تعطیلیهای مقطعی اقتصاد را زمینگیر میکند
به گفته اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، هر تعطیلی مقطعی نهتنها تولید را متوقف میکند، بلکه رفاه عمومی را کاهش داده و پیامدهای گستردهای بر بازار و اشتغال دارد. این هشدار کارشناسانه، بار دیگر ضرورت اصلاحات ساختاری و مدیریت بهینه منابع در ایران را نشان میدهد.
در روزهایی که بحران ناترازی انرژی در کشور بار دیگر به صدر اخبار اقتصادی بازگشته، صنایع و خدمات با تعطیلیهای مقطعی و پراکنده مواجه شدهاند. این تعطیلیها که ناشی از کمبود برق، گاز و دیگر منابع حیاتی، نهتنها فعالیت تولیدی را متوقف میکند، بلکه تبعات گستردهای بر بازار، اشتغال، رفاه عمومی و حتی صادرات کشور دارد.
اقتصاددانان هشدار میدهند که این بحران، اگرچه در ظاهر کوتاهمدت و مقطعی بهنظر میرسد، اما میتواند زنجیرهای از رکود اقتصادی و افزایش هزینههای تولید ایجاد کند. کاهش عرضه، افزایش قیمتها، فرسودگی تجهیزات و کاهش بهرهوری تنها بخشی از پیامدهای ملموس این وضعیت هستند، در کنار اینها، ضعفهای مدیریتی و کاغذبازیهای اداری سنگین نیز هزینههای پنهانی را به اقتصاد تحمیل میکند.
در چنین شرایطی، گفتوگو با کارشناسان اقتصادی میتواند تصویری روشن از ابعاد این بحران و راهکارهای عملی برای مقابله با آن ارائه دهد. به همین منظور، در گفتوگو با اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز، به بررسی تبعات اقتصادی تعطیلیهای اخیر و تأثیر آن بر تولید، بازار داخلی، صادرات و رفاه عمومی، پرداختیم که در ادامه میخوانید؛
تعطیلیهای مقطعی و ناترازی انرژی؛ تبعات اقتصادی و چالشهای تولید در ایران
دکتر سید مرتضی افقه با اشاره به تفاوت تعطیلیها در کشورهای پیشرفته و ایران گفت: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، بهرهوری نیروی کار آنقدر بالاست که حتی تعطیلیهای رسمی افزایش یافته، بهعنوان نمونه، در هلند سه روز در هفته تعطیل است و این امر منجر به رشد رفاه و بهرهوری شده اما در ایران، تعطیلیها اغلب تحمیلی و ناشی از مشکلاتی مانند کمبود برق و گاز یا ضعف زیرساختهاست، نه نتیجه برنامهریزی برای رفاه یا افزایش بهرهوری.
وی افزود: این تعطیلیهای ناگهانی مستقیماً بر تولید اثر میگذارند؛ هر وقفهای در کار، باعث کاهش تولید و توقف فعالیتهای اقتصادی میشود. علاوه بر این خدمات دولتی و خصوصی نیز دچار اختلال شده و رفاه عمومی کاهش مییابد. در بخش تولید، قطع برق و گاز آسیبهای مضاعفی به تجهیزات وارد میکند؛ برای نمونه، در کورههای ذوب فلزات، با قطع برق، فرآیند متوقف و مجبور به راهاندازی مجدد از صفر میشود که نهتنها انرژی بیشتری مصرف میکند، بلکه هزینهها را نیز بالا میبرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز، افزود: کاهش عرضه ناشی از تعطیلیها، هم بر بازار داخلی و هم بر صادرات تأثیرگذار است.
افقه در این باره ادامه داد: با کاهش عرضه کالا، قیمتها افزایش مییابد و اگر این روند ادامه پیدا کند، واحدهای تولیدی ممکن است با ورشکستگی و کاهش اشتغال مواجه شوند. این تعطیلیها زنجیرهای از رکود اقتصادی ایجاد میکنند که تولید داخل و صادرات را تحت فشار قرار میدهد.
او همچنین به نقش ساختارهای ناکارآمد در تشدید بحران اشاره کرد و گفت: حتی بدون تعطیلیهای ناشی از کمبود انرژی، بسیاری از واحدهای صنعتی با ظرفیت پایین کار میکنند. در شهرکهای صنعتی، بیشتر کارخانهها تنها با 40 تا 60 درصد ظرفیت فعال هستند؛ وضعیتی که به نوعی تعطیلی پنهان و نشانهای از ناکارآمدی مدیریتی محسوب میشود. این شرایط باعث میشود هزینه تولید هر کالا در ایران بسیار بالاتر از کشورهای دیگر شود و کالاهای داخلی از نظر قیمت در رقابتپذیری با نمونههای خارجی، ازجمله محصولات چین، شکست بخورند.
این اقتصاددان تصریح کرد: طبق قوانین ساده عرضه و تقاضا، کاهش تولید باعث افزایش قیمتها میشود. وقتی تقاضا ثابت است و عرضه کاهش پیدا میکند، قیمتها تمایل به افزایش دارند؛ بنابراین تعطیلیها هم به کاهش تولید و هم به افزایش قیمت کالاها در بازار داخلی منجر میشوند.
افقه بر ضرورت اقدامات ویژه دولت تأکید کرد و گفت: در شرایط فعلی، دولت نمیتواند با روال معمول و کاغذبازیهای اداری کند تصمیمات فوری اتخاذ کند. نیاز است با اختیارات ویژه و متمرکز، موانع تولید و کاهش ظرفیت را رفع کند. این اقدام باید فوری و خارج از مسیر طولانی اداری انجام شود، در غیر این صورت بخش قابل توجهی از تولید و اشتغال آسیب خواهد دید.
وی همچنین به هزینههای پنهان تعطیلیها و ناکارآمدیها اشاره کرد و یادآور شد: ساختارهای ناکارآمد، شامل کاغذبازی اداری، قوانین و نظام قضائی، عامل اصلی فرسودگی تجهیزات و کاهش بهرهوری هستند. این ساختارها تولید را کند میکنند و باعث میشوند هزینه نهایی تولید هر کالا در ایران بسیار بالاتر از نمونههای مشابه خارجی باشد. درنهایت، این هزینهها به مصرفکننده تحمیل میشود نه تولیدکننده.
به گفته این استاد دانشگاه، ترکیب تعطیلیهای ناگهانی، ناترازی انرژی و ساختارهای ناکارآمد، اقتصاد ایران را با چالش جدی مواجه کرده، اگرچه بخشهایی از مشکلات ناشی از فشارهای بیرونی هستند، اما بسیاری از هزینهها و زیانها ناشی از ناکارآمدی داخلی و ضعف مدیریت است.
افقه در پایان تأکید کرد که برای مقابله با این بحران، اقدامات فوری و متمرکز دولت ضروری است تا از تعطیلی بیشتر تولید و افزایش فشار بر بازار و جامعه جلوگیری شود.
تعطیلیهای مقطعی انرژی؛ زنگ خطر اقتصاد ایران و ضرورت اصلاحات ساختاری
گفتنی است؛ تعطیلیهای مقطعی و ناترازی انرژی در ایران، اگرچه بهظاهر مسئلهای کوتاهمدت بهنظر میرسد، اما در عمق خود بازتابی از ضعفهای ساختاری و ناکارآمدی مدیریتی کشور است. بررسی صحبتهای دکتر افقه نشان میدهد که این بحران، تنها ناشی از کمبود منابع انرژی نیست، بلکه محصول ترکیبی از تصمیمگیریهای کند، بروکراسی طولانی، ضعف نظارت و نبود برنامهریزی دقیق است.
پیامدهای این وضعیت، گسترده و چندلایه است؛ کاهش تولید، توقف فعالیتهای صنعتی، آسیب به تجهیزات و ماشینآلات، افزایش قیمتها، فشار بر مصرفکنندگان و تهدید اشتغال، تنها بخشی از آن است. علاوه بر این، کاهش صادرات و از دست رفتن بازارهای خارجی میتواند منابع ارزی کشور را تحت فشار قرار دهد و به رکود زنجیرهای اقتصادی منجر شود.
اما شاید نکته کلیدی این باشد که بخشی از هزینههای واقعی این بحران، پنهان و غیرمشهود است. فرسودگی تجهیزات، کاهش بهرهوری نیروی انسانی و افزایش هزینه تولید کالاها، پیامدهایی هستند که اغلب در آمارهای رسمی دیده نمیشوند اما تأثیر مستقیم بر اقتصاد دارند. این وضعیت نشان میدهد که اصلاحات کوتاهمدت بدون تغییرات ساختاری نمیتواند مشکل را ریشهای حل کند و لازم است تصمیمات فوری با اختیارات ویژه، تمرکز بر رفع موانع تولید و بهبود بهرهوری اتخاذ شود.
در نهایت، تعطیلیهای مقطعی بهعنوان یک زنگ خطر برای کل اقتصاد ایران عمل میکنند؛ هشدار میدهند که بدون برنامهریزی دقیق، اصلاح ساختارها و مدیریت بهینه منابع، اقتصاد کشور همچنان با آسیبهای مضاعف و تکرار بحران مواجه خواهد بود. این وضعیت نهتنها چالشهای کوتاهمدت تولید و قیمتها را آشکار میکند، بلکه چشماندازی روشن از ضرورت بازنگری کلان در سیاستهای اقتصادی و انرژی ارائه میدهد.