نجات ترافیک همدان؛ منوط به چهار اقدام کلیدی
ترافیک همدان سالهاست به یکی از پیچیدهترین چالشهای شهری بدل شده؛ معضلی که با وجود طرحها، وعدهها و برنامههای متعدد، هنوز گره آن گشوده نشده است. با نزدیک شدن به آغاز سال تحصیلی جدید، بار دیگر زیرساختهای فرسوده و مدیریت پراکنده ترافیک در این کلانشهر، موجب ایجاد ترافیک در ساعات خاص خواهد شد. تجربه سالهای گذشته نشان داده که با شروع مهر، حجم سفرهای درونشهری ناگهان اوج میگیرد، اما امسال نیز خبری از یک برنامهریزی دقیق و آیندهنگر برای عبور از این مقطع شلوغ نیست.
خیابانهای اصلی همدان تنها چند روز پس از بازگشایی مدارس با بار سنگین خودروها مواجه میشوند؛ بهویژه در محدودههایی که تمرکز مراکز آموزشی و خدماتی بالاست. توزیع نامتوازن مدارس و خدمات شهری، شهروندان را ناگزیر به پیمودن مسیرهای طولانی کرده و ضعف ناوگان حملونقل عمومی که سالهاست از فرسودگی رنج میبرد بر این مشکل افزوده است. تراکم مدارس غیرانتفاعی و بزرگ در برخی مناطق خاص، نمونه واضح بیتوجهی به اصل محلمحوری در طراحی شهری است؛ اصلی که اجرای صحیح آن میتوانست حجم قابلتوجهی از سفرهای غیرضروری را حذف کند. با آنکه جابهجایی این مدارس برای بهبود ترافیک در گذشته مطرح شده اما هنوز مشخص نیست این برنامه چه زمانی اجرایی خواهد شد؟
ناکامی در مدیریت ترافیک تنها به کمبود زیرساختها محدود نمیشود؛ تعدد مراکز تصمیمگیری و نبود ساختاری یکپارچه نیز این نابسامانی را تشدید کرده و نبود هماهنگی مؤثر، فرصت واکنش سریع به گرههای ترافیکی را از بین برده. در همین حال، جانمایی نادرست ایستگاهها در برخی معابر اصلی همچون خیابان باباطاهر خود به یکی از عوامل ایجاد ترافیک بدل شده است.
پیامد این شرایط، تنها اتلاف وقت یا هزینههای شخصی نیست؛ کیفیت زندگی، سلامت روان، محیطزیست و حتی چهره گردشگری شهر نیز زیر سایه این ترافیک نفسگیر کمرنگ شدهاند.
برای حل معضل ترافیک همدان، گزینههایی مانند اجرای پروژه تراموا که فعلاً تنها تا مرحله جذب سرمایهگذار پیش رفته و راهاندازی خطوط بیآرتی و اتوبوسهای تندرو در رینگ دوم شهر که با وجود هزینههای سنگین، اغلب با ظرفیت خالی تردد میکنند، در دستور کار قرار گرفته، اما هیچیک تاکنون نتوانسته گره این مشکل مزمن را بگشاید.
شهر همدان، با پیشینه تاریخی و ظرفیتهای فرهنگی خود، باید در آستانه مهر الگویی از آمادگی و انعطافپذیری شبکه حملونقل ارائه میکرد، اما آنچه پیشِروست، بیش از آنکه نشان از آمادگی داشته باشد، یادآور فصلی از آزمون دوباره ظرفیتهای محدود و فرسوده است.
با توجه به آنچه گفته شد، برای واکاوی دقیقتر این مسئله با دکتر حسن سجادزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا و پژوهشگر حوزه ترافیک، گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
*چرا در آستانه سال تحصیلی جدید، هیچ تغییر یا برنامه مشخصی برای نظام حملونقل همدان اجرا نشده است؟
در آستانه سال تحصیلی جدید، بهنظر میرسد که همچنان برنامه مشخصی برای بهبود نظام حملونقل همدان وجود ندارد. من راجع به این قضیه بارها به دوستانی که در سازمان حملونقل و امور زیربنایی شهرداری هستند این نکته را عنوان کردهام که شهر همدان ازجمله شهرهایی است که بخش عمده مراکز آموزشی و مدارس آن، بهویژه مدارس غیرانتفاعی، در محدودههایی مشخص شامل جهاننما، خیابان رکنی و اطراف آنها متمرکز شده؛ وضعیتی که موجب افزایش بار ترافیکی در این نقاط شده است.
محلمحوری بهعنوان راهکار اصلی برای رفع این مشکل، بر این اصل استوار است که هر محله باید مدارس خاص خود را داشته باشد. استقرار مدارس درون محلات موجب میشود، دانشآموزان و والدین برای رفتوآمد، ناچار به طی مسافتهای طولانی با خودرو نباشند. در مقابل، تجمیع مدارس در یک منطقه خاص، بهطور طبیعی منجر به ایجاد ترافیک سنگین میشود و این روند در صورت عدم اصلاح، مشکلات موجود را تشدید خواهد کرد.
نگاه محلمحوری نهتنها باید برای مدارس، بلکه برای سایر خدمات شهری نیز بهکار گرفته شود. با تعریف خدمات ضروری روزمره مانند خرید میوه، نان و سایر نیازها در دل محلات، شهروندان از سفرهای غیرضروری با خودرو در سطح شهر بینیاز شده و بار ترافیک شهری کاهش مییابد.
علاوه بر این، حملونقل عمومی هم در حوزه مدارس و هم خدمات شهری، نیازمند برنامهریزی ویژه است. توسعه و بهینهسازی ناوگان حملونقل عمومی میتواند مشکلات جابهجایی را تا حد زیادی کاهش دهد. توجه همزمان به محلمحوری و حملونقل عمومی، مهمترین اقداماتی است که در آغاز سال تحصیلی باید در دستور کار مدیریت ترافیک همدان قرار گیرد.
*طرح جامع ترافیک همدان به کجا رسید و چه الزامات قانونی یا اجرایی باید بر آن افزوده شود تا سرعت بگیرد؟
طرح جامع ترافیک و حملونقل همدان که پیشتر تهیه شده، وارد مرحله اصلاحات شده است. با این حال، بر اساس اطلاعات موجود، امید چندانی به این طرح برای حل کامل مشکلات ترافیکی شهر وجود ندارد.
در بررسی محتوای این طرح، ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مسئله ترافیک بهطور جدی مورد توجه قرار نگرفته و تمرکز صرف بر جنبه فنی و ترافیکی، باعث شده بخش قابلتوجهی از واقعیتهای شهر نادیده بماند. همچنین، برخی مسیرهای حملونقل انبوهبر، در مناطقی پیشبینی شده که اساساً قابلیت اجرای عملی ندارند.
با وجود اصلاحات در حال انجام، تردیدها نسبت به توانایی این طرح برای رفع مشکلات ترافیکی همدان همچنان پابرجاست و چشمانداز موفقیت آن چندان روشن بهنظر نمیرسد.
*حرکت کند طرحهای ترافیکی چه پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی بر زندگی شهروندان و اقتصاد شهری دارد؟
ترافیک شهر همدان تأثیرات گستردهای بر زندگی شهروندان دارد که بیش از همه در دو حوزه زمان و هزینههای حملونقل مشهود است. اتلاف زمان در مسیرهای پرترافیک و افزایش هزینههای جابهجایی شخصی، بهدلیل استهلاک خودروها و افزایش مصرف سوخت، از مهمترین پیامدهای آن محسوب میشود.
علاوه بر این، فشار روانی ناشی از ترافیک موجب تشدید استرسهای فردی و افزایش تنشهای اجتماعی شده است. بروز تصادفات خاص و حتی آگاهانه، گسترش نزاعهای خیابانی و شکلگیری رفتارهای پرخطر، از تبعات مستقیم این فشارها بر سلامت روان و روابط اجتماعی شهروندان بهشمار میرود.
ترافیک همچنین آثار منفی جدی بر محیط زیست دارد؛ آلودگی هوا و صدا سلامت عمومی را تهدید کرده و هزینههای درمانی و اجتماعی را افزایش میدهد. این شرایط بر عدالت اجتماعی و رفع نابرابریها نیز اثرگذار بوده و پیامدهای آن در توزیع دسترسی به امکانات شهری مشهود است.
با توجه به اینکه همدان عنوان شهر گردشگری را یدک میکشد، تداوم مشکلات ناشی از حملونقل و تبعات منفی آن، نهتنها مانعی برای جذب سرمایهگذاران و گردشگران است، بلکه با شعار توسعه شهری نیز در تعارض آشکار قرار دارد.
*چگونه میتوان میان نیازهای ترافیکی گردشگران و نیازهای روزمره ساکنان مناطق اداری و آموزشی، توازن ایجاد کرد؟
همدان در بسیاری از بافتهای تاریخی و گردشگرپذیر خود با فقدان مدیریت ترافیکی مؤثر مواجه است. نبود برنامهریزی دقیق برای زمانبندی فعالیتهای صنفی، مانند ورود و تخلیه بار توسط میوهفروشان، قصابان و سایر فروشندگان، موجب ایجاد اختلال و تراکم در مسیرهای پرتردد شده این در حالی است که اعمال چنین زمانبندیهایی در قالب مدیریت هوشمند شهری، در بسیاری از شهرهای پیشرفته اجرا میشود و سهم مهمی در کاهش ترافیک دارد.
با وجود ظرفیت گردشگری بالای همدان، هنوز خطوط حملونقل ویژه گردشگران نظیر تراموا، قطار شهری یا خودروهای برقی با وجود شعارهایی که داده شده، ایجاد نشده است؛ زیرساختهایی که علاوه بر جذابیت برای گردشگران، میتوانند پیوندی مؤثر میان مراکز تاریخی و زندگی روزمره شهروندان برقرار کنند.
ترویج فرهنگ دوچرخهسواری، یکی دیگر از مواردی است که در شهر همدان مغفول مانده است. هرچند شیبهای خاص جغرافیایی شهر، سرعت و سهولت استفاده از دوچرخه را محدود میکند، اما حذف این گزینه از برنامههای حملونقل پایدار، به معنای چشمپوشی از ظرفیتی مؤثر برای کاهش ترافیک و آلودگی هواست. در حال حاضر، فرهنگ دوچرخهسواری و مشوقهای لازم برای توسعه آن در شهر بسیار کمرنگ است.
همچنین، بهرهگیری از نرمافزارهای هوشمند برای هدایت ترافیک، اعلام زمانبندی عبور و مرور ناوگان حملونقل عمومی و خطوط انبوهبر، جایگاه مشخصی در مدیریت شهری همدان ندارد. تجربه موفق شهرهایی همچون استانبول و دیگر مراکز توسعهیافته نشان میدهد که این ابزارها نقش مهمی در بهینهسازی حملونقل شهری ایفا میکنند و میتوانند در همدان نیز بهکار گرفته شوند.
* ساماندهی تاکسیها و اتوبوسهای شهری چرا تاکنون به نتیجه نرسیده و چه نهادی مسئول این بینظمی است؟
تحقق نیافتن برنامههای ساماندهی ترافیک در همدان بیش از هر چیز ناشی از نبود یک ساختار مدیریتی یکپارچه و هماهنگ میان نهادهای دخیل است. در حال حاضر پلیس راهور، سازمان تاکسیرانی و شرکت واحد اتوبوسرانی، هر یک بهطور مستقل عمل میکنند و فاقد مدل هماهنگ برای هدایت نظام حملونقل شهری هستند. این پراکندگی تصمیمگیری، موجب ناکارآمدی اقدامات و تداخل وظایف شده و امکان ایجاد تغییرات پایدار را کاهش داده است.
ناوگان حملونقل عمومی شهر نهتنها از نظر پوشش و کارایی دچار کمبود است، بلکه فرسودگی تجهیزات نیز کارایی آن را بهشدت محدود کرده، در حالی که بسیاری از شهرها بهسوی هوشمندسازی زیرساختهای حملونقل حرکت کردهاند، همدان همچنان از بهرهگیری از سیستمهای هوشمند نظیر کنترل ترافیک و بهینهسازی ناوگان بازمانده است.
بهنظر میرسد پلیس راهور، سازمان تاکسیرانی و شرکت واحد اتوبوسرانی هر یک به شکل مستقل و بر اساس برنامههای داخلی خود عمل میکنند؛ رویکردی که مانع شکلگیری یک نظام هدایت منسجم و پاسخگو میشود.
نخستین گام برای برونرفت از این وضعیت، تدوین یک نقشه راهبردی جامع است تا با استقرار مدلی یکپارچه، هوشمند، کارآمد و چابک، تلاشهای پراکنده نهادها در قالب یک ساختار هماهنگ سامان یابد و نظام حملونقل شهری بهطور پایدار مدیریت شود.
در برخی مسیرهای پررفتوآمد، مانند خیابانهای شریعتی و باباطاهر و دیگر نقاط متراکم، اتوبوسها و وسایل حملونقل عمومی نهتنها موجب روانسازی حرکت نمیشوند، بلکه بهدلیل طراحی نامناسب ایستگاهها و مسیرها، خود به عاملی برای ایجاد گرههای ترافیکی و نمایی نازیبا در چهره شهر تبدیل شدهاند.
* با توجه به اهمیت پروژه پیادهراه باباطاهر و باوجود اینکه مسیر اصلی دسترسی چندین شهرک است، مکانی برای پایانههای حملونقل در این طرح پیشبینی نشده است؟
بخشی از مشکلات ترافیکی خیابان باباطاهر، ناشی از مکانگذاری نامناسب خطوط اتوبوسرانی و نحوه تردد این وسایل در مجاورت میدان مرکزی شهر است. در حال حاضر، ورود مستقیم اتوبوسها به این محدوده، هم روند گردش ترافیک را با مشکل مواجه کرده و هم به ایجاد چهرهای ناپایدار و نازیبا در منظر خیابان منجر شده است.
یکی از پیشنهادهای اجرایی، انتقال خطوط و ایستگاههای اتوبوسرانی به محوطههای موجود در لبه خیابان، ازجمله محدوده کوچه سنگستانی است. این منطقه، بهدلیل وجود زمینهای خالی و قابلیت ساماندهی، میتواند به پایانهای محلی برای توقف و جابهجایی مسافران تبدیل شود، بدون آنکه ناوگان اتوبوس ناچار به ورود مستقیم به هسته پرترافیک شهر باشد. اجرای این طرح میتواند ضمن بهبود نظم بصری، گردش روانتر وسایل نقلیه را در تقاطعهای اصلی تضمین کند.
* در صورت تداوم این وضعیت، چشمانداز حملونقل عمومی همدان در آینده چگونه خواهد بود؟
چشمانداز کنونی حملونقل همدان، بهویژه در حوزه ترافیک عبوری، چندان امیدوارکننده نیست. این شهر که نقش گذرگاهی میان دهها استان همجوار را ایفا میکند، هنوز از داشتن کنارگذر یا کمربندی محروم است؛ زیرساختی که حتی برخی روستاها به آن مجهز شدهاند. این خلأ، بهویژه برای کلانشهری با ادعای جایگاه گردشگری، تاریخی و فرهنگی، یک عقبماندگی جدی در مدیریت شهری بهشمار میرود.
الگوی شعاعی و دایرهای بافت شهری همدان، معضلات ترافیکی را تشدید کرده و محل تلاقی ورودیهای اصلی شهر از سمت تهران، ملایر و کرمانشاه در نقطه موسوم به «قانتور» (چراغقرمز) به یکی از پرتراکمترین گلوگاههای ترافیکی بدل شده است. ازدحام در این گره نهتنها عبور خودروهای بیناستانی را با تأخیر و استرس همراه کرده، بلکه پیامدهای عصبی، روانی و حتی بهداشتی برای رانندگان و ساکنان را بهدنبال داشته است.
عبور مداوم کامیونها و خودروهای سنگین از مرکز شهر، نهتنها تأثیر منفی بسیاری بر کیفیت زندگی و اقتصاد شهری گذاشته بلکه به تشدید نابسامانیهای اجتماعی منجر شده است. از این رو تسریع در احداث کمربندی یا کنارگذر برای همدان ضرورت دارد و این امر یکی از اولویتهای فوری در برنامهریزی شهری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
مکانگزینی بسیاری از فعالیتها، کاربریها و خدمات در همدان به شکلی غلط انجام شده و همین موضوع فشار مضاعفی بر شبکه ترافیک شهری وارد کرده. در حال حاضر، ادارات بهصورت تکهتکه در نقاط مختلف شهر پراکندهاند و حتی یک اداره در بخشهای جداگانه و در چندین موقعیت متفاوت مستقر شده، این پراکندگی، سفرهای درونشهری را افزایش داده و حجم ترافیک را چندبرابر کرده است.
حل این مشکل نیازمند ایجاد یک شهرک اداری متمرکز، بهویژه در محدوده رینگ دوم شهر است؛ جایی که ظرفیت پیشبینی و اجرای آن وجود دارد. چنین اقدامی ضمن کاهش رفتوآمدهای غیرضرور، موجب سهولت دسترسی مردم و کاهش فشار ترافیکی بر محورهای اصلی خواهد شد.
شهر همدان برای بهبود شرایط ترافیکی خود به چهار اقدام جدی نیاز دارد؛ توزیع منصفانه و محلمحور خدمات، تقویت حملونقل عمومی، حرکت به سمت هوشمندسازی شهری و مکانیابی صحیح کاربریها. قرار گرفتن این موارد در صدر اولویتهای مدیریت شهری، میتواند زمینه تهیه و اجرای یک طرح جامع و همهجانبه ترافیک را فراهم کند که پاسخگوی نیازهای واقعی شهر باشد.
* ترافیک همدان؛ بحرانی مزمن که به تصمیمی شجاعانه نیاز دارد
سالهاست که ترافیک سنگین بر پیکر شهر همدان فشار میآورد و هر مهرماه، با بازگشایی مدارس، ضعفهای زیرساختی و مدیریتی آن آشکارتر میشود. تغییر این مسیر تنها با اصلاحات اساسی و اجرای طرحهای یکپارچه ممکن است.
مسئله ترافیک در همدان دیگر یک موضوع مقطعی یا صرفاً فصلی نیست؛ بلکه به بحرانی مزمن بدل شده که ابعاد آن از سطح خیابانها فراتر رفته و بر کیفیت زندگی، عملکرد اقتصادی و حتی تصویر فرهنگی شهر سایه انداخته است. در آستانه سال تحصیلی، این بحران با شدت بیشتری بروز میکند و کمبود زیرساختها، نبود برنامهریزی یکپارچه و فاصله گرفتن از الگوهای آزمودهشده مدیریت شهری را عیانتر میسازد.
از مسیرهای ورودی اصلی گرفته تا گرههای شلوغ در بافت مرکزی، هیچ بخش از شهر از پیامدهای این ترافیک سنگین در امان نیست. تمرکز مدارس و خدمات در نقطههای محدود، استفاده ناگزیر از خودروهای شخصی را افزایش داده و ضعف مزمن حملونقل عمومی، ناتوانی آن در رقابت با خودروهای فردی را آشکار کرده است. این در حالی است که تجربه شهرهای دیگر نشان میدهد توسعه ناوگان کارآمد، جانمایی هوشمند مراکز خدماتی و استفاده از فناوریهای نوین کنترل ترافیک، مسیر کاهش تراکم و بهبود روانی جریان عبور و مرور را ممکن کرده است.
با تداوم وضعیت فعلی، هزینههای پنهان ترافیک از اتلاف زمان و سوخت گرفته تا فرسایش زیرساختهای شهری و افزایش استرس شهروندان بیش از پیش بر دوش جامعه سنگینی خواهد کرد. حتی بخش گردشگری همدان که میتوانست موتور محرک توسعه محلی باشد، بهدلیل این بینظمی در حملونقل شهری با کاهش جذابیت و استقبال مواجه میشود.
آنچه بیش از همه در این میان به چشم میآید، نبود اراده و هماهنگی لازم برای گذر از مدیریت جزیرهای به سوی سیستمی یکپارچه و پاسخگوست. تمرکز تصمیمگیری در یک ساختار منسجم، اولویتبندی پروژههای زیرساختی، توجه به اصول محلمحوری و ایجاد کمربندیهای کارآمد، پایههایی است که بدون آنها هیچ طرح جامع یا چشمانداز توسعهای دوام نخواهد داشت.
اگر قرار است همدان در آیندهای نزدیک چهرهای متفاوت از خود در عرصه ترافیک نشان دهد، مسیر آن از اصلاحات ساختاری و اتخاذ سیاستهای جسورانه میگذرد. این تغییرات نه با رویکردهای مقطعی و واکنشی، بلکه با برنامههای پایدار، سرمایهگذاری هدفمند و مشارکت واقعی شهروندان تحقق مییابد. بازگشایی هر ساله مدارس، میتواند به جای فصلی برای آشکار شدن ضعفها، فرصتی برای سنجش میزان پیشرفت برنامهها و آمادگی زیرساختها باشد.
همدان سه راه بیشتر پیش رو ندارد؛ ادامه مسیر فعلی و پذیرش فرسایش بیشتر، اجرای بخشی از راهکارها با نتایج محدود، یا رفتن به سوی یک جهش واقعی در مدیریت شهری. انتخاب مسیر سوم، هرچند دشوار، اما تنها گزینهای است که میتواند این شهر تاریخی را از زیر سایه سنگین ترافیک بیرون بیاورد.