در گفت وگو با یک باستانشناس مشخص شد؛
باز تعریف جایگاه همدان در مسیرهای گردشگری تاریخی جهان؛ یک ضرورت
دکتر محمدیفر، باستانشناس با بیان اینکه همدان با برخورداری از بقایای ارزشمند کاروانسراها و ایستگاههای بینراهی، نشان میدهد که بخش مهمی از مسیرهای تاریخی ایران و جهان را در خود داشتهاست، گفت: برخی از این کاروانسراها همچون «پُرسْبه» تویسرکان و «تاجآباد» نامشان به گوش جهانیان رسیده و برخی دیگر، همچون کاروانسرایی که در منطقه تاریکدره قرار دارد و شواهد ارزشمندی از این مسیر کهن ارائه میدهد متأسفانه حتی مورد کاوش باستانشناسی قرار نگرفتهاند. نکته قابل توجه اینکه شاهراههای تاریخی از هزارهها پیش، محور حملونقل، دادوستد، جابهجایی اخبار و ارتباطات بودهاند و امروز میتوان با احیا و بازآفرینی آنها توسعه گردشگری و معرفی هویت تاریخی منطقه را پیشبرد.
*********سوتیتر: استاد دانشگاه بوعلیسینا با اشاره به جایگاه تاریخی همدان بهعنوان دروازه باستانی پیوند شرق و غرب ایران، گفت: این شهر با کاروانسراها و ایستگاههای کهن خود، هنوز نشانههای «راه خراسان بزرگ» را در دل دارد؛ مسیری که در گذر قرنها با نامهایی چون جادهٔ شاهی هخامنشی یا راه عتبات صفوی شناخته میشد و امروز پس از تحریف نامش به «راه ابریشم»، نیازمند بازشناسی و احیای هویت اصیل خویش است.
ایران، این سرزمین کهن، همواره نه تنها به عنوان یک قدرت سیاسی و فرهنگی بلکه به عنوان کانون پیونددهنده تمدنهای بزرگ و قلب تپنده شبکه عظیم راههای تجاری جهان باستان شناخته میشود. موقعیت استراتژیک و منحصر به فرد ایران در تقاطع شرق و غرب آن را به پلی بیبدیل برای مبادله کالا، اندیشه، فرهنگ و فناوری میان تمدنهایی چون چین، هند، آناتولی و مدیترانه تبدیل کرده بود.
از جاده افسانهای راه خراسان بزرگ که بعدها جاده ابریشم نامیده شد و کالاهای ارزشمندی چون ابریشم، ادویه و سنگهای قیمتی را از خاور دور به اروپا منتقل میکرد تا شاهراهی که برای تجارت لاجورد و فیروزه به سوی بینالنهرین میرفت، همه و همه از دل این فلات گذر میکردند. این مسیرها تنها شریانهای اقتصادی نبودند بلکه گذرگاه تمدنها بوده و فرهنگ و دانش فنی را منتقل و نقش بیچون و چرایی در شکلگیری تاریخ بشر ایفا میکردند.
در این مسیر شهرهای مهمی مانند همدان، که به دروازه باستانی شرق و غرب مشهور بود، با کاروانسراهای متعدد و بازارهای پررونق خود، گواه این شبکه ارتباطی گسترده هستند. امروزه، باستانشناسان با مطالعه بقایای این کاروانسراها و اسناد تاریخی برجایمانده، در حال بازخوانی شکوه این شبکه ارتباطی هستند. احیای این میراث عظیم نه تنها بازگشت به هویت اصیل تاریخی ایران که فرصتی بینظیر برای توسعه گردشگری بینالمللی و معرفتافزایی درباره نقش کانونی ایران در تاریخ تمدن جهان است. ایران بار دیگر میتواند با تکیه بر این پیشینه درخشان، خود را به عنوان مقصدی جهانی در نقشه گردشگری فرهنگی جهان تثبیت کند.
در این میان باید ازذعان کرد برای تبدیل این مسیرهای خاموش به جاذبههای زنده گردشگری، نیاز به زیرساختهایی هماهنگ و پایدار است؛ از مرمت کاروانسراها و ایجاد مسیرهای دسترسی گرفته، تا فراهم کردن امکانات اقامتی بومگردی و مراکز عرضهٔ صنایع دستی. ترکیب حفاظت از میراث با ارائهٔ تجربهٔ گردشگری محلی میتواند تحولی پایدار در این حوزه ایجاد کند. احیای مسیرهای تاریخی همدان، علاوه بر جذب گردشگران داخلی و خارجی، موجب رونق روستاهای مسیر، احیای صنایعدستی بومی و تقویت هویت فرهنگی منطقه خواهد شد. این پروژه اگر با برنامهریزی دقیق و مشارکت جوامع محلی اجرا شود، میتواند همدان را بار دیگر در جایگاه تاریخی خود، بهعنوان گرانیگاه فرهنگی و اقتصادی ایران، قرار دهد.
از دیرباز، دیارهگمتانه بهعنوان گذرگاه هزارانسالهٔ کاروانها و شاهراههای تاریخی ایران شناخته میشده است. برای بررسی این پیشینهٔ ارزشمند و یادآوری ظرفیتهای نهفتهٔ آن، با یعقوب محمدیفر، باستانشناس و استاد دانشگاه بوعلیسینای همدان، گفتوگویی انجام دادیم که نتیجهٔ آن را در ادامه میخوانید:
این باستانشناس با اشاره به اینکه بررسی اسناد تاریخی و شواهد باستانشناسی نشان میدهد همدان در طول هزاران سال، یکی از مهمترین گرهگاهها و مسیرهای کاروانرو ایران بوده است، گفت: ساختار شهری گذشتهٔ همدان با دروازههای چندگانه، نشاندهندهٔ نقش محوری این شهر در اتصال شرق و غرب فلات ایران بوده است.
دروازهها و مسیرهای کلیدی
محمدیفر با بیان اینکه دروازهٔ غربی همدان بهسوی کرمانشاه و سپس بینالنهرین امتداد داشته است، اظهار کرد: دروازهٔ شمالی و شرقی نیز از اهمیت بالایی برخوردار بود و بهاستناد مدارک تاریخی، در محدودهٔ شرق شهر، دو شیر سنگی (به روایتی یک شیر سنگی) نصب بوده که رو به آفتاب صبحگاهی داشتند. از سمت جنوب، مسیرهایی از ملایر، پس از دور زدن رشتهکوه الوند، به همدان میرسیدند.
راه گنجنامه؛ مسیر تاریخی تابستانی
وی ادامه داد: مهمترین مسیر تابستانی همدان، راه درهٔ گنجنامه بود که به سنگنوشتههای تاریخی گنجنامه مزین شده است. آثار کاروانسراها یا ایستگاههای بینراهی در مسیر، از جمله در منطقهٔ تاریکدره، شواهد ارزشمندی از این مسیر کهن ارائه میدهد که متأسفانه هیچ کاوش باستانشناسی در این خصوص انجام نشده است. این مسیر پس از عبور از ارتفاعات، به سمت خرمرود تویسرکان متصل میشد و شاخههایی به سمت تویسرکان و اسدآباد داشته است.
راه باستانی خراسان بزرگ
استاد تمام رشته باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا با بیان اینکه یکی از مهمترین مسیرهای کهن، راهی چند هزار ساله بود که همدان را به خراسان بزرگ و از آنجا به بینالنهرین متصل میکرد، ابراز کرد: خراسان بزرگ شامل قلمروهایی چون افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و بخشهایی از ایران امروزی بوده است. این مسیر که پیشینهٔ آن به بیش از پنج هزار سال پیش (یعنی پیش از 3000 سال پیش از میلاد) بازمیگردد، شاهراهی برای تجارت لاجورد، فیروزه، عقیق و سنگهای قیمتی از بدخشان و شمال افغانستان به غرب و بینالنهرین بهشمار میرفته است.
«راه خراسان بزرگ»؛ نقشی حیاتی در پیوند فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از اشیای تجملی، زینتی و مذهبی تمدنهای بینالنهرین، از جمله سازهای چنگ و زیورآلات، با استفاده از این سنگها ساخته میشد. امروزه نیز با روشهای علمی نوین، منشأ معدنی این سنگها قابل شناسایی است. این راه باستانی که گاه به اشتباه «راه بزرگ خراسان» نامیده شده، در واقع «راه خراسان بزرگ» بوده و نقشی حیاتی در پیوند فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب ایفا کرده است.
همدان؛ گرهگاه تاریخی شرق و غرب از عصر مادها تا دوران معاصر
محمدیفر با بیان اینکه بررسی اسناد و منابع تاریخی نشان میدهد همدان بهعنوان یکی از نقاط کلیدی و استراتژیک ایران، در طول تاریخ نقشی تعیینکننده در معادلات سیاسی و نظامی کشور ایفا کرده است، گفت: موقعیت جغرافیایی ویژهٔ این شهر باعث شده هر قدرتی که موفق به تصرف همدان میشد، امکان کنترل بخش وسیعی از شرق یا غرب فلات ایران را به دست آورد.
وی با اشاره به اینکه این جایگاه برجسته از دورهٔ مادها آغاز شد، ادامه داد: هخامنشیان با تصرف همدان به تثبیت قدرت خود پرداختند و در ادوار بعد، سلسلههای مهم دوران اسلامی نیز بر اهمیت آن واقف بودند.
این استاد دانشگاه بوعلیسینا تصریح کرد: در دورهٔ صفوی، این شهر چندین بار بهدست عثمانیها اشغال شد. در ادامه، کریمخان زند با تسلط بر همدان توانست دامنهٔ نفوذ خود را گسترش دهد و شکست نهایی سلسلهٔ زندیه نیز در نبردی در دشت بهار همدان به دست خوانین کرد اردلان رقم خورد.
محمدیفر تأکید کرد: این تحولات نشان میدهد که همدان همواره به دلیل موقعیت سوقالجیشی، در کانون توجه پادشاهان، فرماندهان و مهاجمان بوده است.
قدیمیترین نقشهها و مسیرها
این باستانشناس با بیان اینکه قدیمیترین نقشههای شناختهشده از مسیرها و راههای منتهی به همدان، در آثار مورخان و جغرافینگاران ایرانی–اسلامی ثبت شده است (هرچند برخی به زبان عربی مینوشتند، اما اصالتاً ایرانی بودند)، اظهار کرد: این منابع قدیمی، مسیرها و موقعیت همدان را در متون تاریخی بهصورت دقیق توصیف کردهاند.
وی ادامه داد: کتاب «سرزمینهای خلافت شرقی» نوشتهٔ گای لسترنج با ترجمهٔ محمود عرفان، از جمله آثاری است که مجموعهای از این اسناد و نقشهها را با اتکا به گفتههای مورخان ایرانی و اسلامی گردآوری کرده و حتی مسیرها را بر اساس نقلقولهای تاریخی مشخص ساخته است.
نقشههای دوران جدید
محمدیفر در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به اینکه از اوایل دههٔ 1800 میلادی، نقشههای متعددی از همدان توسط دولتها و سیاحان خارجی تهیه شده است، گفت: نقشههای روسها و انگلیسیها، همچنین یادداشتها و مسیرنگاریهای سیاحان اروپایی و داخلی، تصویری دقیقتر از راهها و موقعیت همدان در دوران معاصر ارائه میدهد. این نقشهها نهتنها مسیرهای ارتباطی، که جایگاه استراتژیک شهر را نیز بهخوبی نمایان میسازد و بسیاری از آنها امروز میتواند مبنای بازسازی مسیرهای تاریخی قرار گیرد.
احیای «راه خراسان بزرگ» با تکیه بر کاروانسراهای تاریخی همدان
وی تأکید کرد: همدان با برخورداری از بقایای ارزشمند کاروانسراها و ایستگاههای بینراهی، بخش مهمی از مسیرهای تاریخی ایران را در خود جای داده است. این مسیرها از هزارهها پیش، محور حملونقل، دادوستد، جابهجایی اخبار و ارتباطات اداری بودهاند و امروز میتوانند با احیا و بازآفرینی، به بستر توسعهٔ گردشگری و معرفی هویت تاریخی منطقه تبدیل شوند.
این باستانشناس با اشاره به اینکه ایزیدور خاراکسی، جغرافیدان قرن اول میلادی، در نوشتههای خود به مسیری اشاره میکند که از محلی در خاراکس (بصرهٔ امروزی) آغاز شده، پس از عبور از کرمانشاه، بیستون، کنگاور و اسدآباد به همدان میرسیده و در نهایت تا نساء در ترکمنستان کنونی امتداد داشته است، ابراز کرد: در این مسیر، کاروانسراها و ایستگاههایی وجود داشته که امروزه با واژههای کاروانسرا یا رباط شناخته میشوند و کارکردهای چندگانهای همچون محل اتراق مسافران، نگهداری چهارپایان و فعالیتهای بازرگانی داشتهاند.
وی با بیان اینکه در شهر همدان، شمار زیادی تیمچه و کاروانسرا با کاربریهای تجاری و اقامتی بنا شده که بیش از نیاز روزمرهٔ مردم بوده و اهمیت این شهر را نشان میدهد، گفت: در خارج از شهر نیز دو کاروانسرای «پُرسْبه» تویسرکان (که متأسفانه به غلط «فَرَسفَج» گفته میشود) و «تاجآباد» در پای گردنهٔ اسدآباد در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند.
استاد تمام گروه باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا، ادامه داد: شواهد باستانشناسی ایستگاه اشکانی در «ده بزان» و اسناد مربوط به کاروانسراهای تاریخی کنگاور، صحنه و دو کاروانسرای ایلخانی و صفوی در بیستون و ادامهٔ مسیر تا ماهیدشت در استان کرمانشاه پیوستگی این راه کهن را نمایان میکند.
وی با بیان اینکه این مسیر در دورههای تاریخی نامهای گوناگونی داشته است (راه خراسان بزرگ در دوران باستان، جادهٔ شاهی در عصر هخامنشی، مسیر بازرگانی چین تا روم در اشکانی و ساسانی، و راه عتبات عالیات در صفویه)، افزود: حدود 150 سال پیش، یک محقق انگلیسی نام «راه ابریشم» را بر آن نهاد؛ اصطلاحی که پیشتر در ایران سابقه نداشت و امروزه چینیها بهرهبرداری تبلیغاتی و تجاری گستردهای از آن میبرند.
این کارشناس باستانشناسی با این حال، کارشناسان معتقدند باید نام اصیل «راه خراسان بزرگ» دوباره بر این مسیر گذاشته شود؛ مسیری که اکنون نیز بخشهایی از آن به عنوان «راه کربلا» در تابلوها و بیلبوردها مشخص شده و ادامهٔ همان راه عتبات عالیات در صفویه و قاجاریه است.
لزوم تعریف جایگاه گردشگری غرب ایران در مسیرهای بینالمللی
وی با اشاره به اینکه غرب ایران، با وجود برخورداری از ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی برجسته، هنوز جایگاه شایستهای در مسیرهای گردشگری بینالمللی ندارد، عنوان کرد: در حال حاضر، عمدهٔ گردشگران خارجی در ایران، مسیر تهران، اصفهان و شیراز را طی میکنند و در برخی موارد نیز شهرهایی چون یزد و کرمان را به برنامهٔ سفر خود اضافه میکنند؛ اما استانهایی نظیر کرمانشاه، کردستان، همدان و لرستان کمتر در این نقشهٔ سفر قرار میگیرند.
ظرفیتهای مغفول غرب ایران
محمدیفر تأکید کرد: تجربهٔ موفق کشورهای صاحب صنعت گردشگری نشان میدهد که بازتعریف مسیرهای بینالمللی و معرفی جاذبههای کمتر شناختهشده، میتواند جریان بازدیدکنندگان را از مسیرهای محدود فعلی خارج و مناطق جدید را وارد چرخهٔ گردشگری کند. غرب ایران به دلیل برخورداری از آثار تاریخی، کاروانسراهای کهن، ویژگیهای منحصربهفرد بومشناسی و فرهنگ محلی غنی، ظرفیت بالایی در این زمینه دارد.
اهمیت بازسازی و بومگردی
این باستانشناس با بیان اینکه احیای کاروانسراهای تاریخی و توسعهٔ مراکز بومگردی نهتنها میتواند تجربهای اصیل و متفاوت برای گردشگران خارجی فراهم کند، بلکه ابزاری مؤثر در رونق اقتصادی مناطق کمتر شناختهشده خواهد بود، گفت: ایجاد این زیرساختها، هم به ماندگاری بیشتر گردشگران در مناطق غربی کشور کمک میکند و هم به معرفی میراث فرهنگی و طبیعی ایران به جهانیان یاری میرساند.
صنعت سفید؛ فرصت اشتغال پایدار
وی با اشاره به اینکه با توجه به اینکه گردشگری یکی از صنایع «سفید» جهان محسوب میشود، توسعهٔ آن میتواند بدون آسیب به منابع زیستمحیطی، زمینهٔ اشتغال پایدار، ارتقای کیفیت زندگی و افزایش منافع اقتصادی برای جوامع محلی را فراهم آورد، تصریح کرد: گنجاندن غرب ایران در برنامههای سفر بینالمللی، گامی مهم در تحقق توسعهٔ متوازن گردشگری کشور خواهد بود.
لزوم تدوین برنامهٔ جامع برای احیای بناهای تاریخی و توسعهٔ گردشگری غرب ایران
وی افزود: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، با وجود نقش کلیدی در حفاظت و بهرهبرداری از میراث تاریخی کشور، بهتنهایی توان پاسخگویی به حجم گستردهٔ نیازها و پروژههای این حوزه را ندارد؛ این مأموریت بزرگ مستلزم فعالیتهای میانبخشی و ورود فعال بخش خصوصی است.
محمدیفر با اشاره به اینکه در سالهای اخیر، سیاستگذاریهایی برای احیا و واگذاری بخشی از بناهای تاریخی به بخش خصوصی صورت گرفته است، اما این اقدامات همچنان با جایگاه و گسترهٔ تمدن ایران فاصله دارد، ادامه داد: کشورهایی مانند امارات و قطر، با استفادهٔ هوشمندانه از الگوهای کاروانسرا (حتی در کشورهایی بدون سابقهٔ تاریخی مشابه) توانستهاند به رونق بومگردی و جذب گردشگر منجر شوند. این در حالی است که ایران با برخورداری از کاروانسراهای اصیل و فضاهای معماری ارزشمند، بهرهبرداری متناسبی از این ظرفیتها ندارد.
لزوم احیای همهجانبه و استفادهٔ چندمنظوره از بناهای تاریخی
این باستانشناس در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه برنامههای جامع باید احیای خانههای تاریخی، کاروانسراها و مراکز بومگردی را دربرگیرد، گفت: این فضاها میتوانند کارکردهای چندگانه داشته باشند و علاوه بر کاربری فرهنگی و گردشگری، به محلی برای تجربهٔ سبکهای زندگی بومی و سنتی تبدیل شوند. البته مهمترین موضوع، تعریف یک مسیر گردشگری در غرب ایران است که بتواند به جذب گردشگر بینجامد.
با توجه به آنچه بیان شد، احیای مسیر تاریخی «راه خراسان بزرگ»، فرصتی راهبردی برای معرفی هویت فرهنگی و رونق اقتصاد گردشگری غرب ایران است. بقایای کاروانسراها، ایستگاههای بینراهی و اسناد تاریخی، زیرساخت ارزشمندی برای بازآفرینی این مسیر هستند.
نخستین گام، مرمت و بازسازی کاروانسراها و دیگر بناهای مسیر همدان تا کرمانشاه است. این بناها میتوانند به مراکز بومگردی، فضاهای فرهنگی و ایستگاههای توقف گردشگران بینالمللی تبدیل شوند.
دوم، تعریف یک مسیر گردشگری منسجم است که جاذبههای کمتر شناختهشدهٔ استانهای همدان، کرمانشاه، کردستان و دیگر استانها را به یکدیگر متصل و در نقشهٔ سفر بینالمللی جای دهد. این مسیر باید با تابلوهای راهنما، خدمات رفاهی و امکانات اقامتی استاندارد تجهیز شود.
