سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش: معمولاً وقتی از حکمت و آثار حجاب سخن به میان میآید بیشتر بر جنبههای اجتماعی این حکم الهی تأکید میشود البته شکی نیست که بعد اجتماعی حجاب بسیار مهم و هویتبخش است اما لازم است در کنار توجه به این بعد بر جنبه فردی حجاب نیز بیشتر تمرکز شود تا معلوم شود این حکم الهی قبل از آنکه بر جامعه تأثیرگذار باشد برای خود فرد سودمند و هویتساز است. در این باب مختصرا به چهار نکته اشاره میکنم.
به طور کلی یکی از حکمتهای مهم دستورات دینی مدیریت تمایلات و احساسات در انسان است و این، به دلیل اهمیت و جایگاه کششها و تمایلات در جهت دهی به رفتارها و حتی افکار آدمی است. دین فقط بهدنبال تثبیت اعتقادات درست و غلط در انسان نیست بلکه بهدنبال تثبت احساس و تمایل بهدرستیها و تنفر از زشتیها هم هست یعنی دین نمیخواهد که ما فقط حق را بشناسیم میخواهد که ما حق را بخواهیم همان طور که اندیشه غلط به احساس غلط منتهی میشود برعکس آن نیز ممکن است رخ دهد یعنی انسان اگر تمایلاتش را مدیریت نکند همین امر موجب تثبیت یک تمایل غلط در او میشود و به تدریج توجیهی فکری نیز برای تائید آن تمایل یا رفتارغلط خواهد تراشید.
دو تمایل روحی مهم در زن وجود دارد که اگر به درستی مدیریت شوند و در جای خود قرار گیرند میتوانند بسیار مفید باشند و اگر محافظت و مدیریت نشوند بسیار آسیب زا خواهند بود. یکی تمایل ذاتی زن به حیا و عفت جنسی و دیگری تمایل ذاتی او به دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن.حجاب نه صرفا به معنای رعایت مرزهایی در پوشش بلکه به مثابه یک رویکرد و یک منطق رفتاری که شامل مجموعه ای از رفتارهای سلبی و ایجابی است یک کارکرد مهمش مدیریت و تنظیم همین تمایلات فطری در زن است. تقویت و محافظت از عفت جنسی و سوق دادن تمایل به جلوهگری به یک حریم امن به نام خانواده و دایره محارم نمونهای از مدیریت تمایل و احساس است.
رها شدگی این تمایلات در خارج از «حریم» امن «محارم» میتواند زن را به سوی به آفات مهمی مانند افراط در جلوه گری و خودنمایی یا روابط عاطفی و عاشقانه سطحی و سست و یا رقابتهای کاذب مستمر برای جلب توجه بیشتر و حتی تمایل به تجمل و چشم و همچشمی سوق دهد و در این میان گوهرعفت جنسی نیز آسیب میبیند به ویژه اینکه گرایش به خودنمایی از راه بدپوششی آسیبی است که زنان بیش از مردان به آن مبتلا میشوند؛ در جوامعی که افراد در نوع پوشش آزادند پوشش مردها معمولاً تفاوت چندانی نمیکند درحالی که بسیاری از زنان به سمت پوششهای نیمه برهنه میروند. بنابراین بهنظر میرسد یکی از آثار فردی مهم حجاب کمک به کنترل تمایل و مدیریت_احساس در زن است.
کنترل احساس و مدیریت دلم میخواهدها از بزرگترین نیازهای انسان معاصر است چراکه انسان امروزی بیش از گذشته در اتمسفر اومانیسم و سلطه تمایلات نفسانی تنفس میکند و روشن است که کنترل تمایلات و مدیریت احساسات بهویژه نفسانیات تا چه اندازه میتواند مهم و مؤثر باشد. مدیریت احساس و تمایل همچنین زمینه تصمیم گیریهای منطقی و عقلانی در زندگی را فراهم میکند و از این جهت نیز یک مهارت بسیار مهم به حساب میآید.
دوم: یکی از تمایزات اصلی انسان و حیوان داشتن گرایشات فطری است از ویژگیهای تمایلات فطری این است که رسیدن به آنها موجب نوعی آرامش و تعالی روحی در انسان میشود یکی از این گرایشات فطری، تمایل به کسب امنیت است. نیاز به امنیت در هرم مشهور مازلو نیز جزو نیازهای پایهای و زیربنایی انسان قلمداد شده است. آمار جهانی از وضعیت روحی زنان در دنیای معاصر به ویژه در محیطهای اجتماعی بهخوبی نشان میدهد که امنیت جنسی و جنسیتی زنان تا حد زیادی در معرض تهدید است.
