نادیدهگرفتن دیدنیها؛ تأملی درباره حقوق نابینایان در سایه قانون و اجرا
بیستوچهارم مهرماه، روز جهانی عصای سفید است؛ عصایی که به بخشی از مردم توان حرکت و پیش رفتن در جامعه را میدهد. طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی، درحال حاضر نزدیک به 290 میلیون فرد دارای آسیب بینایی در مناطق مختلف جهان وجود دارند که حدود یکپنجم این جمعیت را نابینایان و مابقی را افراد کمبینا تشکیل میدهند. معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور همچنین اعلام کرد که 223 هزار و 209 فرد دارای آسیب بینایی، زیر پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند که 13.5 درصد معلولان کشور را تشکیل میدهند.
این یک واقعیت است، جامعهای که میخواهد خود را انسانی بنامد، باید نخست بپذیرد که عدالت، تنها در برابر قانون معنا ندارد، بلکه در دسترسپذیری برابر زندگی معنا مییابد. نابینایان شهروندانی هستند که هر روز با شهری زندگی میکنند که گویا آنان را نمیبیند با قانونی که برایشان نوشته شده، اما کمتر اجرا میشود.
* قانون هست، اما اجرا کم است
ایران از سال 1388 به «کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت» سازمان ملل پیوسته است؛ سندی که دولتها را موظف میکند تا زمینه مشارکت برابر معلولان در تمام عرصههای اجتماعی، آموزشی و اقتصادی را فراهم کنند.
بر پایه همین تعهد بینالمللی، مجلس شورای اسلامی در سال 1397 «قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت» را تصویب کرد؛ در این قانون حقوق نابینایان بهصراحت مورد توجه قرار گرفته است، ازجمله:
ماده 2: دولت موظف است ایجاد فرصتهای برابر برای مشارکت اجتماعی افراد دارای معلولیت را تضمین کند.
ماده 6: وزارت کشور و شهرداریها مکلفاند محیط شهری و اماکن عمومی را برای تردد معلولان، ازجمله نابینایان، مناسبسازی کنند.
ماده 9: دستگاههای اجرایی باید دسترسی افراد نابینا به اطلاعات و ارتباطات را از طریق فناوریهای مناسب، فراهم کنند.
ماده 15: سازمانها مکلفاند دست کم سه درصد از استخدامهای خود را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهند.
اما با گذشت بیش از 16 سال از تصویب این قانون، بخش عمدهای از مواد آن یا ناقص اجرا شده یا بهکل به فراموشی سپرده شده است؛ در بسیاری از شهرها مسیرهای ویژه نابینایان در پیادهروها ناتمام یا اشتباه نصب شدهاند، دستگاههای دولتی نسخه بریل یا صوتی اطلاعیههای خود را ارائه نمیدهند و سهمیه استخدامی، کمتر لحاظ میشود.
* حق حرکت و حضور مستقل
حق داشتن مسیر ایمن و دسترسپذیر نخستین شرط شهروندی است، اما نابینایان در همدان و بسیاری از شهرهای کشور، هنوز درگیر مسیرهای پُرمانع و ناایمن هستند. قانون مناسبسازی فضاهای شهری سالها است وجود دارد، اما در مرحله بخشنامه باقی مانده است. بسیاری از شهرداریها نه بودجه مشخصی برای اجرای این طرح دارند و نه نظارت مؤثری بر پیمانکاران انجام میشود که بیتوجهی به طراحی فراگیر در شهرها، درواقع نادیده گرفتن «حق رفتوآمد آزادانه» است. نابینایی به معنای ناتوانی نیست، اما شهر نابینا نسبت به حقوق شهروندانش، همه را ناتوان میکند.
* آموزش و اشتغال، حلقههای گمشده توانمندسازی
در قانون دولت موظف شده تا آموزش رایگان و متناسب برای نابینایان فراهم کند و در پذیرش دانشگاهها تسهیلات ویژهای درنظر بگیرد؛ بااینحال هنوز بسیاری از مدارس و دانشگاهها فاقد منابع آموزشی به خط بریل یا نسخههای گویا هستند.
در حوزه اشتغال نیز ماده 15 قانون حمایت از معلولان صراحت دارد که دستگاهها باید سه درصد از سهمیه استخدام را به معلولان اختصاص دهند، اما گزارشهای رسمی سازمان بهزیستی نشان میدهد که کمتر از نیمی از نهادها به این سهمیه عمل میکنند. نابینایان تحصیلکرده بسیاری هستند که با وجود توانایی زیاد در زمینههای فرهنگی، هنری یا فناوری، تنها بهدلیل فقدان درک مدیران از قابلیتهای آنان، از چرخه کار کنار ماندهاند.
* عدم دسترسی به اطلاعات
دسترسی آزاد و برابر به اطلاعات، یکی از حقوق فرهنگی نابینایان است. با وجود ماده 9 قانون، هنوز بسیاری از وبسایتهای رسمی دولت برای نرمافزارهای صفحهخوان سازگار نیستند؛ نشریات و کتابهای درسی نسخه بریل ندارند و دسترسی به کتابخانههای گویا، بیشتر به فعالیتهای داوطلبانه متکی است تا سیاستگذاری ملی.
این درحالی است که قانون میگوید دستگاههای اجرایی باید اطلاعات عمومی را در قالبهای قابل استفاده برای نابینایان منتشر کنند. اگر عدالت را در حق دانستن تعریف کنیم، نادیده گرفتن این ماده، نادیدهگرفتن حق دانستن است.
اگر اندکی و حداقل بهمناسبت روز بزرگداشت این قشر فعال و پویای جامعه، بیندیشیم، اذعان خواهیم کرد که حقوق نابینایان، بخشی از اصل عدالت است و نه لطف دولت و مردم. قانون نوشته شده، امضا شده، اما هنوز کامل اجرا نمیشود. هر معبری که نتواند حرکت نابینایان را تسهیل کند، هر اطلاعیهای که نسخه گویا ندارد، هر سازمانی که سهمیه استخدام را رعایت نکند، درواقع به قانون بیاعتنایی کرده است؛ روزی این جامعه چشم دلش را خواهد گشود، وقتی بفهمد که اجرای قانون برای نابینایان، درحقیقت دیدن خودِ قانون است.