شناسه خبر:73496
1402/6/20 11:46:48

پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان، نخستین آسیب ارتباطات کنترل‌نشده دختران نوجوان با جنس مخالف را افزایش میل به خودکشی در بعد روانی عنوان کرد و گفت: شکست‌های عاطفی و عوارض روانی آن، نخستین مسئله‌ای است که پیش روی این دختران خواهد بود، به طوری که با گسترش این روابط طبق تحقیقاتی که اخیراً در گروه سنی دختران دبیرستانی بین 16 تا 18 ساله انجام دادیم، مشخص‌کننده نرخ بالای خودکشی‌ها و میل به این موضوع بود.

سپهرغرب، گروه خبر - طاهره ترابی مهوش : دوستی دختر و پسر چند دهه است که افزایش چشمگیری داشته، به طور کلی امروزه سبک روابط دختران و پسران تغییر کرده و بازتر شده، برخی خانواده‌ها از این روابط حمایت کرده و برخی نیز این روابط را به‌شدت منفی قلمداد می‌کنند.

در جامعه ما هنوز نظرات ضد و نقیض زیادی در این مورد وجود دارد. این درحالی است که از نظر روان‌شناسی میل به برقراری ارتباط با جنس مخالف یک نیاز طبیعی و فطری است و در همه جای دنیا در سن بلوغ بین دختران و پسران این روابط به‌وجود می‌آید ولی در هر فرهنگ و جامعه‌ای، مرزی برای این نوع روابط و رفتارها تعیین شده و بین دیدگاه جامعه ما و جوامع غربی فاصله بسیار زیادی وجود دارد. به همین دلیل پیامدهای رابطه دختر و پسر در ایران با جوامع غربی بسیار متفاوت و ضرر آن بیشتر از منافع آن است و ویژگی‌هایی دارد باید بیشتر بررسی و واکاوی شود.

بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان و فعال در حوزه زنان گفت‌وگویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:

سحر قناعتی با بیان اینکه قبل از ورود به موضوع ارتباط بین دختر و پسر چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد، گفت: نخست اینکه ذات ارتباط هیچ مشکلی ندارد، پس نمی‌توان گفت الزاماً ارتباط بین دو جنس خطرزا است.

وی، افزود: مسئله این است که برای این ارتباط باید به پیش‌فرض‌های موجود همچون پیش‌فرض‌های فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، اعتقادی، هویتی و غیره توجه کرد.

وی با بیان اینکه وقتی پیش‌فرض‌های اجتماعی، فرهنگی و هویتی (فرد و خانوادگی، ملی و مذهبی) با الگوهای رایج جهانی متفاوت است، متأسفانه این خلط مطلب را خانواده‌های ما نمی‌توانند از یکدیگر متمایز کرده و تشخیص دهند، افزود: بر اساس این خلط مبحث فکر می‌کنند همان الگوی مطرح‌شده در غرب را باید در ساختار خانوادگی خود پیاده کنند در حالی که این الگوهای رایج در غرب با توجه به ساختار‌های متعلق به هویتی و فرهنگی آن‌ها شکل گرفته است.

پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه اگر امروز نگاهی به ساختار خانواده‌های غربی و آسیب‌هایی که به دختران و زنان غربی وارد می‌شود بیندازیم می‌بینیم که نتیجه این رویکرد چیزی نیست جز افزایش خانواده‌های تک‌والدی و فرزندانی که هویت پدران آن‌ها مشخص نیست، خاطرنشان کرد: درواقع این آسیب‌ها در غرب نتیجه عدم تعریف درست رابطه بین دختران و پسران یله و رها بودن این روابط است.

قناعتی افزود: با این تفاسیر اگر بخواهیم ورود دختر ایرانی به روابط خطرساز با جنس مخالف را آسیب‌شناسی کنیم چند مسئله حائز اهمیت است؛ نخست نگاه و پیروی از مدل روشنفکرانه با استدلال اجتماعی شدن فرزندان از سوی برخی والدین مطرح می‌شود که بر اساس آن والدین فرزندان خود را به داشتن روابط کنترل‌نشده ترغیب کرده و یا بر این روابط مهر تأیید می‌زنند؛ در این صورت یقیناً فرزند ما دچار مشکل خواهد شد.

