گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:97627
پژوهشگر و استاد دانشگاه؛

شعر حافظ آیینه تمام نمای فرهنگ و ادب ایران زمین است

شعر حافظ آیینه تمام نمای فرهنگ و ادب ایران زمین است
یک پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: شعر حافظ آیینه تمام‌نمای فرهنگ و ادب ایران زمین است به طوری‌که احوال عشق و عرفان را در بردارد.
غلامرضا شمسی اظهار کرد: شعر حافظ دارویی تلخ برای درمان مفاسد اجتماعی روزگار او به شمار می‌رود. مفاسدی که مانند قارچ سمی رشد کرده بود به‌طوری‌که زرین‌کوب در کتاب «از کوچه رندان» به توصیف و تحلیل ابعاد گوناگون آن پرداخته است.
وی خاطرنشان کرد: روش حافظ در بازنمایی و نقد این مفاسد اجتماعی هنرمندانه بوده به طوری‌که توصیف وقایع سیاسی و رفتار اجتماعی طبقات گوناگون در اشعار او نمایان است، وقایع تلخی که متأثر از ناپایداری‌های سیاسی روزگار او بود و رفتار اجتماعی ناخوشایندی را میان مردم گسترش می‌داد که باید با اندیشه‌های دینی اصلاح می‌شد، دینی که حافظ خود را آشنا به معارف آن معرفی می‌کند و قرآن را در چهارده روایت از بَر می‌خوانده است.
این پژوهشگر اضافه کرد: اما آنچه حافظ را آزرده خاطر کرده «آتش ریا» است که سودای سوزاندن خرمن دین را دارد و از همین‌ جهت حافظ فریاد برمی‌آورد: «آتش زرق و ریا خرمن دین خواهد سوخت/ حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو».
شمسی بیان کرد: این ریا بزرگان دین زمان او را طعمه خود کرده و به بهانه ادای وظایف شرعی خود به خوردن مال اوقاف آلوده شده‌اند و اگر به لطف الهی از می‌معرفت مست شوند می‌توانند به رتبت آن فقیه شهر دست پیدا کنند که در این راستا حافظ در توصیف آن می‌گوید: «فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داده/ که می‌حرام، ولی بِه ز مالِ اوقاف است» و باز می‌گویید «بیا که خرقه من گرچه رهن میکده‌هاست/ ز مال وقف نبینی به نام من درمی».
وی ادامه داد: حافظ با آگاهی از رموز آیات قرآن می‌داند شرابی که در قرآن وعده داده شده حاصل کمال ادراک و تهذیب نفس است و به همین خاطر حافظ را از مسجد به میخانه کشانده است و می‌گوید: «من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم/ اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد».
این استاد دانشگاه تصریح کرد: حافظ به دنبال کسب معارف حقّه الهی و نوشیدن از همان شرابی بوده که در قرآن توصیف شده است «ان الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافورا» (انسان:5)، به همین خاطر به سوی میخانه وحدت قدم می‌گذارد.
شمسی یادآور شد: حافظ از بی‌اعتقادی این مدعیان دینداری نگران است و می‌گوید: «واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند/ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند» و از مبارزه با این ریاکاران ضربه‌ها خورده و در اشعار خود این‌گونه نالیده است که «حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار/ تا بوَد وردت دعا و درس قرآن غم مخور».
وی خاطرنشان کرد: همین سرنوشت ازلی او را بر آن داشته تا شعر خود را مبدّل به معجونی مفرح از اندیشه‌های اصیل معرفت شناختی برای طالبان حق کند که دارویی تلخ برای ریاکاران و کژفهمان است و که به این صورت جایگاهی بی‌نظیر در ادب فارسی ‌پیدا و عارف و عامی را مجذوب خود می‌کند.
ارسال نظر

سوال: رنگ برف؟ Sefid

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار