ضرورت تغییر نگاه از جزیرهای به زنجیرهای در مدیریت بافت تاریخی همدان
همدان، یکی از کهنترین شهرهای ایران، در سالهای اخیر بیش از گذشته بهعنوان شهری برخوردار از ظرفیتهای کمنظیر تاریخی، اقتصادی و گردشگری مورد توجه قرار گرفته است. بافت تاریخی این شهر که مجموعهای از محلات ریشهدار، بناهای ارزشمند و هویت فرهنگی ماندگار را در خود جای داده، اگرچه با چالشهایی همچون فرسودگی، کندی طرحها و اختلافنظر میان دستگاهها مواجه بوده، اما در عین حال فرصتی طلایی برای احیای زندگی شهری، رونق گردشگری و ایجاد تحول پایدار بهشمار میرود. بسیاری از ظرفیتهای مغفولمانده این محدوده، در صورت مدیریت یکپارچه و همافزایی میان نهادهای مرتبط، قادر است به موتور محرک توسعه همدان تبدیل شود؛ توسعهای که نهتنها تکیه بر گذشته دارد، بلکه آیندهای جذابتر و پویاتر برای شهر رقم خواهد زد.
وجود تجربههای موفق در برخی مناطق، سرمایه اجتماعی ارزشمند ساکنان بافت و علاقه روزافزون نهادهای مدیریتی به اصلاح روندها، نشانههایی است که امید را برای شکلگیری رویکردهای تازه افزایش میدهد. امروز نگاه علمی و بینرشتهای نسبت به بافت، بیش از هر زمان دیگری مورد نیاز است؛ نگاهی که بتواند از ظرفیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی این محدوده بهرهبرداری هوشمندانه کرده و همزمان از اصالت آن پاسداری کند. در چنین فضایی، گفتوگو با صاحبنظران دانشگاهی و متخصصانی که سالها این حوزه را مطالعه کردهاند، میتواند مسیر تصمیمگیری را روشنتر و چالشها را قابلحلتر کند.
از همین رو، با توجه به اهمیت موضوع، با عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
حسن سجادزاده در گفتوگویی درباره اهمیت شناسایی و حفاظت از بافت تاریخی گفت: در گذشته، بافت تاریخی به مناطقی محدود میشد که آثار کالبدی یا باستانشناسی داشتند، اما امروزه بر اساس رویکردهای ایکوموس و یونسکو، ابعاد اجتماعی، فرهنگی، خاطرات جمعی و حتی عناصر مدفون در زیرزمین نیز جزئی از هویت بافت تاریخی محسوب میشوند.
*تحول تعریف بافت تاریخی در استانداردهای جهانی
وی، توضیح داد: بافت تاریخی فقط مجموعهای از بناهای قدیمی نیست، بلکه نمایشگر تاریخ فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهر است. تعریف تازه بافت تاریخی دیگر محدود به ظاهر و کالبد بناها نیست و جنبههای ناملموس هویت شهری را نیز دربر میگیرد.
* گستره واقعی بافت تاریخی همدان؛ 500 هکتار نه 170 هکتار
وی در پاسخ به پرسشی درباره محدوده واقعی بافت تاریخی همدان گفت: دقیقترین سند برای شناسایی این محدوده، نقشه سال 1335 است. برخلاف تصور رایج شهرداری و وزارت کشور که محدوده را حدود 170 هکتار (رینگ نخست شهر) میدانند، محدوده واقعی بافت تاریخی همدان تقریباً 500 هکتار است و شامل محلههایی مانند گلپا، دوگوران، خاتونیه و نیمی از رینگ دوم شهر نیز میشود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان، با اشاره به چالشهای جدی بافت تاریخی همدان، تأکید کرد: فقدان شناخت واقعی از بافت، نبود نظام پهنهبندی، بیتوجهی به حقوق مالکانه و نبود مدیریت یکپارچه از مهمترین عوامل عقبماندگی همدان نسبت به شهرهایی مانند یزد و کاشان در حوزه حفاظت از میراث تاریخی است.
* نقد طرح ویژه بافت تاریخی و بیتوجهی به مشاوران بومی
سجادزاده با انتقاد از سپردن طرح ویژه بافت تاریخی همدان به مشاور غیربومی گفت: متأسفانه طرح ویژه بافت تاریخی را به مشاوری سپردند که نه اهل همدان بود و نه شناختی از واقعیت بافت تاریخی شهر داشت، همین باعث شد طرح در شورای عالی رد شود. این مشکل سالهاست در بسیاری از طرحهای جامع این شهر تکرار میشود؛ بیاعتمادی به مشاوران بومی و ارائه طرحهایی که روی کاغذ باقی میماند.
وی افزود: مشاور غیر بومی نه شناخت محلی از بافت دارد و نه عمق فرهنگی آن را میفهمد. نتیجه این میشود که مردم با طرحها احساس بیگانگی میکنند و طرحها هم در اجرا به بنبست میرسند.
* ضرورت پهنهبندی واقعی بافت تاریخی
وی با بیان اینکه بافت تاریخی را نباید یکدست و با یک ضابطه دید، ادامه داد: بافت تاریخی همدان نیازمند پهنهبندی دقیق است، اینکه کل بافت 1335 را با یک ضابطه ببینیم نگاه غلط و غیرعملی است. باید پهنههای یک تا پنج تعریف شود و برای هرکدام ضوابط متفاوتِ ساختوساز، حریم، ارتفاع و تراکم لحاظ شود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا تأکید کرد: اگر ضوابط با واقعیت بافت همخوانی نداشته باشد، دو اتفاق میافتد: یا سختگیریهای بیجا باعث توقف کامل در بافت میشود، یا همانند برخی نقاط امروزی، رهاشدگی کامل رخ میدهد که در آنجا هیچ قانون مشخصی وجود ندارد.
سجادزاده هشدار داد: نکته مهم این است که سختگیریها معمولاً برای مردم عادی است؛ اما دستگاههای دولتی خودشان پروژههای بزرگ و آسیبزا مثل پروژه آقاجانیبیگ یا پارکینگهای طبقاتی محله کولانج را در دل بافت احداث کردهاند که هویت تاریخی را از بین برده است.
*ضرورت تهیه طرح جامع TDR و توجه به حقوق مالکانه
وی با اشاره به اهمیت توجه به حقوق مالکان بافت گفت: حتی قبل از تدوین ضوابط بافت تاریخی، باید طرح جامع TDR تهیه شود. یعنی اگر خانهای میراثی است یا ارتفاع و تراکم محدود دارد، حق مالکانه آن در جای دیگری از شهر جبران شود.
این استاد شهرسازی افزود: وقتی نه حقوق مالکان رعایت میشود و نه ضوابط پهنهبندی داریم، طبیعی است که مردم مقاومت کنند. در عین حال خود دولت هم متأسفانه پیشتاز تخریب بافت است، همین موضوع باعث شده مردم بگویند؛ اگر ساختوساز بد است، چرا دولت خودش چنین پروژههایی اجرا میکند؟
سجادزاده با تأکید بر اهمیت مشارکت واقعی مردم در تصمیمسازیهای مرتبط با بافت تاریخی گفت: یکی از ضرورتهای جدی در مدیریت بافتهای تاریخی، ایجاد دفاتر تسهیلگری در محلههاست. اگر این دفاتر بهصورت منظم و دائمی فعالیت کنند و با ساکنان گفتوگو داشته باشند، بسیاری از مشکلات قابل حل خواهد بود. باید مردم را در جریان ضوابط و محدودیتها قرار داد و همزمان نظر و خواسته آنها را شنید.
وی درباره عملکرد اداره کل میراث فرهنگی گفت: در مقایسه با شهرهایی مثل یزد و کاشان، همدان در حفاظت از بافت موفق نبوده، یکی از دلایل آن، نبود مدیریت کارآمد و تخصصی است. این اداره کل نه بنیه مالی کافی دارد و نه کارشناسان و نیروهای متخصص لازم.
او سپس توضیح داد: مشکل فقط به این اداره کل محدود نمیشود. ما نیازمند یک مدیریت فرابخشی هستیم. شهرداری، میراث فرهنگی، وزارت راه و شهرسازی و سایر نهادها باید در یک ساختار هماهنگ و یکپارچه همکاری کنند. منطقه پنج شهرداری همدان نمونهای است که تعامل لازم با اداره میراث فرهنگی برقرار نشده است.
*ضعف جدی در جذب سرمایهگذار و بیتوجهی به اقتصادهای بومی
عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلی سینا همدان با اشاره به ظرفیت بالای احیای خانهها و محلههای قدیمی گفت: دو یا سه خانه و حمام تاریخی که تغییر کاربری پیدا کرده و تبدیل به رستوران یا بوتیکهتل شدهاند، بسیار موفق بودهاند؛ اما اینها همچون یک قطره در دریا هستند. بسیاری از سراها و کاروانسراها فقط ثبت میشوند و بعد رها میگردند؛ بیآنکه میراث برای احیا، سرمایهگذاری یا جذب سرمایهگذار اقدامی انجام دهد.
سجادزاده اضافه کرد: در اقتصادهای محلی هم کار جدی نشده و راستههایی مثل آهنگرها یا آهنفروشها ظرفیت مشارکت دارند، اما دولت هیچ برنامه مؤثری برای همراه کردن آنها ندارد.
*ضرورت تغییر نگاه از «جزیرهای» به «زنجیرهای» در مدیریت بافت
وی با اشاره به یکی از محورهای اصلی نقد خود نسبت به شیوه مدیریت بافت تاریخی همدان گفت: برای نجات بافت، باید نگاه جزیرهای را کنار گذاشت و نگاه زنجیرهای را جایگزین کرد. بافت تاریخی یک مجموعه یکپارچه است؛ نه تکبنا و تکخانه که هرکدام جداگانه نسخهپیچی شوند.
وی تأکید کرد: وقتی بافت را جزیرهای ببینیم، هر دستگاه برای خود تصمیم میگیرد و نتیجه همین نابسامانیهایی است که امروز در همدان شاهدیم اما اگر بافت را در قالب یک زنجیره منسجم ببینیم، هم ضوابط درستتر وضع میشود، هم مدیریت دستگاهها هماهنگتر عمل میکند و هم مردم احساس عدالت و همراهی بیشتری خواهند داشت.
این استاد دانشگاه بوعلی سینا همدان در مورد مشکل پارکینگ و رفتوآمد در بافت تاریخی اظهار داشت: در بافتهای تاریخی مانند یزد، ماشینها نمیتوانند تا نزدیکی هر خانه بروند. راهحل این مشکل، تمرکز بر حملونقل عمومی کوچک و پاکیزه (مانند خودروهای برقی، ونها و تاکسیها) است. او تأکید کرد که اتوبوسهای بزرگ 18 متری در خیابانهایی مثل شریعتی و باباطاهر واقعاً برای بافت مزاحمت ایجاد میکنند.
سجادزاده اضافه کرد: ساخت پارکینگ طبقاتی راهحل مناسبی نیست و با ساختار بافت تاریخی در تضاد است. ما باید دسترسیها را کنترلشده کنیم، پارکینگهای کنار خیابان (حاشیهای) ایجاد و زیرساخت حملونقل عمومی را تقویت کنیم؛ درنتیجه باید تمرکز اصلی بر پیادهراه بودن منطقه باشد.
وی با اشاره به یکی از چالشهای مزمن مدیریت بافت تاریخی همدان، اختلاف همیشگی میان شهرداری و ادارهکل میراث فرهنگی را عامل اصلی آشفتگی در این محدوده دانست و گفت: سالهاست که این دو نهاد بهجای همافزایی، توپ مسئولیت را به زمین یکدیگر میاندازند. میراث میگوید بنیه مالی ندارد، شهرداری باید بیشتر همکاری کند؛ شهرداری هم یا ورود نمیکند یا در بسیاری موارد بارگذاریهای غلط ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه فلسفه تشکیل شهرداریهای بافت، در کشور ایجاد تعامل نزدیکتر با میراث بود، افزود: متأسفانه تا امروز شهرداری بافت همدان نتوانسته آنگونه که باید، به داد میراث یا بافت تاریخی برسد. نتیجه این شده که بهجای همفکری، بیشتر شاهد اختلاف، تفاسیر متناقض و دور شدن از هدف اصلی وزارت کشور در ایجاد این ساختار هستیم.
این استاد شهرسازی در بخش دیگری از سخنان خود به نقش شورای شهر نیز اشاره کرد و گفت: در مواردی شورای شهر بهدلیل ملاحظات انتخاباتی یا منفعتهای عمومیِ مورد انتظار، از ورود جدی به حمایت از میراث عقبنشینی میکند. در برخی مواقع هم از سر دلسوزی یا برای کمک به مردم، پروژههایی را در بافت کلید زدهاند که نهتنها بارگذاری بیش از حد ایجاد کرده، بلکه تیشه به ریشه بافت تاریخی زده است.
سجادزاده پروژههایی مانند آقاجانیبیگ، ساخت پارکینگهای طبقاتی در محلات تاریخی و پروژههای حجیم تجاری در بافتهای سنتی مانند کبابیان را نمونه «بارگذاریهای بیربط و آسیبزا» دانست و هشدار داد: این مداخلات، عواقب جبرانناپذیری برای بافت تاریخی ایجاد خواهد کرد.
وی در پایان تأکید کرد: تا زمانی که شهرداری و اداره میراث فرهنگی در یک مسیر و با یک هدف مشخص حرکت نکنند، بافت تاریخی همدان همچنان قربانی اختلافات، ملاحظات سیاسی و ناهماهنگی دستگاهها خواهد شد.
* نگاه زنجیرهای؛ مسیر تازه احیای بافت
احیای بافت تاریخی نیازمند درکی یکپارچه و پیوسته از ماهیت این محدوده است؛ جایی که تجربه سالهای گذشته نشان میدهد نگاه پروژهای و جزیرهای نهتنها گرهای از مشکلات باز نکرده، بلکه خود به بخشی از معضل تبدیل شده. بافت تاریخی مجموعهای از عناصر بههمپیوسته است که هر مداخله در یکی از آنها، بر بخشهای دیگر اثر میگذارد و بیتوجهی به این ارتباطات، نتیجهای جز گسست، ناپایداری و تضعیف هویت شهری نداشته است. در چنین شرایطی، تدوین پهنهبندی علمی و دقیق، ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ زیرا اعمال ضوابط یکسان بر تمام محلات، مقاومت اجتماعی، تخریبهای پراکنده و بینظمی کالبدی را تشدید میکند. شناخت تفاوتها و تنظیم ضوابط متناسب با ظرفیتها و محدودیتهای هر بخش، رویکردی عادلانه و کارآمد برای آینده بافت بهشمار میرود.
از سوی دیگر، رفع تعارض دیرینه میان حفاظت و حقوق مالکانه بدون ابزارهای جایگزین، ممکن نیست. طرح جامع TDR میتواند راهکاری مؤثر برای جبران حقوق مالکان باشد و همزمان مانع از تغییرات ناهماهنگ یا تخریب بناهای ارزشمند شود. چنین سازوکاری زمینه را برای مدیریت منطقی توسعه فراهم میکند. در کنار این ابزارها، مشارکت واقعی مردم نقشی تعیینکننده دارد و ایجاد دفاتر تسهیلگری میتواند موجب شفافسازی ضوابط، کاهش ابهام و افزایش اعتماد ساکنان شود. نهایتاً احیای این محدودهها تنها با مدیریت یکپارچه میان دستگاهها، تقویت اقتصادهای بومی و جذب سرمایهگذار هدفمند ممکن خواهد بود؛ مسیری که میتواند بافت تاریخی را دوباره به بخشی زنده و پویا از حیات شهری بازگرداند.