روگذر یا زیرگذر؛ ابهام آینده میدان مدرس همدان
میدان مدرس همدان یکی از نقاط کلیدی در شبکه ترافیکی این شهر است که طی سالهای اخیر به یکی از کانونهای چالشبرانگیز در حوزه حملونقل و مدیریت شهری تبدیل شده است. این محدوده نهتنها نقش یک تقاطع اصلی درونشهری را دارد، بلکه مسیر ارتباطی میان بخشهای مختلف شهر و محورهای خروجی بهویژه جادههای تهران و کرمانشاه نیز بهشمار میرود.
چنین دوگانگی عملکردی سبب شده تا میدان مدرس علاوهبر حجم زیاد خودروهای عبوری، پذیرای درصد قابل توجهی از ترددهای محلی نیز باشد و همین ویژگی آن را به نقطهای حساس در برنامهریزی شهری بدل کرده است.
همزمانی کاربریهای خُرد محلی در حاشیه محورهای مختلف منتهی به میدان مدرس با جریانهای عبوری در مقیاس منطقهای، تضادی در سرعت و نوع سفرها پدید آورده که نتیجه آن ازدحام، توقفهای پیاپی و نارضایتی مداوم شهروندان است. افزونبر این، حضور ردیفهای طولانی از مشاغل خدماتی و صنفی در حاشیه معابر موجب شده این محور ارتباطی، کارکردی فراتر از ظرفیت خود بیابد و میان نقش محلی و ارتباطی آن تعارضی جدی شکل گیرد.
در چنین شرایطی، ضرورت بازنگری در ساختار کالبدی و کارکردی این تقاطع بیش از هر زمان احساس میشود؛ میدان مدرس نهفقط یک پروژه عمرانی، بلکه آزمون جدی هماهنگی میان شهرداری، شورای اسلامی شهر، دستگاههای خدماترسان و نگاه کارشناسی دانشگاهی است؛ جایی که تصمیمهای عجولانه میتواند بحران را تشدید کند و تنها برنامهریزی جامع و مبتنی بر مطالعات اجتماعی، اقتصادی و فنی، راهکار پایدار عبور از این گره قدیمی خواهد بود.
برای بررسی موضوع، در بازدید میدانی از تقاطع مدرس همدان، دکتر محمدرضا عراقچیان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا، نکات تخصصی خود را در این خصوص مطرح کرد که در ادامه میخوانید:
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا این نقطه را یکی از کلیدیترین و درعینحال مسئلهدارترین گرههای ترافیکی شهر برشمرد و گفت: گرهی که هم کارکرد درونشهری دارد و هم کارکرد برونشهری و به همین دلیل مشکلات خاص و چندوجهی خود را ایجاد کرده است.
محمدرضا عراقچیان ابراز کرد: این تقاطع که محل تلاقی چهار خیابان اصلی شهر شامل بلوارهای شهیداحمدیروشن، شهیدرجایی، شهیدشاهحسینی و آزادگان است، همزمان نقش ارتباطی میان مراکز محلی، مناطق شهری و مسیرهای خروجی به سمت جادههای تهران و کرمانشاه را نیز برعهده دارد.
وی با اشاره به اینکه کاربریهای موجود در این محدوده از جنبههای مختلف در ایجاد ترافیک سهم دارند، اظهار کرد: خیابانهای فرعی همچون جانبازان، زمانی، ولیعصر، عقیل و نواب نیز بهشدت بر حجم خودروها در این محور افزودهاند و شبکه را به مرز اشباع رساندهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا با اشاره به اینکه بلوار شهیداحمدیروشن بهدلیل مجاورت با چند کاربری بزرگ ازجمله دانشگاه بوعلیسینا واجد اهمیت ویژهای است، افزود: هرچند براساس مطالعات دقیق، خودِ دانشگاه ترافیک قابل توجهی در محور ایجاد نمیکند و تنها در محل تقاطع و دوربرگردان مقابل آن شاهد تجمع خودرو هستیم؛ بااینحال ادامه مسیر از بلوار شهیداحمدیروشن تا شهیدرجایی بهدلیل داشتن نقش خروجی به جادههای اصلی (کرمانشاه و تهران)، حجم زیادی از ترافیک را در خود جمع میکند.
عراقچیان عنوان کرد: شهرکهای اطراف نظیر مدرس، فرهنگیان و الوند نیز بهطور عمده از این بلوارها تغذیه میشوند و بخش بزرگی از ترافیک خروجی شهر نیز از همین مسیرها عبور میکند.
وی با اشاره به کاربریهای مولد ترافیک در بدنه بلوار شهیدرجایی و بلوار شهیداحمدیروشن، تأکید کرد: بانکها، واحدهای تست و تعویض روغنی، فروشگاهها، بنگاههای ملکی، اغذیهفروشیها و سایر مشاغل خدماتی مستقر در بدنه این دو محور، همگی کاربریهای مولد ترافیک هستند و باید مطالعه و ساماندهی شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا تصریح کرد: هر نوع مطالعه علمی روی این منطقه، نهایتاً به ضرورت احداث یک تقاطع غیر همسطح منتهی میشود، اما انتخاب میان زیرگذر یا روگذر، وابسته به بررسیهای زیرساختی است؛ ازجمله وجود یا عدم وجود شبکههای آب، برق، گاز و تلفن در زیر زمین و میزان هزینههای فنی و عمرانی.
عراقچیان هشدار داد: نباید گمان نکنیم که اجرای یک زیرگذر یا روگذر بهتنهایی مشکل را حل میکند، زیرا تا زمانی که مشاغل حاشیه بلوارها جابهجا و از لبه به درون محلات منتقل نشوند، معضل ترافیک میدان مدرس رفع نخواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا با اشاره به بلوار آزادگان، خاطرنشان کرد: این محور که زمانی تنها نقش دسترسی به محلات مسکونی اطراف را داشت، امروز مسیر تردد به مریانج و روستاهای سولان، توئیجین، موئیجین، ورفجین و امامزادهکوه است؛ بنابراین فراموش کردن بلوار آزادگان یا بلوار شهیدشاهحسینی از مطالعات ترافیکی، به معنی ناقص شدن برنامه جامع حملونقل شهری خواهد بود.
عراقچیان در ادامه تأکید کرد: شهرداری باید ابتدا اجرای طرح تقاطع غیر همسطح را در دستور کار قرار دهد و پس از آن، طبق طرحهای بالادستی معابر عقیل و نواب را ساماندهی و نقش دسترسی از پشت این محورها به شهرک شهیدمدرس و دیگر بخشها را تنظیم کند. همچنین ضرورت دارد ادامه بلوار شهیدرجایی تا پارک مادر، تکمیل و ورودی ستاره به این بلوار طبق اصول ترافیکی، بسته شود تا جریان عبور منطقی شود.
وی با تشریح تضاد سرعت در محورهای شهیداحمدیروشن و شهیدرجایی، گفت: در فاصله حدود 300 متری تقاطع شهیدمدرس، همزمان دو نوع جریان وجود دارد؛ یکی حرکت محلی با سرعت 10 تا 20 کیلومتر برای توقف و خریدهای سریع و دیگری، حرکت عبوری با سرعت 50 تا 60 کیلومتر برای ورود یا خروج از شهر. همین تضاد، عامل اصلی ازدحام است و تا رفتوآمدهای محلی از لبه خیابان به درون محلات منتقل نشود، هیچ طرح عمرانی پاسخگو نیست.
عراقچیان تنها دو کاربری در مقیاس شهری را متناسب با این محدوده دانست و تأکید کرد: دانشگاه بوعلیسینا و سالن تلاش، آن دو کاربری مناسب در مقیاس شهری هستند؛ زیرا هر دو در مقیاس منطقهای تعریف شدهاند و جایگاه آنها در محور مناسب است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا افزود: ساماندهی اصناف و مشارکت دستگاههایی همچون امور اصناف، شهرداری و دادستانی برای انتقال مشاغل، جزء الزامات فرآیند هستند.
وی در بخش دیگری از تحلیل خود به موضوع سلسلهمراتب دسترسی شهری پرداخت و گفت: نقشههای شهر نشان میدهد برخی خیابانهای 12 متری بهطور مستقیم وارد خیابانهای 45 یا 75 متری میشوند که این امر برخلاف اصول شبکهبندی شهری است؛ بنابراین خیابانهایی مانند نواب و عقیل باید در مسیر خود به معابر میانی 24 یا 30 متری متصل شوند تا گذار از مقیاس محله به مقیاس شهری، بهصورت منطقی صورت گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا بار دیگر تأکید کرد: هدف تنها افزایش سرعت خودروها نیست؛ زیرا در این صورت با یک زیرگذر مشکل ظاهراً حل میشد، اما برای پایداری ترافیک باید تفکیک عملکردهای شهری و محلی و ساماندهی کاربریها، انجام گیرد.
عراقچیان در ادامه خاطرنشان کرد: در آینده بلوار شهیدرجایی باید به صورت دوطبقه طراحی شود، طبقه پایین برای تردد شهری و محلی و طبقه بالا برای ارتباط میان شهر و محورهای برونشهری؛ راهکاری که از دید من تنها گزینه بلندمدت پایدار است.
وی در ادامه درباره نحوه اجرایی شدن طرحهای زیرگذر یا روگذر گفت: پیش از هر اقدامی باید مطالعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فنی به سرانجام رسیده و همه زیرساختهای زیرزمینی شناسایی شوند.
عراقچیان تصریح کرد: همچنین لازم است مسیر یا معابر جایگزین در زمان اجرای طرح مشخص باشند؛ ازجمله اینکه بلوار شهیدشاهحسینی، آزادگان، خیابانهای عقیل، نواب، جانبازان یا شهیدزمانی، قرار است بار ترافیک را موقتاً به دوش بکشند یا خیر؟
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا افزود: شهرداری باید برنامه دقیق خود را تدوین و به تصویب شورای ترافیک شهرستان و استان برساند و پیش از کلنگزنی طرح، تکلیف منابع مالی، میزان بودجه، نوع تهاتر یا مشارکت با پیمانکار و کسب موافقت اصولی و تأییدیه کمیسیون ماده پنج برای تغییر کاربری را مشخص کند.
وی تصریح کرد: همچنین باید هماهنگی بین بخشی میان شهرداری، معاونت عمرانی استانداری، فرمانداری و سازمانهای خدماترسان چون آب، برق، گاز و مخابرات برقرار شود تا روند اجرا با کمترین وقفه، پیش برود.
عراقچیان هشدار داد: نباید در اجرای پروژهها شتابزده عمل کرد؛ چراکه انجام این طرح در بهترین شرایط و با فرض نبود مشکلات مالی و اداری، حداقل یکسال زمان نیاز دارد و ادعای پایان آن در 6 ماه بهویژه در فصل زمستان، واقعبینانه نیست.
وی یادآور شد: پیش از آغاز عملیات باید پیوست اجتماعی طرح تنظیم شود تا شهروندان از ابتدا بدانند در چه بازهای از کدام مسیرها میبایست عبور کنند و چه محدودیتهایی در پیش است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا تأکید کرد: به مردم بیان کنیم که احداث زیرگذر یا روگذر تنها بخشی از گره ترافیکی تقاطع مدرس را حل خواهد کرد؛ درصد تأثیر آن را مدیران باید بیان کنند.
عراقچیان در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: حل کامل این مشکل منوط به مجموعهای از اقدامات مکمل ازجمله تملک و تعریض بلوار شهیدرجایی، اصلاح و جابهجایی کاربریهای تجاری ترافیکزا و ساماندهی مشاغل خُرد است.
* میدان مدرس، گره قدیمی ترافیک همدان
میدان مدرس همدان اینروزها نهفقط گرهای ترافیکی، بلکه نمادی از ناترازی تصمیمهای عمرانی و ضعف در هماهنگی بین بخشی است. هرچند دهها تحلیل و جلسه کارشناسی درباره آن برپا شده، اما خروجی ملموسی که به کاهش ازدحام، بهبود دسترسی یا ارتقای کیفیت زندگی شهروندان منجر شده باشد، در سطح شهر دیده نمیشود.
طرحهای غیر همسطح بدون مطالعه دقیق، اجرا میشوند و پروژهها پیش از تبیین پیوستهای اجتماعی و اقتصادی روی میز پیمانکار میروند. تعریضها آغاز میشوند، اما بودجهای برای تملک معابر تعیین نشده است؛ ترافیک جابهجا میشود و نه حل. پرسش اصلی این بوده که چرا تقاطع مدرس قربانگاه تصمیمهای شتابزده شده است؟
اکنون وقت آن است که شورای اسلامی شهر، شهرداری، استانداری و شرکتهای خدماترسان در برابر مردم پاسخگو باشند؛ میدان مدرس آزمون صداقت و انضباط مدیریتی شهر است، جایی که دیگر نمیتوان کمبودها را با وعده زیرگذر یا روگذر پنهان کرد. تا زمانی که معابر اصلاح، مشاغل مزاحم جابهجا و پیوستهای فنی تکمیل نشوند، هر پروژهای در این محدوده یک «چاه جدید ترافیکی» خواهد بود.
همدان نیازمند تصمیمی قطعی، مستند و بیابهام است؛ تصمیمی که نه بر پایه شعار و تبلیغ، بلکه بر مدار داده، میدان و گفتوگو با جامعه کارشناسی شکل گیرد. میدان مدرس درواقع میدان سنجش بلوغ مدیریت شهری است؛ یا باید از مسیر علم برود، یا بار دیگر در ترافیک وعدهها متوقف خواهد شد!