گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:98313
یک روان‌شناس تربیتی مطرح کرد؛

مهارت‌های زندگی؛ ابزار سازگاری انسان با چالش‌های روزمره‌

خودآگاهی زیربنای مهارت‌های زندگی/ تربیت دینی، عمیق‌ترین الگوی گفت‌وگو و نظم اجتماعی
مهارت‌های زندگی؛ ابزار سازگاری انسان با چالش‌های روزمره‌
یک روان‌شناس تربیتی گفت: مهارت‌های زندگی مجموعه‌ای از توانایی‌هاست که به فرد کمک می‌کند تا در برابر فشارهای روانی و چالش‌های اجتماعی واکنش مؤثر و سازگارانه داشته باشد. این مهارت‌ها انسان را توانا می‌سازند تا مسئولیت‌های خود را در نقش‌های مختلف ازجمله به‌عنوان معلم، پدر، شهروند یا مدیر، به‌درستی ایفا کند.
امروزه زندگی سرعتی سرسام‌آور پیدا کرده و روزبه‌روز با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شویم. در این میان، یادگیری مهارت‌های زندگی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه برای هر کسی یک ضرورت است. از میان همه مهارت‌ها، «ارتباط مؤثر» نقش مهمی در زندگی شخصی، کاری و اجتماعی افراد دارد. اگر نتوانیم با دیگران درست حرف بزنیم و درست گوش دهیم، مشکلات در خانه و محل کار افزایش می‌یابد. این مهارت‌ها دقیقاً مثل یک سپر قوی عمل می‌کنند که جلوی آسیب‌هایی مثل طلاق، مشکلات کاری و حتی تنهایی را می‌گیرند.
به همین منظور با عضو هیئت‌علمی دانشگاه فرهنگیان و دکتری تخصصی روان‌شناسی تربیتی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید؛
دکتر تقی ابوطالبی احمدی، در گفت‌وگوی اختصاصی با سپهرغرب با تأکید بر اهمیت مهارت‌های زندگی در ایجاد تعادل روحی و رفتاری انسان گفت: ما انسان‌ها در تمام لحظات زندگی در ارتباط با خود، خانواده، محیط کار، مردم، طبیعت و خدای رحمان هستیم. برای برقراری ارتباط و تعامل مؤثر، لازم است آگاهی و توانایی لازم را در مهارت‌های زندگی داشته باشیم تا روابطی معقول و مقبول شکل گیرد و انسان به اهداف خلقت و زندگی انسانی خود دست یابد.
وی افزود: در روان‌شناسی می‌گوییم اگر با موقعیت‌های تنش‌زا روبه‌رو شویم، یا باید آن موقعیت را تغییر دهیم، یا باید قدرتِ سازگاری با فشارهای روانی را در خود ایجاد کنیم. سازگاری با سازش‌کاری تفاوت دارد؛ در سازش‌کاری تخریب، تنش و عقده شکل می‌گیرد، اما در سازگاری فرد می‌کوشد با حفظ آرامش، خود را با شرایط جدید تطبیق و مسیر زندگی عادی را ادامه دهد.
وی در ادامه بیان کرد: مهارت‌های زندگی مجموعه‌ای از توانایی‌هاست که به فرد کمک می‌کند تا در برابر فشارهای روانی و چالش‌های اجتماعی واکنش مؤثر و سازگارانه داشته باشد. این مهارت‌ها انسان را توانا می‌سازند تا مسئولیت‌های خود را در نقش‌های مختلف، ازجمله به‌عنوان معلم، پدر، شهروند یا مدیر، به‌درستی ایفا کند.
این روان‌شناس تربیتی در توضیح کاربرد این مهارت‌ها گفت: کسی که مهارت کنترل خشم ندارد، تاب‌آوری‌اش پایین است و زود تصمیم می‌گیرد، در انجام مأموریت‌ها و دستیابی به اهدافش موفق نخواهد بود. مهارت‌های زندگی به ما می‌آموزند چگونه احساس اضطراب را مدیریت کنیم، تفکر نقادانه داشته باشیم، تعامل اثربخش برقرار کنیم و تسلیم معقول در برابر واقعیت‌ها داشته باشیم.
ابوطاالبی احمدی خاطرنشان کرد: 10 مهارت اصلی زندگی که توسط سازمان جهانی بهداشت معرفی شده‌اند، پایه‌های اصلی سلامت روانی و اجتماعی هر انسان را تشکیل می‌دهند و آموزش آن‌ها به‌ویژه برای نسل جوان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.
*خانه، نخستین پایگاه شکل‌گیری مهارت‌های زندگی است
وی اظهار کرد: مهارت‌های زندگی دو کارکرد اساسی دارند؛ کاربرد ارتقایی و کاربرد پیشگیرانه. در بخش ارتقایی، این مهارت‌ها به انسان کمک می‌کنند بدون آسیب‌زدن به خود و دیگران و بدون ناامن کردن شرایط، به رشد و تعالی برسد. اگر استاد دانشگاه، دانش‌آموز، معلم، خبرنگار یا هر فردی در هر جایگاه شغلی با این مهارت‌ها آشنا باشد، عزت‌نفس و خودکارآمدی‌اش افزایش می‌یابد، سازگاری‌اش با واقعیت‌های اجتماعی بیشتر می‌شود و در نتیجه فردی مؤثر و مفید برای جامعه خواهد بود.
وی افزود: کاربرد ارتقایی مهارت‌های زندگی موجب تقویت فرآیند اجتماعی‌شدن، ارتقای همکاری و همیاری، رشد اندیشه خلاق، افزایش توان نقد و شکل‌گیری روابط بین‌فردی سالم می‌شود. چنین فردی، چه در مقام دانشجو یا معلم و چه در عرصه‌های شغلی، تحصیلی و خانوادگی، آرامش بیشتری دارد و در نتیجه از کارآمدی ذهنی و فکری بالاتری برخوردار است. انسان در آرامش می‌تواند خوب بیندیشد؛ اما وقتی در معرض استرس و تنش‌های مداوم قرار گیرد، تفکر منطقی‌اش مختل می‌شود.
این استاد دانشگاه با تأکید بر نقش آموزش در تقویت مهارت‌های زندگی گفت: ما در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی کشور، حتی به‌صورت پروازی، دوره‌های آموزش سبک زندگی و مهارت‌های زندگی را برگزار کرده‌ایم. تجربه نشان داده که آموزش این مهارت‌ها نه‌تنها در رشد فردی، بلکه در افزایش حس مسئولیت‌پذیری اجتماعی بسیار مؤثر است. شهروند واقعی کسی است که خود را در برابر جامعه مسئول می‌داند؛ در حالی‌که شهرنشین صرفاً در شهر زندگی می‌کند. مهارت‌های زندگی از ما شهروند می‌سازند نه فقط شهرنشین.
ابوطالبی احمدی در بیان منشأ شکل‌گیری این مهارت‌ها تصریح کرد: نخستین بستر رشد و تثبیت رفتارهای مطلوب، خانواده است. طرحواره‌های اولیه انسان که پایه‌ساز شخصیت و رفتار آینده او هستند، در دوران کودکی و در محیط خانه شکل می‌گیرند. اگر تربیت در خانواده بر پایه آگاهی و الگوهای سالم رفتاری انجام شود، مربیان در مراحل بعدی، از پیش‌دبستانی تا دبستان، می‌توانند با شناخت نیازهای رشدی کودک، این مهارت‌ها را تکمیل و تثبیت کنند.
وی تأکید کرد: خانه، مهم‌ترین پایگاه شکل‌گیری رفتار سالم و پرورش شخصیت متعادل است. به گفته او، اگر آموزش مهارت‌های زندگی از خانواده آغاز شود و در تعامل با مربیان آگاه دوره پیش‌دبستانی و مدرسه ادامه پیدا کند، نسل آینده‌ای مسئول، خلاق و سازگار پرورش خواهیم داد.
وی خاطرنشان کرد: مهارت‌های زندگی، افزون بر نقش ارتقایی، بُعدی پیشگیرانه نیز دارند که باید به آن توجه شود؛ زیرا با آموزش این مهارت‌ها می‌توان از بروز بخش زیادی از آسیب‌های فردی و اجتماعی پیشگیری کرد.
