استکبارستیزی امام خمینی (ره)؛ از واژگان قرآنی تا بازتعریف معادلات جهانی
سپهرغرب، گروه- سمیرا گمار: در جهانی که امروز بیش از هر زمان دیگری درگیر پیچیدگیهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، بازشناسی هویت مستقل ملتها و مقابله با نفوذ قدرتهای بزرگ، ضرورتی انکارناپذیر بهشمار میرود. در این میان، اندیشههای انقلاب اسلامی ایران و نقش امام خمینی(ره) در شکلدهی به گفتمان استکبارستیزی، نهتنها بهعنوان جنبشی سیاسی در داخل کشور، بلکه همچون الگویی فراگیر برای کشورهای اسلامی و حتی بخشهایی از جهان، مورد توجه قرار گرفته است.
دکتر جواد منصوری، پژوهشگر، دیپلمات و استاد دانشگاه که سابقهای درخشان در عرصههای سیاسی، نظامی و دیپلماسی کشور دارد، در گفتوگوی اختصاصی با سپهرغرب، با تحلیلی جامع و مستند، ابعاد فکری، فرهنگی و سیاسی استکبارستیزی امام خمینی (ره) و تأثیر انقلاب اسلامی بر معادلات جهانی را بررسی میکند. او در این گفتوگو نشان میدهد چگونه امام، با پیوند دادن مفاهیم قرآنی و آموزههای اسلامی به عرصه سیاست و فرهنگ، راهی تازه برای استقلال فکری و معنوی ملتها گشود و مسیری ترسیم کرد که امروز در سطح جهانی در حال بازتعریف قدرت و ارزشهاست.
* استکبارستیزی؛ از واژه سیاسی به فرهنگ و اعتقاد
این استاد دانشگاه در ابتدای سخنان خود گفت: در دو قرن اخیر، بهدلیل نفوذ فرهنگ و آموزههای غربی در جهان اسلام، بسیاری از اصطلاحات اسلامی و قرآنی یا به فراموشی سپرده شدند یا کاربرد واقعی خود را از دست دادند. حتی در ابعاد اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی، بسیاری از مفاهیم اسلامی ناشناخته باقی ماند. انقلاب اسلامی توانست این خلأ را پر کند و آموزهها و اصطلاحات اسلامی را در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بازگرداند، نهتنها در ایران بلکه در کشورهای اسلامی دیگر.
دکتر جواد منصوری ادامه داد: امام خمینی رضوانالله علیه بهعنوان شخصیتی علمی و صاحبنظر، به جای استفاده از کلمات رایج مانند امپریالیسم یا اصطلاحات مشابه، از واژگان قرآنی بهره گرفت و استکبارستیزی را وارد گفتمان مقاومت و مبارزه کرد. این رویکرد، نهتنها نشاندهنده اتکا به فرهنگ و ارزشهای خودمان بود، بلکه بخشی از استقلال فکری، معنوی و فرهنگی ملت ایران را به تصویر میکشید.
وی با تأکید بر اینکه دانشگاهها نیز باید این جریان را پیگیری میکردند، تصریح کرد: در این صورت دانشآموختگان این فضای علمی و فکری، به جای اصطلاحات خارجی، با مفاهیم قرآنی آشنا شده و میتوانستند آنها را در علوم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بهکار گیرند.
سفیر اسبق ایران در چین و پاکستان سپس اظهار کرد: یکی از نکاتی که مورد غفلت قرار گرفته، همین موضوع است. اگر تمامی آثار امام راحل را مرور کنید، بهندرت واژگانی مانند دموکراسی یا مشابه آن را خواهید یافت. امام (ره) تلاش داشتند جریان فرهنگی مبتنی بر آموزههای اسلامی شکل گیرد که در آن، استقلال فکری و معنوی ملتها برجسته شود.
* انقلاب اسلامی و بازتعریف معادلات جهانی
منصوری در ادامه در تحلیل تأثیر انقلاب اسلامی بر جهان گفت: انقلاب اسلامی با ارائه بنیانهای فکری و اعتقادی اسلام که بر توحید، معنویت و فطرت الهی استوار است، مسیر ارزشگذاری رایج دنیا را دگرگون کرد تا جایی که امروز دنیای غرب که عمدتاً مبتنی بر مبانی مادی و رفاه ظاهری بود، در حال عبور از این نگاه و گفتمان است و گرایش به آموزههای اسلامی و فطرت انسانی در آن جوامع افزایش یافته است.
وی افزود: این روند یکی از نگرانیهای بزرگ قدرتهای استکباری است. به گونهای که اخیراً رئیسجمهور فرانسه اذعان کرده که فرهنگ و فلسفه غرب اعتبار گذشته را از دست داده، تحولات اخیر در خصوص مسئله غزه و فلسطین نیز نشان میدهد که نظامهای غربی حتی در حوزههای فرهنگی و زبانی نیز دچار افول شده و توان اثرگذاری پیشین خود را از دست میدهند.
وی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی در سطح جهانی در حال شکلگیری فرهنگی بر مبنای آموزههای اسلامی استوار است و بسیاری از مفاهیم غربی برای آن ناشناخته باقی مانده. در ایران نیز قدرتی خلق شد که با آموزههای اسلامی شکل گرفت و برای دنیا کاملاً جدید بود. مفاهیمی مانند فلسفه شهادت، ولایت فقیه و عاشورا، نمونههایی از این تفاوت بنیادین هستند.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به دیدگاه برخی نویسندگان غربی مطرح کرد: در کتاب «شکست شاهانه» به صراحت آمده است که 22 بهمن 1357 (11 فوریه 1979) سرآغاز عصر جدید در تاریخ بشریت بود و انقلاب اسلامی، فصل نوینی در سیاست و فرهنگ جهانی رقم زد.
* جمهوری اسلامی و استمرار اندیشه امام
منصوری با اشاره به توان جمهوری اسلامی در تداوم الگوی عملی امام خمینی(ره) در مواجهه با قدرتهای بزرگ توضیح داد: انقلاب اسلامی و اندیشه امام نهتنها در ایران، بلکه در سطح جهان در حال گسترش و شکلگیری است. جمهوری اسلامی تلاش دارد این مسیر را ادامه دهد. هرچند چالشها و تحولات جهانی پیچیده است، اما مبانی فکری و فرهنگی انقلاب، الگویی عملی برای مواجهه با قدرتهای بزرگ فراهم کرده است.
وی در بخش پایانی این مصاحبه، گفت: استکبارستیزی امام خمینی (ره)، با ترکیبی از بینش دینی و تحلیل دقیق سیاسی، الگویی ارائه میدهد که نهتنها در مواجهه با قدرتهای جهانی، بلکه در شکلگیری فرهنگ و هویت مستقل ملتها نیز کاربرد دارد. همانطور که عرض کردم این دستاورد، باید همچنان در دانشگاهها، نهادهای فرهنگی و سیاست خارجی کشور پیگیری شود.
* استکبارستیزی امام؛ از شعار سیاسی تا مکتب فکری و تمدنی
در پایان باید گفت، گفتوگو با دکتر جواد منصوری تصویری روشن، مستند و جامع از نقش امام خمینی (ره) در شکلگیری گفتمان استکبارستیزی و تأثیر انقلاب اسلامی بر معادلات جهانی ارائه میدهد. او در این مصاحبه نشان میدهد که امام خمینی(ره) با تکیه بر آموزههای قرآنی و مفاهیم اصیل اسلامی، جریان فرهنگی و فکری نوینی را بنیان نهادند که نهتنها الهامبخش ملت ایران، بلکه الگوی بسیاری از ملتهای آزاده جهان در مسیر استقلال و مقاومت شد.
انقلاب اسلامی ایران، فراتر از یک تحول سیاسی داخلی، توانست مفاهیم بنیادینی چون آزادی، عدالت، استقلال و کرامت انسانی را در سطح جهانی بازتعریف کند. این انقلاب، با احیای مفاهیمی همچون فلسفه شهادت، ولایت فقیه و عاشورا، منظومهای از معنا و هویت آفرید که امروز به کلیدواژههای اصلی تحلیل سیاسی و فرهنگی ایران و جهان بدل شده است؛ مفاهیمی که نشان میدهند یک ملت چگونه میتواند با اتکا به ارزشها و باورهای دینی خود، جایگاهش را در معادلات جهانی تثبیت کند.
استمرار این گفتمان، بهویژه در حوزههای دانشگاهی، فرهنگی و سیاست خارجی، ضرورتی راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. نظام اسلامی، با تکیه بر مبانی فکری و فرهنگی انقلاب، توانسته الگویی عملی از استقلال و مقاومت در برابر سلطه قدرتهای بزرگ ارائه دهد و این الگو، برای نسلهای آینده، همچنان الهامبخش خواهد بود.
در نهایت، پیام اصلی اندیشه امام خمینی(ره) در استکبارستیزی، فراتر از یک شعار سیاسی، در حقیقت یک مکتب فکری، فرهنگی و تمدنی است؛ مکتبی که مسیر ملتها را برای دستیابی به استقلال، هویت و اقتدار روشن میسازد. امروز، بیش از هر زمان دیگر، بازگشت به این آموزهها و تداوم آن در ساختار فکری و سیاستگذاری کشور، ضرورتی تاریخی است که میتواند راه عبور از چالشهای پیچیده جهانی را پیش روی امت اسلامی بگشاید.