وی در خصوص چرایی این آسیب، گفت: دختر خانواده ایرانی و پدر و مادرانی که در جامعه امروز زندگی می‌کنند، هر لحظه تحت هجمه‌های مختلف قرار دارند این در حالی است که شاید این دختر هنوز هویت ایرانی خودش را نتوانسته درست شکل بدهد و حتی بعضاً پدر و مادرها هم خود عاملی می‌شوند برای اینکه این هویت درست شکل نگیرد.

وی ادامه داد: این تشویق‌ها برای برقراری این گونه ارتباطات با همان ژست روشنفکرانه مشکل‌ساز خواهد بود چون دختران به لحاظ تربیت جنسی با پسران متفاوت هستند و هیچگاه یک دختر و پسر 16 ساله را در این موضوع نمی‌توان یکسان دید.

این دانش آموخته روان‌شناسی تربیتی با بیان اینکه در این سن پسران به‌تازگی به سن بلوغ رسیده و شاید در ارتباط با جنس مخالف دغدغه‌‌شان چیز دیگری باشد اما اگر دختر ما نتواند بین رابطه عاطفی و اجتماعی تفاوت قائل شود، چه بخواهد چه نخواهد درگیر عاطفه خواهد شد؛ بنابراین ممکن است تحصیل، کار و تمام زندگی آسیب ببیند.

قناعتی افزود: از طرفی اگر دختر جایگاه و هویت فردی خود (این که من کجا هستم؟ به برای چه به دنیا آمدم؟ برای چه در این دینا در حال انجام کار هستم؟) را به‌درستی درک نکند این روابط آسیب بیشتری برای دختران به‌دنبال خواهد داشت.

وی با بیان اینکه متأسفانه در بین برخی از خانواده‌ها احساس می‌شود که این گونه روابط را جزء مصادیق مدرن شدن خود قلمداد می‌کنند و درواقع اجتماعی شدن فرزندشان را در گرو برقراری اینگونه روابط می‌بینند و این احساس وجود دارد که اگر فرزندش دارای چنین روابطی نیست حتماً مشکلی دارد، اذعان کرد: این خانواده‌ها هنوز به طور کامل از فرهنگ ایرانی و اسلامی خود رها نشده و از یکسو بنا به این هویت با محدودیت‌هایی مواجه است و از سوی دیگر الگوهایی که به او ارائه می‌شود با این حدود سازگار نیست؛ بنابراین خلأ موجود برای فرزندان این خانواده‌‌ها به‌ویژه دختران خواسته و یا ناخواسته تضاد ایجاد می‌کند.

این روان‌شناس تربیتی با اشاره به اینکه ره‌آورد این تضاد ایجاد تنش روانی در دختر خانواده است، ابراز کرد: هر چقدر دختر بزرگتر و به سنین جوانی نزدیک‌تر شود، این بار روانی، سنگین و سنگین‌تر می‌شود به طوری که وقتی ازدواج کند و وارد روابط زناشویی شود نمی‌تواند رابطه درستی را با همسر خود تعریف کند.

قناعتی افزود: این موضوع باعث می‌شود بنیان خانواده‌ای که او نقش همسری و مادری آن را بر عهده دارد آنگونه که باید مستحکم نشود به طوری که آن دختر نوجوان که امروز مادر و همسر خانواده است تعریف درستی از نقش‌هایی که برعهده گرفته ندارد.

وی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم راهکار ارائه کنیم، والدین باید نسبت به بازنگری روش تربیتی با رویکرد عنوان‌شده از گذشته تاکنون اقدام کرده و در مواجهه با مسئله از نظرات کارشناسان این حوزه بهره ببرند گفت: بسیاری از ما والدین تصور می‌کنیم که از علم لازم تربیتی برخوردار هستیم حال آنکه اینگونه نیست زیرا با توجه به رشد روزافزون ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی،نیازمند بازتعریف از این علوم با توجه به شکل‌گیری ارتباط مختلف هستیم.

وی با تأکید بر اینکه یقیناً در یک جامعه اسلامی برای روابط، تعریف خاص وجود دارد، اذعان کرد: مسئله این است که اسلام برای حضور زنان و روابط اجتماعی سالم آن‌ها محدودیتی قائل نیست و حتی اگر به فلسفه چرایی حجاب بپردازیم خود مؤید این است که حجاب شرعی حائلی است برای تعامل و روابط اجتماعی درست بین بانوان و آقایان در فضای اجتماعی که نمونه بارز آن از صدر اسلام تاکنون بسیار شنیدیم. به‌عنوان نمونه فعالیت اجتماعی کامل حضرت خدیجه با رعایت تمامی حریم‌ها و حجاب و ملاحظاتی در اسلام برای روابط اجتماعی زن و مرد تعریف شده است.

این روان‌شناس تربیتی ادامه داد: پس اینکه اسلام با روابط اجتماعی سالم زنان در جامعه منافاتی ندارد یک اصل غیر قابل انکار است؛ بنابراین اگر در این بین مشکلی ایجاد می‌شود نشان از عدم شناخت ماست حال آنکه این وظیفه والدین است که تکلیف این محدوده و حدود این ارتباط اجتماعی سالم را به دختر نوجوان خود بشناسانند.

قناعتی با تأکید بر اینکه بخش اعظمی از این شناخت همانطور که پیشتر اشاره شد متکی بر دریافت آموزش‌های غیر رسمی است، تشریح کرد: شبکه‌های اجتماعی، رسانه و خانواده در این بین نقش مؤثری را ایفا می‌کنند.

وی با تأکید بر اینکه البته این امر منکر لزوم آموزش از مبادی رسمی همچون آموزش و پرورش و زیرمجموعه آن یعنی مدارس نیست، ابراز کرد: متأسفانه این بخش به طور کامل مغفول است حال آنکه همواره این امر را در جلسات با مدیران آموزش و پرورش و در دیدار با مربیان پرورشی مطرح می‌کنیم زیرا آموزش رسمی در این حوزه نقش مؤثری ایفا می‌کند.

وی با اشاره به اینکه این اهمیت بدان جهت است که گاهی الگویی که یک نوجوان از گروه همسالان در مدرسه یا معلمی که به آن علاقه‌مند است دریافت می‌‎کند بسیار اهمیت دارد، تصریح کرد: البته بازهم تأکید می‌کنم این آموزش کمرنگ‌کننده نقش خانواده نیست.

این پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه آموزش‌های رسمی و غیر رسمی در موضوع ارتباطات اجتماعی و حدود آن در بین دختران و پسران نباید خشک و غیر قابل انعطاف ارائه شود؛ اذعان کرد: حتی بیان نوع ارتباطات بین نوجوانان و محدودیت‌های آن از سوی دو عنصر رسمی و غیر رسمی آموزش باید در بستری با نشاط ارائه شود تا میزان اثرگذاری آن در نوجوان بالاتر رود.

قناعتی با بیان اینکه یقیناً تبیین درست این موضوع با توجه به پاک بودن فطرت نوجوان بازدارنده خواهد بود، گفت: اگر محدوده این ارتباطات و نوع و جنس آن برای نوجوان ما مشخص نشود یقیناً آسیب و نتایج آن در چند سال بعد در سست شدن بنیان خانواده‌ها مشهود خواهد بود.

وی ادامه داد: متأسفانه طبق تحقیقات انجام‌شده میزان دقت و توجه خانواده‌ها بر روابط دختران نوجوان کمتر شده البته بدان معنا نیست که کنترل سفت و خشک داشته باشند اما اینکه والدین بر نوع و چگونگی روابط دختران نظارتی کنند خود صیانت‌کننده از نوجوان است تا به سلامت از دوران غلیان احساسات (با در نظر گرفتن اینکه نوجوان هنوز به لحاظ عقلی رشد کامل را ندارد) عبور کند.

این روان‌شناس در پاسخ به این سؤال که این نوع از ارتباطات کنترل‌نشده چه آسیب‌هایی را برای دختران نوجوان به‌دنبال خواهند داشت؟ اظهار کرد: شکست‌های عاطفی و عوارض روانی این موضوع نخستین مسئله‌ای است که پیش روی این دختران خواهد بود به طوری که با گسترش این روابط طبق تحقیقاتی که اخیراً در گروه سنی دختران دبیرستان بین 16 تا 18 ساله انجام دادیم بیانگر نرخ بالای خودکشی‌ها و میل به این موضوع بود.

قناعتی افزود: وقتی با آن‌ها وارد صحبت می‌شویم در نهایت ماجرا به یک ارتباط ناموفق حتی در حد صحبت کردن با جنس مخالف می‌رسیم زیرا دختران به‌مراتب بیشتر به لحاظ روحی از شکست‌های عاطفی لطمه می‌بینند.

 

شناسه خبر 73496