شناسه خبر:57635
1401/4/22 09:55:09
رئیس دانشکده منابع طبیعی، محیط زیست و علوم و تحقیقات؛

پروانه‌های سفید مقدمه‌ای برای مرگ زاگرس

سپهرغرب، گروه زیست‌بوم - طاهره ترابی‌مهوش: رئیس دانشکده منابع طبیعی، محیط زیست و علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه اگر عوامل صدمه‌زننده به درختان را طبقه‌بندی کنیم، حشرات برگ‌خوار در طبقه دوم قرار دارند گفت: درواقع وقتی درختان مستعد بیماری و ضعف شدند حشرات برگ‌خوار این درختان را وارد جریان مرگ می‌کنند.

پروانه سفید برگ‌خوار آخرین آفتی است که درخت‌های 500 ساله بلوط جنگل‌های زاگرس در مناطق غربی و مرکزی را از پای درمی‌آورد و همچون ویروسی مرگبار در حال گسترش به همه جنگل‌های اطراف است.

آفت پروانه سفید برگ‌خوار خسارت‌زایی بسیار بالایی دارد و در بعضی موارد تمام برگ درختان بلوط را از بین می‌برد، این پروانه، پروانه مهاجم و چند نسلی به نام leucoma wiltshire است که اکنون جنگل‌های درهم‌تنیده بلوط زاگرس در استان‌های غربی را نشانه گرفته؛ این آفت بی‌آنکه بسوزاند درخت را خشک و نابود می‌کند و ایستاده درختان تنومند را در مقابل مرگ به زانو درمی‌آورد.

این پروانه به درختان بلوط و گیاهان گوناگونی مانند مرکبات، پسته، بادام و بسیاری دیگر از گیاهان حمله و به پنج نسل در طبیعت می‌تواند خسارت وارد کند.

پروانه جوانه‌خوار بلوط (Tortrix viridana L) که در چند دهه اخیر، گونه‌های مختلف بلوط را مورد حمله قرار داده آفتی بسیار مخرب است که باعث کاهش رویش چوب، زوال جنگل، تغییر در زادآوری و توالی شده و حتی باعث مرگ و میر درختان می‌شوند.

امسال هم بار دیگر «پروانه برگ‌خوار سفید بلوط» با نام علمی (Leucoma wiltshirei Collenette) در جنگل‌های بلوط ارتفاعات زاگرس طغیان کرده و خبرهای مربوط به خسارت شدید این آفت به بلوط‌های منطقه به صدر اخبار تلخ محیط زیست تبدیل شده است. شوربختانه سطح وسیعی از جنگل‌های بلوط زاگرس توسط این آفت خسارت دیده و درختان بلوط خزان زودرسی را تجربه کرده‌اند حال آنکه شیوه مدیریت بحران این آفت و تلاش برای حل مشکل با سرعت زیاد و بدون توجه به جنبه‌های زیست‌محیطی و طولانی‌مدت آن خود به معضل بزرگ در حوزه محیط زیست بدل خواهد شد.

پروانه برگ‌خوار سفید بلوط گونه‌ای بومی زاگرس و متعلق به خانواده Erebidae است، این گونه 84 سال پیش (1937) در کوه‌های زاگرس و در منطقه رواندوز کشور عراق کشف و توصیف شد، اما نخستین گزارش علمی از حضور این پروانه در کردستان ایران در سال 1974 میلادی (1353 شمسی) توسط میرزایانس و عبایی منتشر شد.

درست یک سال بعد مشخص می‌شود که این پروانه گسترش بیشتری داشته و حتی در مناطقی مانند دشت ارژن، جمعیتش بسیار گسترده بوده و مساحت تقریبی طغیان جمعیت آن حدود 12 هزار هکتار برآورد شده بود، در همان زمان نیز خسارت‌های زیادی به درختان وارد کرده است. سپس عبایی تحقیقات مفصلی درباره این آفت انجام داده و در سال‌های 1980 و 1981 میلادی (1359 و 1360 شمسی) دو مقاله مفصل به زبان آلمانی درباره رده‌بندی، پراکنش و زیست‌شناسی این گونه منتشر کرد، بر اساس اطلاعات آن مقالات، این پروانه پراکنش نسبتاً وسیعی در جنگل‌های بلوط زاگرس داشته و بومی منطقه است و از دیرباز به‌خصوص در جنوب زاگرس گاه گاهی به درختان بلوط خسارت‌زده جالب‌تر اینکه به‌جز این گونه، Leucoma نیز از همین جنس از مناطق شمالی کشور شناخته شده است. شواهد نشان می‌دهد که پروانه برگ‌خوار سفید بلوط اخیراً در ترکیه نیز گزارش شده است که به‌جز خیل عظیم دشمنان طبیعی این پروانه (اعم از انواع پستانداران جونده، پرندگان، بالتوری‌ها، انواع سوسک‌های شکارگر نظیر کفشدوزک‌ها، عنکبوتیان و غیره) که در محیط طبیعی موجودند، مطالعات اندک موجود، دست‌کم حضور یک زنبور پارازیتوئید مؤثر را هم علیه این گونه آفت تأیید کرده است. به‌ویژه بر اساس مطالعات عبایی (1976) زنبور پارازیتوئیدی با نام علمی Brachymeria tibialis (از خانواده Chalcididae) به‌عنوان گونه‌ای کارا برای کنترل بیولوژیک آفت شناخته شده است.

