چرخهای از تولید تا فروش زیر تیغ بیتوجهی
سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار : بازار کتاب در همدان این روزها زیر فشار شدید تورم و مشکلات اقتصادی قرار دارد. افزایش چشمگیر قیمت کاغذ و کتاب، اجارههای سنگین مغازهها و کاهش قدرت خرید خانوادهها، فعالیت کتابفروشیها را به چالشی جدی تبدیل کرده است. کتابفروشیهای قدیمی مانند «رواق» که سالهاست در این شهر فعالیت میکنند، با تمام سختیها تلاش میکنند تا همچنان بهعنوان مراکزی فرهنگی زنده بمانند و با تمرکز بر نیازهای دانشجویان و خانوادهها، مسیر خود را ادامه دهند.
برای بررسی دقیقتر این وضعیت و چالشهایی که فعالان این حوزه با آن مواجهاند، گفتوگویی داشتیم با محمدرضا یوسفیبهروز یکی از کتابفروشان کتابفروشی «رواق» در همدان، که سالهاست در این بازار حضور دارد و از نزدیک شاهد تحولات و دشواریهای این روزهای کتابفروشی است. پس از مرور وضعیت این کتابفروشی در همدان، با آنسه عربشاهی، نویسنده و مدیرمسئول نشر «نل»، گفتوگو کردیم که وی با نگاهی جامع، به سیاستگذاریهای فرهنگی، اقتصاد نشر و وضعیت کتابخوانی در کشور پرداخته است.
دانشجویان و خانوادهها، مشتریان اصلی کتابفروشیها
این کتابفروش که بیش از پنج سال است در کتابفروشی رواق فعالیت میکند، از تجربه فروش در سالهای اخیر چنین روایت کرد: نوسانات شدید قیمت کاغذ در پنج، 6 سال اخیر، قیمت نهایی کتاب را بهشدت بالا برده و همین موضوع باعث شده حتی مخاطبان جدی کتاب نیز با وسواس و احتیاط بیشتری خرید کنند.
به گفته محمدرضا یوسفیبهروز، هرچند همدان شهری مذهبی با جمعیت قابل توجهی از افراد کتابخوان است، اما نمودار فروش کتاب در این شهر «سینوسی» است و از روند باثباتی پیروی نمیکند. کتابفروشی رواق در نزدیکی دانشگاه بوعلی قرار دارد و همین موقعیت جغرافیایی سبب شده بخش قابل توجهی از مشتریان آن را دانشجویان تشکیل دهند؛ البته در سالهای اخیر با گسترش بخش کودک و نوجوان در این فروشگاه، خانوادهها نیز بیش از گذشته به مشتریان ثابت آن افزوده شدهاند.
وی گفت: البته محدودیت فضای فروشگاه باعث شده تا کتابفروشی «رواق» عمدتاً بر عناوین منتخب و پرفروش تمرکز کند؛ کتابهایی که یا بهدلیل شهرتشان شناخته شدهاند یا به پیشنهاد فروشنده به مخاطبان معرفی میشوند. از میان دستهبندیها آثار ادبی، کتابهای دینی و مذهبی و همچنین عناوین مرتبط با ادبیات پایداری که مورد توجه و تقریظ رهبر انقلاب قرار گرفتهاند، ازجمله پرطرفدارترین کتابها نزد مشتریان این فروشگاه هستند.
وی با اشاره به کاهش قدرت خرید مردم در سالهای اخیر تأکید کرد: این وضعیت باعث شده حتی خریداران سنتی کتاب نیز کمتر و با فواصل زمانی طولانیتر اقدام به خرید کنند. آمارهای ارائهشده در نمایشگاههای کتاب نیز این روند را تأیید میکند؛ جایی که اگرچه فروش ریالی نسبت به گذشته افزایش یافته، اما تعداد نسخههای فروختهشده با کاهش محسوس روبهرو بوده است.
کتابفروشیها زیر بار اجارههای سنگین؛ ضرورت حمایت شهرداریها و نظارت فرهنگی جدیتر
این فعال فرهنگی، مطرح کرد: یکی از چالشهای جدی کتابفروشیهای مستقل در شهرهایی مانند همدان، هزینه بالای اجاره و نداشتن امکان مالکیت ملک تجاری است؛ مشکلی که به گفته کتابفروشان، مسیر راهاندازی یا ادامه فعالیت حرفهای را برای علاقهمندان این حوزه بهشدت سخت کرده است.
یوسفیبهروز با اشاره به وضعیت دشوار مالکیت و اجاره مغازهها در نقاط مناسب شهر توضیح داد: خرید ملک در همدان برای یک کتابفروش عملاً غیرممکن است و اجاره مغازه در یک نقطه پررفتوآمد و مناسب شهری هم با درآمد کتابفروشی تناسبی ندارد. در واقع اگر کسی از قبل مالک ملک نباشد، ورود به این حرفه بسیار پرهزینه و گاه غیرممکن است.
وی با انتقاد از نبود حمایت ساختاری از سوی شهرداریها و نهادهای فرهنگی، بر نقش شهرداری در تخصیص فضاهای فرهنگی برای کتابفروشیها تأکید کرد.
به باور این فعال حوزه فرهنگ، همانطور که شهرداری تهران مالکیت «باغ کتاب» را برعهده دارد و فضای بزرگی را به فرهنگ اختصاص داده، شهرداریهای شهرهای کوچکتر نیز میتوانند از املاک در اختیار خود برای حمایت از فعالان فرهنگی استفاده کنند.
این کتابفروش همدانی اظهار کرد: البته لزومی ندارد شهرهایی مثل همدان باغ کتاب راهاندازی کنند، اما میتوانند بخشی از ساختمانهای موجود را در اختیار کتابفروشیهای قابل اعتماد و فرهنگی بگذارند.
یوسفیبهروز همچنین با انتقاد از نبود نظارت دقیق بر تخفیفهای غیرواقعی در بازار کتاب، نیز خواستار دخالت مؤثر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه شد.
وی بیان کرد: تخفیفهای بعضاً 50 درصدی در برخی نمایشگاهها یا فروشگاههای غیررسمی، باعث آسیب به اعتبار کتابفروشیهای مستقل شدهاند. وقتی کتابی با کیفیت پایین، ترجمه ضعیف و از ناشری گمنام، با تخفیف 50 درصدی عرضه میشود، مردم از ما هم همان انتظار را دارند. در حالی که ما از ناشر نهایتاً 20 تا 30 درصد تخفیف میگیریم و همین مقدار باید هزینه اجاره، مالیات و سایر مخارج را هم پوشش دهد.
وی پدیده رو به رشد «کتابهای زیرپلهای» را نیز عاملی مخرب در بازار کتاب دانست و متذکر شد: این کتابها که بدون نظارت محتوایی و تخصصی چاپ میشوند، اغلب در دسته روانشناسی زرد یا ترجمههای بیاعتبار قرار گرفته و قیمتگذاری نادرستی دارند که به بازار لطمه میزند.
به باور این فعل فرهنگی، کتابفروشی بهعنوان فعالیتی فرهنگی نیازمند حمایتهایی فراتر از سیاستهای شعاری است؛ از نظارت محتوایی گرفته تا تخصیص فضای مناسب شهری، تا بتواند در برابر فشارهای اقتصادی دوام بیاورد و نقشی فعال در حیات فرهنگی شهر ایفا کند.
کتابخوانی نیازمند زیرساخت است نه شعار
در ادامه نویسنده، ویراستار و مدیرمسئول نشر «نل»، با اشاره به اقدامات حمایتی اخیر در حوزه کتاب و کتابفروشیها، بر لزوم بازنگری در سیاستگذاریهای فرهنگی تأکید کرد و گفت: خوشبختانه در سالهای اخیر طرحهایی مانند طرح همیشگی خانه کتاب برای حمایت از کتابفروشیها اجرا شده که توانسته مسیر رشد آنها را هموار کرده و فعالیت موردیشان را به شبکهای سراسری و منسجم تبدیل کند.
آنسه عربشاهی، با این حال، برخی تصمیمات فرهنگی گذشته را آسیبزا دانست و گفت: در دولت قبل، همزمانی حضور کتابفروشان و ناشران در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، چالشی جدی برای ناشران ایجاد کرد. اگرچه ناشر و کتابفروش دو روی یک سکه محسوب میشوند، اما نمایشگاه باید محلی برای عرضه و تبادل آثار ناشران باشد، نه میدان رقابتی میان تولیدکننده و فروشنده.
وی ادامه داد: ناشر تنها مجاز است آثار تولیدی خود را عرضه کند، در حالی که کتابفروش میتواند منتخبی از آثار سایر ناشران را به فروش بگذارد. این نابرابری، بهویژه در کنار گرانی کاغذ، هزینههای بالای تولید و چالشهای توزیع، فشار مضاعفی بر ناشر وارد میکند؛ فشاری که در بلندمدت نهتنها به زیان ناشر، بلکه به زیان کتابفروش و چرخه نشر نیز خواهد بود.
