گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:98791

جشنواره پاییزی و دوگانه اهداف و نتایج

با تزریق چند روز شادی و نشاط، نگرش و کیفیت نگاه مردم به زندگی ناگهان تغییر نمی‌کند
جشنواره پاییزی و دوگانه اهداف و نتایج

از این رو بسیاری از کارشناسان با تأکید بر اینکه رضایت و خشنودی در افراد یک جامعه به‌عنوان متغیر‌های کلیدی و اساسی تعیین سطح توسعه‌یافتگی محسوب می‌شود، تصریح می‌کنند؛ نشاط اجتماعی، آثاری فراوانی بر زندگی شهروندان و جامعه دارد که می‌توان به تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی، وفاق اجتماعی، ارتقای شاخص‌های سلامت روانی و اجتماعی، افزایش رضایت از زندگی یا رضایت شغلی و...، پویایی اجتماعی، کاهش هزینه‌های مردم، افزایش امید در جامعه، زندگی متعادل و با ثبات، ارتقای کیفیت زندگی، افزایش خلاقیت و نوآوری، کاهش آسیب‌های اجتماعی (خصوصاً در جوانان) و... اشاره کرد.
کارشناسان مربوطه با اشاره به اینکه ایجاد نشاط و شادی اجتماعی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نیازهای روانی بشر، به علت تأثیرات عمده‌ای که بر شکل‌گیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، در عین حال بر این امر نیز تأکید دارند که یکی از دغدغه‌های جامعه ما این بوده که متأسفانه و به هر دلیل هنوز ساختار، تئوری‌ و تعاریف و ابعاد مشخص و معقولی برای نشاط‌آفرینی پایدار مشخص نشده و متعاقباً برنامه‌ریزان هم نتوانسته‌اند الزامات این امر را برای اجرا مشخص کرده و به منصه ظهور برسانند.
بنابراین نتیجه آن شده که با وجود هزینه‌های کلان و تبلیغات فراوان، معمولاً شاهد اجراهایی هستیم که ضعیف، تکراری، کلیشه‌ای، خاص‌پسند و گاهی فاقد محتوای فرهنگی مناسب‌اند. دلیلِ این ضعف آن است که هنوز درک نکرده‌ایم مفهوم «نشاط» و «رضایت اجتماعی» برای همه افراد جامعه یکسان نیست. هر گروه و شخص، بر اساس نوع تفکر و نگاه خود، تعریف متفاوتی از شادی دارد. بنابراین، در میان رنگ‌ها و طراحی‌های پرشورِ جشنواره‌ها و برنامه‌های فصلی، همواره می‌توان پدیده‌های سیاه و خاکستری را نیز دید؛ اجراهایی که آن‌چنان تناسبی با اهداف و انتظارات برگزارکنندگان یا مخاطبان ندارند.
*جشنواره پاییزی، اهداف و نتایج
اگرچه به گفته و تأکید برگزارکنندگان سومین جشنواره پاییزی همدان، هدف اصلی این برنامه «پیاده‌سازی نشاط اجتماعی» و «تعیین شاخص‌های تغییر فصول» عنوان شده است، اما آن‌ها با استفاده از تجربه‌ی دو دوره‌ی قبلی تلاش کرده‌اند تا این جشنواره، فرم چندمنظوره‌ای به خود بگیرد و در قالبی متفاوت‌تر از گذشته اجرا شود.
در همین راستا، برنامه‌هایی چون اجرای موسیقی‌های محلی، برپایی بازارچه‌ی محصولات پاییزی، نمایشگاه عکس، غرفه‌های هنری، بازتعریف آداب و رسوم محلی، عرضه‌ی غذاهای سنتی و معرفی هنرهای بومی با مشارکت هنرمندان جوان در دستور کار قرار گرفته است؛ تا فضایی متفاوت برای خانواده‌ها فراهم شود و رضایت شهروندی افزایش یابد.
با این حال نه‌فقط با مقایسه‌ آنچه واقعاً اجرا شده با وعده‌های شنیده‌شده، بلکه بعضاً در تحلیل محتوایی این گونه اقدامات، این تصور برای مخاطبان شکل می‌گیرد که اهداف واقعی مجریان و برگزارکنندگان از این برنامه‌ها چیست؟ همچنین این پرسش مطرح می‌شود که آیا برای چنین اقداماتی، چهارچوب‌ها، استانداردها، و الزامات مشخص و از پیش تعریف‌شده‌ای وجود دارد یا خیر؟
همه بر این باوریم که نشاط و شادی از اصول و ضروریات زندگی شهری است و متولیان امر موظفند به‌طور مستمر و پایدار، با هر ترفندی به‌دنبال ارتقای این حس در شهروندان باشند. بهتر است در برنامه‌ریزی این امر، ضمن تمرکز جدی بر خرد جمعی و یافته‌های هیئت‌های اندیشه‌ورز، با در نظر گرفتن نیازها و بایستگی‌های طبقات جمعیتی، طیف‌های سنی، تحصیلی، فکری و اعتقادی مردم، برنامه‌هایی متناسب با نیازهای فرهنگی، هنری، تاریخی و اجتماعی تولید شود تا مورد علاقه‌ عموم شرکت‌کنندگان قرار گیرد نه اینکه طبق معمول همانند برنامه‌های نوروزی و ایام تعطیلات، افراد انگشت‌شماری در مقام مسئول و تصمیم‌گیر، بر اساس سلیقه‌ شخصی و با محدود کردن فضای تصمیم‌گیری، خوراک فکری و دیداری مخاطبان را تأمین ‌کنند. این افراد نه‌تنها شناختی از سلایق و نیازهای واقعی آنان ندارند، بلکه زحمت بررسی نتایج نظرسنجی‌های پیشین یا پسین از مخاطبان را نیز به خود نمی‌دهند.
تجربه‌ برگزاری جشنواره‌ سه روزه‌ «برگ‌ریزان هگمتانه» در پارک مردم، و همچنین جشنواره‌های فصلی و مناسبتی پیشین در همدان، به وضوح نشان می‌دهد که باوجود تلاش‌های مجریان، هیچ اتفاق مؤثری رخ نداده است. کیفیت و کمیت اجرای این‌گونه برنامه‌ها همچنان صرفاً به دلایلی چند محدود می‌شود؛
عدم رعایت عدالت توزیعی و منطقه‌ای در اجرا، عدم تدوین برنامه‌های مؤثر برای آگاه‌سازی آحاد جامعه نسبت به حقوق شهروندی، و عدم انطباق محتوای برنامه‌ها با فرهنگ طبقات عمومی افراد است. علاوه بر این، ماهیت غیراصیل، ناپایدار و غیرمستمر برنامه‌ها در طول سال، همراه با عدم تلاش در جهت اصلاح باورهای فرهنگی پیرامون نشاط، زمینه‌ساز این وضعیت شده است. از منظر مدیریتی، عدم شفافیت در تعیین حیطه وظایف و سهم دستگاه‌ها و سازمان‌های متولی در گسترش فرهنگ نشاط‌آفرینی و فقدان تدوین اساسنامه‌های لازم در حوزه‌ی مسئولیت اشخاص حقیقی و حقوقی، از موانع کلیدی محسوب می‌شوند. درنهایت، عدم بهره‌گیری حداکثری و بهینه‌ مجریان از امکانات موجود و نیز نادیده گرفتن کامل دیدگاه‌های نظری مفهومی، داده‌های تجربی، سوابق تاریخی و بررسی‌های تطبیقی، مانع از دستیابی به فهم فرهنگی و کیفی عمیق از مفهوم نشاط و شادی در شهر همدان شد.
نهایتاً، عدم تحقق اهداف اعلام‌شده در ارتقای نشاط اجتماعی حتی نیمه‌پایدار و افزایش شادکامی و نیز ناتوانی در کاهش اختلاف طبقاتی و برقراری عدالت اجتماعی، به واسطه‌ی مجموعه‌ای از کاستی‌های ساختاری و اجرایی رقم خورده است.
البته در پاسخ به چرایی این مسئله نیز بسیاری بر این باورند که نیل به این مقصود مستلزم توجه به چند مسئله اساسی است که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است.