این پروانه به حدود 75 هزار هکتار از جنگل‌های بلوط خسارت زده و همچنان در حال گسترش است، آن‌چنان که در گزارش‌های تلویزیونی، فیلم‌های منتشر شده در فضای مجازی و اخبار منتشر شده در رسانه‌ها دیده می‌شود، ستادهای بحران مقادیر بسیار زیادی سم زیستی موسوم به بی‌تی (BT) را خریداری کرده و در حال انتشار آن در بخش وسیعی از جنگل‌های زاگرس هستند. این محلول‌پاشی‌ها توسط نیروهای مردمی و دولتی و با استفاده از پمپ‌های دستی و تراکتورهای سمپاش در حال انجام است. همچنین کمیته‌های بحران در حال تلاش برای گرفتن بودجه‌های کلان برای محلول‌پاشی از طریق هواپیماهای سمپاش اند تا بتوانند منطقه بسیار وسیع‌تری از زاگرس را محلول‌پاشی کنند؛ حتی برخی از مهندسان کشاورزی که مشاور این کمیته‌های بحران هستند، صحبت از استفاده از سموم شیمیایی می‌کنند حال آنکه حفاظت از جنگل‌ها همواره یکی از مهم‌ترین موضوعات و مباحث زیست‌محیطی در دنیا به‌ویژه در ایران است که تنها هفت درصد از مساحت کل آن را پوشش جنگلی تشکیل می‌دهد، بااین‌حال راهکار‌های مختلف و متعددی از سوی کارشناسان به‌منظور حفظ این منابع با ارزش که نقش مهمی نیز در مقابله با تغییرات اقلیمی دارند، ارائه می‌شود که هرکدام به‌نوبه خود جای بحث و بررسی دارد.

براین اساس با توجه به اهمیت موضع برآن شدیم تا با رئیس دانشکده علوم منابع طبیعی، محیط زیست و علوم و تحقیقات کشور گفت‌وگویی را ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:

هادی کیادلیری با بیان اینکه این حشره از قبل در کشور وجود داشته و گاهی نیز شاهد طغیان آن بودیم گفت: البته این طغیان‌ها پیشتر به گستردگی طغیان فعلی نبوده است.

وی با تأکید بر اینکه یقیناً وقتی جمعیت یک حشره از حدی معین عبور کرده و خسارت وارده از سوی آن نیز متناسب با اکوسیستم نیست، شکی بر آفت بودن آن نداریم، تشریح کرد: اهمیت این آفات برگ‌خوار از آنجا دوچندان می‌شود که می‌تواند زمینه‌ساز حمله سایر حشرات ثانویه همچون حشرات چوب‌خوار و بروز بیماری جنگل‌های زاگرس همچون زغالی‌‌ها که حیات درخت را پایان می‌دهند باشد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در واقع با هجوم حشره گیاه‌خوار برگ‌هایی که وظیفه فتوسنتز گیاهان را بر عهده دارند نابود شده و درخت تنها تا سه بار می‌تواند این بی‌برگی را تحمل کند، ابراز کرد: در صورت تداوم این روند این حشرات ثانویه نیز به درخت حمله و یا اینکه با بروز بیماری جنگل‌های زاگرس کار درخت را تمام می‌کنند.

کیادلیری افزود: بنابراین اینکه با یک بار حمله این حشره، شاهد مرگ درختان بلوط باشیم درست نیست بلکه این درختان با قدرت تمام در برابر این آفت‌ها مقاومت کرده و بازهم شاهد رویش برگ در آن خواهیم بود مگر اینکه این اتفاق به‌صورت توالی اتفاق بیفتد.

وی با اشاره به اینکه اگر عوامل صدمه‌زننده به درختان را طبقه‌بندی کنیم، حشرات برگ‌خوار در طبقه دوم قرار دارند گفت: درواقع وقتی درختان مستعد بیماری و ضعف شدند حشرات برگ‌خوار این درختان را وارد جریان مرگ می‌کنند.

وی با تأکید بر اینکه بروز این آفت‌ها قابل پیشگیری است، اظهار کرد: سفید بلوط، دشمنان طبیعی بسیاری داشته اما زیستگاه‌های دشمنان طبیعی از بین رفته و دیگر نمی‌توان این آفات را کنترل کرد.

رئیس دانشکده علوم منابع طبیعی، محیط زیست و علوم و تحقیقات کشور با تأکید بر اینکه در وضعیت کنونی هر راهکاری که ارائه دهیم، در حد تزئین امور است و کارساز نخواهد بود اذعان کرد: تجارب ما نیز گویای آن است که همواره به هنگام گسترش طغیان، تازه شروع به اقدام کرده‌ایم و این مسئله که ناشی از عدم برنامه‌ریزی در حوزه پایش و نظارت است، باعث شده در مقابله با طغیان آفات و بیماری‌ها شکست بخوریم.

کیادلیری، افزود: در همه جای دنیا زمان بروز طغیان آفات را مورد پایش قرار می‌دهند توجه به اینکه برخی از آفات تاریخی در کشور ما هر 10 سال یک‌بار برمی‌گردند، اگر نظارت و پایش در دستور کار باشد، قبل از شیوع طغیان می‌توان آفات را تشخیص و برای مقابله اقدام کرد.

وی برای مدیریت این آفات چند گام تبیین کرد و افزود: گام نخست پیش‌آگهی است و باید بدانیم که بسته به تاریخ منطقه امکان طغیان چه آفات و بیماری‌هایی وجود دارد، بسیاری از آفات به‌صورت تاریخی وجود داشته‌اند و بسیاری از کشورهای همسایه آفتی دارند که ممکن است یک روز در جنگل‌های ما طغیان کنند و باید از همه این موارد آگاهی و اطلاع داشته باشیم.

وی با بیان اینکه با پیش‌آگهی، می‌توان برای گام دوم پیش‌بینی کرد که با توجه به تغییرات اقلیمی و گونه‌های درختی کدام آفات، در چه زمانی طغیان می‌کنند تصریح کرد: پس از پیش‌بینی، در گام سوم می‌توان پیشگیری کرد و اگر تمام این موارد را انجام دادیم و بازهم مؤثر نبود، می‌توانیم نسبت به مباحث کنترلی اقدام کنیم.

رئیس دانشکده منابع طبیعی، محیط زیست و علوم و تحقیقات با تأکید بر اینکه در کنترل آفات، موضوعی با عنوان «مدیریت تلفیقی آفت» مطرح است که بخشی از آن مربوط به مباحث اکولوژیک و جنگل‌شناسی است که باید ترکیب درختان درست باشد و بر روی تُنک بودن و پیری درختان کار کرد افزود: بخش دیگر هم مربوط به زمانی است که تازه طغیان آغاز شده و می‌توان از انواع کنترل‌کننده‌های بیولوژیک، همانند محلول بی‌تی استفاده کرد.

کیادلیری با بیان اینکه گرچه برخی‌ها به این محلول منتقد هستند، اما اگر در شروع طغیان باشد در سطوح کم و کانونی می‌توان از آن استفاده کرد گفت: ما در دو صورت می‌توانیم این محلول را مورد استفاده قرار دهیم؛ نخست در شرایطی که مطمئن باشیم درختان ما حیات خود را از دست می‌دهند و دوم وقتی‌که اطمینان داشته باشیم سلامت انسان‌ها نیز در خطر است.

وی با تأکید بر اینکه وقتی آفت به مرحله طغیان برسد، به‌راحتی نمی‌توان با توجه به محدودیت‌های زیست‌محیطی در جنگل‌ها، با آن مقابله کرد افزود: اگر برگ‌خوارها دچار کمبود مواد غذایی شوند، از میزان تخم‌ریزی‌شان کاسته می‌شود و دشمنان طبیعی بر آن‌ها غلبه می‌یابند و در واقع طبیعت به‌نوعی این آفات را کنترل می‌کند اما مسئله این است که زاگرس اکوسیستم کاملاً به‌هم‌ریخته و تخریب‌شده‌ای دارد و چنین توانی از این اکوسیستم سلب شده حال آنکه به طور کلی در مناطقی که طغیان آفات شروع شده، می‌توان به‌صورت موضعی و محدود از کنترل‌کننده‌های بیولوژیک استفاده کرد.

شناسه خبر 57635