این کارشناس حوزه نشر و فرهنگ پیشنهاد داد: خانه کتاب طرحهای حمایتی مشابهی برای ناشران نیز در نظر بگیرد، اختصاص یارانه، ارسال رایگان و ارائه تسهیلات مشابه آنچه برای کتابفروشان در نظر گرفته شده، میتواند به استمرار فعالیت ناشران در طول سال کمک کند و انرژی آنان را از تمرکز صرف بر چند روز نمایشگاه کتاب برهاند.
کتابخوانی فصلی و مناسکی و سبد خالی فرهنگی خانوادهها
عربشاهی در ادامه به وضعیت کتابخوانی در همدان و سایر شهرهای کشور پرداخت و گفت: متأسفانه در بسیاری از مناطق، کتابخوانی همچنان فصلی و مناسبتی است و این مسئله ریشه در بیتوجهی تاریخی به تربیت فرهنگی دارد. کتابخوانی باید از دوران کودکی آغاز و در ادامه به بخشی جداییناپذیر از سبک زندگی فرد در بزرگسالی بدل شود.
وی با اشاره به نقش عوامل اقتصادی افزود: در شرایطی که دغدغههای معیشتی بر همهچیز سایه انداخته، فرهنگ از اولویت خانوادهها خارج شده و سبد فرهنگی خانوار عملاً خالی مانده. خرید کتاب برای بسیاری از خانوادهها به کالایی تجملاتی و غیرضروری تبدیل شده است.
این مؤلف و محقق در عین حال، نقش نهادهای عمومی را در بهبود این وضعیت تعیینکننده دانست و گفت: توسعه کتابخانههای محلی، اجرای تبلیغات شهری گسترده و تداوم طرحهای حمایتی، میتواند نقش مؤثری در تغییر تدریجی این وضعیت ایفا کند؛ البته تحقق این هدف نیازمند برنامهریزی بلندمدت، سیاستگذاری هدفمند و ایجاد زیرساختهای فرهنگی مناسب در بافتهای محلی است.
خانواده، آموزش و رسانه؛ سه ضلع فراموششده فرهنگ کتاب
عربشاهی در ادامه، تجربهای شخصی از نمایشگاه کتاب یکی از استانهای غربی کشور را روایت کرد: متأسفانه شاهد بودم والدینی که فرزندانشان با اشتیاق کتابی را انتخاب کرده بودند، به دلایل اقتصادی یا بیاهمیتی فرهنگی، آنها را از خرید کتاب منع میکردند. خانواده نخستین و مهمترین نهادی است که کودک در آن رشد میکند. اگر پدر و مادر خود اهل مطالعه نباشند، چطور میتوانند فرزندی کتابدوست تربیت کنند؟ البته استثناهایی وجود دارد، اما خانوادههای متعصب و کماطلاع معمولاً مانعی در برابر این علاقهاند.
وی با اشاره به کتاب طنز خود با عنوان «کی کتاب میخونه؟» که چند سال پیش در نشر نیش منتشر کرده، افزود: در این اثر تلاش کردهام دقیقاً به نقش خانواده در شکلگیری علاقهمندی به مطالعه بپردازم. واقعیت این است که کودک را میتوان از همان نوزادی با کتاب آشنا کرد؛ با کتابهای حمامی، پارچهای، قصهگویی شبانه و مهمتر از همه، حضور پدر و مادری که خود در خانه کتاب میخوانند.
نظام آموزشی، بازوی ضعیف در زنجیره کتابخوانی
مدیرمسئول نشر «نل» همچنین نقش آموزش و پرورش را در این فرآیند ضعیف دانست و افزود: مدارس که باید خانه دوم کودک باشند، در بسیاری از نقاط کشور نقش پررنگی در ترویج مطالعه ندارند. کمبود بودجه فرهنگی، نبود فضای مطالعاتی مناسب و محتوای خشک و تکلیفمحور موجب شدهاند تعامل معلم و دانشآموز به امری خنثی بدل شود.
عربشاهی تأکید کرد: مشکلات معیشتی معلمان، سلطه فناوریهای دیجیتال و دور شدن کودکان از فضای طبیعی مطالعه، همه و همه این شکاف را بیشتر کردهاند. دانشگاهها نیز که باید پایگاه تفکر تحلیلی و ترویج فرهنگ مطالعه باشند، امروز بیشتر به مکانی برای حفظ جزوهها محدود شدهاند و دانشجویان اغلب به جای کسب توان تحلیل، تنها برای گذر از آزمونها تلاش میکنند. گرانی کتاب نیز فشار مضاعفی بر این قشر وارد کرده است.
شبکههای اجتماعی؛ بازوی مؤثر ترویج مطالعه در غیاب حمایت رسمی
وی در بخش دیگری از این گفتوگو، به نقش مثبت فناوری و فضای مجازی اشاره کرد و گفت: افراد بسیاری در شبکههای اجتماعی، بدون حمایت نهادی و تنها با انگیزه شخصی، به معرفی کتاب میپردازند و در مواردی تأثیری فراتر از نهادهای رسمی دارند. نگاه فرصتمحور به فناوری و سرمایهگذاری هدفمند در این حوزه، میتواند فرهنگ مطالعه را تقویت کند.
با وجود همه این چالشها، این نویسنده بر این باور است که پیشرفت فناوری نهتنها تهدید نیست، بلکه فرصتی برای تکامل حوزه کتاب است. با پیشرفت فناوری و شبکههای اجتماعی، بیشتر مشاغل سنتی کمرنگ شدهاند؛ اما از چرخه خارج نشدهاند. هنوز هم مردم به خرید حضوری تمایل دارند؛ همانطور که برای خرید سایر کالاها ترجیح میدهند از نزدیک آن را ببینند، برای خرید کتاب هم لمس فیزیکی آن حس متفاوتی دارد. بهویژه کسانی که در تشخیص کیفیت کتاب، صفحهآرایی یا ویرایش مهارت دارند، ترجیح میدهند کتاب را از نزدیک بررسی کنند؛ بنابراین فکر میکنم هر چقدر هم فناوری پیشرفت کند، خرید حضوری همچنان جایگاه خود را خواهد داشت؛ البته نگاهمان نباید یکطرفه باشد؛ فناوری تهدید نیست، بلکه باید بین آن و سنت تعادل ایجاد کرد.
عربشاهی بار دیگر به اقتصاد نشر بهعنوان نقطه آغاز این چرخه اشاره کرد و گفت: کاغذ داخلی کیفیت مطلوبی برای چاپ ندارد و واردات کاغذ نیز نیازمند حمایت و تخصیص یارانه دولتی است؛ اما این یارانه باید بهصورت عادلانه توزیع شود. تقویت نشر، نخستین گام در تقویت کل زنجیره کتاب است؛ چراکه کتابفروشی پویا وابسته به تولید پویای کتاب است.
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: آموزش، فرهنگسازی، اقتصاد و سیاستگذاری فرهنگی باید در ساختاری هماهنگ و منسجم ایفای نقش کنند. تنها در چنین شرایطی میتوان به پایداری و پویایی در صنعت نشر و فرهنگ کتابخوانی کشور امیدوار بود.
زنجیرهای به هم پیوسته از تولید تا مصرف
در خاتمه باید گفت؛ بازار کتاب در ایران، بهویژه در شهرهایی مانند همدان، زیر فشار همزمان عوامل اقتصادی، فرهنگی و ساختاری قرار دارد. از یکسو کتابفروشیهایی مانند «رواق» تلاش میکنند با شناخت مخاطب و حفظ کیفیت، در برابر موج گرانی، اجارههای سنگین و رقابت ناسالم تاب بیاورند و از سوی دیگر، دغدغههای ناشران و اهل قلم نیز حلقهای مهم در این زنجیره را تشکیل میدهد؛ زنجیرهای که از تولید تا توزیع و مصرف، نیازمند بازنگری در سیاستگذاری، حمایت عملی از سوی نهادها و البته ارتقای فرهنگ عمومی کتابخوانی است.
این گفتوگو نشان داد که پایداری صنعت نشر و کتابفروشی، تنها با حمایتهای مقطعی ممکن نیست؛ بلکه نیازمند سیاستگذاری کلان، زیرساخت فرهنگی منسجم و مشارکت مؤثر خانواده، مدرسه، دانشگاه و رسانه است. اگر قرار است کتاب در سبد خانوار جایی داشته باشد، باید اقتصاد نشر سرپا بماند، نهادهای آموزشی به آن متعهد باشند و حمایتهای فرهنگی از شعار فراتر روند.
شاید هنوز هم در سکوت قفسهها و نگاه مشتاق یک کودک به کتابی در ویترین، امیدی برای نجات این زنجیره باقی مانده باشد.