تقویت کرامت زن در جامعه، بهترین هدیه برای میلاد حضرت زهرا (س)
در آستانه سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)، روز زن و گرامیداشت مقام مادر قرار داریم و به همین مناسبت و با توجه به اهمیت جایگاه زن در نظام اجتماعی اسلامی، رهبر معظم انقلاب در جمع بانوان، سخنانی بیان فرمودند؛ چراکه این روز نه صرفاً یک مراسم آیینی، بلکه فرصتی است برای بازاندیشی عمیق درباره نگاه دین به زن. در روزگاری که بحث زن در جهان هم میدان منازعه است و هم میدان سوء برداشت، سخن گفتن از الگوی فاطمی یعنی بازگشت به مفهومی که کمتر بهصورت اجرایی به آن پرداختهایم؛ کرامت زن. سخنرانی اخیر رهبر انقلاب در جمع زنان و خانوادههای شهدا نیز بر همین محور استوار بود، محوری که اگرچه در گفتار بسیار روشن و رسا بیان میشود، اما در میدان عمل اجتماعی باید بدون لکنت، تبیین شده و تجلی بیابد.
در این سخنرانی زن در نگاه اسلامی، انسانی معرفی میشود که بنیان خلقت، تکلیف، رشد معنوی و ارزش عمل او با مرد، یکسان است؛ آیات قرآن در این زمینه شفافاند: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی…» پیام اصلی چنین گزارههایی این است که زن از حیث منزلت انسانی نه کمظرفیتتر است و نه کمارجتر. این نگاه دقیقاً نقطه مقابل بسیاری از برداشتهای سنتی یا تفسیرهای محدودکننده از جایگاه زن است؛ درواقع اگر بخواهیم یک مدل جامع از زن مسلمان ارائه کنیم، باید از همین اصل شروع کنیم. زن دارای کرامتی پیشینی است، کرامتی که نه به نقش او وابسته بوده، نه به میزان فعالیت اجتماعی یا خانهداریاش و نه به نگاه مردان یا ساختارهای جامعه. به عبارت دیگر، نگاه خداوند رحمان به جایگاه زن، درست برعکس مکاتب مختلف بشری که یا انسان را در قعر چاه نادانی پنهان کرده و یا در بازار بردهداری مدرن مانند یک شیء به حراج میگذارند، است. زنانی همچون مریم مقدس و صدیقه طاهره سلامالله علیهما مخاطب پیام آسمانی قرار میگیرند و ایبسا میتوان گفت که زن بهعنوان تجلی صفت خالقیت خداوند، مجرای تولد انسان شده و این مهم شأن و جایگاهی خاص به او داده است.
اما سؤال مهم این است: کرامت مورد نظر چگونه باید در سطح اجتماعی ترجمه شود؟ پاسخ این پرسش را میتوان در بیانات حکیمانه رهبر انقلاب پیدا کرد، معظمله این ترجمه را در سه عرصه توضیح دادند؛ عرصه خانواده، عرصه اجتماع و عرصه معنویت. در هر سه عرصه، زن کرامتدار است؛ یعنی در خانواده نباید ابزاری برای خدمترسانی بیوقفه تلقی شود، در اجتماع نباید مورد تبعیض یا نگاه ابزاری قرار گیرد و در معنویت باید همان مسیر رشد برای او باز باشد که مردان صالح طی میکنند. این نگاه اگرچه ریشهدار و زیبا است، اما برای تبدیل شدن به یک مدل اجتماعی، نیازمند ابزار و بسترهای حمایتی بوده؛ بسترهایی که گاه در جامعه ما هنوز کامل نیستند.
برای مثال رهبر معظم انقلاب براساس نظام اندیشه حضرت امیرالمؤمنین (ع)، زن را ریحانه دانسته و نه قهرمان. این تعبیر در ظاهر نشاندادن لطافت، ارزش و جایگاه زن است، اما در عمل باید به این پرسش پاسخ داده شود که اگر زن گل خانه است، چه کسی وظیفه دارد از این گل مراقبت کند؟ چه سازوکارهایی اجازه میدهد زن در خانواده احساس امنیت، احترام و آرامش داشته باشد؟ چه قوانینی مانع خشونت میشود؟ چه سیاستهایی از فرسودگی زنان شاغل جلوگیری میکند؟ چه امکاناتی به زن اجازه میدهد هم مادر باشد و هم فعال اجتماعی؟ این همان نقطهای است که فاصله میان کرامت گفتاری و کرامت زیسته آغاز میشود.
در واقعیت امروز، بسیاری از زنان ایرانی تجربهای دوگانه از کرامت دارند؛ از یکسو در سطح گفتمان رسمی و دینی، زن جایگاهی بسیار والا دارد و ایبسا بالاتر از همه الگوهای تاریخی زنان در دیگر فرهنگها، اما از سوی دیگر، در زندگی روزمره همچنان با تبعیضهای شغلی، نابرابری دستمزد، عدم امنیت اجتماعی در برخی فضاها، نگاه جنسیتزده در برخی محیطهای کاری و گاه خشونت خانگی مواجه است. این شکاف نه به معنای ناکارآمدی گفتمان دینی است و نه نادیده گرفتن پیشرفتهای بزرگ زنان ایران، بلکه به معنای آن است که کرامت زن اگر به معنای تام آن ظهور و بروز عملی نیابد، قدرت تحولآفرینی خود را از دست میدهد.
اما خانواده نیز عرصه دیگری است که کرامت زن در آن معنا پیدا میکند؛ در نگاه دینی خانواده نه میدان وظیفه، بلکه میدان محبت و آرامش است، اما برای بسیاری از زنان امروز خانواده به مرکزی از فشارهای همزمان تبدیل شده است. فشار اقتصادی، فشار تربیتی، فشار شغلی و فشار فرهنگی که اگر کرامت زن در خانواده اصل است، باید این کرامت با ابزارهایی مانند حمایت دوران بارداری، ساعات کاری منعطف، خدمات مراقبتی، تضمین امنیت اقتصادی زنان خانهدار و به رسمیت شناختن کار خانگی در ساختارهای رسمی، همراه شود. تنها در این صورت است که خانواده میتواند از وادی تکلیف به وادی حمایت وارد و تواناییهای زن در آن شکوفا شود.
در عرصه اجتماع نیز کرامت زن زمانی واقعی است که فرصتها برابر باشد؛ رهبر معظم انقلاب بهدرستی از رشد بیسابقه علمی و اجتماعی زنان ایرانی تمجید میکند، در طول تاریخ ایران کمتر چنین فرصت مناسبی فراهم بوده، اما واقعیت این است که هنوز سهم زنان در مدیریت کلان، سیاستگذاری، عرصههای مؤثر اجتماعی و نقشهای تصمیمسازی، تناسب کافی با توانمندیهای آنان ندارد. اینجا است که کرامت باید به سیاست تبدیل شود، سیاستی که نه از سر گذشت یا فضیلت اخلاقی، بلکه از سر ضرورت اجتماعی و عقلانیت مدیریتی، حضور زنان را تقویت کند. جامعهای که نیمی از نخبگان خود را در حاشیه نقشهای تصمیمساز نگه دارد، عملاً از نیمی از ظرفیتهایش چشمپوشی کرده است.
از این زاویه میلاد حضرت زهرا (س) تنها یک جشن صرفاً معنوی نیست، فرصتی است برای ترسیم یک نقشه راه درباره زن. نقشه راهی که در آن کرامت زن به معنای احترام به انسانیت، احترام به نقشهای انتخابی او، احترام به نیازهای شخصی و خانوادگیاش و احترام به حضور او در عرصههای علمی و اجتماعی است؛ به بیان دیگر، کرامت زن زمانی معنا دارد که بتواند آنگونه که شایسته است، انتخاب کند، تصمیم بگیرد، رشد کند و در جامعه نقشآفرین باشد.
این یک واقعیت است که رهبر انقلاب بهعنوان هادی و رهنما، الگوها را مشخص میکنند و این سطوح مختلف مدیریتی هستند که باید به فراخور وظایف و مأموریتها، این نگاه درخشان را در جامعه و در عمل به منصه ظهور برسانند. در بیان معظمله کرامت زن نه یک مفهوم تزئینی، بلکه یک اصل بنیادین معرفی میشود. این اصل اگر در سیاستگذاریها، قوانین، رسانهها و رفتار اجتماعی نهادینه شود، میتواند چهره جامعه را دگرگون کند، اما اگر تنها در سطح واژه باقی بماند، همان فاصلهای که میان آرمان و واقعیت وجود دارد، گستردهتر خواهد شد.
این یک واقعیت غیر قابل انکار است که کرامت زن زمانی تحقق مییابد که قوانین، سیاستها و فرهنگ عمومی در یک مسیر قرار گیرند؛ مسیری که زن را نه ابزار، نه حاشیه، نه بار اضافی، بلکه شریک اصلی ساخت آینده بداند. اگر چنین شود، آنگاه نگاه دینی به زن نهفقط در بیان، بلکه در زندگی روزمره زنان ایرانی نیز دیده خواهد شد و این بزرگترین هدیهای است که میتوان در میلاد حضرت زهرا (س) به زنان این سرزمین تقدیم کرد.