطرنشان می‌کند: ما در کارگاه کار را با تعریف و گپ‌و‌گفت پیش می‌بریم وگرنه با فضای خشک کار پیش نمی‌رود.
وی با یادآوری این موضوع که کل روز خود را در کارگاه و با همکارانشان سپری می‌کند تشریح کرد: مسئله این است که ما این روزها به خواهران یکدیگر تبدیل شدیم به‌طوری‌که اگر مشکلی برای یکی از ما ایجاد شود دیگران از هیچ تلاشی فرو‌گذار نمی‌کنند.
این بانوی موفق همدانی در پاسخ به چگونگی رسیدگی به کارهای منزل نیز می‌گوید: خوشبختانه همسر و دخترم هر کدام بنا به فراغ بالی که در ساعتی از روز دارند نسبت به گرفتن گوشه‌ای از کار اقدام می‌کنند و به تعبیر بهتر ما کار‌های مرتبط با خانه را سه نفری انجام می‌دهیم.
مع‌الوصف بیشتر افراد وقتی صحبت از راه‌اندازی یک کسب‌وکار به میان می‌آید، به‌دنبال تأمین مالی و سرمایه اولیه هستند و اغلب به دلیل نداشتن سرمایه فراوان اولیه، ایده‌های خود را به آرزو تبدیل کرده و در دل خود نگه می‌دارند و حتی آن را بیان نمی‌کنند، این درحالی است که تمام کسب‌وکارهایی که اطراف ما شکل گرفته‌اند، سرمایه‌های اولیه میلیونی و میلیاردی نداشته‌اند که نمونه‌ای از این مشاغل را در بالا مشاهده کردید، این یعنی نباید دست روی دست گذاشت تا کاری برای ما ایجاد شود بلکه افراد با ایده‌های هرچند کوچک می‌توانند در عرصه تولید و خدمات نه‌تنها برای خود و خانواده بلکه برای بسیاری افراد اشتغال ایجاد کنند و تنها رمز موفقیت چیزی جز همت نیست.

شناسه خبر 60775