راه برونرفت از چالش تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان؛ ایجاد صندوقهای خطرپذیر شرکتی
تصویب قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان در سال 1389 سرآغاز گستردهترین برنامه دولت برای حمایت از این شرکتها بوده که در حال حاضر بیش از 6 هزار و 600 شرکت دانشبنیان داریم که چهار هزار و 200 شرکت دانشبنیان تولیدی و دو هزار و 400 شرکت دانشبنیان نوپا تا به امروز بوده است.
بیشترین مشکلات شرکتهای دانشبنیان در حوزه شرکتهای نوپا است که بنیه اقتصادی قدرتمندی ندارند اما بنیه علمی و فناوری آنها قوی است، همچنین تنها بخشی از شرکتهای دانشبنیان میتوانند در بازار حضور پیدا کنند در حالی که درصورت حمایت از شرکتهای نوپا و تازهتأسیس، بازدهی بیشتر و مناسبتتری خواهند داشت.
به دیگر سخن «بازاریابی و فروش» اصلیترین مشکلات شرکتهای دانشبنیان بوده و به همین خاطر باید خلاقیت در فروش محصول توسط این شرکتها با تکنیکها و راهحلهای جدید بهکار گرفته و ارتقا داده شود.
از طرفی یکی از موضوعات مهم در حوزه دانشبنیانها، TTM است که به بازه زمانی معرفی یک ایده تا ورود آن به بازار اطلاق میشود که یکی از عوامل مهم و کلیدی موفقیت شرکتهای نوپا، خلاق و فناور بهشمار میرود حال آنکه همواره طی این فرایند موانع زیادی پیش روی شرکتهای دانشبنیان قرار دارد.
بر این اساس برای بررسی این چالشها برآن شدیم تا با کارشناس حوزه علم و فناوری گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
علی پاشاییبیدار با اشاره به نقش شرکتهای دانشبنیان در رشد اقتصادی، اشتغالزایی و کاهش وابستگی به منابع خام گفت: باید بدانیم که اقتصاد از تولید مواد خام شروع میشود و پس از فرآوری به محصول نهایی میرسد.
وی با تأکید بر اینکه در دنیای امروز، شخصیسازی محصولات و تطبیق آنها با نیازهای مصرفکننده به یک روند مهم تبدیل شده عنوان کرد: آنچه حائز اهمیت است اینکه در نگاه اقتصادی، شرکتهای دانشبنیان عمدتاً در مرحله فرآوری و تبدیل مواد خام به محصول نهایی فعالیت میکنند، اما این شرکتها در حوزههای مختلفی مانند پزشکی، صنعت، معدن و غیره بنا به ظرفیتهای موجود تولیدی نقش مهمی دارند.
وی با ابراز اینکه بر اساس نقشه جامع فناوری کشور، هدف این است که چهار درصد از اقتصاد ایران به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت کند عنوان کرد: چالش مهم پیش روی شرکتهای دانشبنیان برای رسیدن به این هدف این است که متأسفانه، ما هنوز در مرحله تولید مواد خام باقی ماندهایم و به سمت ارزشافزوده پیش نرفتهایم؛ بنابراین میتوان گفت اینجاست که شرکتهای دانشبنیان میتوانند نقش کلیدی ایفا کنند.
این کارشناس حوزه فناوری با اشاره به اینکه هرچه این شرکتها توانمندتر باشند، تأثیر بیشتری بر ارزش افزوده، اشتغالزایی و کاهش وابستگی به واردات خواهند داشت، اذعان کرد: بهعنوان مثال، اگر بتوانیم محصولاتی را که قبلاً وارد میکردیم، در داخل تولید کنیم میلیاردها دلار در مصرف ارز صرفهجویی خواهد شد.
پاشاییبیدار با بیان اینکه یکی از چالشهای بزرگ شرکتهای دانشبنیان، تأمین مالی و شناخت بازار است، عنوان کرد: بسیاری از این شرکتها توسط جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی تأسیس میشوند که سرمایه کافی نداشته و تجربه کمی در بازار دارند؛ بنابراین نیازمند حمایتهای مالی، مشاوره و راهنمایی برای ورود به بازار هستند.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر، سهم شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد ایران حدود 1.5 درصد است، در حالی که هدفگذاری اولیه چهار درصد بوده تشریح کرد: در مقایسه با کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و قطر، ایران هنوز فاصله زیادی دارد، هرچند در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته در حال پیشرفت است.
وی با بیان اینکه مهمترین مانع پیشروی استارتآپهای دانشبنیان، تأمین مالی و سرمایهگذاری خطرپذیر است عنوان کرد: این شرکتها برای رشد و ورود به بازار نیازمند حمایتهای بیشتر و شناخت بهتر از بازار هستند.
این کارشناس فناوری با بیان اینکه با رفع این موانع، شرکتهای دانشبنیان میتوانند نقش مهمتری در اقتصاد ایران ایفا کنند و به کاهش وابستگی به منابع خام، ایجاد اشتغال و افزایش ارزشافزوده کمک کنند تشریح کرد: آنچه مسلم است اینکه شرکتهای نوپای دانشبنیان نیز نیازمند شاگردی کردن در بازار هستند تا یاد بگیرند که بازار چیست و چگونه فرآیند خرید و فروش اتفاق میافتد.
