شناسه خبر:55771
1401/3/3 11:20:41

سپهرغرب، گروه کافه کتاب: یاراتا یاران سال‌های متمادی از نمایشگاه کتاب تهران عکاسی کرده و آرشیو عکس مفصلی از حضور مخاطبان و بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب دارد. عکاسی مستمر از دوره‌های مختلف نمایشگاه کتاب او را متوجه رازی کرده است. عکاسی مستمر از دوره‌های مختلف نمایشگاه کتاب او را متوجه رازی کرد که آن را با ما در میان گذاشت:

نویسنده کتاب «هزار سال دوستت دارم در شعر ایران» گفت: همه ساله به نمایشگاه کتاب می‌آیم. حتی هر روز این کار را تکرار می‌کنم. تمام غرفه‌ها را به دقت می‌بینم. کاتالوگ ناشران را می‌گیرم و عناوین کتاب‌ها را بررسی می‌کنم و حتی بعد از نمایشگاه لیستی از کتاب‌های معرفی شده در کاتالوگ‌ها می‌نویسم و بعد از نمایشگاه همچنان خرید می‌کنم.

 به طور ویژه به آثار ناشران شهرستان‌ها توجه می‌کنم؛ چرا که امکان برخورد و دیدن کتاب‌های آنها در طول سال چندان برای من فراهم نیست.

وی ادامه داد: در سال‌های پیاپی‌ای که از نمایشگاه کتاب تهران عکاسی کردم، یعنی هر روز همه روزهای نمایشگاه می‌آمدم. پس از مدتی که از عکاسی گذشت، متوجه یک امر خیلی شگفت‌انگیز شدم بعد از ظاهر کردن نگاتیوها و ظاهر کردن عکس‌ها ما همه پذیرفتیم یا خوانده‌ایم که چهره معصوم آدم‌ها در خواب آشکار می‌شود. عکس‌هایی که از مردم هنگام خواندن کتاب در نمایشگاه یا جاهای دیگری که مردم با کتاب سر و کار دارند؛ گرفتم، مرا به طرف کشف یک راز برد.

 اینکه چهره معصوم آدم‌ها اصلا و ابدا هنگام خواب نیست، چهره معصوم آدم‌ها هنگام خواندن کتاب پدیدار می‌شود و این معصومیت خاص و آنِ فردی که کتاب می‌خواند نیست. این معصومیت از نور کتابی است که به صورت افراد می‌تابد. به خاطر اینکه در میان تمام حرفه‌های دنیا، نوشتن بی گناه‌ترین حرفه‌هاست. 

وقتی کسی کتاب می‌خواند، آن بی گناهی که در کار نوشتن وجود دارد، در شعر، رمان، داستان، فلسفه و... این معصومیت به چهره فردی که کتاب می‌خواند، منتقل می‌شود و معصوم‌ترین صورت آدمی زمانی است که مشغول کتاب می‌خواند.

یاران در مورد سیر تحول نمایشگاه و مخاطبانش گفت: در فاصله سال‌هایی که از نمایشگاه عکاسی کردم، نگاتیوها و کنتاکت‌های عکس‌های هر سال را که نگاه می‌کنم، متوجه نزولی تاسف برانگیز در برخی چیزها می‌شوم. از شکل و شمایل‌ کتاب‌ها و از شکل عمومی فضا. گویی همه با تعارف به معضلات نگاه می‌کنند و اصرار دارند همه چیز را عالی جلوه دهند.

او در مورد فیزیک و زیبایی‌شناسی طراحی جلد کتاب گفت: پس از طراحی جلد صد و اندی کتاب، در این حوزه دقت ویژه‌ای دارم. یکی از مسائلی که در کتاب بررسی نشده، توجه به طراحی جلد آن است. به نظر من طراحی کتاب خیلی در ایران افت عجیبی کرده است. وقتی طراحی کتاب‌های 50 سال پیش را ببینید، صد پله بالاتر از طراحی جلد کتاب‌های فعلی است.

بازیگر فیلم «افسانه آه» در مورد علت نبود توجه به زیبایی در طراحی جلد ادامه داد: به نظر می‌رسد علت آن نزول سلیقه در همه چیز است. در کشور ما زیبایی پدیده‌ای بی‌معنا و در حد یک کلمه باقی مانده است. به روزگاری رسیدیم که آدم‌ها به خودشان حق هر گونه زشتی را می‌دهند. 

حق هر گونه زشت رفتار کردن و زشت سخن گفتن را می‌دهند. زندگی ما مصداق بیت فردوسی شده: «هنر خار شد جادویی ارجمند/ نهان راستی آشکارا گزند» متاسفانه ما گرفتار گزند هستیم. جامعه ما گرفتار دروغ، زشتی است و کسی به دنبال درمان این ابتذال و زشتی نیست.

یاران در ادامه از توجه مخرب نویسندگان به خواست و سلیقه عموم انتقاد کرد و گفت: به نظر من نقطه ضعف آفرینندگان، احساس نیاز بیش از حد به تایید مخاطب است. البته این به معنای نفی ارزش مخاطب نیست. من به شخصه هر آنچه می‌نویسم تنها برای یک نفر است و اگر اصراری بر چاپ آن دارم نیز برای هدیه دادن به اوست. اما رویارویی با مخاطبی که اثر را درک می‌کند و به آن چشم می‌دوزد، همیشه جذاب و به یادماندنی خواهد بود. اما اینکه به خواست مخاطب به هر قیمتی تن دهیم تا عکس و امضای ما را بخواهند؛ ابدا برای من ارزشی ندارد. به نظر من کار درجه یک می‌تواند مخاطب را به خود جذب کند. نه کاری که به خواست مخاطب تن می‌دهد.

یاران در ادامه به اختلاف سلیقه در گزاره «نمایشگاه یا فروشگاه» اشاره کرد و گفت: حقیقت این است که ویژگی توامان نمایشگاه و فروشگاه بودن کتاب در تهران، سنت شده و اتفاق خوبی است. اگر بخواهیم این سنت را بر هم بزنیم معلوم نیست نمایشگاه کتاب چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد.

شناسه خبر 55771