سوم، مشارکت فعال بخش خصوصی در احیا و بهرهبرداری چندمنظوره از بناهای تاریخی است؛ تجربههای موفق جهانی نشان میدهد ترکیب کارکردهای فرهنگی، گردشگری و تجاری در این فضاها، سودآوری و پایداری پروژه را تضمین میکند.
در نهایت، با پیوند بین حفاظت میراث، بازاریابی هدفمند و استفادهٔ خلاقانه از روایت تاریخی، «راه خراسان بزرگ» میتواند به شاهراه تازهای برای توسعهٔ پایدار و اشتغال روستایی غرب ایران بدل شود
*********سوتیتر: استاد دانشگاه بوعلیسینا با اشاره به جایگاه تاریخی همدان بهعنوان دروازه باستانی پیوند شرق و غرب ایران، گفت: این شهر با کاروانسراها و ایستگاههای کهن خود، هنوز نشانههای «راه خراسان بزرگ» را در دل دارد؛ مسیری که در گذر قرنها با نامهایی چون جادهٔ شاهی هخامنشی یا راه عتبات صفوی شناخته میشد و امروز پس از تحریف نامش به «راه ابریشم»، نیازمند بازشناسی و احیای هویت اصیل خویش است.
ایران، این سرزمین کهن، همواره نه تنها به عنوان یک قدرت سیاسی و فرهنگی بلکه به عنوان کانون پیونددهنده تمدنهای بزرگ و قلب تپنده شبکه عظیم راههای تجاری جهان باستان شناخته میشود. موقعیت استراتژیک و منحصر به فرد ایران در تقاطع شرق و غرب آن را به پلی بیبدیل برای مبادله کالا، اندیشه، فرهنگ و فناوری میان تمدنهایی چون چین، هند، آناتولی و مدیترانه تبدیل کرده بود.
از جاده افسانهای راه خراسان بزرگ که بعدها جاده ابریشم نامیده شد و کالاهای ارزشمندی چون ابریشم، ادویه و سنگهای قیمتی را از خاور دور به اروپا منتقل میکرد تا شاهراهی که برای تجارت لاجورد و فیروزه به سوی بینالنهرین میرفت، همه و همه از دل این فلات گذر میکردند. این مسیرها تنها شریانهای اقتصادی نبودند بلکه گذرگاه تمدنها بوده و فرهنگ و دانش فنی را منتقل و نقش بیچون و چرایی در شکلگیری تاریخ بشر ایفا میکردند.
در این مسیر شهرهای مهمی مانند همدان، که به دروازه باستانی شرق و غرب مشهور بود، با کاروانسراهای متعدد و بازارهای پررونق خود، گواه این شبکه ارتباطی گسترده هستند. امروزه، باستانشناسان با مطالعه بقایای این کاروانسراها و اسناد تاریخی برجایمانده، در حال بازخوانی شکوه این شبکه ارتباطی هستند. احیای این میراث عظیم نه تنها بازگشت به هویت اصیل تاریخی ایران که فرصتی بینظیر برای توسعه گردشگری بینالمللی و معرفتافزایی درباره نقش کانونی ایران در تاریخ تمدن جهان است. ایران بار دیگر میتواند با تکیه بر این پیشینه درخشان، خود را به عنوان مقصدی جهانی در نقشه گردشگری فرهنگی جهان تثبیت کند.
در این میان باید ازذعان کرد برای تبدیل این مسیرهای خاموش به جاذبههای زنده گردشگری، نیاز به زیرساختهایی هماهنگ و پایدار است؛ از مرمت کاروانسراها و ایجاد مسیرهای دسترسی گرفته، تا فراهم کردن امکانات اقامتی بومگردی و مراکز عرضهٔ صنایع دستی. ترکیب حفاظت از میراث با ارائهٔ تجربهٔ گردشگری محلی میتواند تحولی پایدار در این حوزه ایجاد کند. احیای مسیرهای تاریخی همدان، علاوه بر جذب گردشگران داخلی و خارجی، موجب رونق روستاهای مسیر، احیای صنایعدستی بومی و تقویت هویت فرهنگی منطقه خواهد شد. این پروژه اگر با برنامهریزی دقیق و مشارکت جوامع محلی اجرا شود، میتواند همدان را بار دیگر در جایگاه تاریخی خود، بهعنوان گرانیگاه فرهنگی و اقتصادی ایران، قرار دهد.
از دیرباز، دیارهگمتانه بهعنوان گذرگاه هزارانسالهٔ کاروانها و شاهراههای تاریخی ایران شناخته میشده است. برای بررسی این پیشینهٔ ارزشمند و یادآوری ظرفیتهای نهفتهٔ آن، با یعقوب محمدیفر، باستانشناس و استاد دانشگاه بوعلیسینای همدان، گفتوگویی انجام دادیم که نتیجهٔ آن را در ادامه میخوانید:
این باستانشناس با اشاره به اینکه بررسی اسناد تاریخی و شواهد باستانشناسی نشان میدهد همدان در طول هزاران سال، یکی از مهمترین گرهگاهها و مسیرهای کاروانرو ایران بوده است، گفت: ساختار شهری گذشتهٔ همدان با دروازههای چندگانه، نشاندهندهٔ نقش محوری این شهر در اتصال شرق و غرب فلات ایران بوده است.
دروازهها و مسیرهای کلیدی
محمدیفر با بیان اینکه دروازهٔ غربی همدان بهسوی کرمانشاه و سپس بینالنهرین امتداد داشته است، اظهار کرد: دروازهٔ شمالی و شرقی نیز از اهمیت بالایی برخوردار بود و بهاستناد مدارک تاریخی، در محدودهٔ شرق شهر، دو شیر سنگی (به روایتی یک شیر سنگی) نصب بوده که رو به آفتاب صبحگاهی داشتند. از سمت جنوب، مسیرهایی از ملایر، پس از دور زدن رشتهکوه الوند، به همدان میرسیدند.
راه گنجنامه؛ مسیر تاریخی تابستانی
وی ادامه داد: مهمترین مسیر تابستانی همدان، راه درهٔ گنجنامه بود که به سنگنوشتههای تاریخی گنجنامه مزین شده است. آثار کاروانسراها یا ایستگاههای بینراهی در مسیر، از جمله در منطقهٔ تاریکدره، شواهد ارزشمندی از این مسیر کهن ارائه میدهد که متأسفانه هیچ کاوش باستانشناسی در این خصوص انجام نشده است. این مسیر پس از عبور از ارتفاعات، به سمت خرمرود تویسرکان متصل میشد و شاخههایی به سمت تویسرکان و اسدآباد داشته است.
راه باستانی خراسان بزرگ
استاد تمام رشته باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا با بیان اینکه یکی از مهمترین مسیرهای کهن، راهی چند هزار ساله بود که همدان را به خراسان بزرگ و از آنجا به بینالنهرین متصل میکرد، ابراز کرد: خراسان بزرگ شامل قلمروهایی چون افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و بخشهایی از ایران امروزی بوده است. این مسیر که پیشینهٔ آن به بیش از پنج هزار سال پیش (یعنی پیش از 3000 سال پیش از میلاد) بازمیگردد، شاهراهی برای تجارت لاجورد، فیروزه، عقیق و سنگهای قیمتی از بدخشان و شمال افغانستان به غرب و بینالنهرین بهشمار میرفته است.
«راه خراسان بزرگ»؛ نقشی حیاتی در پیوند فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از اشیای تجملی، زینتی و مذهبی تمدنهای بینالنهرین، از جمله سازهای چنگ و زیورآلات، با استفاده از این سنگها ساخته میشد. امروزه نیز با روشهای علمی نوین، منشأ معدنی این سنگها قابل شناسایی است. این راه باستانی که گاه به اشتباه «راه بزرگ خراسان» نامیده شده، در واقع «راه خراسان بزرگ» بوده و نقشی حیاتی در پیوند فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب ایفا کرده است.
همدان؛ گرهگاه تاریخی شرق و غرب از عصر مادها تا دوران معاصر
محمدیفر با بیان اینکه بررسی اسناد و منابع تاریخی نشان میدهد همدان بهعنوان یکی از نقاط کلیدی و استراتژیک ایران، در طول تاریخ نقشی تعیینکننده در معادلات سیاسی و نظامی کشور ایفا کرده است، گفت: موقعیت جغرافیایی ویژهٔ این شهر باعث شده هر قدرتی که موفق به تصرف همدان میشد، امکان کنترل بخش وسیعی از شرق یا غرب فلات ایران را به دست آورد.
وی با اشاره به اینکه این جایگاه برجسته از دورهٔ مادها آغاز شد، ادامه داد: هخامنشیان با تصرف همدان به تثبیت قدرت خود پرداختند و در ادوار بعد، سلسلههای مهم دوران اسلامی نیز بر اهمیت آن واقف بودند.
این استاد دانشگاه بوعلیسینا تصریح کرد: در دورهٔ صفوی، این شهر چندین بار بهدست عثمانیها اشغال شد. در ادامه، کریمخان زند با تسلط بر همدان توانست دامنهٔ نفوذ خود را گسترش دهد و شکست نهایی سلسلهٔ زندیه نیز در نبردی در دشت بهار همدان به دست خوانین کرد اردلان رقم خورد.
محمدیفر تأکید کرد: این تحولات نشان میدهد که همدان همواره به دلیل موقعیت سوقالجیشی، در کانون توجه پادشاهان، فرماندهان و مهاجمان بوده است.
قدیمیترین نقشهها و مسیرها
این باستانشناس با بیان اینکه قدیمیترین نقشههای شناختهشده از مسیرها و راههای منتهی به همدان، در آثار مورخان و جغرافینگاران ایرانی–اسلامی ثبت شده است (هرچند برخی به زبان عربی مینوشتند، اما اصالتاً ایرانی بودند)، اظهار کرد: این منابع قدیمی، مسیرها و موقعیت همدان را در متون تاریخی بهصورت دقیق توصیف کردهاند.
وی ادامه داد: کتاب «سرزمینهای خلافت شرقی» نوشتهٔ گای لسترنج با ترجمهٔ محمود عرفان، از جمله آثاری است که مجموعهای از این اسناد و نقشهها را با اتکا به گفتههای مورخان ایرانی و اسلامی گردآوری کرده و حتی مسیرها را بر اساس نقلقولهای تاریخی مشخص ساخته است.
نقشههای دوران جدید
محمدیفر در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به اینکه از اوایل دههٔ 1800 میلادی، نقشههای متعددی از همدان توسط دولتها و سیاحان خارجی تهیه شده است، گفت: نقشههای روسها و انگلیسیها، همچنین یادداشتها و مسیرنگاریهای سیاحان اروپایی و داخلی، تصویری دقیقتر از راهها و موقعیت همدان در دوران معاصر ارائه میدهد. این نقشهها نهتنها مسیرهای ارتباطی، که جایگاه استراتژیک شهر را نیز بهخوبی نمایان میسازد و بسیاری از آنها امروز میتواند مبنای بازسازی مسیرهای تاریخی قرار گیرد.
احیای «راه خراسان بزرگ» با تکیه بر کاروانسراهای تاریخی همدان
وی تأکید کرد: همدان با برخورداری از بقایای ارزشمند کاروانسراها و ایستگاههای بینراهی، بخش مهمی از مسیرهای تاریخی ایران را در خود جای داده است. این مسیرها از هزارهها پیش، محور حملونقل، دادوستد، جابهجایی اخبار و ارتباطات اداری بودهاند و امروز میتوانند با احیا و بازآفرینی، به بستر توسعهٔ گردشگری و معرفی هویت تاریخی منطقه تبدیل شوند.
این باستانشناس با اشاره به اینکه ایزیدور خاراکسی، جغرافیدان قرن اول میلادی، در نوشتههای خود به مسیری اشاره میکند که از محلی در خاراکس (بصرهٔ امروزی) آغاز شده، پس از عبور از کرمانشاه، بیستون، کنگاور و اسدآباد به همدان میرسیده و در نهایت تا نساء در ترکمنستان کنونی امتداد داشته است، ابراز کرد: در این مسیر، کاروانسراها و ایستگاههایی وجود داشته که امروزه با واژههای کاروانسرا یا رباط شناخته میشوند و کارکردهای چندگانهای همچون محل اتراق مسافران، نگهداری چهارپایان و فعالیتهای بازرگانی داشتهاند.
وی با بیان اینکه در شهر همدان، شمار زیادی تیمچه و کاروانسرا با کاربریهای تجاری و اقامتی بنا شده که بیش از نیاز روزمرهٔ مردم بوده و اهمیت این شهر را نشان میدهد، گفت: در خارج از شهر نیز دو کاروانسرای «پُرسْبه» تویسرکان (که متأسفانه به غلط «فَرَسفَج» گفته میشود) و «تاجآباد» در پای گردنهٔ اسدآباد در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند.
استاد تمام گروه باستان شناسی دانشگاه بوعلی سینا، ادامه داد: شواهد باستانشناسی ایستگاه اشکانی در «ده بزان» و اسناد مربوط به کاروانسراهای تاریخی کنگاور، صحنه و دو کاروانسرای ایلخانی و صفوی در بیستون و ادامهٔ مسیر تا ماهیدشت در استان کرمانشاه پیوستگی این راه کهن را نمایان میکند.
وی با بیان اینکه این مسیر در دورههای تاریخی نامهای گوناگونی داشته است (راه خراسان بزرگ در دوران باستان، جادهٔ شاهی در عصر هخامنشی، مسیر بازرگانی چین تا روم در اشکانی و ساسانی، و راه عتبات عالیات در صفویه)، افزود: حدود 150 سال پیش، یک محقق انگلیسی نام «راه ابریشم» را بر آن نهاد؛ اصطلاحی که پیشتر در ایران سابقه نداشت و امروزه چینیها بهرهبرداری تبلیغاتی و تجاری گستردهای از آن میبرند.
این کارشناس باستانشناسی با این حال، کارشناسان معتقدند باید نام اصیل «راه خراسان بزرگ» دوباره بر این مسیر گذاشته شود؛ مسیری که اکنون نیز بخشهایی از آن به عنوان «راه کربلا» در تابلوها و بیلبوردها مشخص شده و ادامهٔ همان راه عتبات عالیات در صفویه و قاجاریه است.
لزوم تعریف جایگاه گردشگری غرب ایران در مسیرهای بینالمللی
وی با اشاره به اینکه غرب ایران، با وجود برخورداری از ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی برجسته، هنوز جایگاه شایستهای در مسیرهای گردشگری بینالمللی ندارد، عنوان کرد: در حال حاضر، عمدهٔ گردشگران خارجی در ایران، مسیر تهران، اصفهان و شیراز را طی میکنند و در برخی موارد نیز شهرهایی چون یزد و کرمان را به برنامهٔ سفر خود اضافه میکنند؛ اما استانهایی نظیر کرمانشاه، کردستان، همدان و لرستان کمتر در این نقشهٔ سفر قرار میگیرند.