* مهارت‌های زندگی سپر پیشگیری در برابر آسیب‌های فردی و اجتماعی‌اند
عضو هیئت‌علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به دومین کارکرد مهارت‌های زندگی اظهار کرد: کاربرد پیشگیرانه مهارت‌های زندگی به همان اندازه کاربرد ارتقایی آن اهمیت دارد. کسی که مهارت‌های ده‌گانه زندگی را می‌داند و به آن عمل می‌کند، از بسیاری از آسیب‌های فردی و اجتماعی مصون می‌ماند. بسیاری از افرادی که به دام اعتیاد می‌افتند، قدرت «نه گفتن» ندارند؛ در حالی‌که آموزش مهارتِ قاطعیت و تصمیم‌گیری می‌تواند از گرایش به مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار جلوگیری کند. من معتقدم سیگار دروازه ورود به اعتیاد بوده و امروز متأسفانه سن مصرف آن به شکل نگران‌کننده‌ای پایین آمده است.
ابوطالبی احمدی افزود: آموزش این مهارت‌ها همچنین در پیشگیری از خشونت، پرخاشگری کلامی و فیزیکی و تخریب‌گری نقش مهمی دارد. فردی که کنترل خشم و تاب‌آوری بالایی دارد، اهل درگیری و ناسازگاری نیست. این مهارت‌ها از بروز روابط ناسالم و بی‌بندوباری‌های جنسی نیز جلوگیری می‌کند. بسیاری از دوستی‌های بی‌هدف در فضای حقیقی و مجازی به‌دلیل ناآگاهی از مهارت‌های ارتباطی و ناتوانی در دوست‌یابی سالم شکل می‌گیرد. در حالی‌که اگر جوانان مهارت تصمیم‌گیری، نه گفتن و مدیریت روابط را بیاموزند، درگیر این آسیب‌ها نخواهند شد.
وی که 28 سال سابقه مشاوره پیش از ازدواج دارد، گفت: در مرکز مشاوره بارها شاهد بوده‌ام زوج‌هایی که سال‌ها رابطه دوستی داشته‌اند، پس از ازدواج در مدت کوتاهی از هم جدا شده‌اند. ریشه بسیاری از این جدایی‌ها در ناآشنایی با مهارت‌های ارتباطی و روابط بین‌فردی است. ندانستن شیوه درست ابراز محبت و مهرورزی، به طلاق، طلاق عاطفی و همسرآزاری منجر می‌شود.
وی در ادامه تأکید کرد: آموزش مهارت‌های زندگی می‌تواند نرخ طلاق، همسرآزاری و کودک‌آزاری را کاهش دهد. همچنین، افرادی که این مهارت‌ها را فرا می‌گیرند، از افت تحصیلی، افت شغلی و بحران‌های شخصیتی مصون می‌مانند. در حقیقت، مهارت‌های زندگی چون سپری از انسان در برابر آسیب‌های روانی، خانوادگی و اجتماعی محافظت می‌کند.
این روان‌شناس تربیتی با اشاره به ضرورت ادامه این مباحث خاطرنشان کرد: موضوع مهارت‌های زندگی را نمی‌توان در یک جلسه به پایان برد. در شماره‌های بعدی روزنامه، لازم است 10 مهارت اصلی را به‌صورت تفصیلی تبیین کنیم تا مردم با ابعاد ارتقایی و پیشگیرانه آن بیشتر آشنا شوند.
ابوطالبی احمدی درباره اولویت مهارت‌ها در جامعه امروز گفت: در میان 10 مهارت اصلی، «خودآگاهی» نخستین و بنیادی‌ترین آن‌هاست. در سبک زندگی اسلامی نیز تأکید ویژه‌ای بر این مهارت شده؛ زیرا انسانی که نسبت به خود آگاه است، مسیر رشد و سلامت را در تمامی ابعاد زندگی آغاز می‌کند.
** خودآگاهی زیربنای مهارت‌های زندگی و ارتباط مؤثر است
وی عنوان کرد: خودآگاهی یعنی شناخت دقیق انسان از خود، از جایگاه، نقاط قوت و ضعف، باورها، هیجان‌ها، نیازها و اهداف واقع‌بینانه زندگی. کسی که خود را بشناسد، می‌داند مأموریتش چیست، نسبت به خود احساس ارزش دارد و در برابر فشارهای درونی و بیرونی توان ایستادگی دارد.
وی با اشاره به پیوند میان خودشناسی و خداشناسی افزود: در معارف دینی نیز تأکید شده که شناخت خود مقدمه شناخت خداست. کسی که خود را بشناسد، نگاهش به زندگی روشن‌تر و انتقادپذیر می‌شود، احساس رضایت درونی دارد، مثبت‌اندیش است و در برابر مشکلات روحیه‌ همکاری و مسئولیت‌پذیری نشان می‌دهد. انسان خودآگاه، وابسته‌ شرایط بیرونی نیست و رفتار هیجانی ندارد؛ بلکه با ثبات و هدفمند عمل می‌کند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در جامعه امروز که فشارهای روانی، سرعت تغییرات و پیچیدگی روابط افزایش یافته، خودآگاهی به‌عنوان نخستین گام در مدیریت هیجانات، تصمیم‌گیری و برقراری ارتباط مؤثر اهمیت مضاعف دارد. وقتی فرد بداند کیست و چه می‌خواهد، در تعامل با دیگران نیز واقع‌بینانه‌تر و مسئولانه‌تر رفتار می‌کند.
ابوطالبی احمدی در ادامه درباره مهارت ارتباط مؤثر گفت: ارتباط مؤثر یکی از ستون‌های زندگی سالم است. هر ارتباطی پنج بخش دارد؛ فرستنده پیام، گیرنده پیام، متن و محتوای پیام، بازخورد و محیط ارتباط. منِ گوینده فرستنده هستم و شما شنونده. مفهوم پیام باید به درستی منتقل شود و بازخورد مناسبی هم دریافت شود. گاهی نگاه، لحن صدا یا زبان بدن پیامی را می‌رساند که از خود کلمات تأثیر بیشتری دارد. به همین دلیل در جلسات مشاوره، ارتباط غیرکلامی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.
وی افزود: اثربخشی ارتباط به زمینه و شرایط محیطی بستگی دارد. اگر محیط ناامن یا آشفته باشد، حتی درست‌ترین پیام‌ها هم به خطا دریافت می‌شوند. در خانواده‌ها نیز یکی از علل اصلی سوءتفاهم‌ها همین ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر است. نوع گفت‌وگو میان والدین و فرزندان یا زن و شوهر، تعیین‌کننده سلامت عاطفی خانواده است.
وی تأکید کرد: تقویت خودآگاهی و مهارت ارتباط مؤثر، سنگ‌بنای بسیاری از مهارت‌های دیگر زندگی است. جامعه‌ای که شهروندان آن خودآگاه، مسئول و ارتباط‌گر باشند، از تنش‌ها و گسست‌های خانوادگی و اجتماعی در امان خواهند بود.
* ارتباط مؤثر، نقطه تلاقی احترام، زمان‌سنجی و درک متقابل
این روان‌شناس تربیتی با تأکید بر ظرایف مهارت ارتباط مؤثر اظهار کرد: هر ارتباطی باید در شرایط مناسب و با رعایت اصول انسانی و روان‌شناختی شکل بگیرد. اگر محیط یا زمان مناسب نباشد، حتی نیت خیر هم ممکن است اثر منفی بگذارد.
ابوطالبی احمدی با ذکر مثالی توضیح داد: فرض کنید مادری جلوی دوستان پسر 18 ساله‌اش، او را سرزنش کند یا حرفی تحقیرآمیز بزند؛ نیت مادر هرچند اصلاح رفتار باشد، اما این کار به دلیل فضای نامناسب، اثر مخربی می‌گذارد و به عزت‌نفس فرزند لطمه می‌زند. باید دقت کنیم که پیام را در چه زمانی، با چه لحنی و در چه مکانی منتقل می‌کنیم.
وی افزود: ارتباط مؤثر یعنی فرد بتواند با خود، خانواده، محیط اطراف، دوستان، جامعه و حتی خدای خود رابطه‌ای سازنده برقرار کند. چنین ارتباطی نیازمند درک لحظه، شناخت احساسات خود و دیگران و احترام متقابل است. وقتی ارتباط سازنده باشد، نتایج مثبت در همه سطوح از روابط خانوادگی تا تعاملات اجتماعی، آشکار می‌شود.
