پرستار؛ پناه حوزه درمان، اما آزرده از بیبرنامگی نظام سلامت
در راهروهای بیمارستانهای همدان، از سینای پُرازدحام تا فاطمیه و بعثت، گامهای تند و چهرههای خسته پرستاران گواه روشنی بوده از فشاری که سالها است بر این قشر مهم اثرگذار وارد میشود؛ حرفهای که بر مدار انسانیت میچرخد، اما در چرخه سیاستگذاریهای کوتاهمدت، گم شده است. پرستاری در تمام دنیا بهویژه در ایران نهتنها شغلی سخت، بلکه رسالتی اخلاقی و اجتماعی بوده که با وجود سهم بزرگش در سلامت جامعه، هنوز از جایگاه شایسته در نظام درمان برخوردار نیست. فعالان این عرصه به روایت آمار در استان همدان حدود 3500 نفر هستند؛ بهعبارتی هر پرستار بهطور متوسط باید به 14 بیمار رسیدگی کند، درحالی که این امر در استاندارد بینالمللی چهار بیمار است. یعنی پرستاران همدانی چیزی حدود سه برابر استاندارد فعالیت میکنند.
به این وضعیت اضافه کنید که تعداد پرستاران مرد، بسیار کمتر از پرستاران زن است؛ بدینترتیب با یک حساب سرانگشتی، میتوان فهمید وضعیت جامعه پرستاری استان نامساعد است. با تمام این مشکلات، پرستاران همیشه در خط مقدم مقابله با بحرانها بودهاند و ایستادگی کردهاند؛ از دوران همهگیری کرونا و جنگ تحمیلی 12 روزه تا کمبود نیروی انسانی و افزایش تعداد بیماران.
درحالیکه پزشکان، داروسازان و مدیران نظام سلامت معمولاً در کانون توجه هستند، پرستاران بیصدا و بیادعا بار انسانیترین بخش درمان را به دوش میکشند؛ در سالهای اخیر مهاجرت پرستاران از همدان به استانهای دیگر یا حتی خارج از کشور، به یکی از چالشهای جدی شبکه درمان تبدیل شده است. بسیاری از آنان صراحتاً از احساس بیارزشی و نبود امنیت شغلی سخن میگویند و درعینحال، دهها فارغالتحصیل پرستاری در دانشگاههای استان، هنوز جذب نشدهاند و در صف انتظار آزمونهای استخدامیاند؛ تناقضی تلخ که هم بیماران را متضرر میکند و هم جوانان متخصص را دلسرد.
نکته قابل تأمل آن است که در ساختار اداری نظام سلامت پرستار هنوز مجری تلقی میشود و نه شریک درمان. درحالی که در نظامهای پیشرفته، پرستار نهفقط مراقب بیمار، بلکه آموزگار سلامت خانواده، رابط درمانی جامعه و تحلیلگر دادههای بالینی است. در همدان نیز اگرچه برخی بیمارستانها تلاش کردهاند پرستاران را در تصمیمگیریهای درمانی مشارکت دهند، اما این تجربهها هنوز محدود و ناپایدار است.
از منظر اقتصادی نیز پرستاران همدانی با چالشهای جدی معیشتی روبهرو هستند؛ تفاوت درآمد آنان با پزشکان یا حتی کارمندان بخشهای اداری بیمارستان نهفقط در اعداد، بلکه در احساس عدالت اثرگذار است. معوقات مزدی، تأخیر در اجرای طرح تعرفهگذاری خدمات پرستاری و نبود بیمههای تکمیلی مؤثر، باعث شده انگیزههای حرفهای در میان این قشر شریف کاهش یابد. بسیاری از پرستاران با وجود عشق به کار، بهسختی هزینههای زندگی خود را تأمین میکنند و همین امر زمینه افزایش اشتغال دوشیفته و اُفت کیفیت خدمات را فراهم کرده است.
اما در کنار همه این نقدها، باید منصفانه گفت که جامعه پرستاری همدان یکی از حرفهایترین و اخلاقمدارترین گروههای کاری استان است. بسیاری از پرستاران در شرایط سخت اقتصادی، همچنان با روحیه ایثارگری و مسئولیتپذیری به کار ادامه میدهند. آنان نه مطالبه ناممکن دارند و نه به دنبال امتیاز ویژهاند؛ تنها خواسته آنان این است که نظام سلامت سهم واقعی پرستاران را از احترام، امنیت و معیشت، ادا کند.
اکنون که کشور و استان با مشکل کمبود نیروی درمانی و تغییر نسل نیروهای متخصص روبهرو است، زمان آن رسیده که نگاه ساختاری به پرستاری تغییر کند. وزارت بهداشت باید با همکاری سازمانهای استانی و دانشگاه علوم پزشکی همدان، برنامهای جامع برای توزیع عادلانه نیرو، ارتقای منزلت شغلی و حمایت از سلامت روان پرستاران تدوین کند؛ همچنین شوراهای سلامت استان میتوانند با بهرهگیری از ظرفیت انجمنهای صنفی، صدای پرستاران را در فرآیند تصمیمگیری، بشنوند.
اینک در آستانه میلاد با سعادت حضرت زینب سلامالله علیها و روز پرستار باید به این واقعیت غیر قابل انکار توجه کنیم که پرستاران، بخشی از سرمایه اجتماعی جامعه هستند و حضور مؤثر و درخشان آنها در سختترین شرایط در کنار مردم، باعث آرامش و تسکین آلام آحاد جامعه میشود؛ هرچقدر هم بیمارستانهای ما به تجهیزات پیشرفتهتر مجهز شوند، بدون نیروی انسانی باانگیزه و آرام، سیستم درمانی موفق و پویا به ثمر نخواهد نشست. باید برای تحقق این مهم فارغ از شعارزدگی و رفتارهای پوپولیستی و بهجای اهدای یک شاخه گل در روز پرستار که به سنت نهچندان جالبی بدل شده است، به فکر سرمایهگذاری بر رفاه و منزلت پرستاران باشیم.