ظرفیتهای مغفول غرب ایران
محمدیفر تأکید کرد: تجربهٔ موفق کشورهای صاحب صنعت گردشگری نشان میدهد که بازتعریف مسیرهای بینالمللی و معرفی جاذبههای کمتر شناختهشده، میتواند جریان بازدیدکنندگان را از مسیرهای محدود فعلی خارج و مناطق جدید را وارد چرخهٔ گردشگری کند. غرب ایران به دلیل برخورداری از آثار تاریخی، کاروانسراهای کهن، ویژگیهای منحصربهفرد بومشناسی و فرهنگ محلی غنی، ظرفیت بالایی در این زمینه دارد.
اهمیت بازسازی و بومگردی
این باستانشناس با بیان اینکه احیای کاروانسراهای تاریخی و توسعهٔ مراکز بومگردی نهتنها میتواند تجربهای اصیل و متفاوت برای گردشگران خارجی فراهم کند، بلکه ابزاری مؤثر در رونق اقتصادی مناطق کمتر شناختهشده خواهد بود، گفت: ایجاد این زیرساختها، هم به ماندگاری بیشتر گردشگران در مناطق غربی کشور کمک میکند و هم به معرفی میراث فرهنگی و طبیعی ایران به جهانیان یاری میرساند.
صنعت سفید؛ فرصت اشتغال پایدار
وی با اشاره به اینکه با توجه به اینکه گردشگری یکی از صنایع «سفید» جهان محسوب میشود، توسعهٔ آن میتواند بدون آسیب به منابع زیستمحیطی، زمینهٔ اشتغال پایدار، ارتقای کیفیت زندگی و افزایش منافع اقتصادی برای جوامع محلی را فراهم آورد، تصریح کرد: گنجاندن غرب ایران در برنامههای سفر بینالمللی، گامی مهم در تحقق توسعهٔ متوازن گردشگری کشور خواهد بود.
لزوم تدوین برنامهٔ جامع برای احیای بناهای تاریخی و توسعهٔ گردشگری غرب ایران
وی افزود: وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، با وجود نقش کلیدی در حفاظت و بهرهبرداری از میراث تاریخی کشور، بهتنهایی توان پاسخگویی به حجم گستردهٔ نیازها و پروژههای این حوزه را ندارد؛ این مأموریت بزرگ مستلزم فعالیتهای میانبخشی و ورود فعال بخش خصوصی است.
محمدیفر با اشاره به اینکه در سالهای اخیر، سیاستگذاریهایی برای احیا و واگذاری بخشی از بناهای تاریخی به بخش خصوصی صورت گرفته است، اما این اقدامات همچنان با جایگاه و گسترهٔ تمدن ایران فاصله دارد، ادامه داد: کشورهایی مانند امارات و قطر، با استفادهٔ هوشمندانه از الگوهای کاروانسرا (حتی در کشورهایی بدون سابقهٔ تاریخی مشابه) توانستهاند به رونق بومگردی و جذب گردشگر منجر شوند. این در حالی است که ایران با برخورداری از کاروانسراهای اصیل و فضاهای معماری ارزشمند، بهرهبرداری متناسبی از این ظرفیتها ندارد.
لزوم احیای همهجانبه و استفادهٔ چندمنظوره از بناهای تاریخی
این باستانشناس در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه برنامههای جامع باید احیای خانههای تاریخی، کاروانسراها و مراکز بومگردی را دربرگیرد، گفت: این فضاها میتوانند کارکردهای چندگانه داشته باشند و علاوه بر کاربری فرهنگی و گردشگری، به محلی برای تجربهٔ سبکهای زندگی بومی و سنتی تبدیل شوند. البته مهمترین موضوع، تعریف یک مسیر گردشگری در غرب ایران است که بتواند به جذب گردشگر بینجامد.
با توجه به آنچه بیان شد، احیای مسیر تاریخی «راه خراسان بزرگ»، فرصتی راهبردی برای معرفی هویت فرهنگی و رونق اقتصاد گردشگری غرب ایران است. بقایای کاروانسراها، ایستگاههای بینراهی و اسناد تاریخی، زیرساخت ارزشمندی برای بازآفرینی این مسیر هستند.
نخستین گام، مرمت و بازسازی کاروانسراها و دیگر بناهای مسیر همدان تا کرمانشاه است. این بناها میتوانند به مراکز بومگردی، فضاهای فرهنگی و ایستگاههای توقف گردشگران بینالمللی تبدیل شوند.
دوم، تعریف یک مسیر گردشگری منسجم است که جاذبههای کمتر شناختهشدهٔ استانهای همدان، کرمانشاه، کردستان و دیگر استانها را به یکدیگر متصل و در نقشهٔ سفر بینالمللی جای دهد. این مسیر باید با تابلوهای راهنما، خدمات رفاهی و امکانات اقامتی استاندارد تجهیز شود.
سوم، مشارکت فعال بخش خصوصی در احیا و بهرهبرداری چندمنظوره از بناهای تاریخی است؛ تجربههای موفق جهانی نشان میدهد ترکیب کارکردهای فرهنگی، گردشگری و تجاری در این فضاها، سودآوری و پایداری پروژه را تضمین میکند.
در نهایت، با پیوند بین حفاظت میراث، بازاریابی هدفمند و استفادهٔ خلاقانه از روایت تاریخی، «راه خراسان بزرگ» میتواند به شاهراه تازهای برای توسعهٔ پایدار و اشتغال روستایی غرب ایران بدل شود
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.