وی با اشاره به نقش زمان‌سنجی و آمادگی مخاطب در گفت‌وگو خاطرنشان کرد: گاهی والدین در زمانی نادرست با فرزندشان صحبت می‌کنند؛ مثلاً وقتی کودک در حال بازی یا تماشای برنامه مورد علاقه‌اش است. در چنین وضعی، نصیحت نتیجه‌ای ندارد و حتی ممکن است مقاومت یا بی‌توجهی به‌دنبال داشته باشد. باید زمان و آمادگی مخاطب را سنجید، هدف پیام را شفاف بیان کرد و فرصت بازخورد مناسب را فراهم آورد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: ارتباط مؤثر زمانی شکل می‌گیرد که همراه با صداقت، شفافیت و احترام باشد. باید بدانیم پیام را برای چه می‌گوییم، چرا می‌گوییم و چه انتظاری از مخاطب داریم. رعایت شرایط محیطی و عاطفی، گفت‌وگو را از حالت تحمیل به تعامل سازنده تبدیل می‌کند.
ابوطالبی احمدی در بخش دیگری از سخنانش به نقش الگو بودن والدین اشاره کرد و گفت: کودکان بیش از آنکه از گفتار ما بیاموزند، از رفتارمان الگوبرداری می‌کنند. اگر ما در رفتارمان دچار تضاد، خشم یا بی‌احترامی باشیم، فرزندمان همان را تکرار خواهد کرد. تا زمانی که فرزند ما را نخواهد، کلام ما را نیز نمی‌پذیرد؛ از این رو در ارتباط مؤثر، باید کاری کنیم که مخاطب، ما را بپذیرد.
وی افزود: در روابط خانوادگی، پدر و مادر باید ابتدا دوستِ فرزندشان باشند تا بتوانند پدر و مادر مؤثری باشند. همین قاعده در زندگی زناشویی هم صادق است؛ زن و شوهر باید قبل از هرچیز، دوستِ یکدیگر باشند. ارتباط مؤثر یعنی احترام متقابل، درک احساسات و اجتناب از تحمیل باورها و عقاید بر دیگران. چنین ارتباطی است که بنیان خانواده و جامعه را مستحکم می‌سازد.
** گوش دادن فعال و همدلی، زیربنای ارتباط مؤثر در عصر سلطه فضای مجازی
وی با اشاره به موانع ارتباط مؤثر میان والدین و فرزندان گفت: بسیاری از شکست‌ها و ناکامی‌های ما در ارتباط، ناشی از رفتارهای ناآگاهانه است. والدینی که ناکامی‌های دوران رشد خود را بر دوش فرزندان می‌گذارند، مثلاً پدری که نتوانسته مهندس شود، یا مادری که پزشک نشده، سعی می‌کنند آرزوهای تحقق‌نیافته خود را با اِعمال فشار بر فرزند جبران کنند. این نوع تحمیل، مانع اصلی گفت‌وگو و درک متقابل است و به‌تدریج دیوار بی‌اعتمادی را میان نسل‌ها بلندتر می‌کند.
این استاد دانشگاه افزود: بی‌توجهی به احساسات، دستور دادن، تحقیر، برچسب‌زدن، قضاوت شتاب‌زده و پیش‌داوری از بزرگ‌ترین آفات ارتباط است. بسیاری از والدین به‌جای شنیدن، سخن می‌گویند؛ به‌جای درک، تفسیر می‌کنند و به‌جای همراهی، حکم صادر می‌کنند. در حالی که خداوند دو گوش و یک دهان به انسان داده تا دو برابر آنچه می‌گوید، گوش کند. اگر گوش دادن نباشد، ارتباط از معنا تهی می‌شود.
ابوطالبی احمدی در پاسخ به پرسشی درباره کلیدی‌ترین مهارت ارتباطی تأکید کرد: «گوش دادن فعال» اساس هر ارتباط سالم است. میان شنیدن و گوش دادن تفاوت وجود دارد؛ شنیدن امری غیرارادی است، اما گوش دادن، انتخاب و اراده است. کسی که با اراده گوش می‌دهد، توجه می‌کند، احساسات طرف مقابل را می‌فهمد و درک خود را بازتاب می‌دهد. همدلی نیز در کنار گوش دادن، ارتباط را عمیق‌تر می‌کند؛ زیرا فرد حس می‌کند شنیده و فهمیده شده است. در همدلی، ما بخشی از احساس و گفتار مخاطب را بازمی‌تابانیم تا بداند درد و دغدغه‌اش را درک کرده‌ایم.
