دیوار بزرگ چین مقابل تحریمهای غرب علیه ایران
با توجه به اینکه معاهده ایران و چین ابعاد متنوع نفتی و گازی، ترانزیتی، صنعتی، کشاورزی، فناوری و خدمات بانکی را دربر میگیرد، مسلم است وزارت اقتصاد میتواند بهمنظور اجرایی کردن این ابعاد، ستادی جهت هماهنگیهای اجرایی این معاهده میان ایران و چین ایجاد کند و این ستاد مأموریت این را داشته باشد که برنامهها و قراردادهای وزارتخانههای مرتبط ازجمله نفت، صنعت، معدن و تجارت، راه و شهرسازی و بانک مرکزی را با چارچوبهای این توافق مطابقت دهد.
در همان راستای اهمیت و لزوم تشکیل این ستاد، حتماً لازم است که جلسات ستاد به صورت ماهانه و با گزارش گیری منظم از پیشرفت هر بخش برگزار شود و هر وزارتخانه تکلیف دارد تا جدول زمان بندی، بودجه پیش بینی شده و نیازهای ارزی خود را به وزارت اقتصاد ارائه بدهد تا از طریق مکانیزمهای تأمین مالی با همکاری طرف چینی، تأمین شود.
چین امروز بهعنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در جهان مطرح است؛ موضوعی که حتی آمریکا و کشورهای غربی نیز به آن اذعان دارند و حتی خود رئیس جمهور آمریکا بارها نسبت به قدرت اقتصادی چین و نفوذ این کشور در عرصه جهانی اظهار نگرانی کرده است.
به اذعان بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی، کشورهایی که عضو سازمان شانگهای هستند بخش قابل توجهی از جمعیت جهان را پوشش میدهند و در صورتی که در یک حوزه، بهویژه اقتصاد، همگرایی داشته باشند، میتوانند نقش بسیار جدیای در توازن اقتصادی دنیا ایفا کنند. از این منظر، ارتباط نزدیک با چین در وهله نخست و عضویت فعال در سازمان شانگهای در وهله دوم، برای ایران اهمیت ویژهای دارد؛ بهویژه در شرایطی که جمهوری اسلامی امروز با یک جنگ اقتصادی تمام عیار از سوی آمریکا و غرب مواجه است. این موضوع میتواند پشتوانهای محکم برای کشور باشد.
تحلیلگران اقتصادی سفر به چین را دارای نقش قابل توجهی در مبادلات اقتصادی و کاهش تحریمها با توجه به طرح موضوع فعال سازی مکانیزم ماشه توصیف میکنند. بهنظر میرسد مکانیزم ماشه بیش از آنکه جنبه عملیاتی داشته باشد، جنبه روانی دارد و جنبه روانی آن پررنگتر از جنبه اجرایی آن است و همان گونه که در گذشته نیز تحریمهای جدی برجام به طور کامل رفع نشد، بدون فعال شدن مکانیزم ماشه هم ایران تحت شدیدترین تحریمها قرار داشت و آنچه اهمیت دارد این است که ارتباط قتصادی ایران و چین، میتواند در مبادلات اقتصادی و مقابله با تحریمهای تحمیلی غرب اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد.
در واقع حضور رئیس جمهور و وزیر اقتصاد در روز ملی چین و اجلاس شانگهای، با توجه به حضور کشورهای متعدد و اقتصادهای بزرگ دنیا، میتواند پشتوانهای محکم برای جمهوری اسلامی در برابر فشارهای تحریمی و تهدیدات غرب باشد.
معاهده 25 ساله ایران و چین در قالب یک سند جامع همکاری در حوزههای اقتصادی، صنعتی، انرژی، امنیتی و فرهنگی، در سال 1399 به تصویب هیئت دولت ایران رسید. این سند محصول بیش از دو سال مذاکره و هماهنگی بین دو کشور است و هدف آن ایجاد روابط بلندمدت و پایدار در همه عرصهها است. در بخش اقتصادی، تمرکز اصلی بر افزایش حجم مبادلات تجاری، توسعه زیرساختها و مشارکت در پروژههای کلان تعریف شده است.
چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین شریک تجاری ایران، در دهه گذشته بخش عمدهای از تبادلات کالایی و سرمایهای ایران را به خود اختصاص داده است و با اجرایی شدن کامل معاهده، انتظار میرود حجم سرمایهگذاری مستقیم چین در ایران طی پنج سال آینده تا چند برابر افزایش یابد.
اجراییسازی معاهده 25 ساله ایران و چین از سوی وزارت اقتصاد، نهتنها یک پروژه اقتصادی، بلکه یک راهبرد ملی محسوب میشود که میتواند جایگاه ایران را در زنجیره تأمین جهانی ارتقا دهد و موفقیت در اجرای این برنامه به توان دولت در مدیریت منابع، هماهنگی نهادی و استفاده بهینه از فرصتهای بینالمللی بستگی دارد و اگر الزامات اجرایی بهدرستی رعایت شود، این معاهده میتواند بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ همکاریهای اقتصادی ایران با شرق آسیا بدل شود.
برخی نیز معتقدند زمانی معاهده 25 ساله میتواند به دستاوردهای پایدار منجر شود که همزمان با توسعه روابط خارجی، بسترهای داخلی آن مانند شفافسازی در فرآیند سرمایهگذاری، مبارزه جدی با فساد اقتصادی، بهبود نظام مالیاتی و ایجاد امنیت پایدار برای سرمایهگذاران نیز مورد توجه قرار گرفته و تقویت شود تا مانع هدایت سرمایههای خارجی به سمت پروژههای ناکارآمد یا پرخطر شود.
از سوی دیگر، تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که چین در همکاریهای راهبردی معمولاً بهدنبال منافع بلندمدت و تأمین امنیت منابع خود است. بنابراین ایران باید مراقبت کند که همکاریها به شکل یکسویه به سود طرف چینی پیش نرود و لازم است ایران با بهرهگیری از ظرفیت دانشگاهها و مراکز پژوهشی، روند انتقال فناوری و بومیسازی دانش را بهطور جدی پیگیری کند تا صرفاً به واردکننده تجهیزات و خدمات چینی تبدیل نشود.
ایران با برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیکی ممتاز، میتواند به حلقهای کلیدی در طرح کمربند و جاده چین تبدیل شود. این طرح، که اتصال شرق آسیا به اروپا و آفریقا را دنبال میکند، در صورت عبور از خاک ایران، امکان ایجاد دهها میلیارد دلار درآمد ترانزیتی و توسعه زیرساختی برای کشور به همراه خواهد داشت. تحقق این هدف مستلزم سرمایهگذاری گسترده در شبکه ریلی، بنادر، و کریدورهای حملونقل بینالمللی خواهد بود.
معاهده 25 ساله ایران با چین، یک فرصت راهبردی برای بازتعریف جایگاه ایران در نظم اقتصادی جهانی است. مدیریت صحیح این فرصت نیازمند عزم ملی، انسجام نهادی و نگاه بلندمدت به منافع کشور است. اگر چنین شرایطی فراهم شود، ایران میتواند از دل فشارهای اقتصادی کنونی، مسیری تازه برای توسعه پایدار و حضور فعالتر در عرصه بین الملل بگشاید.