هیچ سقف شیشهای برای زنان وجود ندارد؛ پیشرفت با توانمندی ممکن است
مسئله حضور زنان در عرصههای مدیریتی و اجتماعی در ایران در سالهای اخیر به یکی از محورهای اصلی بحثهای علمی، رسانهای و اجرایی تبدیل شده است. با وجود ظرفیتهای گسترده زنان در حوزههای علمی، فرهنگی و اجتماعی، هنوز پرسشهایی درباره جایگاه واقعی آنها در سطوح مدیریتی و تصمیمگیری کلان مطرح است. توانمندی و شایستگی زنان ایرانی به حدی برجسته است که بسیاری از موانع تاریخی و فرهنگی را پشت سر میگذارند، اما همزمان تعادل میان نقش خانوادگی و مسئولیتهای اجتماعی و مدیریتی، همچنان یکی از چالشهای مهم آنان محسوب میشود.
دانشگاهها، بهویژه دانشگاه آزاد اسلامی، نهتنها در تربیت نسل جدید زنان نقش مؤثری دارند، بلکه با فراهم کردن بستری برای حضور بانوان در سطوح مدیریتی، به تحقق ظرفیتهای آنان کمک میکنند. در این مسیر، دکتر نسرین کرمی کبیر، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان و معاون فرهنگی دانشجویی که در عرصه علم، پژوهش و مدیریت فرهنگی صاحبنظر است، وضعیت زنان در مدیریت، موانع پیشِ رو، نقش آموزش و توانمندسازی و ضرورت ایجاد مدیریت اختصاصی برای حوزه زنان و دختران را مورد بررسی قرار میدهد.
هرچند تخصص اصلی وی در رشته ریاضیات محض است، اما فعالیتهای گسترده علمی و اجتماعی او در حوزه زنان و خانواده، زمینهساز تقویت ارتباط او با مسائل مدیریتی و فرهنگی شده و سوابق پژوهشی و تجربیات مدیریتی او در کنار یکدیگر، وی را به یکی از تحلیلگران توانمند و مرجع در تبیین وضعیت زنان در عرصههای اجتماعی و مدیریتی کشور تبدیل کرده است.
آنچه در ادامه میخوانید ماحصل گفتوگو با وی است؛
* فرصتها، موانع و مسیر توانمندسازی زنان در سطوح مدیریتی ایران
این عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در معرفی خود، اشاره کرد که با وجود تخصص اصلی در رشته ریاضیات محض، فعالیتهای پژوهشی و اجتماعی وی در حوزه زنان و خانواده و همچنین معاونت فرهنگی دانشگاه، امکان پرداختن به مسائل تربیتی، آموزشی و فرهنگی را برای او فراهم کرده است.
دکتر نسرین کرمیکبیر، تأکید کرد: پرداختن به حوزه زنان و خانواده و ارتقای توانمندی آنان، برای هر عضو هیئتعلمی دانشگاه یک ضرورت حرفهای و اخلاقی است و توجه به این بخش از مسئولیتهای اجتماعی، بخشی جداییناپذیر از فعالیتهای دانشگاهی بهشمار میرود.
وی سپس در ارزیابی وضعیت زنان در عرصه مدیریتی، تصریح کرد که هیچ نوع سقف شیشهای برای زنان وجود ندارد و آنها با نشان دادن توانمندیها و استعدادهای خود میتوانند به موفقیت در سطوح مختلف مدیریتی دست یابند.
وی در ادامه، با اشاره به موانع و چالشهای موجود اظهار کرد: چالش اصلی زنان در حوزه مدیریت و اجتماع، بیش از آنکه ناشی از محدودیتهای ساختاری باشد، از مسئولیتهای مضاعف خانوادگی و اجتماعی نشأت میگیرد. نقش محوری زنان در خانواده، بهویژه در تربیت نسل آتی، اهمیت بسزایی دارد و گاه با تعهدات سنگین مدیریتی همراستا نیست؛ با این حال، با اتخاذ راهبردهای مدیریتی صحیح و برنامهریزی دقیق، این موانع کاملاً قابل رفع خواهند بود.
معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان همچنین بر الگوی سوم زن مسلمان تأکید کرد و گفت: زنی که هم در خانواده بهعنوان مادر و همسر فعال است و هم در عرصه اجتماع با قدرت و توانمندی ظاهر میشود. به گفته وی، این الگو نشان میدهد که زنان میتوانند همزمان نقشهای خانوادگی و اجتماعی را به نحو مؤثری ایفا کنند، و این ترکیب نقشها نه تنها محدودیت ایجاد نمیکند
معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان همچنین بر لزوم ترویج «الگوی سوم زن مسلمان» تأکید کرد و گفت: این الگو، زنی را ترسیم میکند که همزمان در کانون خانواده بهعنوان مادر و همسر نقشی فعال ایفا کرده و در عین حال، در عرصه اجتماعی با قدرت و توانمندی ظهور و بروز مییابد. این الگو نشان میدهد که زنان قادرند بهطور همزمان وظایف خانوادگی و اجتماعی را به نحو مؤثری انجام دهند؛ ترکیبی که نهتنها محدودیت ایجاد نمیکند بلکه به شکلگیری مدیریتی متوازن و توانمند کمک میکند.
