حکمرانی خوب، فراتر از تخصص؛ نیازمند تجربه، تقوا و درک بومی است
توسعه اقتصادی منطقهای بهعنوان یکی از پایههای اصلی رشد و پیشرفت کشورها، نیازمند حکمرانی و مدیریت کارآمد در سطوح محلی است. در ساختار پیچیده و چندلایه حکمرانی ایران، مدیران منطقهای، بهویژه استانداران و فرمانداران، نقش بیبدیلی در ترسیم و اجرای سیاستهای اقتصادی متناسب با ظرفیتها و ویژگیهای خاص هر استان ایفا میکنند. آنها بهعنوان حلقه واسط بین دولت مرکزی و جامعه محلی، مسئولیت دارند تا برنامههای توسعه را در چارچوب آمایش سرزمین و بر مبنای مزیتهای نسبی هر منطقه به اجرا بگذارند.
مدیران منطقهای باید بهخوبی از ظرفیتهای طبیعی، انسانی، فرهنگی و اقتصادی استان خود آگاه باشند و بتوانند با بهرهگیری از دانش تخصصی، تجربه عملی و درک دقیق از مقتضیات بومی، زمینههای سرمایهگذاری و رشد پایدار را فراهم کنند. آنچه توسعه اقتصادی منطقهای را از سطح مدیریت اداری معمول متمایز میسازد، نیاز به نگرش کلان و راهبردی، همراه با توانایی همافزایی ظرفیتهای مختلف بخشهای دولتی، خصوصی و مردمی است.
در این میان، سبک مدیریتی، دانش و مهارتهای فردی مدیران، توانمندی آنها در برقراری ارتباط مؤثر با نخبگان، فعالان اقتصادی و نهادهای مدنی و همچنین تعهد به اصول حکمرانی خوب، از عوامل کلیدی تعیینکننده موفقیت یا شکست سیاستهای توسعهای محسوب میشود. بدون تردید، مدیران کارآمد و تحولگرا میتوانند موتور محرک توسعه اقتصادی منطقهای باشند؛ موتورهایی که نهتنها فرصتهای رشد را شناسایی و فعال، بلکه با ایجاد هماهنگی میان بازیگران مختلف، پایداری و ماندگاری دستاوردها را تضمین میکنند.
این گفتوگو، تحلیلگر برجسته مسائل سیاسی و اقتصادی، نگاهی دقیق و تحلیلی به ابعاد مختلف نقش مدیران منطقهای در توسعه اقتصادی کشور دارد و چالشها و راهکارهای پیشرو را در این مسیر روشن میسازد.
مدیر باید محصول منطقه باشد، نه صرفاً منصوب مرکز
دکتر حسین کنعانیمقدم در آغاز این گفتوگو با تأکید بر اهمیت آمایش سرزمین در نظام تصمیمگیری منطقهای گفت: مدیریت منطقهای باید با شناخت عمیق از مزیتها، چالشها و راهبردهای خاص هر استان تعریف شود. اگر منطقهای قطب کشاورزی است، طبیعی است که مدیر آن باید اشراف کافی بر اقتصاد کشاورزی، مدیریت منابع، بازار محصولات و زنجیره ارزش داشته باشد. مدیری که صرفاً تجربه صنعتی دارد، در چنین بستری دچار سردرگمی میشود.
او افزود: یکی از آسیبهای جدی در حکمرانی منطقهای، انتصاب مدیرانی است که صرفاً بهدلیل سوابق اجرایی عمومی به کار گمارده میشوند، بدون اینکه با مختصات منطقه آشنا باشند. نتیجه چنین رویکردی این است که چشمانداز توسعه در استانها معطل میماند یا اقدامات پراکنده و بیاثر میشود. مدیریت منطقهای یعنی بهکار گرفتن افرادی که زبان و زمین آن منطقه را بشناسند.
حکمرانی خوب؛ ترکیبی از تخصص و تجربه است
این تحلیلگر برجسته مسائل اقتصادی با اشاره به ویژگیهای فردی و سازمانی مدیران توسعهمحور بیان کرد: مدیر توسعهمحور باید هم حکمرانی بلد باشد و هم حکمران خوبی باشد. حکمرانی علمی است که به آموزش و تجربه نیاز دارد اما حکمران خوب بودن یعنی داشتن تقوا، تعهد، سلامت نفس و قدرت تصمیمگیری اخلاقی.
کنعانیمقدم افزود: معتقدم مدیران باید دارای هشت مؤلفه کلیدی باشند؛ تقوا، تعهد، تجربه، تفکر، تحولخواهی، تخصص، توانمندی و تسلط بر حکمرانی. اینها مجموعاً میتوانند از یک مدیر، یک حکمران موفق بسازند. کسی که فقط برخی از اینها را داشته باشد، نمیتواند چرخ توسعه منطقهای را به حرکت درآورد.
وی ادامه داد: در کشور ما گاهی حکمرانی را با مدیریت فنی اشتباه میگیریم. کسی ممکن است متخصص باشد، اما تجربه حکمرانی نداشته باشد. یا کسی تجربه کار اجرایی دارد، اما در هیچکدام از موقعیتهای قبلیاش موفق نبوده. این سابقه بهتنهایی کافی نیست. باید آزمون پسداده باشد.
مردم؛ بازیگران فراموششده توسعه
وی نقش جامعه محلی در تحقق سیاستهای توسعهای را مورد تأکید قرار داد و افزود: هیچ مدیر یا مقام اجرایی بدون همراهی مردم نمیتواند توسعه پایدار رقم بزند. مردم باید در فرآیند تصمیمسازی مشارکت واقعی داشته باشند، نه صرفاً در شعار.
این کارشناس مسائل اقتصادی و سیاسی افزود: نهادهای مدنی، تشکلها، انجمنها، اتاقهای بازرگانی، سندیکاها و شوراهای تخصصی، همه بازوهای مردمی حکمرانی هستند و باید در فرآیند اجرا دخیل باشند. اصل 44 قانون اساسی و تأکیدات رهبری بر اقتصاد تعاونی و خصوصی در کنار بخش دولتی، نشان میدهد که مدیران باید ظرفیتهای مردمی را فعال کنند. متکی بودن صرف بر ساختار دولتی باعث شکست میشود.
نگاه توسعهمحور به جای مدیریت روزمره
کنعانیمقدم گفت: مدیری که فقط به اداره روزمره امور میپردازد، استان را در وضعیت موجود نگه میدارد، اما مدیر توسعهمحور افق دارد، برنامه دارد و ظرفیتها را به فعلیت میرساند. چنین مدیرانی در همه سطوح مدیریتی اعم از استاندار، فرماندار و مدیران میانی لازماند.
یاد و خاطره مدیری پرتلاش در همدان؛ نمادی از نقش مدیران در توسعه منطقهای
وی با اشاره به درگذشت استاندار اسبق همدان، مرحوم محمدناصر نیکبخت، ضمن عرض تسلیت، این رخداد را فرصتی برای تأمل در اهمیت نقش مدیران در توسعه استانها دانست و گفت: او مدیری فعال، پرتلاش و متعهد بود که در دوران استانداری خود، توجه ویژهای به توسعه اقتصادی و استفاده از ظرفیتهای بومی داشت. تلاش کرد پایههای استقرار بخش خصوصی و تعاونی را در همدان مستحکم و برای استان سرمایهگذار جذب کند. از ویژگیهای مدیریتی وی، اهتمام به بهرهگیری از نظرات نخبگان و کارشناسان محلی بود که باعث شد سیاستهای توسعهای به شکلی علمی و واقعبینانه تدوین و اجرا شود.
وی افزود: نقش مرحوم نیکبخت در ایجاد وحدت میان دستگاههای اجرایی، بخش خصوصی و جامعه مدنی در همدان قابل تقدیر است؛ او نمونهای موفق از مدیری بود که بر اساس اصول حکمرانی خوب، توانست تحولات ملموس در سطح منطقه را رقم بزند. فقدان چنین مدیرانی در بسیاری استانها احساس میشود.
در پایان، این تحلیلگر با ابراز تأسف از فقدان نیکبخت، از خداوند متعال برای روح آن مرحوم رحمت و برای خانوادهشان صبر جمیل مسئلت کرد.
تأملی بر نقش مدیران ارشد و یادبود مدیر توسعهگرا در استان همدان
در پایان باید گفت؛ نقش مدیران ارشد استانی بهعنوان محور اصلی سیاستگذاری و اجرای برنامههای توسعه اقتصادی، از اهمیت حیاتی در روند پیشرفت هر منطقه برخوردار است. این مدیران، بهویژه استانداران، باید بتوانند با شناخت عمیق از ظرفیتها و چالشهای بومی، گروههای اجرایی توانمند شکل دهند و ضمن همافزایی بخشهای مختلف دولتی، خصوصی و مردمی، شرایط جذب سرمایه و توسعه زیرساختها را فراهم کنند. مدیریت توسعهمحور، مستلزم ترکیبی از دانش تخصصی، مهارتهای حکمرانی، تعهد و توانایی تعامل با نخبگان و جامعه محلی است. بدون وجود چنین ویژگیهایی، سیاستهای اقتصادی هرچند در کاغذ برنامهریزی شده باشند، در عمل با مشکلات متعددی روبهرو خواهند شد و توسعه منطقهای به شکل واقعی محقق نخواهد شد.
در این چارچوب، نگاهی به دوره مدیریتی مرحوم استاندار اسبق همدان، آقای نیکبخت، نشان میدهد که چگونه یک مدیر میتواند با تأکید بر استفاده از ظرفیتهای بومی و بخش خصوصی، در شرایط پیچیده اقتصادی و سیاسی کشور، تلاش خود را به کار گیرد تا پایههای توسعه استان را مستحکم کند. هرچند کارنامه وی فاقد نقاط ضعف نبوده و مشکلات ساختاری و محدودیتهای موجود فراتر از توان مدیریتی فردی است، اما رویکرد آن استاندار فقید به مشارکت نخبگان و فعالان اقتصادی و همچنین نگاه توسعهمحور، میتواند بهعنوان الگویی قابل تأمل برای مدیران آینده قلمداد شود.
با این حال، تحلیل واقعی و منصفانه نشان میدهد که بدون حمایت نهادهای کلان و رفع موانع ساختاری، مدیران استانی با وجود توانمندیهای فردی، نمیتوانند بهتنهایی معجزهای در توسعه اقتصادی ایجاد کنند. یادبود مرحوم نیکبخت باید فرصتی باشد برای بازخوانی تجارب مدیریتی ایشان و درک بهتر الزامات حکمرانی خوب در استانها، نه صرفاً ستایش بیچون و چرا.
در نهایت، توسعه پایدار منطقهای تنها با ترکیب مدیریت تخصصی و حکمرانی شایسته، همراه با همافزایی مردم و دولت و دوری از رویکردهای صرفاً فردمحور و مقطعی، تحقق خواهد یافت.