او درباره نقش فضای مجازی در کاهش گفت‌وگوی انسانی گفت: متأسفانه استفاده بی‌رویه از فضای مجازی، روابط انسانی را تضعیف کرده و به معضلی جدی در خانواده‌ها بدل شده است. در مترو، اتوبوس، خانه و حتی مهمانی‌ها، همه سر به زیر و چشم در صفحه تلفن همراه‌ دارند. ارتباط چشمی، گفت‌وگو و درک متقابل، به‌شدت کاهش یافته و نتیجه آن، افزایش احساس تنهایی، ندیده شدن و رشد طلاق عاطفی در خانواده‌هاست.
این روان‌شناس تربیتی با اشاره به تجربیات خود در مراکز مشاوره افزود: در بسیاری از پرونده‌های خانوادگی، ریشه اختلاف‌ها در نشنیدن است. هر یک از اعضای خانواده احساس می‌کند صدایش شنیده نمی‌شود. فضای مجازی به‌جای اینکه ابزار ارتباط باشد، به ابزار انزوا تبدیل شده. اگر برای استفاده از آن برنامه‌ریزی نکنیم، نسل‌های آینده را از گفت‌وگو و درک متقابل محروم می‌کنیم.
ابوطالبی احمدی خاطرنشان کرد: فضای مجازی به‌خودی‌خود یک تهدید نیست؛ بلکه ابزاری است که در صورت استفاده آگاهانه و در چارچوب یک برنامه مشخص، می‌تواند بسیار مفید باشد. اما برای حفظ ارتباطات واقعی و انسانی، باید دوباره به سنت گفت‌وگو بازگردیم. گاهی حتی در مهمانی‌ها و جمع‌های خانوادگی، لازم است تلفن‌های همراه کنار گذاشته شوند تا نگاه‌ها دوباره به هم پیوند بخورد. ارتباط مؤثر، در حقیقت، شنیدنِ آگاهانه و دیدنِ دلِ دیگری است، نه صرفاً شنیدنِ صدای او.
*گفت‌وگوی سازنده در خانواده از آگاهی والدین و درک نسل جدید آغاز می‌شود
وی درباره علت بی‌میلی نوجوانان به گفت‌وگو با والدین گفت: وقتی والدین نصیحت و تحقیر می‌کنند، یا فرزندانشان را نادان می‌پندارند، طبیعی است که فاصله ایجاد شود. نوجوان وقتی احساس کند شنیده نمی‌شود یا دائم مورد قضاوت قرار می‌گیرد، از گفت‌وگو گریزان می‌شود. ما باید نوجوان را بشناسیم، نیازهای او را درک کنیم و مهارت‌های ارتباط با نسل جدید را بیاموزیم تا بتوانیم اعتمادش را جلب کنیم.
وی با اشاره به فرمایشات بزرگان دین افزود: وقتی با کودک هستیم، باید کودکانه رفتار کنیم و وقتی با نوجوان حرف می‌زنیم، باید زبان و منطق او را بشناسیم. امام علی‌(ع) فرمودند فرزندانتان را برای زمانه خودشان تربیت کنید، نه برای زمانه خودتان. اگر والدین، خود را با شرایط روز هماهنگ کنند و نوجوان احساس کند والدینش او را می‌فهمند، حتماً پذیرای گفت‌وگو خواهند بود.
این استاد دانشگاه درباره راهکارهای تقویت گفت‌وگو در خانواده اظهار کرد: پدر و مادرها نباید از فرزندان خود عقب بمانند؛ باید اطلاعات خود را به‌روز کنند و اصول ارتباطی را بشناسند. پرهیز از امر و نهی، تهدید، تحقیر، مقایسه و سرزنش از نخستین گام‌هاست. فرزندان بیش از آنکه از حرف‌های والدین بیاموزند، از رفتار آن‌ها یاد می‌گیرند. وقتی ببینند والدینشان با احترام، آرامش و گفت‌وگو مسائل را حل می‌کنند، خودشان نیز به گفت‌وگو علاقه‌مند می‌شوند.