در واقع امنیت روانی، یکی از گمشدههای زن در دنیای معاصر است. تجربه نشان میدهد که حجاب، حس امنیت را در خانمها تقویت میکند و از این جهت میتواند با یک واسطه یکی از تمایلات فطری بهحساب بیاد. قرآن کریم نیز به صراحت بر نقش امنیتآفرین حجاب تأکید میکند و یکی از حکمتهای حجاب را این میداند که زنان مسلمان پاکدامن به وسیله حجاب شناخته میشوند و مورد اذیت قرار نمی گیرند: «قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ سوره احزاب آیه 59»
سوم: اصلیترین پیام حجاب یک فرد محجبه به افراد جامعه این است که این شخص فردی دم دستی نیست، خط قرمز دارد و آسان دردسترس قرار نمیگیرد لطفا محترمانه و موقّر برخورد کنید! و این یعنی تأکید بر ارزشمندی و عزت نفس. نا گفته پیداست که ریشه اغلب تباهیها و آلودگیهای اخلاقی بشر از دست دادن حس ارزشمندی و عزت نفس است.
کسی که خود را نزد خود ارزشمند و مکرّم بیابد تن به بسیاری از امور دانی و پلشت نمیدهد چون انجام آن کارها را دون شأن و ارزش خود مییابد یک انسان متشخص هیچگاه کلمات رکیک بر زبان نمیآورد چرا؟ چون این کار را خلاف شخصیت والای خود مییابد. اما اگر حس ارزشمند بودن در انسانی از دست رفت طبق روایت میتوان انتظار هر شرّی را از او داشت: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شرّه.»
ریشه روانی اغلب گناهان نیز به نوعی به همین امر بازمیگردد چنانچه فرمود الغیبه جهدالعاجز غیبت کردن تلاش انسان ناتوان است. خلاصه آنکه حس ارزشمندی، هم ذاتاً مطلوب انسان است و هم موجب دوری از افعال حقیرانه است.یکی از کارکردهای حجاب با توضیحی که در ابتدا داده شد تقویت حس ارزشمندی و عزت نفس در زن است.
چهارم: حجاب، یک دستور شرعی است و التزام به آن در واقع التزام به امر الهی است از این منظر حجاب فقط تنظیم نسبت عرضی فرد با دیگر افراد جامعه نیست بلکه تنظیم رابطه طولی انسان با مبدا خلقت هم هست. کسی که خود را در نسبت با پروردگار تعریف میکند با التزام به دستور او در واقع با او ارتباط معرفتی و معنایی میگیرد و هویت خودش را نیز در همین اتصال معرفتی و معنوی به عنوان یک عبد بازیابی میکند بنابراین جلب رضایت الهی و تقویت حس معنویت که یکی دیگر از گمشدههای انسان معاصر است نیز میتواند بهعنوان یکی دیگر از آثارفردی حجاب به حساب آید.
زن از این جهت یک مزیت مهم بر مرد دارد چون اگرچه پوشش شرعی برای مردان نیز قابل تعریف است اما حجابی که برای زنان تعریف شده در واقع یک عمل عبادی خاص خانم هاست که مردان از آن بینصیب هستند یعنی معنا و پیامی که عرفا در پوشش شرعی زنان و التزام ایشان به آن وجود دارد در پوشش مردان وجود ندارد. زنان این توفیق را دارند که با رعایت پوشش شرعی به طور پیوسته مقوّم یک فرهنگ الهی در جامعه باشند و در کنار آن هویت معنوی خود به مثابه یک عبد را نیز بازتولید کنند. پس حجاب معنا ساز و معنویت آفرین است چه به لحاظ فردی و چه از نظر اجتماعی و چه بسا ریشه تقابل حکومتهای لائیک با حجاب نیز بیش از جنبههای دیگر به همین دلیل باشد.
خلاصه آنکه اگر بخواهیم در کنار آثار و فواید اجتماعی حجاب بر مزایای فردی آن نیز تکیه کنیم میتوانیم بگوییم؛ تقویت مدیریت_احساس، تقویت حس امنیت (که ثمرهاش آرامش و لذت روحی است)؛ تقویت حس ارزشمندی و عزت نفس و نهایتاً تقویت حس معنویت و بندگی؛ که همگی آنها از گمشدههای انسان مدرن معاصر است چهار ثمره فردی مهم حجاب هستند البته قاعدتاً میتوان به این موارد، موارد دیگری را هم اضافه کرد.
یاسر طاهررحیمی
شناسه خبر 71042