پاشاییبیدار با اشاره به اینکه این شرکتها بهدلیل تازهکار بودن، مورد اعتماد اهالی بازار قرار نگرفته و سخت مورد پذیرش قرار میگیرند، عنوان کرد: در مبحث تأمین مالی خوشبختانه صندوق نوآوری و شکوفایی در دهه گذشته توسعه خوبی داشته و منابع مالی قابل توجهی به آن تزریق شده، بنابراین میتوان گفت این صندوق کارهای مهمی انجام داده و تلاش کرده تا شرایط را برای رشد شرکتهای دانشبنیان فراهم کند اما واقعیت این است که هنوز در ایران جای کار زیادی وجود دارد.
وی، افزود: بهنظر من، صندوق شکوفایی را باید با همین ابعاد و وسعت حفظ کنیم و به فعالیتهای آن ادامه دهیم.
این کارشناس فناوری، یکی از اقدامات ضروری که دولت باید به آن توجه کند را تشویق صنایع بزرگ و شرکتهای بزرگ صنعتی به ایجاد صندوقهای خطرپذیر شرکتی (CVC) اعلام کرد و افزود: این صندوقها میتوانند به برقراری ارتباط شرکتهای کوچک و دانشبنیان با صنایع بزرگتر کمک کنند.
پاشاییبیدار افزود: دولت نیز میتواند نقش پیونددهنده را ایفا و این شرکتها را به صندوقهای خطرپذیر شرکتی متصل کند.
وی با بیان اینکه این صندوقها میتوانند بهعنوان بخشی از واحد تحقیق و توسعه (R&D) شرکتهای بزرگ عمل و نوآوریهای باز را تقویت کنند ابراز کرد: بهعنوان مثال، اگر یک شرکت بزرگ به محصول خاصی نیاز دارد، میتواند از طریق این صندوقها با شرکتهای دانشبنیان همکاری و به توسعه آن محصول کمک کند.
این کارشناس فناوری با بیان اینکه برخی شرکتهای بزرگ مانند همراه اول و گلرنگ در این زمینه فعالیتهایی را شروع کردهاند اما هنوز جای کار بسیاری وجود دارد عنوان کرد: اگر بتوانیم این روند را تقویت کنیم، تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان به بهترین شکل ممکن انجام خواهد شد.
پاشاییبیدار با ابراز اینکه بهنظر من، بهترین راه برای تأمین مالی این شرکتها، مشارکت بخش خصوصی است، نه دولت اذعان کرد: دولت معمولاً با ارائه وامهای کمبهره یا تسهیلات ارزانقیمت وارد میشود، اما این روشها ممکن است منجر به سوءاستفاده یا استفاده نادرست از منابع شود این در حالی است که اگر بخش خصوصی سرمایهگذار این شرکتها شود، نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
وی ادامه داد: در مورد حضور شرکتهای دانشبنیان ایران در بازارهای داخلی و بینالمللی، بهنظر من هنوز به آن سطح نرسیدهایم که بتوانیم بگوییم این شرکتها بهعنوان رقیبی جدی برای صنایع بزرگ داخلی و بینالمللی مطرح شدهاند؛ البته نمونههایی مانند دیجیکالا وجود دارند که بهتدریج در حال گسترش به بازارهای منطقهای هستند اما هنوز نمیتوان گفت که تعداد زیادی از شرکتهای ایرانی به این سطح رسیدهاند.
وی بهترین راه برای تسریع فرآیند تجاریسازی محصولات دانشبنیان را فرهنگسازی در دانشگاهها دانست و افزود: دانشگاههای برتر مانند شریف، امیرکبیر و تهران باید ارتباط خود را با صنعت و بازار تقویت کنند.
این کارشناس علم و فناوری ادامه داد: دانشجویان باید از همان دوران تحصیل با بازار و صنعت آشنا شوند و بهعنوان کارآموز در کارخانهها فعالیت داشته باشند چراکه این کار به آنها کمک میکند تا محصولات باکیفیتتری تولید کنند و فرآیند تجاریسازی را سریعتر پیش ببرند به طوری که هرچه ارتباط بین دانشگاه و صنعت قویتر باشد، دانشجویان درک بهتری از بازار پیدا میکنند و این موضوع به موفقیت محصولات آنها در بازار کمک میکند.
پاشاییبیدار در پاسخ به این پرسش که آیا تمرکز بر حوزههایی مانند هوش مصنوعی، فناوریهای زیستی و نانو میتواند ایران را به یک قطب فناوری در منطقه تبدیل کند؟ گفت: باید توجه داشت که انتخاب حوزههای تمرکز باید بر اساس مزیتهای نسبی کشور باشد، بهعنوان مثال، با توجه به منابع نفتی و پتروشیمی، میتوانیم در حوزه انرژی و کاهش مصرف بنزین در خودروها تمرکز کنیم، این کار باعث میشود منابع بهدرستی هدایت شوند و ایران به بخشی از زنجیره ارزش جهانی تبدیل شود.