گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:97302
کارشناس اقتصادی هشدار داد:

بحران صندوق‌های بازنشستگی و چالش خدمات اجتماعی در سایه کاهش نرخ باروری

تبعات اقتصادی سالمندی، تهدیدی فراروی آینده ایران
بحران صندوق‌های بازنشستگی و چالش خدمات اجتماعی در سایه کاهش نرخ باروری

ایران در آستانه‌ یکی از بزرگ‌ترین تحولات جمعیتی تاریخ خود قرار دارد؛ پدیده‌ای که نه‌تنها بُعد اجتماعی و فرهنگی دارد، بلکه می‌تواند اقتصاد کشور را نیز دستخوش دگرگونی‌های جدی کند؛ «سالمندی جمعیت».

کاهش نرخ باروری، افت محسوس آمار تولد و تغییر ساختار خانواده در دهه‌های اخیر سبب شده که جامعه ایران با شتابی فزاینده به سمت پیر شدن حرکت کند. اگرچه سالمندی، تجربه‌ای اجتناب‌ناپذیر در مسیر توسعه همه کشورهاست، اما در شرایط اقتصادی ایران، این روند می‌تواند به بحرانی دامنه‌دار در عرصه‌های تولید، اشتغال، خدمات اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی منجر شود.

کارشناسان اقتصادی بر این باورند که ادامه این روند، دولت را با چالشی مضاعف روبه‌رو خواهد کرد؛ چراکه از یک سو، جمعیت فعال و جوان که موتور محرک تولید محسوب می‌شود، کاهش می‌یابد و از سوی دیگر، شمار افرادی که نیازمند مستمری و خدمات حمایتی هستند، روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند. نتیجه آنکه فشار مضاعفی بر بودجه عمومی و منابع صندوق‌های بازنشستگی وارد می‌شود؛ منابعی که هم‌اکنون نیز با کسری مزمن و سرمایه‌گذاری‌های ناکارآمد دست و پنجه نرم می‌کنند.

در کنار این مسائل، ضعف زیرساخت‌های خدماتی، کمبود مراکز نگهداری و بازپروری، کمبود پزشکان و پرستاران متخصص در حوزه سالمندی و تغییر الگوی خانواده‌های ایرانی، چشم‌انداز این بحران را پیچیده‌تر کرده است. در گذشته، خانواده‌های پرجمعیت بار مراقبت از سالمندان را بر دوش می‌کشیدند، اما امروزه با کاهش تعداد فرزندان، این الگو در حال فروپاشی است و در آینده نزدیک، جامعه ناگزیر به یافتن راهکارهای نوین در زمینه نگهداری و حمایت از سالخوردگان خواهد بود.

در چنین شرایطی، نگاه اقتصادی به مقوله سالمندی ضرورتی انکارناپذیر است. کارشناس مسائل اقتصادی، در گفت‌وگویی با ما به تشریح ابعاد مختلف این موضوع پرداخته و ضمن تبیین ریشه‌های بحران، بر لزوم اصلاحات ساختاری، مهار تورم و بازنگری در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی کشور تأکید کرده است.

آنچه می‌خوانید ماحصل این گفت‌وگو است:

دکتر سیاوش غیبی‌پور در ابتدای سخنان خود تصریح کرد: پیری جمعیت، مسیری است که همه کشورها ناگزیر از پیمودن آن هستند، اما مسئله اساسی این است که با خروج تدریجی جمعیت سالمند از چرخه نیروی کار، این افراد بدون مشارکت در فرآیند تولید، حقوق و مستمری دریافت می‌کنند. به زبان ساده‌تر، هزینه‌های دولت بدون پشتوانه فعالیت اقتصادی افزایش می‌یابد.

وی با اشاره به کاهش محسوس نرخ باروری و افت آمار تولد در ایران، این روند را نگران‌کننده دانست و افزود: وقتی ورودی به بازار کار محدود باشد و جمعیت موجود از نیروی کار خارج شود، همانند برخی کشورهای توسعه‌یافته، سهم جمعیت فعال کاهش پیدا می‌کند. در چنین شرایطی، فشار مالی سنگینی بر دولت تحمیل می‌شود؛ چراکه افراد سالخورده همچنان مصرف‌کننده منابع هستند اما در تولید ناخالص ملی نقشی ندارند.

این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه نخستین نشانه‌های این وضعیت هم‌اکنون در بحران صندوق‌های بازنشستگی بروز کرده، خاطرنشان کرد: امروز شمار حقوق‌بگیران و مستمری‌بگیران چند برابر شده، در حالی که منابع صندوق‌ها به همان نسبت رشد نکرده است. به همین دلیل، هر ساله در سند بودجه، مبالغ سنگینی برای کمک به صندوق‌های بازنشستگی کشوری، لشکری و تأمین اجتماعی پیش‌بینی می‌شود. این وابستگی روزافزون صندوق‌ها به بودجه عمومی، یکی از جدی‌ترین چالش‌های اقتصادی کشور است.

ساختار اقتصادی و نیاز به نیروی کار جوان

غیبی‌پور سپس با تحلیل ساختار تولید در ایران، گفت: بخش عمده صنایع کشور ما نیروبَر هستند، یعنی به حجم زیادی نیروی انسانی نیاز دارند. کارخانه‌های بزرگ ایران، از صنعت فولاد تا خودروسازی، همه بر حضور گسترده کارگران متکی‌اند. حال اگر این جمعیت پیر و از چرخه کار خارج شود، اقتصاد کشور به‌شدت آسیب‌پذیر خواهد شد.

وی ادامه داد: نیروی کار جوان مانند خون تازه در رگ‌های اقتصاد جریان می‌یابد. جوانان انرژی، مهارت و ظرفیت یادگیری فناوری‌های نو را دارند. در مقابل، نیروی کار سالخورده معمولاً توانایی تطبیق با تغییرات فناورانه و سامانه‌های جدید را ندارد. بنابراین کاهش جمعیت جوان، تولید ملی را تضعیف خواهد کرد.

به گفته این کارشناس، کشورها برای جبران کمبود نیروی انسانی، دو راهکار را در پیش می‌گیرند؛ یا از کشورهای دیگر، نیروی کار در سنین فعال جذب می‌کنند، یا ساختار صنایع را از نیروبَر به سرمایه‌بَر تغییر می‌دهند. متأسفانه در ایران هنوز چنین تغییر ساختاری به‌طور جدی دنبال نشده است.

غیبی‌پور بخش دیگری از سخنان خود را به پیامدهای اجتماعی سالمندی اختصاص داد و اظهار کرد: زیرساخت‌های خدماتی در ایران هنوز با واقعیت جامعه سالمند متناسب نیست. بسیاری از شهرها مراکز بازپروری، خانه‌های سالمندان، پزشک متخصص و پرستار آموزش‌دیده برای این گروه ندارند. حتی فرهنگ سپردن سالمند به مراکز نگهداری نیز در کشور نهادینه نشده است.

وی خاطرنشان کرد: در گذشته، خانواده‌ها چند فرزند داشتند و معمولاً خودشان مسئولیت نگهداری از والدین سالخورده را برعهده می‌گرفتند اما نسل جدید اغلب یک یا دو فرزند دارد و در آینده این توانایی کاهش خواهد یافت. همین امر بحران مراقبت از سالمندان را تشدید خواهد کرد.

این اقتصاددان درباره اصلاحات لازم برای برون‌رفت از بحران موجود گفت: افزایش سن بازنشستگی، پرداخت مطالبات معوق صندوق‌ها و به‌روزرسانی ساختار مالی آن‌ها بخشی از اقدامات ضروری است. با این حال ریشه اصلی چالش در تورم نهفته است. اگر تورم مهار نشود، هر مستمری که پرداخت شود، باز هم تعادل برقرار نمی‌شود و بازنشستگان حتی از عهده هزینه‌های اولیه مانند دارو و درمان برنمی‌آیند.

غیبی‌پور همچنین به ناکارآمدی برخی سرمایه‌گذاری‌های صندوق‌ها اشاره کرد و متذکر شد: بسیاری از صندوق‌ها منابع خود را در واحدهای زیان‌ده و کارخانه‌های ورشکسته سرمایه‌گذاری کرده‌اند. این سرمایه‌گذاری‌های ناکارآمد به زیان بازنشستگان تمام و بار مالی آن دوباره به بودجه عمومی تحمیل می‌شود.

وی با اشاره به تجربه سایر کشورها یادآور شد: هرچند سالمندی جمعیت در همه کشورها مشکلاتی ایجاد می‌کند، اما برخی دولت‌ها با مدیریت صحیح منابع، از این روند به‌عنوان فرصت بهره می‌گیرند. مثلاً با هدایت پس‌اندازها و سرمایه‌های سالمندان به بازارهای مولد، اقتصاد را تقویت می‌کنند. با این حال، اگر توان اقتصادی کافی وجود نداشته باشد، سالمندی بیش از آنکه فرصت باشد، تهدید محسوب می‌شود.

این کارشناس مسائل اقتصادی بار دیگر بر ضرورت اصلاح ساختار اقتصادی کشور، تقویت زیرساخت‌های خدماتی و به‌ویژه کنترل تورم تأکید کرد و گفت: اگر این اقدامات صورت نگیرد، سالمندی جمعیت می‌تواند به یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی ایران در دهه‌های آینده تبدیل شود.

فرصت‌ها و تهدیدهای سالمندی جمعیت در ایران

در خاتمه باید گفت؛ سالمندی جمعیت ایران پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است و همان‌طور که تجربه سایر کشورها نشان می‌دهد، می‌تواند هم تهدید باشد و هم فرصت. تهدید اصلی از مسیر اقتصادی و اجتماعی وارد می‌شود؛ کاهش نیروی کار فعال، فشار بر صندوق‌های بازنشستگی و بودجه دولت، افزایش هزینه‌های درمان و خدمات اجتماعی و ناکارآمدی سرمایه‌گذاری‌ها، همگی بخشی از چالش‌های پیش روی کشور هستند. همچنین تغییر الگوی خانواده‌ها و کوچک شدن تعداد فرزندان، امکان مراقبت سنتی از سالمندان را محدود می‌کند و نیاز به ایجاد زیرساخت‌های حرفه‌ای نگهداری و بازپروری سالمندان را ضروری می‌سازد.

با این حال، با اعمال سیاست‌گذاری‌های مناسب سالمندی جمعیت می‌تواند به فرصت تبدیل شود. منابع مالی ناشی از مستمری‌ها و پس‌اندازهای سالمندان، در صورتی که به بازارهای مولد و سرمایه‌گذاری‌های کارآمد هدایت شود، می‌تواند به رشد اقتصادی و رونق تولید کمک کند. همچنین توسعه صنایع سرمایه‌بَر و فناوری‌محور، جذب نیروی انسانی جوان و ماهر و تقویت ظرفیت‌های خدماتی و بهداشتی می‌تواند بهره‌وری کل اقتصاد را افزایش دهد و جمعیت سالمند را به یک عامل فعال در اقتصاد تبدیل کند.

در نتیجه، کلید مواجهه با سالمندی جمعیت در ایران، مدیریت همزمان تهدیدها و بهره‌گیری از فرصت‌هاست. بدون اصلاح ساختار صندوق‌های بازنشستگی، مهار تورم، توسعه زیرساخت‌های خدماتی و سرمایه‌گذاری هوشمند در نیروی انسانی و فناوری، سالمندی به یک بار مالی و اجتماعی سنگین تبدیل خواهد شد، اما با سیاست‌گذاری هوشمند و برنامه‌ریزی دقیق، می‌توان از این روند طبیعی جمعیتی به‌عنوان عاملی برای تقویت اقتصاد، نوآوری و توسعه پایدار استفاده کرد.

ارسال نظر

سوال: عدد صفر به علاوه یک؟ 1

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار