خداوند حج را مقرر فرمود تا مردم در برابر عظمت او فروتنی نشان دهند
این روزها اگر اخبار را دنبال کرده باشید، با خبر هستید که هم اکنون صدها هزار نفر دل عاشق خدا، در مدینه منوره و مکه معظمه، مشغول انجام زیارت و اعمال مربوط به حج هستند. آگاهی از اسرار حج هرچند به صورت اجمالی میتواند معرفت عمیقتری را نسبت جایگاه کعبه و مجموعه اعمال حج برای زائر فراهم کند و زائر با معرفت به اسرار حج پی خواهد برد که حج با تمامی آفرینش و خلقت انسان ارتباط دارد و اگر زبان معصومین و بیان آنها در کشف اسرار باز نشده بود فهمیدن بسیاری از مفاهیم و آموزههای حج مجهول میماند.
حج سیراب کننده تشنگان حقیقت
حضرت امیر المومنین (علیهالسلام) درمورد اعمال حج و جایگاه رفیع آن در میان عبادات در خطبه اول نهج البلاغه چنین میفرمایند:
وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الَّذِی جَعَلَهُ قِبْلَهً لِلاءَنامِ یَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَنْعامِ وَ یَاءْلَهُونَ الَیْهِ وُلوهَ الْحَمامِ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَهً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ اذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ، وَ اخْتارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمّاعا اءَجابُوا الَیْهِ دَعْوَتَهُ، وَ صَدَّقوا کَلِمَتَهُ، وَ وَقَفُوا مَواقِفَ اءَنْبِیائِهِ، وَ تَشَبَّهوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطِیفِینَ بِعَرْشِهِ یُحْرِزُونَ الاَرْباحَ فِی مَتْجَرِ عِبادَتِهِ. وَ یَتَبادَرونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ، جَعَلَهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالِی لِلاسْلامِ عَلَما وَ لِلْعائِذِینَ حَرَما، فَرَضَ حَجَّهُ وَ اَوْجَبَ حَقَّهُ وَ کَتَبَ عَلَیْکُمْ وِفادَتَهُ فَقالَ سُبْحانَهُ: "وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِیُّ عَنِ الْعالَمِین
«خداوند، حج خانه خود را بر شما واجب گردانید و خانه خود را قبله گاه مردم ساخت. مردم با شوق تمام، آنسان که ستوران به آبشخور روی نهند و کبوتران به آشیانه پناه برند، بدان درآیند. خدای سبحان حج را مقرر فرمود تا مردم در برابر عظمت او فروتنی نشان دهند و به عزت و جبروت او اعتراف کنند. و از میان بندگان خود کسانی را برگزید تا صلای دعوت او شنیدند و اجابت کردند و سخن حق تصدیق نمودند و در آنجا پای نهادند که پیامبرانش نهاده بودند و به آن فرشتگان همانند شدند که گرد عرشش طواف میکنند و در این سودا که سرمایه شان عبادت اوست، سود فراوان حاصل کردند و تا به میعاد آمرزش او دست یابند بر یکدیگر پیشی جستند. خداوند، سبحانه و تعالی، حج را نشانه و علامت اسلام قرار داد و کعبه را پناهگاه پناهندگان و حج را فریضتی واجب ساخت و حقش را واجب گردانید و حج را بر شما مقرر فرمود و گفت: برای خدا حج آن خانه بر کسانی که قدرت رفتن به آن داشته باشند، واجب است و هر که راه کفر پیش گیرد بداند که خدا از جهانیان بی نیاز است»
ساده ترین و زیباترین تعبیری که میتوان از فرمایشات حضرت امیرالمومنین (ع) در مورد حاجی برداشت کرد؛ انسان تشنه است؛ یعنی کسانی که تشنه اند به سوی این سرزمین میروند. این تشنگی، تشنگی طبیعی یا تشنگی عادی نیست؛ بلکه تشنگی روح و عطش وجودی انسان است. زیرا به تعبیر خود حضرت امیر المومنین (علیه السلام)، این سرزمین آنقدرآب ندارد که بتواند حتی یک پرنده تشنه را سیر کند چه برسد به اینکه بتواند خیل عظیم انسانهایی که بسمت این سرزمین میآیند را سیراب نماید. بنابراین مراد از عطش، عطش روحی انسانهایی است که مانند کبوتران تشنه به این سرزمین رهسپار میشوند و در آنجا آب گوارایی را پیدا میکنند که در سرزمینهای دیگر نمیتوانند آن را بیابند. تشبیه به کبوتران تشنه به این خاطر است که پرندههای دیگر به اندازه منقارشان آب بر میدارند و با خوردن آن آب سیراب میشوند. اما کبوتر وقتی به سمت آب میرود حلقوم خودش را در آب باز میکند و با حلقوم خودش آب را میمکد تا سیراب شود. حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) نیز به این خاطر این تشبیه را برای مومنانی که بسمت این سرزمین میآیند به کار میبرد.
حج محل رویش فطرت انسانی
حضرت امیرالمومنین (ع) در مورد علت دعوت خداوند از مردم به این سرزمین بی آب و علفی مانند مکه برای مهمانی خود فرمایشات زیبایی ایراد فرموده اند که در ضمن خطبه قاصعه به این موضوع اشاره فرموده اند. ایشان میفرمایند: « آیا نمی بینید که خداوند سبحان پیشینیان را از زمان آدم (علیه السلام) تا کسانی که پس از آنها آمده اند از این عالم بیازمود، به سنگهایی که نه سود میرسانیدند و نه زیان، نه میدیدند و نه میشنیدند، و آن سنگها را بیت الحرام خود قرار داد و آن را برای مردم برپا ساخت در سخت ترین سنگلاخهای زمین در ریگزاری که در آنجا از هر جای دیگر کمتر گیاه میروید. در درّه ای از دیگر درّهها تنگتر، بین کوههای سخت و ریگهای نرم، آنسان، که گذر کردن از آنها دشوار باشد و چشمههای کم آب و دهکدههای دور از یکدیگر که در آنجا نه اشتری فربه میشود و نه اسب و گاو و گوسفندی. آدم (علیه السلام) و فرزندان او را فرمان داد که به آن خانه روی نهند و آنجا بازارگاهی شد برای کسانی که در سفرها در پی سودند و بارگاهی برای افکندن بارها.
مردم، شتابان روی به بیت الحرام آوردند. از بیابانهای بی آب و گیاه و از عمق درّههای ژرف و جزیرههای پراکنده و دریاها. تا از روی خواری شانههای خود را بجنبانند و گرد آن بگردند و آواز به تهلیل بردارند. موی پریشان و خاک آلود، نه دوان و نه آهسته گام بردارند جامهها از تن به در کنند و با رها کردن موی، چهره نیکوی خود را زشت نمایند. این است آزمایش بزرگ و امتحانی سخت و آزمونی آشکار. خداوند آن را سبب رحمت خود ساخت و وسیله رسیدن به بهشت خویش.
اگر خدای میخواست بیت الحرام خود را و پرستشگاههای بزرگش را در میان باغها و نهرها قرار میداد و در جایی که زمین نرم و هموار باشد، در مکانی پر درخت و درختان سرشار از میوه. در میان خانهها و عمارات بسیار و روستاهای به هم پیوسته.
در میان گندمزارهای قهوه ای رنگ و اراضی پرباران و باغستانهای خرم و راههای آباد. در این حال، پاداش اندک بود، زیرا رنج سفر اندک بود. اگر بنیانی که کعبه بر روی آن ساخته شده و سنگهایی که دیوارهایش را برآورده، زمرد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنی بود، از دو دلیها و تردیدهایی که در سینهها جاری کرده میکاست و سعی و کوشش شیطان را از دلها دور میساخت و اضطراب و نگرانی را از قلب مردم میزدود. ولی خداوند بندگانش را به گونه گونه سختی میآزماید و به انواع مجاهدتها به بندگی وامی دارد. و به کارهای ناخوش آیند امتحان میکند تا تکبر و خودپسندی را از دلهایشان بیرون کند و خواری و فروتنی را جانشین آن سازد.»
حضرت امیرالمونین (علیه السلام) دو چیز را علت اساسی این دعوت میدانند: یکی امتحان الهی و دیگری دعوت از قلبهایی که آماده ثمردادن و میوه دهی معنوی هستند. در طبیعت این سرزمین درختانی با میوههای گوارا وجود ندارند اما درخت فطرت انسانها و قلب آنها میتواند شکوفا شده و به ثمر بنشیند، به شرط آنکه - به تعبیر حضرت امیر - انسان خودپسند و متکبر نباشد و در مقابل خدای تعالی خضوع کند و از خدای تعالی فضل و رحمت را طلب کند. در چنین صورتی، خدای تعالی به قلب انسان میوه خواهد داد و وجود انسان را شکوفا خواهد کرد. هر چند طبیعت در آن سرزمین، عقیم است اما فطرتها در آن سرزمین بارور میشوند. این علت دعوت انسان به این سرزمین خشک و بی آب و علف است. با این عمل، خدای تعالی به انسانها نشان میدهد که اگر در خشک ترین منطقه از زمین هم باشند و قصد روییدن داشته باشند خدای تعالی آنها را میرویاند.
پی نوشت: خطبه 234:خطبه قاصعه.