حجاب، ویترینی از تعاملات اجتماعی فرد
بیتردید سلامت روانی از بزرگترین نعمتهای الهی است که در زندگی انسان وجود دارد. یکی از عوامل اصلی در پیکره اجتماع و اثرگذار بر روح و جسم آدمی، توجه به مقوله حجاب و عفاف است چراکه هر جامعهای برای اثبات، رشد و بالندگی نیاز به سلامت جسمی و روانی دارد.
در واقع، مسئله حجاب ازجمله آسیبهای اجتماعی است که در سطح و لایههای رویین جامعه نمایان شده و علامت و نمادی از آسیبها و مسائل اجتماعی در عمق و لایههای زیرین جامعه است.
این در حالی است که از مجموعه دستورات خانوادگی اسلام میتوان فهمید که زنان باید به میزان زیادی در زندگی رضایتمندی و نشاط داشته باشند. دین اسلام برای محفوظ نگه داشتن روان زن از عوامل آسیبزا، حجاب و عفاف را بر او واجب کرده، به این ترتیب خوشیهای مشروع را برای زن میپسندد و تأمین آن را در سایه عفاف مجاز میداند.
از طرفی حجاب و عفاف عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اضطرابها و دغدغههای فکری زن محسوب میشود زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاردن جلوههای زنانه در جامعه، باعث افراط در تجمل و توجه به زیباییهای ظاهری میشود. این توجه افراطی میتواند سبب بروز اختلالهای روانی در زن شود. در واقع حجاب و پوشش که ثمره عفاف است، عاملی برای آرامش زن و دور ماندن او از عوامل اضطرابزا و در نهایت ایجاد رضایت وجدان اوست، چراکه حجاب از بسیاری از عوامل ناامنی که در فکر و ذهن است، جلوگیری میکند؛ بنابراین حجاب موجب احساس امنیت و شرف زن است و توانایی درست فکرکردن و تصمیمگیری درست را به او میدهد.
بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با دانشآموخته مطالعات زنان گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
زهرا میرزایی با بیان اینکه در گام نخست لازم است یک تعریف از مفهوم عفاف ارائه دهم زیرا پیشزمینه بروز خارجی مسئله حجاب بهشمار میآید، گفت: عفاف به معنای داشتن چارچوب و تقوامحوری است حال آنکه کلمه تقوا به معنی داشتن چارچوب رفتاری است که در آن، رفتار متناسب با هر فرهنگ مشخص شده و برای آن هنجارهای ناظر بر آن فرهنگ تعیین میشود.
وی با تأکید بر اینکه در نظام اسلامی هم چارچوبهایی که ما از شریعت داریم مشخص میکند که فرد چه قوانین و حدودی را باید برای خود مشخص کند، افزود: به تعبیر دیگر عفاف یا تقوا داشتن به معنای خودکنترلی است.
وی با بیان اینکه مسئله خودکنترلی نوعی مدیریت شخصی فرد بر احوالاتش بهحساب میآید که مقدمهای برای امنیت و توانمندی روانی اوست، تشریح کرد: بدان معنا که بخشی از امنیت روانی فرد به توانمندی او در کنترل احوالات درونی و رفتارش بازمیگردد.
این دانشآموخته مطالعات زنان افزود: نکته بعدی اینکه مهمترین ویترین تعاملات اجتماعی افراد که تحت عنوان زبان بدن از آن در علوم روانشناختی یاد میشود، عنوان میکند که نوع پوشش فرد و رفتار او در جامعه بیانگر یکسری امیال و ارادههای درونی فرد است.
میرزایی افزود: بنابراین اینکه فرد چه نوع پوشش و چه رفتاری را از خود در جامعه در ارتباط و تعامل با دیگران بروز میدهد نشاندهنده این است که برای خود چه چارچوبهایی را مشخص کرده، مثلاً وقتی فردی یک لباس سفیدرنگ بر تن و یک گوشی پزشکی از گردن خود آویزان کرده احتمال میدهیم که او پزشک و یا جزو کادر درمانی باشد، همین مثال را میتوان برای فردی در نظر گرفت که در پوشش خود یکسری چارچوبها را برای خود در نظر گرفته و آنها را رعایت میکند یعنی پوشش و رفتار او به گونهای است که به جای در ویترین قرار دادن هویت جنسی، هویت انسانی خود را در معرض دید قرار داده است.
وی ادامه داد: درواقع تمایزات جنسیتی افراد در پوشش و نوع رفتار افراد نمایان میشود که در نوع خود مخابرهکننده این پیام است که با او از بعد انسانی تعامل داشته باشند نه بُعد جنسیتی.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در مقابل افرادی نیز در ویترین تعاملات اجتماعی خود تمایزات جنسیتی خود را نمایان میکنند که در این بین فرقی بین زن و مرد وجود ندارد، تصریح کرد: مسئله این است که ما در موضوعات مرتبط با عفاف و حجاب، امر را جنسیتی کرده و متأسفانه در توصیههای رفتاری و وضع قوانین، تمرکزمان بر خانمهاست در حالی که عفاف یک امر فارغ از جنسیت است، حجب و حیا هم با اینکه در حدود شاخصها در جنسیت تفاوت دارد اما یک توصیه و مسئله فراجنسیتی است.
میرزایی ادامه داد: بنابراین اگر فردی تمایزات جنسیتی در فرهنگ ما را در ویترین خود قرار دهد طبیعی است که در مواجهه با او، افراد قبل از اینکه به هویت انسانی او توجه کنند هویت جنسیتی را ملاک برخورد با او قرار میدهند که همین امر عاملی برای به خطر افتادن امنیت روانی و فیزیکی فرد در جامعه است.
وی در پاسخ به اینکه این مشکل در فضای خانوادگی فرد چگونه نمود پیدا کرده و آسیبزا است؟ تصریح کرد: چون در اغلب کشورها بهویژه ایران، خانواده مهمترین نهاد برای جامعهپذیر کردن افراد است بنابراین در نخستین گام این خانواده و اعضای خانواده هستند که وظیفه دارند چارچوبهای اخلاقی در جامعه را در خانواده تببین کنند و آموزش دهند.
این دانشآموخته مطالعات زنان عنوان کرد: اگرچه حفظ امنیت یک مسئله فطری و درونی است اما اینکه فرد باید چه رفتاری داشته باشد که نشان دهد میخواهد امینت روانی و جسمی خود را حفظ کند را باید در خانواده یاد بگیرد.
میرزایی با ابراز اینکه نکته بعدی اینکه طبیعتاً وقتی افراد از بعد جنسی و جنسیتی در جامعه بروز و ظهور پیدا میکنند خانواده که نهادی تعریفشده برای رفتار جنسی سالم و امن است به خطر خواهد افتاد، زیرا افراد به لحاظ جنسی تمایلهای محدودی برای صحبت کردن و ایجاد روابط زناشویی دارند گفت: بنابراین وقتی این میزان محدود را در جامعه خرج میکند در گام نخست دچار تنوعطلبی شده و این رفتار دیگر در کنترل او نخواهد بود زیرا در برخورد با افراد مختلف ذائقه او تغییر میکند و فضای محدود خانه و خانواده و همسر دیگر آن آرامش را برایش بهدنبال نخواهد داشت.
وی افزود: نکته بعدی اینکه فرد دیگر تمایلی برای برقراری ارتباط با خانواده نخواهد داشت چون انرژی در چنته ندارد که بتواند در محیط خانواده و برای همسرش خرج کند، این امر قطعاً به معنای سرد شدن همسران از یکدیگر و شروع چالشهای زندگی است.
وی در پاسخ به این سؤال که در شرایط فعلی بهترین توصیه برای باورمند کردن افراد در فضای حفظ حجاب و عفاف چیست؟ اظهار کرد: نکته مهم این است که از تقابل در جامعه پیرو شاخصها و یکسری مصادیق دوری کنیم یعنی اگر افراد در جامعه یک کلیات را در قالب چارچوب رعایت میکنند نباید در مقابل او با تمرکز بر مصادیق درگیری ایجاد کنیم.
این استاد دانشگاه در پایان اضافه کرد: آنچه امروز جامعه ما نیاز دارد آرامش و ترویج عدم خشونت است و اینکه باید در راستای عمل به مصادیق در این فضا رفتارهای تبینی از خود بروز دهیم زیرا در بسیاری از موارد که ما احساس میکنیم فردی در جامعه ناهنجاری ایجاد میکند درواقع اطلاعی از چارچوبها و هنجارها ندارد بنابراین تمرکز ما باید بر حفظ آرامش جامعه و آموزش این چارچوبها باشد.