* تأثیر فرهنگ و باورهای سنتی بر حضور زنان در جامعه
دکتر کرمیکبیر با تأکید بر اینکه هیچ جامعهای نمیتواند اثر فرهنگ را بهطور کامل حذف کند، افزود: با نگاهی به آمارهای ورود زنان به تحصیلات تکمیلی و بازار کار در ایران، مشخص میشود که نگاه سنتی قدیمی تا حد زیادی تحت تأثیر توانمندیها و فعالیتهای زنان کاهش یافته است. زنان ایرانی امروز قادر هستند هم در عرصه تحصیلی و حرفهای بدرخشند و هم نقش اجتماعی و خانوادگی خود را حفظ کنند.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت مدیریت زنان و مردان، تأکید کرد: جنسیت به خودی خود تعیینکننده موفقیت مدیریتی نیست، بلکه توانمندی، شایستگی و تخصص افراد اهمیت دارد.
معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان اظهار کرد: زنان میتوانند در حوزههایی مانند آموزش، تربیت و فرهنگ نقش مؤثرتری ایفا کنند، اما حضور آنان در صنعت، کارآفرینی و سایر حوزهها نیز پررنگ است. هرجا که توانمندی و شایستگی وجود دارد، جنسیت نباید مانع باشد.
* سهم زنان در تصمیمگیریهای کلان
کرمیکبیر با بیان اینکه سهم زنان در تصمیمگیریهای کلان کشور بهطور کامل متناسب با ظرفیتهای آنان نیست گفت: در هیچ جای دنیا سهم زنان و مردان بهطور کامل برابر نیست؛ اما نکته کلیدی اینکه توانمندی و شایستگی باید معیار قرار گیرد، نه جنسیت. نقش یک مادر خانهدار در تربیت نسل آینده به اندازه یک مدیر اجرایی در یک صنعت مهم است؛ بنابراین، هر جا که شایستگی و نیاز وجود داشته باشد، زنان باید فرصت حضور داشته باشند.
وی همچنین بر ضرورت ایجاد نهادها و ساختارهای مدیریتی تخصصی برای زنان تأکید کرد و افزود: نهادهایی که در حوزههای فرهنگی، آموزشی، تربیتی، بازار کار و بهداشت فعالیت دارند، میتوانند بهترین بستر برای حضور و اثرگذاری زنان باشند. هر جا که نیاز به توانمندیهای زنان باشد، حضور آنان میتواند تحولی واقعی ایجاد کند.
* آموزش و توانمندسازی؛ پیشنیاز موفقیت
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان آموزش و کسب تجربه را کلید موفقیت زنان در محیطهای حرفهای دانست و متذکر شد: آموختن قواعد اولیه و توانمندسازی مهارتها پیشنیاز ورود به هر حوزه حرفهای است. بدون این موارد، زنان نمیتوانند نقش واقعی خود را ایفا کنند و فرصتها را به حداکثر برسانند.
کرمیکبیر در پایان بیان کرد: زنان باید قدر ارزش ذاتی و معنوی خود را بدانند، برای تعالی و سربلندی کشور بکوشند و نقش خود در تربیت و تعلیم کودکان و جوانان را فراموش نکنند. توانمندی زنان نهتنها یک فرصت فردی، بلکه یک سرمایه اجتماعی برای میهن عزیزمان، ایران است.
بررسی وضعیت زنان در عرصههای مدیریتی نشان میدهد که ایران امروز با وجود همه موانع تاریخی و فرهنگی، ظرفیتهای قابل توجهی برای حضور فعال زنان در مدیریت دارد. زنان ایرانی نهتنها در حوزههای آموزشی و فرهنگی بلکه در بخشهای اجتماعی و حرفهای نیز توانستهاند نقشآفرینی قابل توجهی داشته باشند. با این حال، چالشهایی همچنان وجود دارد؛ ازجمله تعارض میان مسئولیتهای خانوادگی و فعالیتهای مدیریتی، کمبود برنامههای هدفمند حمایتی و نیاز به آموزش و توانمندسازی مستمر.
تحلیل این وضعیت نشان میدهد که موانع اصلی نه صرفاً ناشی از محدودیتهای قانونی یا ساختاری، بلکه بیشتر در بستر فرهنگی و اجتماعی شکل گرفتهاند. نگرشهای سنتی و باورهای قدیمی، هرچند تا حدی تغییر کردهاند، هنوز در برخی حوزهها بر تصمیمگیری و حضور زنان اثر میگذارند. با این حال، روند ورود زنان به تحصیلات تکمیلی، بازار کار و موقعیتهای مدیریتی گواه بر تغییرات مثبت و تدریجی در این عرصه است.
نکته مهم اینکه بهرهگیری از توانمندی زنان در مدیریت، تنها محدود به حوزههای خاصی نیست. هر جایی که استعداد و شایستگی وجود داشته باشد، زنان قادر به ایفای نقش اثرگذار هستند؛ با این شرط که سازوکارهای حمایتی و آموزش مناسب فراهم شود. برنامهریزی مدون، تعریف نهادها و ساختارهای اختصاصی برای حوزه زنان و توجه به سیاستهای فرهنگی و آموزشی میتواند سهم واقعی زنان را در تصمیمگیریهای کلان افزایش دهد.
بهطور کلی، روند تغییر وضعیت زنان در ایران نشان میدهد که مسیر رشد و توانمندسازی آنان روشن است و با استمرار برنامههای آموزشی، فرهنگی و مدیریتی، نقش زنان در ارتقای جامعه و توسعه کشور هر روز پررنگتر خواهد شد.