شناسه خبر:81631
1403/2/3 22:59:33

تنهایی محصول زندگی شهری است اما همان‌طور که طراحی شهری به این اپیدمی دامن زده است به همان میزان هم می‌تواند نقش مؤثری در کاهش این مشکل ایفا کند.

اپیدمی تنهایی که امروزه بسیاری از مردم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، با نحوه طراحی و ساخت شهرها تشدید شده. اما نکته قابل تأمل این است که با انجام اصلاحات طراحی می‌توان از پیشرفت آن پیشگیری کرد. اگر در بعدازظهر یک روز معمولی با دقت به شهر نگاه کنید افراد بسیاری را می‌بینید که در حال لذت بردن از فضای سرسبز، اماکن تاریخی و المان‌های شهری هستند اما بیشتر آن‌ها با یکدیگر تعامل ندارند. بیشتر زندگی‌ها به سمت زندگی انفرادی پیش رفته است و تعداد خانواده‌های تک‌نفره به سرعت رو به افزایش است.

فقر و نژاد نیز در این اپیدمی نقش دارند، افراد با درآمد کمتر و اعضای اقلیت‌های نژادی و قومیتی بیشتر در معرض تنهایی هستند. یکی دیگر از عوامل مؤثر در این قضیه، فاصله‌گذاری اجتماعی طولانی‌مدتی است که پس از همه‌گیری کووید 19 به جا ماند، مردم از خانواده و دوستان خود دور شدند، نحوه انجام بسیاری از مشاغل به دورکاری تبدیل شد و دفاتر کار خالی ماند.

همچنین روش‌های خرید بدون تعامل از طریق سفارش‌های تلفنی نیز با نام راحتی و سرعت مانع از تعاملات انسانی شده است. چنین نوآوری‌هایی ارزش ارتباطات اجتماعی را نادیده می‌گیرند.

بسیاری از محققان به این نتیجه رسیده‌اند که برخوردهای روزمره و پیش‌پاافتاده با غریبه‌ها می‌تواند راهکاری برای بهبود اپیدمی تنهایی باشد. هرچند برای این نوع تعاملات نیز موانعی وجود دارد که اغلب، ندانستن هدف طرف مقابل برای ایجاد ارتباط است، اما صحبت کردن در مورد مسائل و فعالیت‌های مشترک می‌تواند تمایل افراد را برای انزوا کمتر کند و تمایل به صحبت با غریبه‌ها را افزایش دهد.

تأثیر عناصر شهری بر احساس امنیت

توجه به این نکته ضروری است که معماران و طراحان با شکل دادن به بافت شهر و تغییر مکان‌های عمومی تأثیر مستقیمی بر نحوه استفاده از فضاهای شهری دارند. برای مثال، در الجزیره، محله‌ها به طور رسمی در دهه 1970 به سبک مدرنیست طراحی شدند و درختان سایه‌دار، نیمکت‌ها و چراغ‌ها که افراد را برای انجام فعالیت‌هایی مانند بازی‌های فکری یا گفت‌وگو دور هم جمع می‌کرد جای خود را به ساختمان‌های بزرگ، خیابان‌های وسیع و فضاهای بزرگ دادند که باعث می‌شد مردم احساس ناامنی کنند.

این تغییر در ساختارهای بزرگ منجر به رفتارهای ضد اجتماعی و کاهش امنیت در شهر نیز شدند. همان‌طور که برنامه‌ریزی شهری معاصر در اپیدمی تنهایی نقش دارد به همان اندازه هم می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد. تقویت زیرساخت‌های اجتماعی شامل مکان‌های عمومی مانند کتابخانه‌ها، پارک‌ها، مکان‌های ورزشی، مناطق تجاری و همچنین گسترش برنامه‌ها و سیاست‌های ارتباطی می‌تواند گام‌های مؤثری برای شکست انزوای اجتماعی باشد. عناصر طراحی، از سیستم‌های روشنایی گرفته تا تابلوها، نیمکت‌ها، ستون‌ها، فواره‌ها و گلدان‌ها و گاهی اوقات حتی تجهیزاتی برای نوسازی و زیباسازی فضاهای عمومی استفاده می‌شوند که از آن‌ها به‌عنوان «مبلمان شهری» نام می‌برند. پروژه‌هایی که در آن‌ها از مبلمان شهری استفاده می‌شود معمولاً با هدف افزایش تعامل اجتماعی، افزایش ایمنی، بهبود دسترسی و به طور کلی بهبود زندگی در شهر است.

کاهش تنهایی اجتماعی با مبلمان شهری

از آنجایی که حس تنهایی یک شرایط غیرقابل‌قبول در اجتماع است، مردم حتی با داشتن این حس بیشتر احساس اضطراب می‌کنند. فضاهای عمومی باید به گونه‌ای طراحی شوند که با در نظر گرفتن نیازهای بازدیدکنندگان، آن‌ها را دعوت کند تا از تنها بودن خود احساس خوشایندی داشته باشند. بعضی از کافی‌شاپ‌ها، از میزهای گرد برای ارائه خدمت استفاده می‌کنند که بر خلاف میزهای مستطیلی، به‌وضوح مشخص نمی‌کنند که برای چند نفر در نظر گرفته شده‌اند. استفاده از گیاهان و بوته‌های گیاهان نیز می‌تواند به افراد کمک کند تا بیش از حد در معرض دید نباشند و تنهایی‌شان به چشم نیاید.

پرورش حس تعلق/ وین و استکهلم

تنها بودن مانع از ایجاد حس تعلق به جامعه در افراد می‌شود. مکان‌هایی که افراد می‌توانند به‌طور انفرادی و جداگانه از یک فضا استفاده کنند حس تنهایی را افزایش می‌دهد به همین دلیل با ایجاد فرصت‌هایی برای ساخت محیط‌های تعاملی و شکل دادن به فعالیت‌های اجتماعی مانند باغبانی خیابانی یا فعالیت‌های هنری مشترک می‌توان حس تعلق را تقویت کرد.

در وین، قرار دادن مبلمان‌های بزرگ در سطح شهر این امکان را به افراد می‌دهد که به تنهایی یا با دیگران بنشینند و برای انتخاب رنگ چترهای آلاچیق‌های خود از طریق رأی‌گیری آنلاین با همدیگر معاشرت داشته باشند و حس تعلق را در خود پرورش دهند. به‌طور مشابه، در یک پروژه هنری استکهلم، رنگ نمای یک ساختمان با احساسات اعلام‌شده از سوی شهروندان در یک نظرسنجی عمومی تغییر می‌کند.

ایجاد فضاهایی برای فرار ذهنی

گاهی اوقات، پرت کردن حواس خود از تنهایی برای مثال از طریق درگیر کردن احساسات بینایی، شنوایی یا فیزیکی می‌تواند تسکین خوبی باشد. پیاده‌روهای هموار در آسمان نیوکاسل، سرسره به جای راه‌پله در دفاتر مرکزی گوگل، یا خط قطار را که در شهر نیویورک به پارک تبدیل شده است، در نظر بگیرید، چنین فضاهایی با ارائه مناظر چشم‌نواز حواس فرد را از تنها بودن پرت می‌کنند. رویدادهایی مانند نمایش عمومی فیلم، کنسرت‌ها، نمایش‌های نور یا پیست‌های یخ می‌توانند حواس‌پرتی بیشتری ایجاد کنند. در واقع، یکی از کلیدهای ایجاد احساس راحتی در افراد برای برقراری ارتباط، برداشتن موانع برای تعامل با یکدیگر است. فراهم آوردن شرایطی برای افراد که روی آن تمرکز کنند یا به کنجکاوی آن‌ها دامن بزند مانند آثار هنری می‌تواند به کاهش این فشار کمک کند.

در ادامه به مثال‌هایی از شهرهایی که با طراحی شهری توانسته‌اند گامی برای شکستن انزوای اجتماعی بردارند اشاره می‌کنیم.

غریبه‌ها در یک پارک/ فلوریدا

در فلوریدا یک اسکله وجود دارد که با وجود مناظر چشم‌نواز از درختان نخل و تالاب، به علت نبود المان‌های شهری جذاب احساس خوشایندی را برای ساکنان رقم می‌زد. در سال 2016 به کمک یک هنرمند محلی بخشی از این منطقه با فضای سبز و جعبه‌های رنگارنگ تزئین شد و قاب‌های شفاف با عکس‌های تاریخی از اسکله نصب شد. این کار به مردم دلیلی برای درنگ کردن و موضوعی برای گفت‌وگو می‌داد. اضافه کردن صندلی‌ها و میزهای متحرک فضاهای کوچکی را ایجاد کرد تا فرصت‌هایی را برای تعامل اجتماعی به‌وجود آورد.

فضایی برای صحبت‌های کوتاه/ ماساچوست

ایجاد فرصت برای تعاملات چهره‌به‌چهره مردم به پارک‌ها و فضاهای عمومی محدود نمی‌شود. آن‌ها در قطارها و اتوبوس‌ها هنگام رفت‌وآمد، در صف‌های سوپرمارکت‌ها و سایر مکان‌های اجتماعی نیز این فرصت را دارند تا با یکدیگر صحبت کنند. در ماساچوست، مقامات شهری به‌عنوان بخشی از تلاش شهر برای کاهش انزوا میان افراد مسن، نیمکت‌های «Happy to Chat» (خوشحال می‌شوم صحبت کنم) را در مکان‌های عمومی مختلف نصب کردند. پلاکاردهای کوچک با پیام‌هایی به زبان انگلیسی و اسپانیایی عابران را دعوت به نشستن و گفت‌وگو می‌کند، برای مثال: «اگر برایتان مهم نیست که با شخص جدیدی صحبت کنید، بنشینید». گوتنبرگ، سوئد و برلین از جمله شهرهای دیگر اتحادیه اروپا و بریتانیا هستند که برنامه‌های مشابهی دارند.