ابوطالبی احمدی در ادامه افزود: بهتر است والدین برای گفت‌وگو با فرزندان برنامه داشته باشند. مثلاً هفته‌ای یک‌بار، در زمانی مشخص و در فضایی آرام درباره مسائل خانوادگی گفت‌وگو کنند و تصمیم‌های مشترک بگیرند. وقتی نوجوان ببیند نظرش در تصمیم‌های خانواده مؤثر است، احساس تعلق پیدا می‌کند و گفت‌وگو برایش لذت‌بخش می‌شود. گفت‌وگو نباید با پرخاشگری، تهدید یا تحقیر همراه باشد، بلکه باید صمیمی و صادقانه باشد تا اثرگذار شود.
وی با بیان توصیه‌ای کلیدی برای بهبود فرهنگ گفت‌وگو در جامعه گفت: خداوند انسان را هدفمند آفریده و زبان را به او داده تا بتواند نیازهای خود را به بهترین شکل بیان کند. اگر پدر و مادرها با «سبک زندگی قرآنی» آشنا شوند و زیبایی‌های دین را به فرزندانشان نشان دهند، نه با ترساندن بلکه با محبت، فرزندان به ارزش‌های الهی جذب می‌شوند. باید متون و سخنان بزرگان دین را به‌گونه‌ای به کار برد که برای جوانان جذاب و کاربردی باشد. در واقع، گفت‌وگوی مؤثر، گفت‌وگویی است که با دانش، درک، عشق و احترام همراه باشد و این همان چیزی است که بنیان خانواده و جامعه را استوار می‌کند.
** تربیت دینی، عمیق‌ترین الگوی گفت‌وگو و نظم اجتماعی است
این عضو هیئت‌علمی دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر پیوند میان نظم اجتماعی و تربیت دینی گفت: در بسیاری از کشورها برای حفظ نظم و جلوگیری از خطا، قوانین بازدارنده و جریمه‌های اجتماعی وضع می‌شود اما ما علاوه بر قوانین مدنی، از نعمتی بزرگ‌تر برخورداریم؛ ما دین، قرآن و الگوهای رفتاری بزرگان را داریم که مجموعه‌ای از برنامه‌ جامع زندگی انسان را ترسیم کرده‌اند. این ظرفیت اگر به‌درستی شناخته و به کار گرفته شود، جامعه ما نیازی به کنترل صرف از بیرون نخواهد داشت، زیرا نظم از درون انسان آغاز می‌شود.
ابوطالبی احمدی افزود: پدر و مادر اگر با سبک زندگی پیامبر اسلام ‌(ص)، امام علی ‌(ع)، امام حسین‌ (ع)، حضرت زهرا‌ (س) و دیگر بزرگان دین آشنا شوند، می‌توانند الگوهای تربیتی و رفتاری را از منابع اصیل دینی فراگیرند و آن را در زندگی روزمره پیاده کنند. این الگوها نه‌فقط در تربیت فرزند، بلکه در همسرداری، گفت‌وگو، مهرورزی و مدیریت خانواده نیز راهنما هستند.
وی تأکید کرد: وقتی والدین خودشان با سبک زندگی الهی و سیره معصومان انس بگیرند، فرزندان نیز به‌طور طبیعی جذب آن فضا می‌شوند. در آن صورت، گوش شنوا و چشم بینا پیدا می‌کنند؛ یعنی حرف پدر و مادر را می‌شنوند، چون از سر محبت و خیرخواهی است، نه اجبار و تحمیل. تربیت دینی یعنی تربیت قلبی، تربیتی که با عشق و آگاهی همراه باشد.
این روان‌شناس تربیتی در پایان خاطرنشان کرد: شناخت و ترویج سبک زندگی دینی، بهترین راهکار برای ارتقای مهارت‌های ارتباطی، تحکیم بنیان خانواده و سلامت روانی جامعه است. اگر والدین مطالعه مستمر در زمینه سبک زندگی اسلامی داشته باشند و زیبایی‌های آن را با زبان محبت برای فرزندان بازگو کنند، دیگر نیازی به اجبار و تنبیه نخواهد بود، زیرا فرزندان با دل، راه درست را انتخاب خواهند کرد.
ارسال نظر

سوال: عدد صفر به علاوه یک؟ 1

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار