تالاب؛ قلک طبیعت برای حیات
مجید اسکندری با بیان اینکه کشاورزان اطراف این تالاب به جای کشت محصولات کمآببر نسبت به کشت محصولات پرآببر چون یونجه و چغندر اقدام کرده و با برداشت بیرویه از منابع آبی زمینه خشک شدن این تالاب را فراهم کردهاند، افزود: در هفت سال پیش و مردادماه سال گذشته نیز این تالاب به علت کاهش نزولات جوی، تنش آبی، خشکسالیها و برخی عوامل انسانی چون برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی بهویژه کشت دوم برخی از کشاورزان، تالاب خشک شد که نسبت به لایروبی آن با مشارکت برخی از دستگاهها اقدام کردیم.
اسکندری،تصریح کرد: با لایروبی انجام شده با هدف افزایش عمق تالاب و نگهداشته شدن آب بیشتر در آن سال گذشته با بارش نزولات جوی مناسب این تالاب در بهمنماه سال گذشته دوباره احیاء و آبگیری شد و حتی حدود یک ماه پیش آب موجود تالاب سرریز کرد.
وی افزود: متأسفانه در فصل تابستان به علت گرمای شدید، سطح منابع آبی تالاب، کاهش داشته و عوامل انسانی نیز مزید بر علت شده و در حال حاضر شاهد خشک شدن این تالاب دائمی، طبیعی و زنده هستیم.
پیرسلمان جزء آثار ملی و طبیعی کشور است و ازجمله منابع آبی دائمی بوده که علاوه بر تأمین آب کشاورزی منطقه، زیستگاه ارزشمندی برای جانوران آبزی مختلف، دوزیستان، پرندگان مهاجر و ساکن بهشمار میرود.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در خصوص اهمیت تالاب، وظایف دستگاههای دولتی و مردم در حفاظت این اکوسیستم با دانشآموخته دکتری توسعه پایدار از کشور استرالیا، عضو هیئت علمی پیشین دانشگاه صنعتی اصفهان و پژوهشگر حوزه منابع آب گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
احمد خاتونآبادی با بیان اینکه در یک اکوسیستم، تالابها جریان طبیعی شکلگیری فیلترهای تصفیه هوا و خاک هستند، گفت: در هر مسیری که رودخانهها جریان دارند معمولاً با ورود آلودگی به آب مواجهیم حال آنکه نهایتاً این آب در جایی با عنوان تالاب خاتمه پیدا میکند.
وی با اشاره به اینکه نقش تالاب این است که رسوبهای حلال و سمی که در مسیر رودخانه وارد منابع آبی شدند را جذب کند و در عین حال بخشی از اکوسیستم رودخانه نیز محسوب میشوند زیرا رودخانه از یک ارتفاعی شروع شده و بعد به تالاب ختم میشود، اظهار کرد: بنابراین اگر این تالاب خشک شود روند سیستمی یا پیوسته اکوسیستم رودخانه قطع خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه با خشک شدن تالابها نهتنها تصفیه هوا و خاک صورت نمیگیرد، بلکه ماندههای رسوبی که حاصل تمام آلایندههایی است که طی هزارن سال بهصورت گرد و غبار وارد هوا شده و در مسیرهای طولانی حرکت کرده و افراد ساکن را دچار بیمارهای حاد ریوی میکند، تصریح کرد: بهعنوان مثال تالاب گاوخونی محل انباشت انواع فلزات سنگین است زیرا در مسیر رودخانه منتهی به این تالاب یعنی اصفهان کارخانجات بیشمار نساجی و فولاد را شاهد بودیم و از طرفی در گذشته بخش اعظمی از فاضلاب نیز وارد این رودخانه میشد بنابراین؛ در حال حاضر این تالاب به محل انباشت این آلایندگیهای میکروبی و فلزات سنگین بدل شده است.
این کارشناس توسعه پایدار تالابها را بسان قلکی برای تجمع آلایندگیها قلمداد کرد و افزود: بنابراین اگر هیچ یک از منفع بیشمار تالابها را نیز مد نظر قرار ندهیم همین یک کارکرد اهمیت توجه به حفظ تالابها را بهصورت واضح نشان میدهد.
خاتونآبادی با بیان اینکه باید سهم آب تالابها پرداخت شود تا آن آلایندهها از طریق بادهای موسمی وارد هوا نشوند، ابراز کرد: مثلاً در تالاب گاوخونی با انباشت مواد سمی و شیمیایی کادمیم مواجهیم که در بروز سرطان در دستگاه تنفسی بسیار مؤثر است.
وی با تأکید بر اینکه خشک شدن تالابها به معنای قطع چرخه اکولوژیک یک اکوسیستم طبیعی است، تشریح کرد: از طرفی در کنار تالاب شاهد ایجاد یک اکوسیستم با پوششگیاهی و با تنوع بیولوژیک جانوری خاص نیز هستیم که خشک شدن آنها یقیناً در نابودی این اکوسیستم ایجادشده نیز تأثیرگذار است.
این متخصص مدیریت منابع آب افزود: در نظر بگیرید اطراف تالاب هورالعظیم چراگاه گاومیشها و اطراف تالاب گاوخونی چراگاه و زیستگاه گاوها و نیز تعداد بیشماری از پرندگان مهاجر همچون فلامینگو بوده است بنابراین با قطع بخشی از فرایند جاری یک رودخانه مجموعه ارتباطات اکولوژیکی برهم زده میشود.
خاتونآبادی با بیان اینکه سلامت انسان نیز در گرو حیات تالابهاست، ابراز کرد: در نظر بگیرید که تعدادی از این تالابها به لحاظ وسعت به دریاچه شهرت دارند بنابراین اگر در وسط این دریاچه پل بزنید و یا بتن بریزید و یا احداث چاههای عمیق در اطراف آن، از رسیدن آب به آبخوان جلوگیری کرده و درواقع چرخه طبیعی آب را متوقف کندی به مرور زمان شاهد خشک شدن آبخوان تالاب خواهیم بود.
وی با تأکید بر اینکه حیات تالاب منوط به تداوم جریان سیستم آبی است، تصریح کرد: درواقع تالاب نیازمند دریافت سیلاب و نفوذ آن در خاک است تا آبخوان تالاب تغذیه شود.
این دانشآموخته دکتری توسعه پایدار اضافه کرد: متأسفانه مشکل ما در کشور این است که نه تنها جریان رودخانه با موانع قطع میشود بلکه در اطراف رودخانه شاهد برداشت آب برای مصارف کشاورزی و از طرفی هم شاهد حفر چاههای غیر مجاز برای برداشت آبهای زیرزمینی نیز هستیم.
خاتونآبادی از آبخوان تالابها بهعنوان حساب بانکی طبیعت یاد کرد و افزود: وقتی جریان رودخانه منقطع میشود بدون اینکه آورده جدیدی در این حساب بانکی طبیعت وارد شود شاهد برداشتهای بیقاعده هستیم که همین مهم منجر به منفی شدن بیلان حساب میشود.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر بسیاری از دشتهای ایران خشک شدهاند، افزود: به طوری که متأسفانه چند سال پیش در مطلبی منتشر شده از معاون وزارت نیرو خواندم که از حدود 399 دشت از 630 دشت ایران، آبخوانشان کور شده یعنی دیگر آب وارد آن آبخوان نمیشود.
وی در تشریح چرایی کور شدن آبخوانها در دشتها، افزود: به طور طبیعی 50 درصد خاک را خاکدانه (ترکیب رس، شن و مواد آلی) تشکیل میدهد و در عین حال در 50 درصد باقی مانده نیز آن خلل و فرج است که نیمی از آن را هوا (بهمنظور تبادلات تنفسی ریشه گیاهان) و نیمی را آب تشکیل میدهد؛ بنابراین وقتی مانع ورود آب به خاک شویم این خاک دچار فرونشست در خلل و فرج مخصوص آب و هوا میشد بنابراین در بلندمدت سطح آن در برخی نقاط زمین پایین میآید.
این کارشناس توسعه پایداری با بیان اینکه همین امر باعث میشود سطح آب زیرزمینی نیز پایینتر رود، عنوان کرد: بنابراین با کور شدن خلل و فرج خاک حتی اگر یک اقیانوس را نیز روی این خاک خالی کنید راهی برای نفوذ پیدا نمیکند.
خاتونآبادی با بیان اینکه لازم است مفاهیمی مانند آبخیزداری را مورد بازنگری قرار دهیم و به جای آن با احیای پوشش گیاهی مرتعی در ارتفاعات، آب را از مسیر رودخانهها با پمپاژهای مجاز و یا غیرمجاز خارج نکنیم و یا با ایجاد سازههای مکانیکی بیش از حد (مانند آببند و سدهای کوچک و متوسط) تعادل اکوسیستم پیوسته حوضه آبریز رودخانهها را برهم نزنیم افزود: آبخیزداری با هدف ایجاد سدها و آببندهای متعدد در مقابل مسیر طبیعی حرکت آب در ارتفاعات، در عمل موجب پایان دادن به حرکت آب در آبراههها و ایستایی جریانهای تعادل بخش طبیعی میشود و اکوسیستم یا زیستبوم را دچار بیتعادلی، تخریب و فروپاشی میکند.
وی ادامه داد: اکوسیستمها دارای نوعی از بههم پیوستگی و یکپارچگیاند و آبهای سطحی باید به طور طبیعی در مسیر کوهستانی و شیبدار نفوذ و مازاد آن به شکل روانآب به رسوبگذاریهای طبیعی یعنی مخروطافکنه کمک کند.
به گفته این عضو پیشین هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان، جلوگیری از حرکت طبیعی آب در اراضی شیبدار در حوضههای بالادست، مانع انتقال و انباشت سنگریزههای درشت و سپس کوچکتر میشود و همچنین مانع شکلگیری مخروطافکنه و ایجاد رودخانهها، دریاچهها و تالابها میشود خاطرنشان کرد: تالاب همانند موجود زنده که ادامه حیات و زندگیاش وابسته به تداوم جریان دائمی خون است، آبراههها نیز در مناطق کوهستانی و مراتع شیبدار باید در حرکت بوده تا ادامه حیات و پیوستگی و یکپارچگی زیستبومها تضمین شود.
خاتونآبادی، افزود: به جای ایجاد موانع حرکت آب و ایجاد سازهها و راه حلهای مکانیکی باید به روشهای بیولوژیک و بیومکانیکی و با حفاظت و احیای پوشش گیاهی متناسب به احیای آبخیزها کمک کرد.
وی مدیریت بههم پیوسته و یکپارچه حوضههای آبخیز را ضروری دانست و افزود: این رویکرد دربرگیرنده مجموعهای از کنشهایی مرتبط باهم و هماهنگ برای حفاظت و احیای پوشش گیاهی بومی و سازگار با محیط بدون جا بهجایی مصنوعی آب است به گونهای که با این اتفاق دیگر سیلاب مخروب نخواهد بود بلکه به منجر به تغذیه آبخوانها میشود.
استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه در این رویکرد آگاهسازی مردم نسبت به اهمیت تالابها یک امر ضروری است، تشریح کرد: البته تنها این کار کافی نیست بلکه باید مسئولان و متولی امر نسبت تقنین قوانین بازدارند در حوزه برداشت از منابع آبی اطراف تالابها بهعنوان یک اقدام بازدارند ورود کنند.
خاتونآبادی با بیان اینکه در موارد متعدد شاهد آن هستیم که آبخیزداری به طریقی مکانیکی میشود که هم اثر منفی و بازدارنده بر جای مینهد و موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیک میشود و منابع آبی بالادست را ناپایدار میسازد و هم در پاییندست به خشک شدن رودخانه و تالاب منتهی میشود گفت: مسئله این است که در میانه راه نیز کمآب شدن قناتها را در پی خواهد داشت و علیرغم هزینهکرد بالا در تضاد با سیاست بیابانزدایی است چراکه آبخیزدارای به روش مکانیکی در بلندمدت منجر به بیابانزایی خواهد شد.
وی با بیان اینکه برای آگاهیبخشی به مردم باید بگویم که با طبیعت به گونهای مسالمتآمیز رفتار کنید تصریح کرد: به علت اینکه همه فعالیتهای کشاورزی، در حوضههای آبخیز بالا و پاییندست و با تخریب آنها انجام میگیرد، احداث سازههای فیزیکی از طریق روش مکانیکی برای کنترل و نگاهداری آب در این حوضهها آسیبزا خواهد بود.
این استاد توسعه پایدار با اشاره به وضعیت اسفبار دشتهای همدان همچون دشتهای قهاوند که در آن میزان برداشت آب به حدی بوده که در بخشی از آن شاهد ایجاد اراضی با پوشش تنکشده هستیم که بیانگر شور شدن خاک این منطقه است، ابراز کرد: در بازدیدی که از این منطقه داشتم متأسفانه در بخش کشاورزی شاهد اجرای آبیاری بارانی بودیم که به معنای انتشار این شوری به سایر نقاط بود.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ تالابها نقش مهمی در ایجاد و حفظ چرخه طبیعت و بقای گونههای مختلف گیاهی و جانوری دارند و با نگهداشت مواد سمی و شیمیایی در دل خود تضمینکننده سلامت جوامع محلی اطراف خود هستند اما گونهای که در مقدمه عنوان شد طی سالهای اخیر بنا به خشکسالی، عدم رعایت الگوی کشت و برداشت بیرویه از چاههای اطراف تالابهای استان همدان هر روز خبر از خشک شدن یکی از آنها به گوش میرسد. اینبار خبر خشک شدن تالاب پیرسلمان که سال گذشته خبر از احیای آن را در همین رسانه دادیم به نوعی حیرتآور بود.
از طرفی به استناد بند (و) ماده شش قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست و مطابق آگهی رسمی شماره 22474 اردیبهشتماه سال گذشته تالاب پیرسلمان به مدت پنج سال با حدود مشخص بهعنوان منطقه شکارممنوع ارتقاء سطح حفاظتی یافته و هرگونه شکار، صید و تیراندازی در آن ممنوع است و در این زمینه سازمان حفاظت از محیطزیست بهعنوان دستگاه نظارتی باید با جدیت بیشتر نسبت به حفاظت این اکوسیستم از طریق برخورد با مختلفان اقدام میکرد و یا اینکه به گونهای وارد وادی آموزش افراد محلی میشد که آنها با تعلق خاطر در عرصه صیانت از این داشته محیط زیستی ورود پیدا میکردند؛ اما چنانکه در مقدمه از سوی مسئول محیط زیست شهرستان عنوان شد، امروز نهتنها جامعه محلی خود را موظف به حفاظت از این زیستبوم نمیدانند بلکه با اعمالی همچون کشت دوم و آببر، خود دست به تخریب این اکوسیستم زده که یقیناً در آیندهای نهچندان دور خود گرفتار عواقب این بیتوجهی خواهند شد.