پیاده‌روی در آسمان/ نیوکاسل

پیاده‌روی یادبود نیوکاسل در سال 2015 افتتاح شد تا علاوه بر ارج نهادن به فداکاری‌های سربازان استرالیایی در طول جنگ جهانی اول، آغاز ساخت‌وساز فولادی در نیوکاسل را نشان دهد. درکنار این مسیر المان‌هایی به شکل سرباز و از جنس فولاد و مزین به نام 11 هزار مرد و زن که برای خدمت در طول جنگ جهانی اول ثبت نام کرده‌اند قرار داده شد. این پیاده‌رو با چشم‌اندازهای خیره‌کننده‌ای که از بالای صخره‌ها دارد و چراغ‌هایی که مسیر را پس از تاریکی تا صبح روشن می‌کنند، 24 ساعت شبانه‌روز و هفت روز هفته پذیرای بازدیدکنندگان هستند. به این ترتیب این شهر فضایی را ایجاد کرده است تا بازدیدکنندگان به مدت طولانی فضایی برای فرار از حس تنهایی داشته باشند و با نگاه کردن به این یادبودها بیشتر حس تعلق به جامعه پیدا کنند.

خط قطار مرتفع/ نیویورک

مسیری که های‌لاین نمادین نیویورک در ارتفاع سه طبقه ایجاد کرد، اکنون به‌عنوان فضای سبزی با عنوان «پارک آسمان» به طول یک و نیم مایل مورد استفاده شهروندان قرار گرفته است. از این ارتفاع شهر کاملاً آرام و بی‌حرکت به نظر می‌رسد و تنها صدایی که شنیده می‌شود فریاد گهگاه کارگران است.

در بخشی‌هایی از این مسیر فضاهای بانشاط شهری و منظره باورنکردنی از گل‌های وحشی را می‌توان دید که در طول تقریباً 30 سال راکد بودن این خط در بین مسیرها رشد کرده‌اند. این یک فرصت شگفت‌انگیز است که به مردم امکان می‌دهد شهر را به روشی کاملاً جدید تجربه کنند و با پرت کردن حواس خود برای ساعاتی در روز از احساس تنهایی نجات یابند.

پارکلت‌های زمستانی/ استکهلم

شهرداری استکهلم برای افزایش حس تعامل و هم‌نشینی شهروندان با یکدیگر و به‌ویژه در فصل زمستان که رفت‌وآمد شهروندان در سطح پایینی قرار دارد، پارکلت‌های عمومی زمستانی ایجاد کرده است تا کودکان و بزرگسالان برای ساعاتی هم که شده بتوانند در کنار یکدیگر اوقات خوشی را بگذرانند.

تجهیز پارکلت‌ها به تجهیزات گرمایشی، چراغ‌های زیبا، مبلمان شهری و همچنین بازی‌های جمعی باعث شده است تا تمام شهروندان تمایل زیادی به حضور در این فضاها داشته باشند و بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند.

فضاهای عمومی چندمنظوره و ادغام اجتماعی/ کپنهاگ

«زندگی، فضا، ساختمان» به همین ترتیب، عبارتی است که خلاصه‌ای از تغییرات اجرا شده در کپنهاگ در 50 سال گذشته را توصیف می‌کند. کپنهاگ امروز که به‌عنوان یکی از شهرهای با بالاترین سطح رضایت از کیفیت زندگی شناخته می‌شود، نتیجه طرح‌هایی است که مردم را در اولویت قرار می‌دهد. پس از سال‌ها محدودیت فضاهای عابران پیاده به نفع خودروها، در سال 1962 کپنهاگ به سادگی بلوار اصلی سنتی شهر را به یک پیاده‌رو تبدیل کرد و با این کار باعث افزایش 35 درصدی تعداد عابران پیاده تنها در سال اول شد و تا سال 2005، منطقه اختصاص‌یافته به عابران پیاده و زندگی شهری هفت برابر شد. این فضای عمومی که برای تعاملات انسانی، ملاقات بین گروه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی و تعاملات اجتماعی برنامه‌ریزی شده است، نقش اساسی در کاهش حس تنهایی دارد.

یک وجه تمایز کپنهاگ از سایر شهرها مسیرهای دوچرخه‌سواری و پیاده‌روی طولانی آن است. از آنجایی که دوچرخه‌سواران با سرعت کمتری حرکت می‌کنند و به‌طور کامل با محیط شهری ادغام می‌شوند، بیشتر با یکدیگر و جاذبه‌های ارائه شده توسط شهر درگیر می‌شوند.

درس دیگری که می‌توان از کپنهاگ گرفت گنجاندن فضاهای اجتماعی حتی در غیرمعمول‌ترین مکان‌هاست. به‌عنوان مثال می‌توان به منطقه «پارک کنید و بازی کنید» اشاره کرد که بر پشت بام یک پارکینگ، با نمای سبز و زمین بازی مکانی برای تعامل انسان‌ها فراهم کرده است.


منبع: ایمنا

شناسه خبر 81631