شناسه خبر:37735
1399/12/18 10:30:32
آیا با قانون‌گذاری چیزی حل می‌شود؟

نفس‌کشیدن در عصر آلودگی هوا

سپهرغرب، گروه زیست‌بوم: بیماری‌ها و تلفات ناشی از هوای آلوده مختص دنیای مدرن نیست، بااین‌حال ابعاد این مسئله در هیچ دوره‌ای از تاریخ به اندازۀ امروز نبوده است. این بحران نامرئی از پیشرفته‌ترین شهرهای اروپایی تا عقب‌مانده‌ترین روستاهای شرق آسیا دامن گسترده است، اما هنوز در دنیای سیاست و اقتصاد کسی آن را چندان جدی نمی‌گیرد. یک روزنامه‌نگار کارکشتۀ آمریکایی با سفر به دور دنیا، کتابی دربارۀ آلودگی هوا نوشته است که تصویر کامل‌تری از این فاجعه را به ما نشان می‌دهد.

آلودگی هوای محیط مثل سیگار کشیدن نیست که بتوان آن را به‌طور قطعی با نمونه‌های فردیِ ناتوانی یا مرگ نابهنگام مرتبط دانست، اما این آلودگی عوامل مخاطره‌آمیز را بسیار بالا می‌برد. بث گاردینر در کتاب خفقان‌گرفته توضیح می‌دهد که آلودگی هوا هر سال جان حدود هفت میلیون نفر را در سرتاسر جهان می‌گیرد. تحقیقات اخیر حاکی از این است که تعدادِ واقعی نزدیک به 9 میلیون یا به‌عبارتی یک در هر 9 مرگ است. رقم دقیق هر چه باشد، آلودگی هوا که در درجۀ اول اکسید نیتروژن و ذرات معلق کمتر از 2.5 میکرومتر است، بیشتر از سیگار کشیدن مردم را می‌کشد. حتی میزان مرگ ناشی از آلودگی هوا از مجموع مرگ‌ها به دلیل ایدز، دیابت و تصادفات رانندگی بیشتر است. بالغ‌بر 40 درصد از آمریکایی‌ها و رقم حیرت‌آور 95 درصد از مردم در سرتاسر دنیا، هرروز هوای آلوده را تنفس می‌کنند. مطالعه جدیدی می‌گوید انتظار می‌رود به همین خاطر، از عمر کودکان در جنوب آسیا، 30 ماه و در جنوب صحرای آفریقا، 24 ماه کم شود. آلودگی هوا متوسط امید به زندگی را در بریتانیا یک‌سال و نیم و در آلمان بیشتر از دو سال کاهش می‌دهد. در سرتاسر اروپا، آلودگی هوا بیش از 15 برابر کشته‌های تصادفات رانندگی تلفات می‌دهد. خیلی از کسانی که در نتیجۀ آلودگی هوا نمی‌میرند، با اثراتش بر قلب، ریه‌ها و مغزشان دست‌وپنجه نرم می‌کنند. یافته‌های جدید این مسئله را با تجربیات جامعه‌ستیزی در جوانان مرتبط می‌داند.

گاردینر که روزنامه‌نگاری آمریکایی است و با همسر بریتانیایی و دختر خردسالش در لندن زندگی می‌کند، متوجه شد چقدر از «گرمای» دود موتورهای دیزلی در شهر محل سکونتش ناراحت است و آماده شد تا بفهمد دراین‌باره چه کارهایی انجام شده است. او که گزارشگری باتجربه است، تحقیقش را در سطح جهانی انجام داد. گاردینر به هند، چین، آمریکا، مالاوی، لهستان و آلمان سفر کرد و در محلۀ خودش هم‌دست به تحقیق زد و با افرادی ملاقات کرد که از اثرات آلودگی هوا رنج می‌بردند. با محققان، قانون‌گذاران، پویشگران و بقیۀ کسانی صحبت کرد که طی سال‌ها و دهه‌ها تلاش کرده‌اند تا شرایط را بهبود ببخشند و گاهی موفق هم شده‌اند. همین‌طور سراغ کسانی رفت که معتقدند تلاش برای اینکه انتشار آلاینده‌ها تنظیم یا محدود شود، اغلب به‌درستی پیش نمی‌رود.

