گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:63802
یک روان‌شناس بالینی مطرح کرد:

اجتماعی نشدن دختران، میوه تلخ غیبت پدر و عدم استقلال از مادر

اجتماعی نشدن دختران، میوه تلخ غیبت پدر و عدم استقلال از مادر

در روابط اعضای یک جامعه با هم، رابطه بین اعضای خانواده به‌عنوان نخسیتن نهاد جامعه‌پذیری با یکدیگر از مهم‌‌ترین روابطی است که اگر دچار اختلال و ضعف باشد، اختلالات بسیاری را در کارکرد خانواده به‌ویژه کارکرد تربیتی آن به‌وجود خواهد آورد زیرا هرچه این رابطه خوب، مستحکم و در عین حال همراه با احترام و صداقت باشد، کارکرد خانواده را به سوی موفقیت پیش می‌‌برد و هرچه ارتباط سرد و کم‌فروغ باشد، آن خانواده را دچار تزلزل و سپس ازهم‌پاشیدگی می‌‌کند. حتی می‌‌توان گفت که خانواده‌ها بر اساس نوع روابط در آن به خانواده مستحکم، متزلزل و گسیخته تقسیم می‌‌شوند.
اما نکته این است که خانواده فقط منحصر به زن و شوهر نیست و سایر اعضای آن مانند فرزندان دختر و پسر هم از بُعد تربیت فردی و اجتماعی، بسیار تحت تأثیر روابط حاکم بر اعضای خانواده مخصوصاً پدران با دختران و پسران با مادر خود هستند این رابطه که به نوعی از آن تحت عنوان «علاقه شدید دختر به پدر» یا «علاقه شدید پسر به مادر» یاد می‌‌شود.
این واقعیت که خروجیِ خانواده متزلزل که دارای روابط خانوادگی ضعیف است، فرزندانی مستعد بزهکاری، بیماری جسمی و روحی و پرخاشگر، تربیت و روانه جامعه می‌‌کند، امری است که همه کارشناسان مسائل خانواده و جامعه‌شناسان به آن اذعان دارند. در این میان، دختران با داشتن روحیه‌ای حساس‌‌تر و شکننده‌‌تر در این گونه خانواده‌ها بیشترین آسیب را از عدم ارتباط درست والدین، به‌ویژه پدران متقبل می‌‌شوند.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در این ارتباط گفت‌و‌گویی را با یک روان‌شناس بالینی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
علیرضا عابدین با بیان اینکه همگان بر این امر مستحضراند که جامعه ایرانی یک جامعه جمع‌گرا و خانواده‌محور است گفت: نخستین زن و مردی که یک کودک با آن روبه‌رو می‌شود و از آن سازه‌ها و ساختارهای لازم برای تشکیل، جهت دادن و حرکت دادن شخصیت بهره می‌برد، والدین اوست؛ ما می‌دانیم که مادر باید پیوندهای همانندسازی را به دختر خانواده بدهد و در مقابل دختر نیز از پدر خانواده مهارت‌های اجتماعی شدن را فرا بگیرد.
وی تأکید کرد: مشکل دختر این است که در جامعه ایرانی آنچنان استقلال لازم را از مادر خود نمی‌گیرد و به‌نوعی از نظر شخصیت ادغام‌شده با مادر خود متولد شده و ادامه زندگی می‌دهد، گفت: حتی پس از مرگ مادر نیز این وابستگی که بهتر بگویم، ادغام روانی روحی دختر با مادر، ادامه پیدا می‌کند.
وی عنوان کرد: دختر برای اینکه بتواند پیوندهای لازم (سازه‌ها و ساختارهای شخصیتی) را از مادرش دریافت کند، باید به‌نوعی از مادر جدا شده و مستقل شود و بعد پیوندها و سازه‌های شخصیتی لازم را از او دریافت و سپس نسبت به نهادینه کردن آن‌ها اقدام کند.
این روان‌شناس در ادامه تشریح ‌کرد: در پی تحقق این موضوع دیگر صفات اجتماعی شدن مثل قدرت، صحت، حرکت و صراحت، پایداری، پشتکار و جهت و نهایتاً نتیجه‌بخش بودن کارها را از پدر خانواده بیاموزد.
عابدین ادامه داد: مسئله این است که در کنار مشکل عنوان‌شده، پدر خانواده ایرانی نیز متأسفانه در اغلب موارد به دلایل مختلف همچون مشکلات اقتصادی و سختی تأمین دخل و خرج و معیشت خانواده غایب است، چراکه در حال حاضر پدران مجبور به کار طولانی‌مدت حتی در طول شبانه‌روز هستند تا جایی که حتی فرصت کافی برای برقراری ارتباط لازم با فرزندان را از آن‌ها سلب کرده است و در برخی موارد نیز ابتلای پدر به آسیب‌ها و معضلات اجتماعی همچون اعتیاد و موارد این‌چنینی نقش او را کمتر کرده است.
وی با اشاره به اینکه اصولاً غایب بودن پدران از خانواده منجر به آن می‌شود که فرزندان صفات شخصیتی و مهارت‌های عنوان‌شده را از پدر دریافت نکنند، اظهار کرد: متأسفانه این موضوع برای فرزندان دختر بیشتر نمود دارد زیرا در بیشتر موارد پدر در ذهن دختران به‌عنوان عامل ترس از سوی مادران در پویایی‌های خانواده ترسیم می‌شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این غایب بودن و عدم برقراری ارتباط هیجانی، عاطفی و حساسی و یا ترس از ایجاد این رابطه احساسی، در پی غیبت فیزیکی باعث می‌شود دختران از دریافت این صفات و مهارت‌ها محروم بمانند، این موضوع خود منجر به آن می‌شود که دختران ما جزو ضعیف‌ترین عضو در بین نقش‌های موجود در خانواده باشند.
عابدین ادامه داد: این ضعف جایگاه در خانواده در ادامه زندگی دختر، نقش‌های آینده او همچون همسری و مادری ادامه پیدا می‌کند.
مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد بر خلاف تصور بسیاری از افراد دختران در کودکی بخش اعظمی از الگوهای شخصیتی خود همچون اقتدار، اعتماد به‌نفس، احساس امنیت، شجاعت و جامعه‌پذیری را از پدرانشان دریافت می‌کنند چراکه قهرمان زندگی دختران در کودکی پدر است و هرچه رابطه آن‌ها عمیق‌تر باشد این صفات در شخصیت کودک پررنگ‌تر می‌شود.
به دیگر سخن چنانکه گفته شد سلامت روان دختران در بزرگ‌سالی نتیجه نوع رفتار پدر در کودکی آن‌هاست. بی‌شک اگر پدر فرزند دختر را از محبت پدرانه سیراب کند هرگز دختر در نوجوانی و جوانی احساس خلع عاطفی نمی‌کند و فرزند برای کسب محبت رو به ناهنجاری نمی‌آورد.
البته این بدان معنا نیست که پدران فرزندان دختر را از کودکی مانند پسرها تربیت کنند بلکه منظور نوع ارتباط، عمق ارتباط و مهارت ارتباطی است که باید مورد توجه باشد، بر این اساس ریشه بسیاری از مشکلات بزرگ‌سالی را باید در کودکی جست‌وجو کرد، به عبارت ساده‌تر اغلب مسائلی که در رابطه با همسر وجود دارد برگرفته از رفتارهای غلط والدین در دوران کودکی آن‌ها بوده است.

ارسال نظر

سوال: کوچک‌ترین عدد زوج؟ 2

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار