شناسه خبر:64369
1401/10/8 10:08:57

نهاد آموزش و پرورش در کنار چهار نهاد دیگر (دین، خانواده، اقتصاد و سیاست) پنج نهاد اصلی و عمده در هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند. در این میان نهاد آموزش و پرورش رسالت خطیر انتقال فرهنگ، معارف و دانش‌ها و نیز ارزش‌های دینی و اخلاقی و معنوی و نیز آموزش مهارت‌های زندگی اجتماعی به نسل‌های مختلف را در یک فرایند بلندمدت بر عهده دارد. در طی این فرایند این نهاد ممکن است با چالش‌های درونی و بیرونی متعددی مواجه شود. یکی از این چالش‌ها، آسیب‌های اجتماعی است.

نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان بر آن تاکید دارند اهمیت نقش آموزش وپرورش در بخش پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی است، آموزش وپرورش گسترده‌ترین دستگاه فرهنگی کشور است که به طور مستقیم جمعیتی بزرگ را تحت پوشش قرار داده است. ضمن آنکه این مجموعه ابزارهای لازم برای تنظیم و یا کنترل آسیب‌های اجتماعی را دارد و می‌تواند از ساعاتی که دانش‌آموزان در مدرسه حضور دارند استفاده کرده و برای مقابله با آسیب‌ها برنامه‌ریزی کند.
مدرسه نخستین محیط اجتماعی است که کودک و نوجوان ناچار است خود را با نظم و قوانین آن هماهنگ سازد. این نظم و تربیت مسلماً از قوانین و مقررات حاکم در خانواده رسمی‌تر و اطاعت از آن لازم است. در این مرحله است که کودک و نوجوان ناسازگار و نامتعادل که استعداد پیروی از نظم یا هماهنگی با محیط را ندارد، با عدم موفقیت مواجه می‌شود. مدرسه به عنوان یک واحد کنترل اجتماعی به دانش‌آموزان می‌آموزد که چرا به خاطر هدف و نظم جامعه آموزشی لازم است مقررات را رعایت کنند.
از سوی دیگر یکی از دغدغه‌های دولت و کارشناسان اجتماعی، حفظ سرمایه‌ی انسانی و به تبع آن پیشگیری از وقوع جرایم در بین کودکان و نوجوانان است. در این ارتباط آموزش و پرورش در کنار دیگر نهادها می‌تواند به عنوان یکی از نهادهای موثر در جامعه با رویکرد اجتماعی در سطوح مختلف پیشگیری (وضعی و اجتماعی) وارد شود و با تمرکز بیشتر بر کودکان و نوجوانان دانش‌آموز در تعاملی منطقی و تعریف شده و با جهت‌گیری اجتماعی، به کاهش بزهکاری کمک کند.
در واقع می‌توان چنین استنباط نمود که ریشه‌ اغلب آسیب‌پذیری‌های اجتماعی دانش‌آموزان را باید در عدم آشنایی کافی آن‌ها با مهار‌ت‌های اجتماعی دانست؛ به‌طوری‌که نقطه‌ کوری در رشد شخصیت دلخواه و اجتماعی جوانان وجود دارد و آن این است که متاسفانه جوانان امروز خود را نشناخته‌اند و به توان و قدرت فراوان خود باور ندارند، به علاوه از شرایط وموقعیت اجتماعی خود آگاهی ندارند. بنابراین بررسی نقش آموزش مهارت‌های اجتماعی در کاهش آسیب‌های اجتماعی در مدارس ضروری است.
امروزه ورود شبکه‌های اجتماعی مجازی به زندگی شخصی و اجتماعی افراد، بسیاری از معادلات مربوط به روند جامعه‌پذیری، فرهنگ‌پذیری و نحوه تعاملات اجتماعی آن‌ها را تغییر داده است و با توجه به استقبال گسترده کاربران اینترنتی به ویژه جوانان و نوجوانان از شبکه‌های اجتماعی مجازی، مسائل مربوط به این شبکه‌ها جهت اتخاذ تصمیمات صحیح و برنامه ریزی دقیق، مورد توجه مسئولان فرهنگی و آموزشی قرار گرفته است. در حال حاضر فضای مجازی و عضویت در شبکه‌های اجتماعی به بخش جدایی ناپذیر از زندگی کودکان و نوجوانان تبدیل شده است.
نتایج تحقیقات داخلی و خارجی درخصوص آسیب‌های اجتماعی و خطرپذیری نشان می‌دهد که ماهیت، نوع، شدت و روش ارتکاب انحرافات در میان دانش‌آموزان پیچیده شده و روند افزایشی داشته است. عوامل خانوادگی، نظیر فرایند ناقص جامعه‌پذیری در خانواده، کنترل ضعیف خانوادگی، روابط سرد عاطفی بین اعضای خانواده، گسیختگی خانوادگی، شکاف نسلی بین فرزندان و والدین، پایگاه پایین اقتصادی و اجتماعی خانواده، کاهش تعلق خاطر به مدرسه، بی‌اعتقادی به هنجارهای رسمی مدرسه، مشارکت نکردن در فعالیت‌های مدرسه و گروه هم‌سالان، رسانه‌های جمعی و خانواده در جامعه‌پذیر کردن و کنترل دانش‌آموزان، روحیه کنجکاوی جوانان، و ابهام هویتی، زمینه‌ساز گرایش آنان به رفتارهای انحرافی است.
جلوگیری از علل و عوامل و بروز این آسیب‌ها به برنامه‌ریزی نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان در آموزش‌وپرورش نیاز دارد. تدوین پیش‌نویس سند پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان شاید با همین احساس مسئولیت شکل گرفت. یکی از راه‌های پیش‌بینی شده در این سند آموزش اصول مهارت‌های زندگی در مدرسه و توسط معلمان است. بیشتر تحقیقات حاکی از آن هستند که آگاهی از مهارت‌های زندگی و آموزش آن در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی نقش مهمی دارد.
آموزش مهارت‌های زندگی توسط معلمان در کاهش رفتارهای پرخطر و آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان مؤثر بوده است. زیرا با آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه، دانش‌آموزان هم از ارزشیابی خود از رفتارهای پرخطر آگاه می‌شوند و هم به‌ طور مستقیم در مقابله با نگرش‌های معلمان درباره آسیب‌های اجتماعی تحت‌ تأثیر قرار می‌‌گیرند. از این‌رو، آموزش مهارت‌های زندگی توسط معلمان در مدرسه، مهارت‌های فردی و بین فردی آن‌ها را در رسیدن به هدف‌ها و تأمین نیازهایشان تقویت می‌کند. همچنین، آنها را با نگرش‌های متفاوت و ناهمساز با نگرش‌های خود مواجهه می‌سازد تا دانش‌آموزان در نگرش‌های خود تجدید نظر و نگرش‌های نادرست خود را اصلاح کنند.

شناسه خبر 64369