گاردینر می‌گوید: «نامرئی ‌بودن ویژگی عجیب این بحران است». یک فعال محیط‌زیست در لس‌آنجلس هم این‌طور برایش تعریف ‌کرد: «می‌بینی که یک نفر در خیابان دارد می‌دود و هرگز فراموشش نمی‌کنی، اما اینکه هزاران نفر در اثر هوای کثیف می‌میرند هیچ‌وقت ناراحتت هم نمی‌کند». فقط با استفادۀ دقیق از تکینیک‌های آماری است که اثرات این هوای آلوده آشکار شده است. مطالعات مهمی مثل مطالعۀ سلامت کودکان در کالیفرنیا در سال 2004 دریافته‌اند کودکانی که آلوده‌ترین هواها را نفس می‌کشند، نزدیک به پنج برابر بیشتر احتمال دارد که 20 درصد عملکرد ضعیف‌تر ریه را تجربه کنند و برای هر 100 کودکی که در بدترین آلودگی‌ها بزرگ می‌شوند، حداقل شش مرتبه محتمل‌تر است که دچار مشکلات سلامتی مادام‌العمر شوند.

گاردینر در قضاوت خود نکته‌سنج اما تند‌وتیز است. بوریس جانسون در نزدیکی مانیتورهایی که میزان آلودگی را نشان می‌دادند، بازدارنده‌های غبار اسپری می‌کرد تا ارقام به شکلی مصنوعی پایین بیایند.

واقعی و نیز ذرات ریز معلقی است که اغلب به این جزئیات صدمه می‌زنند. از این کتاب راهنمایی بهتر برای غیرمتخصصان و شهروندان دغدغه‌مند پیدا نمی‌شود. خفقان‌گرفته مخصوصاً شرح جالبی از قانون هوای پاک آمریکا در سال 1970 می‌دهد که همچنان یکی از قوانین زیست‌محیطی مهمی است که در کل دنیا تصویب شده است. این قانون، دلیلی کلیدی است که چرا خیلی از آمریکایی‌ها هوایی را تنفس می‌کنند که اگرچه اغلب کثیف و خطرناک ‌است، نسبت به گذشته خیلی کمتر آلوده به آلاینده‌هایی است که مستقیماً به سلامتی آسیب می‌رسانند و معمولاً تمیزتر از هوایی است که اکثر اروپایی‌ها نفس می‌کشند.

سرانۀ آزادسازی کربن دی‌اکسید آمریکایی‌ها بالاتر است، اما این آلاینده به‌طور مستقیم سمی نیست. ایده محوری‌ای که باعث موفقیت چنین قانونی شد این بود که سلامت انسان باید بر سود‌ کمپانی‌ها مقدم باشد. از دیدگاه تاریخ معاصر این قضیه هم بسیار مهم است که در ابتدا، این قانون موافقتِ تقریباً همگانی هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات را داشت. البته عمر این توافق کوتاه بود. تلاش‌های دولت ترامپ برای اینکه کنترل آلودگی را نقش بر آب کند، فقط یک گوشه از جدالی است که عمری بیشتر از ده سال دارد.

گاردینر بعضی از گام‌های اشتباه بزرگ را نیز بررسی می‌کند که در میانشان، تغییر مسیر گستردۀ اروپا به‌سوی موتورهای دیزلی برای ماشین‌های شخصی در دهۀ‌1990 چشمگیر است. چنین اتفاقی بر اساس این باور افتاد که این کار انتشار کربن دی‌اکسید را کاهش می‌دهد که تا حد زیادی هم شکست خورد. به جایش، میلیون‌ها نفر در معرض میزان بالاتری نیتروژن دی‌اکسید قرار گرفتند که آلاینده‌ای خطرناک است. کتاب خفقان‌گرفته با جزئیاتی شوکه‌کننده شرح می‌دهد که چطور فولکس‌واگن و سایر تولیدکنندگان برای مدت زیادی حقیقت را دربارۀ گازهای غیرقانونیِ تولید شده توسط وسایل نقلیه‌شان پنهان کردند و قسر دررفتند؛ اما در بیشتر نقاط اروپا نباید فقط خودروسازان را به خاطر وضعیت وحشتناک هوا سرزنش کرد. گاردینر لندن را در نظر می‌گیرد و می‌نویسد: «دولت دیوید کامرون و بعد دولت ترزا می، به‌جای اینکه تلاش کنند مشکل را حل کنند، انرژی‌شان را صرف مقاومت در برابر دادخواست‌هایی کردند که خواستار یک استراتژی جدی در برابر آلودگی‌ها بودند و به‌دنبال الحاقیه‌هایی برای دستورات کیفیت هوای اتحادیۀ اروپا رفتند. بوریس جانسون زمانی که شهردار بود، طرح‌های پاک‌سازی متهورانه‌تر شهرداران پیش از خودش را به تأخیر انداخت و تضعیف کرد و حتی در نزدیکی مانیتورهایی که میزان آلودگی را نشان می‌دادند، بازدارنده‌های غبار اسپری می‌کرد تا ارقام به شکلی مصنوعی پایین بیایند.» با تمام این مسائل، دولت در ژانویه یک استراتژی هوای پاک جاه‌طلبانه را شروع کرد و صادق خان، شهردار فعلی بر معرفی منطقۀ انتشار فوق‌العاده پایین نظارت داشت.

اما گاردینر سوابق لندن را با برلین مقایسه می‌کند که در آنجا، دسترسی‌پذیری فزاینده جایگزین‌های جذاب، قابل استطاعت و از قبل آماده برای ماشین‌های سواری، بهبود قابل‌توجهی در تکمیل شبکۀ حمل‌ونقل، کیفیت زندگی و سلامت ایجاد کرده است.

در گزارشی پرشور از دهلی که شهری بسیار بزرگ است و احتمالاً آلوده‌ترین هوا را در جهان دارد، گاردینر نشان می‌دهد با اینکه در اوایل دهۀ اول قرن بیست‌ویکم، معرفی گاز طبیعی فشرده برای وسایل نقلیۀ موتوری با موفقیتی ابتدایی همراه شد، چطور بعدازآن مقامات هند مکرراً با آلودگی هوا گلاویز شدند و نتوانستند راه‌حلی برایش پیدا کنند تا امروز این مشکل به مرز بحران برسد. بعضی تدابیر بدون اینکه انتشار گازهای آلوده‌کننده را به شکل درخور توجهی کاهش بدهند، فقط در حق فقرا و آسیب‌پذیران ظلم کردند. هم‌زمان، نیروگاه‌هایی که سوختشان زغال است، تقریباً همچنان در حال کارند، بدون اینکه نظارتی بر انتشار آلاینده‌هایشان باشد.

باوجوداین، بزرگ‌ترین منبع شدت آلودگی هوا در بخش‌هایی از چین نسبت به سال‌های قبل کمتر شده است، اما روندهای جهانی کنونی حکایت از آینده‌ای ناگوار دارند

آلودگی هوای خطرناک در بخش روستایی هند و در بخش‌های بزرگی از آفریقا، آتش‌های خانگی ساده‌ای هستند که مردم به پا می‌کنند تا رویش غذا بپزند. این آتش‌ها که با «زیست‌توده»هایی مثل چوب، بوته، علف و پِهِن گاو می‌سوزند، مسبب 4 میلیون مرگ در سال هستند. زنان و دختران که بیشتر مسئول آشپزی هستند، به شکل نامتناسبی تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند؛ این چیزی است که گاردینر شخصاً شاهدش بوده است. در مالاوی، سینه‌پهلو که اغلب ناشی از آتش پخت‌وپز است، بزرگ‌ترین قاتل کودکان زیر پنج سال به شمار می‌رود. خبر خوب این است که راهکارهای فنی مثل اجاق گازهای الکترومغناطیسی که با پنل‌های خورشیدی شارژ می‌شوند، ظاهراً بیش‌ازپیش قابل استطاعت هستند.

معجزۀ اقتصادی چین به قیمت نوعی «آخرالزمان» محقق شده است و بسیاری از شهرهایش بیشتر سال را در هاله‌ای از مه‌دود سمی پوشیده شده‌اند. گزارش گاردینر از تلاش‌ها برای رفع این چالش‌ها، دو مثال هشداردهنده و الهام‌بخش در خود دارد. یکی از این هشدارها مربوط به پروندۀ چای جینگ است، روزنامه‌نگاری از تلویزیون مرکزی چین که مستندی دربارۀ این بحران ساخت. طی روز‌های انتشار آنلاین این مستند به نام «زیر گنبد»1 در سال 2015، بیش از 200 میلیون نفر آن را تماشا کردند که این تعداد بیننده حتی برای چین هم بسیار زیاد است. هیچ شکی نیست که دولت چین اهمیت مسائل مطرح‌شده در فیلم (که در یوتیوب با زیرنویس پیدا می‌شود) را تشخیص می‌داد، اما ظاهراً چای مرتکب اشتباهی نابخشودنی شد که این مستند را بدون تأیید رسمی ساخت. گاردینر تلاش می‌کند رد زنی را بگیرد که در هر کشور دیگری آدم مشهوری است، اما حالا بدون هیچ ردی ناپدید شده است. مثال الهام‌بخش این است که به لطف بعضی از فعالان محیط‌زیست مثل «ما جون»، داده‌ها دربارۀ میزان آلودگی هوا و آب در مکان‌های مهمی در چین، آزادانه به شکل آنلاین و بلادرنگ در دسترس هر فردی قرار دارد. هیچ‌چیزی مشابهی در جای دیگری وجود ندارد و در کشوری که دولت بیش‌ازپیش از فناوری اطلاعات استفاده می‌کند تا شهروندانش را کنترل کند، ما سرسختانه امیدوار است. او به گاردینر می‌گوید: «لحظه‌ای که... به مردم حقیقت را می‌گویی، هیچ راه برگشتی نداری».

شدت آلودگی هوا در بخش‌هایی از چین نسبت به سال‌های قبل کمتر شده است، اما روندهای جهانی کنونی حکایت از آینده‌ای ناگوار دارند. به قول دیوید والاس ولز در کتاب اخیرش، زمین غیرقابل‌سکونت 2، تغییر اقلیم در این قرن ممکن است تعداد مرگ‌های نابهنگام ناشی از آلودگی هوا را به‌تنهایی، بیشتر از 15 برابر افزایش بدهد. بااین‌حال گاردینر محتاطانه خوش‌بین باقی می‌ماند. با سابقۀ قانون‌گذاری ارزش‌محور مثل قانون هوای پاک و بسیج برای نیو دیل سبز در آمریکا، تغییر جهت از این سوخت‌های فسیلی که بدن‌هایمان را مسموم و سیاره‌مان را ویران می‌کنند، امکان‌پذیر است. گاردینر نتیجه می‌گیرد: «اگرچه شاید تصورش دشوار باشد» دنیایی بهتر از این دنیایی که می‌شناسیم «در دسترسمان است.»

پی‌نوشت‌ها:

این مطلب را کاسپار هندرسون نوشته است و در تاریخ 3 آوریل 2019 با عنوان «Choked by Beth Gardiner review – the toxic truth about the air we breathe» در وب‌سایت گاردین منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ 21 آبان 1398 با عنوان «نفس کشیدن در عصر آلودگی هوا» و ترجمۀ میترا دانشور منتشر کرده است.

کاسپار هندرسون (Caspar Henderson) نویسنده و روزنامه‌نگاری بریتانیایی است که عمدتاً دربارۀ محیط‌زیست می‌نویسد. کتاب موجودات نه‌چندان خیالی: یک گونه‌شناسی قرن بیست‌و‌یکمی (Barely Imagined Beings: A 21st Century Bestiary) از آثار اوست که برندۀ جوایز متعددی در روزنامه‌نگاری علم شده است.

[1] Under the Dome

[2] The Uninhabitable Earth

شناسه خبر 37735