استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان؛
ظرفیتهای زیستی مناطق در الگوی کشت مغفول مانده است
استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان درخصوص اینکه آیا نسخههای ارائهشده از الگوی کشت با اقلیم و تنوع جغرافیایی کشور هماهنگ است یا دچار سادهسازی شده گفت: ظرفیتهای زیستی مناطق کشور مغفول ماندهاند و باید شرایط طبیعی و اقلیمی هر منطقه در قابلیت کشت محصولات مورد توجه قرار گیرد. در برخی کشورها برای سازگاری گیاهان با شرایط جدید اصلاحاتی روی آنها انجام میشود.
الگوی کشت وزارت جهاد کشاورزی، مجموعهای از راهنماییها و دستورالعملها برای تولید محصولات کشاورزی در مناطق مختلف کشور است که با هدف بهینهسازی مصرف منابع و افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی تدوین شدهاند. این الگو با توجه به شرایط اقلیمی، منابع آبی و ظرفیت تولید هر منطقه، محصولات مناسب را مشخص و به کشاورزان در انتخاب و کشت بهینه محصولات کمک میکند.
الگوی کشت با هدف کاهش مصرف آب و سایر نهادههای کشاورزی، به سمت تولید پایدار حرکت میکند. با انتخاب محصولات مناسب و استفاده از روشهای بهینه کشت، عملکرد تولید افزایش مییابد. با توجه به نیاز بازار و ظرفیت تولید هر منطقه، تولید محصولات کشاورزی مدیریت میشود. با کاهش مصرف نهادهها و استفاده از روشهای پایدار، به حفظ محیط زیست کمک میشود.
الگوی کشت نوعی آمایش سرزمین در بخش کشاورزی است که تولید را به مکانهای مناسب در زمانهای مشخص منتسب میکند. با اجرای الگوی کشت، منابع پایه مانند آب و خاک بهصورت متعادلتری استفاده میشوند. همچنین تولید محصولات کشاورزی با توجه به شرایط اقلیمی و منابع موجود، پایدار خواهد شد.
به همین بهانه با استاد گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
دکتر محمد خانجانی در گفتوگو با خبرنگار سپهرغرب با بیان اینکه ظرفیتهای زیستی و طبیعی هر منطقه تعیینکننده کیفیت محصولات کشاورزی است، اظهار کرد: باید برآورد دقیقی از میزان آب موجود داشته باشیم و ببینیم این میزان پاسخگوی نیاز کدام گیاهان است. چون امکان ایجاد آب وجود ندارد و منابع آبی صرفاً از طریق بارش یا چاهها تأمین میشود، باید الگوی کشت را متناسب با همین محدودیتها تعیین کنیم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا الگوهای کشت ارائهشده، با اقلیم و تنوع جغرافیایی کشور هماهنگی دارند یا بیش از حد سادهسازی شدهاند؟ گفت: ظرفیت زیستی مناطق مختلف کشور مغفول ماندهاند. در تدوین الگوی کشت باید ظرفیتهای طبیعی و شرایط آبوهوایی هر منطقه برای امکان کشت محصولات مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در برخی کشورها برای افزایش سازگاری گیاهان با شرایط جدید، اصلاحات ژنتیکی روی آنها صورت میگیرد.
وی درباره نقش بحران آب و تغییرات اقلیمی در بازنگری الگوی کشت، با ابراز تأسف از بالا بودن میزان مصرف آب نسبت به تولید محصول کشاورزی در سالهای گذشته، گفت: متأسفانه منابع آبی کشور ما نسبت به کشورهای توسعهیافته در سطح بسیار پایینی قرار دارد و این موضوع لزوم بهرهگیری از فناوریها و دانش روز را برای افزایش بهرهوری در تولیدات کشاورزی نشان میدهد. برای نمونه، در سالهای گذشته شاهد کشت برنج در استانهایی مانند کرمانشاه، اصفهان و شیراز بودیم، اما بهدلیل کمبود آب در این مناطق، توصیه شده که کشت برنج به استانهای شمالی محدود شود و در مناطق کمآب، محصولات کمنیاز به آب جایگزین گردد.
این استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان در پاسخ به پرسشی درباره میزان توجه به بازار داخلی و صادراتی در طراحی الگوی کشت، با اشاره به اینکه این الگو بیشتر توسط افرادی تنظیم شده که تجربه این حوزه را ندارند، بیان کرد: لازم است این افراد با حضور در میدان عمل، الگوهای کشت را متناسب با شرایط واقعی تدوین کنند. به عنوان مثال، باید مشخص باشد چه مقدار از محصولاتی مانند گوجه فرنگی برای مصرف داخلی و چه میزان برای صادرات تولید میشود. بیتوجهی به این موضوع موجب نوسان شدید قیمت محصولات کشاورزی در بازار شده است.
خانجانی با اشاره به اینکه 99 درصد کشاورزی کشور در اختیار بخش خصوصی است، تأکید کرد: برنامهریزی در این حوزه بدون مشارکت مستقیم بخش خصوصی و بهرهگیری از دانش تخصصی دانشگاهی ممکن نیست. اگر قرار است برای مالک زمین برنامهریزی شود، بدون حضور و همکاری او، دستیابی به نتیجه مطلوب امکان نخواهد داشت.
وی در پاسخ به این پرسش که چه عواملی موجب میشود برخی کشاورزان همچنان به کشت محصولات پرمصرف آب ادامه دهند و به الگوی کشت پایبند نباشند؟ اظهار کرد: مهمترین نکتهای که برای تولیدکننده باید مورد توجه قرار دهیم، منافع اقتصادی است. کشاورز با توجه به بازار و درآمد سالانه، نوع محصول را انتخاب میکند؛ بنابراین، یکی از عوامل مؤثر در ترغیب کشاورز به تغییر الگوی کشت، معرفی محصولات جایگزین مناسب است. همچنین باید سودآوری اقتصادی کشت قبلی برای کشاورز در نظر گرفته شود؛ در غیر این صورت تمایلی به اجرای الگوی جدید نخواهد داشت.
وی افزود: اگر این عوامل در نظر گرفته نشود، کشاورز ممکن است تنها یک سال مجبور به رعایت الگوی کشت شود، اما در سالهای بعد دوباره به کشت محصولاتی حتی ممنوعه بازمیگردد. چراکه وقتی درآمد و قیمت مناسب برای محصول بهدست نیاورد، انگیزهای برای پایبندی به آن الگو نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان با تأکید بر ضرورت پایش و ارزیابی دقیق تمام برنامههای اجرایی گفت: ارزیابی باید بهدرستی انجام شود نه اینکه فقط عدد و آمارسازی باشد. اگر ارزیابی علمی و واقعی باشد، میتوان از تجربیات بهدست آمده در برنامههای سالهای آینده بهره گرفت.
خانجانی در پاسخ به اینکه ضرورت اجرای الگوی کشت علمی با اشاره به شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و دو برابر شدن گرما گفت: لازمه ادامه تولید این است که به علم و برنامهریزی تکیه کنیم و برای شرایط جدید آب و هوایی راهکار داشته باشیم. یکی از راهکارها استفاده از ارقام مناسب و اصلاحشده است.
وی در پایان در پاسخ به اینکه اجرای موفق این الگو در کشورهای دیگر به چه صورت بوده و چه تجربههایی میتواند برای ایران الگو باشد؟ گفت: در بسیاری از کشورها، برای جلوگیری از کاهش قیمت بهدلیل عرضه بیش از حد، خسارت مالی حاصل از نکاشتن برخی محصولات را جبران میکنند؛ اما ما چنین حمایتهایی نداریم. بهنظر من، باید بیمههای کشاورزی فعالتر شوند و از برخی برخوردهای نیز سختگیرانه خودداری کنیم؛ در غیر این صورت، الگوی کشت صرفاً در حد یک طرح روی کاغذ باقی خواهد ماند و نتیجه مطلوب بهدست نمیآید.
الگوی کشت مناسب، یک نقشه راه برای تولید پایدار محصولات کشاورزی است که منافع کشاورزان، مصرفکنندگان و محیط زیست را در نظر میگیرد. رعایت الگوی کشت در کشاورزی به معنای انتخاب و کشت محصولات کشاورزی با توجه به شرایط اقلیمی، منابع آبی، نیازهای بازار و توان تولیدی هر منطقه است. قطعاً اهمیت رعایت الگوی کشت، نتایج و ثمراتی که در حال حاضر و برای آیندگان دربرخواهد داشت، بر هیچ کس پوشیده نیست.
کشت محصولات پرمصرف در مناطق کمآب، یا کشت محصولات فصلی در غیر فصل، میتواند هزینههای تولید را بهشدت افزایش دهد. الگوی کشت صحیح، با مدیریت منابع و انتخاب محصولات مناسب، به کاهش هزینهها کمک میکند. همچنین با توجه به نیازهای کشور و بازار، الگوی کشت صحیح میتواند به تولید محصولات اساسی و مورد نیاز جامعه کمک کند و از وابستگی به واردات بکاهد. با تنظیم عرضه و تقاضا، در بازار محصولات کشاورزی تعادل ایجاد میشود.
با انتخاب محصولات با ارزش افزوده بالاتر و مدیریت صحیح تولید، میتوان درآمد کشاورزان را افزایش داد. با تولید بهموقع و بر اساس نیاز بازار، میتوان از ضایعات محصولات کشاورزی کاست.
کشت بیرویه و غیراصولی محصولات، میتواند منجر به فرسایش خاک، کاهش منابع آب، و آلودگی محیط زیست شود. الگوی کشت پایدار، با در نظر گرفتن ظرفیتهای منطقه، به حفظ منابع طبیعی کمک میکند.
اجرای الگوی کشت، نیازمند همکاری و هماهنگی بین دستگاههای مختلف ازجمله وزارت جهاد کشاورزی، سازمانهای تحقیقاتی و خود کشاورزان است. همچنین، آموزش و ترویج، حمایتهای مالی و اعتباری، و نظارت دقیق بر اجرا، از عوامل موفقیت در این زمینه هستند.
در نهایت، رعایت الگوی کشت، یک ضرورت برای توسعه پایدار بخش کشاورزی و تضمین امنیت غذایی کشور است. این امر مستلزم یک برنامهریزی دقیق، همکاری جمعی، و استفاده از دانش و فناوریهای نوین است.
الگوی کشت وزارت جهاد کشاورزی، مجموعهای از راهنماییها و دستورالعملها برای تولید محصولات کشاورزی در مناطق مختلف کشور است که با هدف بهینهسازی مصرف منابع و افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی تدوین شدهاند. این الگو با توجه به شرایط اقلیمی، منابع آبی و ظرفیت تولید هر منطقه، محصولات مناسب را مشخص و به کشاورزان در انتخاب و کشت بهینه محصولات کمک میکند.
الگوی کشت با هدف کاهش مصرف آب و سایر نهادههای کشاورزی، به سمت تولید پایدار حرکت میکند. با انتخاب محصولات مناسب و استفاده از روشهای بهینه کشت، عملکرد تولید افزایش مییابد. با توجه به نیاز بازار و ظرفیت تولید هر منطقه، تولید محصولات کشاورزی مدیریت میشود. با کاهش مصرف نهادهها و استفاده از روشهای پایدار، به حفظ محیط زیست کمک میشود.
الگوی کشت نوعی آمایش سرزمین در بخش کشاورزی است که تولید را به مکانهای مناسب در زمانهای مشخص منتسب میکند. با اجرای الگوی کشت، منابع پایه مانند آب و خاک بهصورت متعادلتری استفاده میشوند. همچنین تولید محصولات کشاورزی با توجه به شرایط اقلیمی و منابع موجود، پایدار خواهد شد.
به همین بهانه با استاد گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
دکتر محمد خانجانی در گفتوگو با خبرنگار سپهرغرب با بیان اینکه ظرفیتهای زیستی و طبیعی هر منطقه تعیینکننده کیفیت محصولات کشاورزی است، اظهار کرد: باید برآورد دقیقی از میزان آب موجود داشته باشیم و ببینیم این میزان پاسخگوی نیاز کدام گیاهان است. چون امکان ایجاد آب وجود ندارد و منابع آبی صرفاً از طریق بارش یا چاهها تأمین میشود، باید الگوی کشت را متناسب با همین محدودیتها تعیین کنیم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا الگوهای کشت ارائهشده، با اقلیم و تنوع جغرافیایی کشور هماهنگی دارند یا بیش از حد سادهسازی شدهاند؟ گفت: ظرفیت زیستی مناطق مختلف کشور مغفول ماندهاند. در تدوین الگوی کشت باید ظرفیتهای طبیعی و شرایط آبوهوایی هر منطقه برای امکان کشت محصولات مختلف مورد بررسی قرار گیرد. در برخی کشورها برای افزایش سازگاری گیاهان با شرایط جدید، اصلاحات ژنتیکی روی آنها صورت میگیرد.
وی درباره نقش بحران آب و تغییرات اقلیمی در بازنگری الگوی کشت، با ابراز تأسف از بالا بودن میزان مصرف آب نسبت به تولید محصول کشاورزی در سالهای گذشته، گفت: متأسفانه منابع آبی کشور ما نسبت به کشورهای توسعهیافته در سطح بسیار پایینی قرار دارد و این موضوع لزوم بهرهگیری از فناوریها و دانش روز را برای افزایش بهرهوری در تولیدات کشاورزی نشان میدهد. برای نمونه، در سالهای گذشته شاهد کشت برنج در استانهایی مانند کرمانشاه، اصفهان و شیراز بودیم، اما بهدلیل کمبود آب در این مناطق، توصیه شده که کشت برنج به استانهای شمالی محدود شود و در مناطق کمآب، محصولات کمنیاز به آب جایگزین گردد.
این استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان در پاسخ به پرسشی درباره میزان توجه به بازار داخلی و صادراتی در طراحی الگوی کشت، با اشاره به اینکه این الگو بیشتر توسط افرادی تنظیم شده که تجربه این حوزه را ندارند، بیان کرد: لازم است این افراد با حضور در میدان عمل، الگوهای کشت را متناسب با شرایط واقعی تدوین کنند. به عنوان مثال، باید مشخص باشد چه مقدار از محصولاتی مانند گوجه فرنگی برای مصرف داخلی و چه میزان برای صادرات تولید میشود. بیتوجهی به این موضوع موجب نوسان شدید قیمت محصولات کشاورزی در بازار شده است.
خانجانی با اشاره به اینکه 99 درصد کشاورزی کشور در اختیار بخش خصوصی است، تأکید کرد: برنامهریزی در این حوزه بدون مشارکت مستقیم بخش خصوصی و بهرهگیری از دانش تخصصی دانشگاهی ممکن نیست. اگر قرار است برای مالک زمین برنامهریزی شود، بدون حضور و همکاری او، دستیابی به نتیجه مطلوب امکان نخواهد داشت.
وی در پاسخ به این پرسش که چه عواملی موجب میشود برخی کشاورزان همچنان به کشت محصولات پرمصرف آب ادامه دهند و به الگوی کشت پایبند نباشند؟ اظهار کرد: مهمترین نکتهای که برای تولیدکننده باید مورد توجه قرار دهیم، منافع اقتصادی است. کشاورز با توجه به بازار و درآمد سالانه، نوع محصول را انتخاب میکند؛ بنابراین، یکی از عوامل مؤثر در ترغیب کشاورز به تغییر الگوی کشت، معرفی محصولات جایگزین مناسب است. همچنین باید سودآوری اقتصادی کشت قبلی برای کشاورز در نظر گرفته شود؛ در غیر این صورت تمایلی به اجرای الگوی جدید نخواهد داشت.
وی افزود: اگر این عوامل در نظر گرفته نشود، کشاورز ممکن است تنها یک سال مجبور به رعایت الگوی کشت شود، اما در سالهای بعد دوباره به کشت محصولاتی حتی ممنوعه بازمیگردد. چراکه وقتی درآمد و قیمت مناسب برای محصول بهدست نیاورد، انگیزهای برای پایبندی به آن الگو نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان با تأکید بر ضرورت پایش و ارزیابی دقیق تمام برنامههای اجرایی گفت: ارزیابی باید بهدرستی انجام شود نه اینکه فقط عدد و آمارسازی باشد. اگر ارزیابی علمی و واقعی باشد، میتوان از تجربیات بهدست آمده در برنامههای سالهای آینده بهره گرفت.
خانجانی در پاسخ به اینکه ضرورت اجرای الگوی کشت علمی با اشاره به شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و دو برابر شدن گرما گفت: لازمه ادامه تولید این است که به علم و برنامهریزی تکیه کنیم و برای شرایط جدید آب و هوایی راهکار داشته باشیم. یکی از راهکارها استفاده از ارقام مناسب و اصلاحشده است.
وی در پایان در پاسخ به اینکه اجرای موفق این الگو در کشورهای دیگر به چه صورت بوده و چه تجربههایی میتواند برای ایران الگو باشد؟ گفت: در بسیاری از کشورها، برای جلوگیری از کاهش قیمت بهدلیل عرضه بیش از حد، خسارت مالی حاصل از نکاشتن برخی محصولات را جبران میکنند؛ اما ما چنین حمایتهایی نداریم. بهنظر من، باید بیمههای کشاورزی فعالتر شوند و از برخی برخوردهای نیز سختگیرانه خودداری کنیم؛ در غیر این صورت، الگوی کشت صرفاً در حد یک طرح روی کاغذ باقی خواهد ماند و نتیجه مطلوب بهدست نمیآید.
الگوی کشت مناسب، یک نقشه راه برای تولید پایدار محصولات کشاورزی است که منافع کشاورزان، مصرفکنندگان و محیط زیست را در نظر میگیرد. رعایت الگوی کشت در کشاورزی به معنای انتخاب و کشت محصولات کشاورزی با توجه به شرایط اقلیمی، منابع آبی، نیازهای بازار و توان تولیدی هر منطقه است. قطعاً اهمیت رعایت الگوی کشت، نتایج و ثمراتی که در حال حاضر و برای آیندگان دربرخواهد داشت، بر هیچ کس پوشیده نیست.
کشت محصولات پرمصرف در مناطق کمآب، یا کشت محصولات فصلی در غیر فصل، میتواند هزینههای تولید را بهشدت افزایش دهد. الگوی کشت صحیح، با مدیریت منابع و انتخاب محصولات مناسب، به کاهش هزینهها کمک میکند. همچنین با توجه به نیازهای کشور و بازار، الگوی کشت صحیح میتواند به تولید محصولات اساسی و مورد نیاز جامعه کمک کند و از وابستگی به واردات بکاهد. با تنظیم عرضه و تقاضا، در بازار محصولات کشاورزی تعادل ایجاد میشود.
با انتخاب محصولات با ارزش افزوده بالاتر و مدیریت صحیح تولید، میتوان درآمد کشاورزان را افزایش داد. با تولید بهموقع و بر اساس نیاز بازار، میتوان از ضایعات محصولات کشاورزی کاست.
کشت بیرویه و غیراصولی محصولات، میتواند منجر به فرسایش خاک، کاهش منابع آب، و آلودگی محیط زیست شود. الگوی کشت پایدار، با در نظر گرفتن ظرفیتهای منطقه، به حفظ منابع طبیعی کمک میکند.
اجرای الگوی کشت، نیازمند همکاری و هماهنگی بین دستگاههای مختلف ازجمله وزارت جهاد کشاورزی، سازمانهای تحقیقاتی و خود کشاورزان است. همچنین، آموزش و ترویج، حمایتهای مالی و اعتباری، و نظارت دقیق بر اجرا، از عوامل موفقیت در این زمینه هستند.
در نهایت، رعایت الگوی کشت، یک ضرورت برای توسعه پایدار بخش کشاورزی و تضمین امنیت غذایی کشور است. این امر مستلزم یک برنامهریزی دقیق، همکاری جمعی، و استفاده از دانش و فناوریهای نوین است.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.