شناسه خبر:71040
1402/4/14 09:10:42

سپهرغرب، گروه ریحانه‌آفرینش - طاهره ترابی‌مهوش: در پی گفت‌وگو با جامعه‌شناس فرهنگی مشخص شد بخش اعظمی از نیاز دختران روستایی در حوزه فرهنگی، ورزشی و تفریحی در پی کم‌کاری و عدم توجه دستگاه‌های متولی همچون سازمان ورزش و جوانان و سازمان تبلیغات اسلامی مورد غفلت واقع شده است.

در دنیای امروز با توسعه و پیشرفت ورزش، میزان حضور یا عدم حضور زنان یک جامعه در فعالیت‌های ورزشی و تفریحی به‌عنوان شاخصی جهانی از وضعیت اجتماعی آن‌ها در آن جامعه به‌شمار می‌رود حال آنکه شواهد نشان می‌دهد در بیشتر جوامع، زنان در طول زمان با محدودیت‌های مالی و امکاناتی برای شرکت در فعالیت‌های تفریحی و ورزشی مواجه بوده‌اند، ولی این محرومیت‌ها در کشور ما به‌واسطه شرایط فرهنگی اجتماعی مشخص‌تر است.
این در حالی است که توجه به فعالیت‌های اوقات فراغت ورزشی افراد می‌تواند ضمن کاهش هزینه‌های هر کشور در حوزه پزشکی، سبب تحول اجتماعی و فرهنگی شود چراکه در نظریه‌های توسعه، انسان نقطه شروع تغییرات اجتماعی محسوب می‌شود با این وجود گرچه زنان نیمی از نیروی فعال جامعه محسوب می‌شوند و در برنامه‌های توسعه باید از سهم مادی و معنوی هم‌سنگ با نقش‌شان برخوردار باشند، اما از نظر اشتغال، کسب درآمد، برخورداری از تحصیلات و احراز مقام‌های اجتماعی و نیز برخوداری از تفریحات سالم به‌ویژه در جوامع روستایی هنوز در سطوح پایینی قرار دارند.
به گونه‌ای که در گفت‌وگو با چند تن از دهیاران روستاهای همدان که گزارش مبسوطی از آن در چند شماره قبل انتشار یافت مشخص شد دختران روستایی از هیچ خدمات تفریحی و ورزشی برخوردار نیستند؛ براین اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا با فاطمه السادت نعمتی دانش‌آموخته جامعه‌شناسی ‌فرهنگی‌ گفت‌وگویی را ترتیب دهیم که به‌صورت پرسش و پاسخ در ادامه می‌خوانید:
1.در خصوص وضعیت برآورده شدن نیاز دختران روستایی در بخش‌های مختلف نظرتان چیست؟
* یک جامعه بزرگ از زنان ما را دختران روستایی تشکیل می‌دهند، علیرغم اینکه به نظر می‌رسد در فضای آزاد زندگی می‌کنند اما همچنان با سنت‌های مختلفی روبه‌رو هستند و به‌دلیل محدودیت مکانی امکان جابه‌جایی و رفتن به کلاس‌های مختلف و مناطق تفریحی را ندارند.
از طرفی متأسفانه در برنامه‌ریزی‌هایی که معمولاً در حوزه زنان صورت می‌گیرد قشر روستایی نادیده انگاشته می‌شوند، دراین بین نادیده گرفتن دختران و زنان روستایی به‌مراتب بیشتر از مردان است، این اتفاق باعث می‌شود نیازهای این قشر مورد توجه قرار نگیرد.
برای نمونه افرادی که به اردوهای جهادی می‌روند با حجم زیادی از درخواست‌های این دختران روبه‌رو هستند که پاسخی به آن‌ها داده نشده، ازجمله آن‌ها می‌توان به این مسئله اشاره کرد که معمولاً دختران روستا در حوزه اشتغال و درآمدزایی دچار مشکل هستند و این امر منوط به درآمدزایی خانواده از مسیر کشاورزی و دامداری است در حالی که در جامعه امروز دختران روستایی نیاز دارند تا امکاناتشان برای حوزه اشتغال‌زایی افزایش پیدا کند. اتفاقاً در این بخش به‌ویژه خوداشتغالی کارهای خوبی می‌توان انجام داد که مورد توجه قرار نمی‌گیرد.
مسئله بعدی که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد ازدواج دختران روستایی است زیرا در حال حاضر به‌دلیل مهاجرت‌های گسترده پسران از روستاها، تعداد دخترانی که دچار تجرد قطعی می‌شوند بسیار است حال آنکه ایجاد اشتغال پایدار در روستاها می‌تواند از مهاجرت پسران جلوگیری کند.
2. مسئله بعدی درخصوص نیاز دختران روستایی به موضوع تفریح بازمی‌گردد؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
گرچه به‌نظر می‌رسد در روستاها طبیعت‌گردی فعال بوده و عرصه برای حضور آن‌ها در این فضاها فراخ است اما برای تفریح این دختران زیرساخت و حتی اندیشه خاصی وجود ندارد.
این در حالی است که باید پذیرفت در جامعه ایرانی و با توجه به سنت‌ها و عرف‌های موجود خیلی قابل پذیرش نیست که دختران روستایی داخل طبیعت و جنگل برای ساعت‌ها حضور داشته باشند زیرا معمولاً آن‌ها برای کمک به معیشت خانوار در کارهای کشاورزی و دامداری در طبیعت روستا حاضر می‌شوند.
3. راهکار پیش رو برای حل این مشکل چیست؟
برای این موضوع باید اقدام جدی در دستور کار قرار گیرد. به عنوان مثال می‌توانند بین هر چند روستا یک قطب تفریحی ایجاد کرده و در آن فضاهای ورزشی و تفریحی مورد نیاز دختران این چند روستا را فراهم کنند.
4. در خصوص بهره‌مندی از آموزش مناسب؛ وضعیت دختران روستایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
علیرغم توسعه آموزش این نکته در اکثر روستاها وجود دارد که به‌دلیل کمبود جمعیت، اغلب دختران دارای مدرسه مستقل نیستند بنابراین نهایتاً فضا برای تحصیل آن‌ها تا انتهای مقطع ابتدایی فراهم است نه بیشتر، حال آنکه باید چاره‌ای اندیشیده شود که یقیناً از طریق ایجاد قطب در بین چند روستا قابلیت حل شدن دارد زیرا می‌توان با ایجاد مدارس شبانه‌روزی این کمبود را جبران کرد.
5. اهمیت توجه به این مقوله را چطور ارزیابی می‌کنید؟
به‌نظر می‌رسد در حوزه سیاستگذاری برای بانوان ما از بخش روستایی به‌ویژه دختران روستا غفلت کردیم در حالی که این قشر در کنار مردان در حوزه اشتغال فعال هستند و نقش مؤثری به‌ویژه در حوزه دامپروری دارند؛ این عدم توجه عواقب جبران‌ناپذیری را به‌دنبال خواهد داشت.
6. در خصوص تغییر نگرش و رفع برخی محدودیت‌های فرهنگی غلط چه دستگاهی باید ورود کند؟ برای مثال در گفت‌وگو با تعدادی از دهیاران و اهالی برخی از روستاها مشخص شد در تعدادی از روستاها زمین ورزشی و باشگاه وجود دارد اما به‌دلیل ایجاد مزاحمت پسران و یا دید و نگاه منفی مردان روستا به این مقوله دختران و یا خانواده‌های آن‌ها ترجیح می‌دهند از این فرصت استفاده نکنند؟
  در حوزه کارهای تبلیغاتی و فرهنگی در مناطق روستایی، دستگاه‌های مختلفی وظیفه‌مند هستند که همین تداخل وظیفه در برخی از موارد مانع کار می‌شود اما طبق مطالعاتی که در این زمینه داشتم می‌خواهم برای این موضوع از چند ظرفیت بالقوه همچون گروه‌های جهادی و امام جماعت‌ها و مبلغانی که از سازمان تبلیغات اسلامی در روستاها مأمور می‌شوند و درنهایت استفاده از ظرفیت دهیاری‌ها نام ببرم.
اهمیت این سه گروه بدان جهت است که می‌توانند جایگاه زنان و دختران را از طریق نفوذپذیری در بین جامعه روستایی به‌ویژه مردان بالا ببرند. بدین ترتیب با بالا رفتن جایگاه زنان روستایی دیگر در استفاده از طرفیت‌های ورزشی و یا تفریحی آن دید منفی نسبت به دختران و بانوان جوان روستایی وجود نخواهد داشت.
دهیارها باید در این زمینه ورود کنند. به این ‌دلیل که خود او و خانواده‌اش در محیط روستایی زندگی می‌کنند و معمولاً کسی به دختر و همسر دهیار به‌عنوان یک فرد شاخص تعرضی نمی‌کند. پس اگر او به سمتی برود که در صورت بروز یک اتفاق کل جامعه مردان در روستا وارد عمل شوند قطعاً این اصلاح فرهنگی اتفاق خواهد افتاد.
از طرفی در روستاهای ما مبلغان و کسانی که از طرف سازمان تبلیغات و حوزه‌های علمیه حاضر می‌شوند از قدرت نفوذ بالایی برخوردارند؛ بنابراین اگر این افراد تأمین فرهنگی شده و برای آن‌ها این مسئله روشن شود که باید در حوزه ارتقای مشارکت اجتماعی بانوان روستا کار کنند، فضای روستاها به‌شدت تغییر خواهد کرد به نحوی که حضور اجتماعی بانوان در حوزه‌های فرهنگی، ورزشی و اشتغال‌زایی به رسمیت شناخته خواهد شد.
از سوی دیگر باید این نکته را نیز مورد توجه قرار داد که فضای روستاها فضای خانواده‌محور است؛ بنابراین اگر خانواده روی رشد دخترانشان تأکید داشته و از آن‌ها حمایت کنند این موضوع در تغییر نگاه و نگرش محدود روستایی تأثیرگذار خواهد بود اما نکته حائز اهمیت اینکه فضاهای تفریحی و ورزشی نباید از محیط روستا فاصله چندانی داشته باشد چراکه رفت و آمد دختران روستایی را دچار مسئله می‌کند، پس فضای اختصاصی فرهنگی و ورزشی بانوان روستایی می‌بایست نزدیک منازل مسکونی احداث شوند.
7. جایگاه سازمان ورزش و جوانان را در این زمینه چطور ارزیابی می‌کنید؟
   متأسفانه سازمان ورزش و جوانان حداقل طی چند سال گذشته به‌نظر می‌رسد برنامه مشخصی برای روستاها نداشته که ضعف بسیار بزرگی به‌حساب می‌آید، چون ما در حوزه شهری به‌دلیل درآمدزایی شاهد توسعه اماکن ورزشی هستیم اما در حوزه روستایی امکان بهره‌مندی از این فضا وجود ندارد پس توجه به امور فرهنگی و سلامت دختران و زنان باید به‌صورت جدی مورد حمایت دولتی در روستاها قرار گیرد و سازمان ورزش جوانان بدون چشمداشت مالی در این زمینه اقدام کند که به‌نظر می‌رسد در این زمینه موفق عمل نکرده است.
مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد در اغلب کشورهای جهان اهتمام و توجه لازم به امر تفریح و فعالیت اجتماعی دختران روستایی نخستین و اساسی‌ترین گام توسعه محسوب می‌شود. این مسئله به حدی روشن است که کشورهای در حال توسعه نیز به خوبی دریافته‌اند که سرمایه‌گذاری در این موضوعات علیرغم اینکه ثمرات خود را به‌زودی در معرض بهره‌برداری قرار نمی‌دهد، اما غفلت از آن سنگین‌ترین خسارات را به ساختار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور وارد خواهد کرد.
بنابراین بدیهی است که در این میان دختران و زنان روستایی به‌واسطه تنوع فعالیت‌ها و وظایفی که در روستا به عهده دارند و در همه امور، از خانه‌داری و تربیت فرزندان تا کشت و کار، پرورش دام، پرداختن به صنایع دستی و غیره حضوری پررنگ و بعضاً انحصاری دارند جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص می‌دهند.
اگر به تفریح و فعالیت اجتماعی و فرهنگی دختران مخصوصاً با عنایت به زمینه‌های مورد نیاز آن‌ها و منطبق با نوع فرهنگ و معیشت روستایی توجه کافی و درخور شود، می‌توان امیدوار بود که چرخ توسعه در مسیری هموارتر و با سرعتی بیشتر به پیش رود با این حال گرچه در کشور و به تبع آن در استان‌ها، مشارکت اجتماعی در فعالیت‌های اقتصادی، فرهنگی و ورزشی همواره از سوی مسئولان مرتبط با فضای روستاها به‌صورت شعارگونه دنبال می‌شود اما هنوز در روستاها گرچه برای مردان نیز امکانات درخوری فراهم نیست اما بین زنان و مردان در بهره‌مندی از فضاها و زیرساخت‌های ورزشی و فرهنگی محدود هم تعادل مطلوب و قابل قبولی در این زمینه ایجاد نشده که این امر به علل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور از گذشته تا به حال مربوط می‌شود، حال آنکه زنان تقریباً نصف جامعه روستایی را تشکیل می‌دهند و توانمند ساختن آن‌ها به‌عنوان قشر تأثیرگذار در انتقال فرهنگ و ارزش‌ها در آینده و حال امری است که باید در برنامه‌ریزی‌های تصمیم‌گیران و سیاستگذاران مورد توجه ‌قرار گیرد.

شناسه خبر 71040