نخست اینکه نشاط هر شهر و جامعه انسانی در گرو حل مسائل مهم و اساسی‌تر زندگی افراد آن شهر است، وقتی شهری با مشکلات فراوان اجتماعی ناشی از بیکاری، فقر، اعتیاد، ازدواج، مسکن و شغل جوانان کمبود زیرساخت‌های رفاهی، درمانی و آموزشی و از همه مهم‌تر تشدید شکلاف طبقاتی و بی‌ثباتی در صحنه اقتصاد و تورم و... که ناگزیر بسیاری از اهداف را بی‌ثبات و خیلی امید‌ها را به ناامیدی تبدیل می‌کند، مواجه باشد، نمی‌توان انتظار داشت که یک نشاط یا شادی چندروزه آن هم وقتی پوشش حداقل آحاد جامعه را نداردکاری از پیش برده و به ناگاه سطح نگرش وکیفیت نگاه مردم را به زندگی تغییر دهد.
در عین حال ظاهراً تصمیم‌گیران این برنامه‌ها نیز شناخت درست و درمانی از اهمیت و ضرورت این مفهوم ندارند و نمی‌دانند باید چه کاری انجام دهند. به دیگر معنا سیاستگذاری نادرست برای ترویج شادی و نداشتن دانش و مهارت لازم در این زمینه گاهی باعث می‌شود تا به قول معروف «ما سُرنا را از سر گشادش بنوازیم» که طبیعتاً نتیجه خاصی جز هدررفت پول و زمان و از همه مهم‌تر کاهش اعتماد درصد بالایی از مردم نسبت به دقت و صحت در تصمیم‌گیری و اجراها ندارد.
در حقیقت، انتظار می‌رفت که مسئولان ذی‌ربط طی این سال‌ها و با کسب تجربه، به این درک و بلوغ فکری برسند که لازمه‌ی تولید و پمپاژ نشاط اجتماعی و شادی، وجود تفکر، خلاقیت و رشد پایدار است. آن‌ها باید بر اساس ساختاری تعریف‌شده از خرد جمعی و هیئت اندیشه‌ورز، حاصل از همگرایی هنرمندان، اندیشمندان و کارشناسان، و با تخصیص اعتبار بیشتر و تغییر نگرش در فرآیند تصمیم‌سازی، از انحصار و سلیقه‌پردازی فردی خارج شده و در قالب دعوت و فراخوان جمعی، بسترساز اصلی نشاط و شادی مردم شهر شوند؛ اما متأسفانه این امر محقق نگردید.
*خوب و لازم اما ناکافی و ضعیف
و اما در جمع بندی و نگاه تعدادی از شهروندان درخصوص آنچه که در سومین جشنواره پاییزی در همدان گذشت، شاید برجسته‌ترین موضوع همان لزوم توجه به مبحث ایجاد نشاط و شادی برای شهر و سرزنده نگاه داشتن آن است منتها نباید از موضوعات دیگر نیز غافل بود.
- این رویدادها نباید فقط برای شادی مردم باشند، بلکه باید بتوانند فرصت‌های شغلی و رونق اقتصادی را هم برای شهروندان ایجاد کنند.
- به معنای واقعی موجب ارتقای کیفیت زندگی، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی درصدی از مردم شوند.
- احترام به ارزش‌ها و باورهای دینی و اعتقادی همه طیف‌ها و هنجارهای اجتماعی باید در این جشنوارها مد نظر قرار گیرد.
- بطن و متن این جشنوارها باید محلی برای ارائه فرصت‌های آموزشی و اطلاع‌رسانی، تقویت هویت فرهنگی، ترویج هنر و فرهنگ محلی، ارائه فرصت‌های مشارکت و تشویق به تفکر خلاق باشد.
- وجود یک جریان دائمی در برگزاری رویدادها به‌جای یک جریان و رویداد موقت بسیار مهم و لازم است به دیگر معنا باید به رویدادها، برنامه‌ها و فرایندهایی بیندیشیم که بتواند به نشاط پایدار اجتماعی منجر شود.
- تلاش در جهت کاهش تبعیض و شکاف طبقاتی و در عین حال اجرا بر اساس عدالت توزیعی (همه نقاط شهر) باید در صدر کار تصمیم‌گیران باشد.

ارسال نظر

سوال: پنج منهای دو؟ 3

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار