یک نویسنده ادبیات پایداری:
روایت ما، سلاح ما و پاسداشت خاطره شهیدان، رسالت امروز و فردای ایران است
از تهجد تا مدیریت نظامی؛ چهره کامل یک شهیدِ حسینی
در روزگاری که دشمنان ایران با جنگ روایتها قصد تحریف حقیقت و کمرنگ کردن فداکاریهای شهیدان را دارند، صیفیکار معتقد است تنها سلاح ما، روایت درست و مستند از رشادتها و مقاومت فرزندان این سرزمین است. حفظ خاطره شهیدان، نه تنها وظیفهای اخلاقی، بلکه رسالتی تاریخی و ملی است که باید امروز و فردا با تمام توان به آن پایبند باشیم. این روایتها، پل ارتباطی نسلها و چراغ راه آینده ایران اسلامی خواهند بود.
در میانه تیرگیِ جهان پرآشوب امروز، آنجا که پلشتی قدرتهای سلطهگر، مرزهای اخلاق و انسانیت را درهمشکسته، ملت ایران بار دیگر در قامت ملتی استوار، آزمونی تاریخی را از سر گذراند. جنگ 12روزهای که میان ایران عزیز و رژیم اشغالگر صهیونیستی در گرفت، نه صرفاً تقابل دو نیروی نظامی، بلکه رویارویی دو منظومه ارزشی بود؛ یکی مبتنی بر ایمان، عدالتخواهی، غیرت ملی و تعهد تاریخی به آرمان قدس و مظلومان و دیگری زاده آپارتاید، اشغال، ترور و پشتیبانی امپریالیسم جهانی.
در این نبرد سنگین ایران نه فقط هدف حملهای ناگهانی و گسترده قرار گرفت، بلکه بار دیگر مظلومانه و مقتدرانه، به دفاعی مقدس و تمامعیار برخاست. دشمن آمده بود تا «کار را تمام کند» اما آنچه به پایان رسید، نه ایران که خیال خام آنان بود. پاسخ کوبنده ایران، بهخصوص در حوزه موشکی و اطلاعاتی، نشان داد که دستان این ملت، بر خلاف تصور دشمنان، همچنان پرتوان، دقیق، و بر مدار حکمت است.
اما آنچه این جنگ را در تاریخ معاصر ایران ممتاز کرده، نهفقط سطح درگیری و گستره آن، بلکه خونهای پاکی است که در راه دفاع از وطن و آرمان، بر زمین ریخته شد. شهادت جمعی از فرماندهان، رزمندگان، نیروهای اطلاعاتی، امدادی و حتی مردم عادی، نشان داد که دفاع همچنان ادامه دارد و میدان، هنوز جایگاه مجاهدت و شهادت است.
در میان این کاروان عاشقان، نام سپهبد شهید علی شادمانی با درخششی خاص بر تارک این نبرد جای دارد فرماندهای که نهفقط در جایگاه نظامی، بلکه در قله ایمان، تدبیر، اخلاق و وفاداری به مکتب اهلبیت (ع) قرار داشت. او که سالها در سپاه، از همدان تا مهران، از کردستان تا قرارگاه خاتمالانبیاء، بار مسئولیتهای بزرگ را به دوش کشیده بود، در آخرین آزمون، چنان درخشید که شهادتش نه نقطه پایان، که نقطه عطفی در تاریخ مقاومت شد.
این مقدمه، دعوتی است برای بازگشایی پرونده زندگی او؛ نه از سر تمجید عاطفی، که از سر وظیفهای تاریخی؛ اگر ما ننویسیم، دشمن خواهد نوشت. اگر شهید شادمانی و همرزمانش بیصدا بمانند، تحریف جای حقیقت را خواهد گرفت.
روایت زندگی شادمانی، روایت ایران است؛ روایت نسلی که خم شد اما نشکست، که گریست اما ایستاد، و جان داد، اما خاک نداد؛ باشد که با قلم، قطرهای باشیم در دریای بیکران شکوه آنها.
*یادنامهای از یک فرمانده شهید به روایت محسن صیفیکار
محسن صیفیکار، در گفتوگویی صمیمی به بیان نکاتی از زندگی سپهبد شهید شادمانی پرداخت و تصویری روشن از شخصیت نظامی، اخلاقی و مدیریتی او ترسیم کرد.
او که سالها در حوزه ادبیات مقاومت فعالیت دارد، گفت: من اگرچه معلم بازنشستهام، اما در بیست و چند سال گذشته در حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری فعال بودهام و با بسیاری از رزمندگان و سرداران استان همدان، از نزدیک یا دور، آشنا شدهام.
این نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری و تاریخ شفاهی، از نخستین دیدار با شهید شادمانی در جلسهای در سازمان تبلیغات اسلامی یاد کرد و گفت: اولین آشناییام با سردار شادمانی حدود 17 سال پیش بود. در آن زمان، این شهید عزیز بر لزوم تولید آثار درباره شهید بهمنی تأکید کرده و به او ارادت ویژهای داشت. جالب است که با وجود جایگاه والای خود، شهید بهمنی را 'فرمانده فرماندهان' مینامید.
صیفیکار ارتباط نزدیک میان شهیدان شادمانی و تقی بهمنی را ناشی از دوستی عمیق آنها از دوران آغازین شکلگیری سپاه دانست و افزود: آنها از سال 1358 در کردستان و مهاباد همراه و همرزم بوده و هر دو پیش از پیوستن به سپاه، در کسوت معلمی فعالیت میکردند، بعدها بنا به ضرورت جنگ، به صف رزمندگان پیوسته و در این سنگر باقیماندند.
او با توصیف شهید شادمانی به عنوان «مدیری جهادی، فرماندهای میدانی، شخصیت نفوذناپذیر و با تدبیر»، به نقش برجسته این شهید بزرگ در سالهای پایانی عمرش اشاره کرد و گفت: از سال 1395 معاون هماهنگکننده قرارگاه خاتمالانبیاء بود و پس از شهادت سردار غلامعلی رشید، با حکم رهبر معظم انقلاب به فرماندهی این قرارگاه راهبردی منصوب شد؛ جایگاهی که مرکز فرماندهی کلان جنگ در جمهوری اسلامی است.
این چهره شناخته شده در حوزه ادبیات پایداری با اشاره به تأثیر چشمگیر فرماندهی شهید شادمانی در نبردهای اخیر، اظهار کرد: او در چند روز پایانی عمر دنیایی خود با مدیریت عملیات موشکی و فرماندهی میدانی، دشمن را به زانو درآورد و از آزمون الهی آخر عمر، سرافراز بیرون آمد. او ستارهای درخشان بر سینه جمهوری اسلامی شد.
صیفیکار سپس به دشواری دسترسی به شهید شادمانی اشاره کرد و گفت: او ذاتاً کمحرف و بسیار مشغول بود. همین امر نیز سبب کمتر مطرح شدن او شده بود.
*نقشی که فراتر از حافظه رسمی است
وی در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به پیشینه انقلابی و نظامی شهید سپهبد شادمانی، جایگاه او در شکلگیری مقاومت مردمی همدان را تبیین کرد و از غفلت تاریخی نسبت به این چهره تأثیرگذار ابراز تأسف کرد.
این مؤلف و محقق با اشاره به پیوستن شهید شادمانی به سپاه در تابستان 1358، همزمان با شهید تقی بهمنی، گفت: همدان دومین استانی بود که پس از تهران، سپاه پاسداران در آن شکل گرفت. شهید شادمانی نیز از نخستین نیروهای عملیاتی سپاه همدان بود که در پیشاهنگی میدان 13آبان، هسته اولیه سپاه را شکل دادند؛ جمعی که در آن زمان بیش از 40 نفر نبود.
صیفیکار افزود: شهید شادمانی پس از حضور کوتاه در کمیته انقلاب، وارد سپاه شد و به بخش عملیات پیوست؛ یکی از حساسترین و حیاتیترین بخشهای آن روزهای سپاه. پس از شهادت فرماندهان بزرگی چون حسین شاهحسینی، محمدرضا فراهانی و تقی بهمنی، شهید شادمانی بهعنوان جانشین عملیات ایفای نقش کرد و در مناطق حساسی چون مهران و پادگان ابوذر، هم فرمانده و هم مربی آموزشهای نظامی بود.
او ادامه داد: شهید شادمانی با برخورداری از سابقه خدمت سربازی و توان جسمانی و روحی بالا، نمونه کامل یک نظامی مادرزاد بود؛ چابک و مصمم. او این ویژگیها را تا پایان عمر حفظ کرد.
این پژوهشگر جنگ در ادامه به نقشآفرینی شهید شادمانی در دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: او در کنار سردار شهید حسین همدانی، در مقاطع مختلف نقشهای راهبردی بر عهده داشت؛ از جانشینی تیپ انصار تا فرماندهی لشکر چهار بعثت و قرارگاههای بعثت و نجف. در سال 1364، مسئولیت یکی از مناطق راهبردی غرب کشور را بهعنوان فرماندار نظامی برعهده گرفت و با مدیریت ویژهای، آن منطقه را از بحران خارج کرد.
با وجود این سابقه درخشان، صیفیکار معتقد است که شهید شادمانی در حافظه تاریخی استان همدان، آنگونه که باید شناخته نشده است: متأسفانه جایگاه واقعی او در همدان بازتاب نیافته. امیدوارم پایان عاشقانه حیاتش با شهادت پس از 47 سال جهاد، زمینهساز معرفی بهتر او به نسلهای آینده شود.
وی سپس درباره بازتاب چهره شهید شادمانی در آثار مکتوب و ادبی نیز اظهار نظر کرد و گفت: بهرغم ظرفیت بالای شخصیتی و نظامی، تنها یک کتاب با عنوان قصه جنگ در دهه 70 منتشر شده که کتابی مختصر و ناقص است. حتی همان هم روایت کاملی از حضور او در جنگ ندارد. بخشی از این کاستیها به دلایلی بازمیگردد که پیشتر گفتم؛ از جمله شخصیت کمحرف شهید و اشتغالات متعددش که امکان مصاحبه و مستندسازی را دشوار میکرد.
این نویسنده همدانی همچنین با اشاره به تحصیلات عالی شهید شادمانی خاطرنشان کرد: او با وجود مسئولیتهای نظامی سنگین، تا مقطع دکترای علوم دفاعی تحصیل کرد. انسانی باسواد، دقیق، سختگیر در پذیرش کارها و با حساسیت بالا نسبت به کیفیت تولیدات فرهنگی. شنیدهام حتی برخی آثار دربارهاش را تأیید نکرده، چرا که آنها را در شأن حقیقت ماجرا نمیدانسته است.
*کتابی برای یک قافلهسالار؛ چهرهای چندبُعدی از فرماندهی مؤمن
صیفیکار، در ادامه از آغاز فرآیند مستندسازی زندگی و خاطرات شهید سپهبد شادمانی خبر داد و از ضرورت تولید آثار مکتوب برای معرفی این فرمانده برجسته و دیگر شهدای استان همدان سخن گفت.
وی با اشاره به نبود منابع جامع درباره شهید شادمانی گفت: به تازگی مجموعهای مصاحبه با همرزمان و دوستان او انجام شده و اکنون در حال آمادهسازی کتابی هستیم که انشاءالله بهزوددی منتشر شود. در این مجموعه حدود 30 خاطره از خانواده، دوستان و همرزمان گردآوری شده که هرکدام گوشهای از ابعاد مختلف این شخصیت بزرگ را روشن میکند: از وجوه نظامی و مدیریتی گرفته تا تعبد، اخلاق فردی و بینش علمی او.
این نویسنده حوزه ادبیات پایداری، افزود: این کتاب شامل عکسهایی از شهید در کنار نویسندگان همدانی و ملی، همراه با خاطرات صوتی و مکتوب اطرافیان، خانواده و دوستان است و در صورت چاپ این اثر، دومین کتاب منتشرشده درباره شهید شادمانی خواهد بود.
صیفیکار تصریح کرد: راه دشواری در پیش داریم، اما این نخستین گامها برای ثبت میراث شهید شادمانی است. امیدوارم با مدد خود شهدا، این مسیر برای دیگر شهدای گرانقدر همدان نیز هموار شود.
او افزود: شهید شادمانی، برخلاف تصور رایج درباره نظامیان، انسانی اهل تعقل و تعبد بود. اهل نماز شب، پیادهروی اربعین، عزاداری و هیئت. اینگونه فرماندهان، جلوههای حسینی دفاع مقدس هستند و اگر روح و رنگ حسینی در دفاع مقدس نبود، ایران در برابر دشمنِ تا بن دندان مسلح و پشتیبانیشده توسط آمریکا، نمیتوانست دوام بیاورد.
این محقق و پژوهشگر بر این نکته هم تأکید کرد که این تلاشها تنها مختص یک شهید نیست و باید به صورت یک جریان منسجم دنبال شود: استان همدان در دفاع 12روزه اخیر، 54 شهید تقدیم کرده که از این تعداد، حدود 35 نفر در استان و مابقی در شهرهای دیگر دفن شدهاند. با توجه به جایگاه خاص شهید شادمانی که قافلهسالار این جمع محسوب میشود، مستندسازی زندگی او در اولویت قرار گرفته، اما برای همه شهدا وظیفه داریم.
صیفیکار با اشاره به ضرورت تشکیل کارگروههای تخصصی برای ثبت خاطرات و پژوهش درباره این شهدا ادامه داد: از خردادماه برخی اقدامات آغاز شده و قرار است خبرنگاران و نویسندگان با خانوادهها مصاحبههای مفصل انجام دهند تا در قالب کتاب، مستند یا دیگر تولیدات فرهنگی به جامعه معرفی شوند.
وی به وضعیت فعلی تولیدات ادبی دفاع مقدس در همدان نیز اشاره کرد و گفت: استان همدان با داشتن بیش از 8000 شهید، ظرفیت تولید حداقل 2000 کتاب را دارد، اما تاکنون حدود 700 عنوان منتشر شده که بسیاری از آنها هم مستقیم درباره شهدا نیست. اگرچه در سطح کشور پیشرو هستیم، اما هنوز فاصله زیادی با آنچه باید باشد وجود دارد.
این محقق و پژوهشگر در ادامه با مروری تاریخی بر مقاومت ملت ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی و حمایتهای جهانی از این رژیم کودککش جنگ اخیر را «جنگ خندق سوم» نامید و ادامه داد: در 14 سال حضور ایران در سوریه حدود 550 شهید مدافع حرم تقدیم شد، اما در دفاع 12روزه اخیر، بیش از 1100 شهید دادیم. این نشان از شدت هجمه دشمن و بزرگی حماسهای دارد که ملت ایران رقم زد و البته تاییدی بر تأکید رهبر انقلاب که فرمودند: اگر در سوریه نجنگیم باید در همدان و کرمانشاه مقابل دشمن بایستیم... که همین اتفاق نیز افتاد.
صیفیکار با اشاره به نقش مؤثر شهید شادمانی در این مقاومت افزود: فرماندهانی چون او، با روحیهای الهی و ایمانی استوار، جبهه دفاع را حفظ کردند. دشمنان تصور داشتند میتوانند ایران را در چند روز تجزیه و متلاشی کنند، اما آنچه دیدند، ضربهای کاری بود که هنوز از پیامدهایش در هراساند. فرماندهی و مقاومت از جنس امام حسین (ع) بود، و شهید شادمانی فرزند این مکتب بود.
وی سپس با بیان اینکه بخشی از ناکامی دشمنان به دلیل تحلیل نادرست داخلیها از وضعیت کشور بود، گفت: عدهای در مطبوعات و رسانهها، بهجای تبیین واقعیت، ذهن مردم را آلوده کردند و زمینه طمع دشمن را فراهم آوردند. اما شهدا، بهویژه امثال شادمانی، با مقاومتشان، خط بطلانی بر این تحلیلها کشیدند.
این نویسنده برجسته در ادامه به اهمیت قلم و مسئولیت اهالی فکر و فرهنگ اشاره کرد: اگر امروز دست قلم متفکران و نویسندگان نتواند عظمت دفاع مقدس و مقاومت امروز را روایت کند، تاریخ بهدرستی ثبت نخواهد شد. همانطور که حدیث معروف میگوید: ‘مداد العلما افضل من دماء الشهداء’؛ اما این مداد، باید از جنس علم و تعهد باشد.
صیفیکار با لحنی امیدوارانه گفت: وظیفه ماست که چهرههایی چون شهید شادمانی را به نسل آینده معرفی کنیم. او نهفقط یک فرمانده نظامی، بلکه یک جلوه از ایمان، عقلانیت، تدبیر و شجاعت بود. انشاءالله بتوانیم ذرهای از عظمت او و سایر شهدایمان را به تصویر بکشیم.
*روایت را ما باید بنویسیم؛ هشدار صیفیکار نسبت به تحریف مقاومت و مسئولیت قلمها در جنگ روایتها
در بخش پایانی این گفتوگو، صیفیکار با لحنی صریح و پر از دغدغه، از مسئولیت تاریخی اهل قلم برای ثبت واقعیتهای مقاومت، شهیدان و مظلومیتها سخن گفت.
او با اشاره به شرایط غمانگیز و پیچیده جهانی، قلم را تنها راه جلوگیری از تحریف و وارونهنمایی حقیقت دانست و با اشاره به فجایعی همچون مرگ هزاران نفر از گرسنگی در غزه به بیعملی نهادهای بینالمللی و سکوت مرگبار آنها اعتراض کرد و گفت: امروز دنیا آلوده به پلشتی است. جان 2 میلیون انسان در غزه از گرسنگی در خطر است و هیچکس صدایی درنمیآورد. اگر ایران هم نبود که صدای مظلومیت آنان را بلند کند، چه کسی حمایت میکرد؟
صیفیکار بار دیگر بر ضرورت نوشتن از شهدا، بهویژه شهید شادمانی، تأکید کرد و افزود: اگر ما ننویسیم، دشمن خواهد نوشت. اگر روایت خود را ارائه نکنیم، آنها روایتی خواهند ساخت که حقیقت را تحریف میکند. روایت اول، روایت مؤثر است؛ ایران باید روایتگر اصلی شهیدانش باشد.
او با اشاره به تحریفهایی که پیرامون حضور ایران در سوریه انجام شده، گفت: خط تحریف سعی کرده مقاومت را بیثمر و بیمنطق جلوه دهد، اما ما میدانیم این حضور آگاهانه و ضروری بود. کسانی که ذهن جامعه را نسبت به این واقعیت مسموم کردند، همدست دشمن شدند.
این پژوهشگر دفاع مقدس تأکید کرد: وقتی درِ ذهنها باز میشود و فکرها شل میشوند، نفوذ اتفاق میافتد؛ نفوذ فکری و فرهنگی، نه فقط امنیتی. و این همان خطری است که با آن روبهرو هستیم.
صیفیکار در پایان ضمن اشاره به سخنان امام خمینی (ره) درباره خطر سکوت قلمها، هشدار داد: امام فرمود؛ بشکند قلمهایی که ننویسد برخمینی و یارانش چه گذشت... ما نیز باید روایت کنیم تا عظمت شهیدان فراموش نشود.
صیفیکار با آرزوی حفظ انسجام ملی و تقویت گفتمان مقاومت گفت: اینکه امروز تجربهای 50 ساله در میدان داریم، مزیت بزرگی است و اگر ضعفها را شناسایی و برطرف کنیم، میتوانیم گامهای بلندی در مسیر پیشرفت، امنیت و عدالت برداریم.
*ایستادگی بیبدیل؛ تجلیل از شهید شادمانی و شهدای جنگ 12 روزه
جنگ 12 روزه، فصل دیگری از مقاومت بیوقفه مردمانی بود که تاریخ را با خون خود رقم زدند و نام خود را در دفتر جاودانگی ثبت کردند. این نبرد، بیش از هر چیز، آزمونی بود برای اثبات عزم راسخ ملتی که به رغم همه تهدیدها و تحریمها، ایستادگی را سرلوحه زندگی خود قرار داد و نشان داد که عزت و استقلال، قیمت دارد؛ قیمتی به سنگینی جانهای پاک و بیمنت.
شهید سپهبد علی شادمانی، نماد آن روح بیباک، آن عقل فرماندهای دقیق و آن ایمان ناب است که در دل آتشهای جنگ، آرام و استوار میماند. او که در میان شعلههای سختترین روزها و سنگینترین مسئولیتها، نه تنها فرماندهای مقتدر بلکه الگویی از اخلاق، تعهد و عشق به خدا و خلق بود، امروز چراغ راه همه ماست.
روایت این زندگی، روایت مقاومت است؛ مقاومتی که با خون و شهادت آمیخته شده و با سیره آن بزرگ مردان، مسیر آینده را روشن خواهد کرد. ما وظیفه داریم این داستانها را بازگو کنیم، تا حقایق زنده بماند، تا نسلهای آینده بدانند عزت و آزادی به آسانی به دست نمیآید و برای حفظ آن باید همواره بیدار و حاضر بود.
اینک، در برابر یاد و خاطره شهدایی چون شادمانی و همرزمانش، عهد میبندیم که قلم را رها نکنیم، حقیقت را مخدوش نسازیم و با همه توان، صدای آنان را در تاریکیهای زمان به گوش جهانیان برسانیم.
راه شهادت و مقاومت، راهی است که با خون پاک این دلیرمردان آبیاری شده و هیچ ظلم و جنایتی توان محو آن را نخواهد داشت. ما ایستادهایم، همچنان که آنان ایستادند؛ مقتدر، مصمم و امیدوار، برای فردایی بهتر، برای ایران سربلند و برای آرمانهایی که هرگز فراموش نمیشوند.
در میانه تیرگیِ جهان پرآشوب امروز، آنجا که پلشتی قدرتهای سلطهگر، مرزهای اخلاق و انسانیت را درهمشکسته، ملت ایران بار دیگر در قامت ملتی استوار، آزمونی تاریخی را از سر گذراند. جنگ 12روزهای که میان ایران عزیز و رژیم اشغالگر صهیونیستی در گرفت، نه صرفاً تقابل دو نیروی نظامی، بلکه رویارویی دو منظومه ارزشی بود؛ یکی مبتنی بر ایمان، عدالتخواهی، غیرت ملی و تعهد تاریخی به آرمان قدس و مظلومان و دیگری زاده آپارتاید، اشغال، ترور و پشتیبانی امپریالیسم جهانی.
در این نبرد سنگین ایران نه فقط هدف حملهای ناگهانی و گسترده قرار گرفت، بلکه بار دیگر مظلومانه و مقتدرانه، به دفاعی مقدس و تمامعیار برخاست. دشمن آمده بود تا «کار را تمام کند» اما آنچه به پایان رسید، نه ایران که خیال خام آنان بود. پاسخ کوبنده ایران، بهخصوص در حوزه موشکی و اطلاعاتی، نشان داد که دستان این ملت، بر خلاف تصور دشمنان، همچنان پرتوان، دقیق، و بر مدار حکمت است.
اما آنچه این جنگ را در تاریخ معاصر ایران ممتاز کرده، نهفقط سطح درگیری و گستره آن، بلکه خونهای پاکی است که در راه دفاع از وطن و آرمان، بر زمین ریخته شد. شهادت جمعی از فرماندهان، رزمندگان، نیروهای اطلاعاتی، امدادی و حتی مردم عادی، نشان داد که دفاع همچنان ادامه دارد و میدان، هنوز جایگاه مجاهدت و شهادت است.
در میان این کاروان عاشقان، نام سپهبد شهید علی شادمانی با درخششی خاص بر تارک این نبرد جای دارد فرماندهای که نهفقط در جایگاه نظامی، بلکه در قله ایمان، تدبیر، اخلاق و وفاداری به مکتب اهلبیت (ع) قرار داشت. او که سالها در سپاه، از همدان تا مهران، از کردستان تا قرارگاه خاتمالانبیاء، بار مسئولیتهای بزرگ را به دوش کشیده بود، در آخرین آزمون، چنان درخشید که شهادتش نه نقطه پایان، که نقطه عطفی در تاریخ مقاومت شد.
این مقدمه، دعوتی است برای بازگشایی پرونده زندگی او؛ نه از سر تمجید عاطفی، که از سر وظیفهای تاریخی؛ اگر ما ننویسیم، دشمن خواهد نوشت. اگر شهید شادمانی و همرزمانش بیصدا بمانند، تحریف جای حقیقت را خواهد گرفت.
روایت زندگی شادمانی، روایت ایران است؛ روایت نسلی که خم شد اما نشکست، که گریست اما ایستاد، و جان داد، اما خاک نداد؛ باشد که با قلم، قطرهای باشیم در دریای بیکران شکوه آنها.
*یادنامهای از یک فرمانده شهید به روایت محسن صیفیکار
محسن صیفیکار، در گفتوگویی صمیمی به بیان نکاتی از زندگی سپهبد شهید شادمانی پرداخت و تصویری روشن از شخصیت نظامی، اخلاقی و مدیریتی او ترسیم کرد.
او که سالها در حوزه ادبیات مقاومت فعالیت دارد، گفت: من اگرچه معلم بازنشستهام، اما در بیست و چند سال گذشته در حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری فعال بودهام و با بسیاری از رزمندگان و سرداران استان همدان، از نزدیک یا دور، آشنا شدهام.
این نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری و تاریخ شفاهی، از نخستین دیدار با شهید شادمانی در جلسهای در سازمان تبلیغات اسلامی یاد کرد و گفت: اولین آشناییام با سردار شادمانی حدود 17 سال پیش بود. در آن زمان، این شهید عزیز بر لزوم تولید آثار درباره شهید بهمنی تأکید کرده و به او ارادت ویژهای داشت. جالب است که با وجود جایگاه والای خود، شهید بهمنی را 'فرمانده فرماندهان' مینامید.
صیفیکار ارتباط نزدیک میان شهیدان شادمانی و تقی بهمنی را ناشی از دوستی عمیق آنها از دوران آغازین شکلگیری سپاه دانست و افزود: آنها از سال 1358 در کردستان و مهاباد همراه و همرزم بوده و هر دو پیش از پیوستن به سپاه، در کسوت معلمی فعالیت میکردند، بعدها بنا به ضرورت جنگ، به صف رزمندگان پیوسته و در این سنگر باقیماندند.
او با توصیف شهید شادمانی به عنوان «مدیری جهادی، فرماندهای میدانی، شخصیت نفوذناپذیر و با تدبیر»، به نقش برجسته این شهید بزرگ در سالهای پایانی عمرش اشاره کرد و گفت: از سال 1395 معاون هماهنگکننده قرارگاه خاتمالانبیاء بود و پس از شهادت سردار غلامعلی رشید، با حکم رهبر معظم انقلاب به فرماندهی این قرارگاه راهبردی منصوب شد؛ جایگاهی که مرکز فرماندهی کلان جنگ در جمهوری اسلامی است.
این چهره شناخته شده در حوزه ادبیات پایداری با اشاره به تأثیر چشمگیر فرماندهی شهید شادمانی در نبردهای اخیر، اظهار کرد: او در چند روز پایانی عمر دنیایی خود با مدیریت عملیات موشکی و فرماندهی میدانی، دشمن را به زانو درآورد و از آزمون الهی آخر عمر، سرافراز بیرون آمد. او ستارهای درخشان بر سینه جمهوری اسلامی شد.
صیفیکار سپس به دشواری دسترسی به شهید شادمانی اشاره کرد و گفت: او ذاتاً کمحرف و بسیار مشغول بود. همین امر نیز سبب کمتر مطرح شدن او شده بود.
*نقشی که فراتر از حافظه رسمی است
وی در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به پیشینه انقلابی و نظامی شهید سپهبد شادمانی، جایگاه او در شکلگیری مقاومت مردمی همدان را تبیین کرد و از غفلت تاریخی نسبت به این چهره تأثیرگذار ابراز تأسف کرد.
این مؤلف و محقق با اشاره به پیوستن شهید شادمانی به سپاه در تابستان 1358، همزمان با شهید تقی بهمنی، گفت: همدان دومین استانی بود که پس از تهران، سپاه پاسداران در آن شکل گرفت. شهید شادمانی نیز از نخستین نیروهای عملیاتی سپاه همدان بود که در پیشاهنگی میدان 13آبان، هسته اولیه سپاه را شکل دادند؛ جمعی که در آن زمان بیش از 40 نفر نبود.
صیفیکار افزود: شهید شادمانی پس از حضور کوتاه در کمیته انقلاب، وارد سپاه شد و به بخش عملیات پیوست؛ یکی از حساسترین و حیاتیترین بخشهای آن روزهای سپاه. پس از شهادت فرماندهان بزرگی چون حسین شاهحسینی، محمدرضا فراهانی و تقی بهمنی، شهید شادمانی بهعنوان جانشین عملیات ایفای نقش کرد و در مناطق حساسی چون مهران و پادگان ابوذر، هم فرمانده و هم مربی آموزشهای نظامی بود.
او ادامه داد: شهید شادمانی با برخورداری از سابقه خدمت سربازی و توان جسمانی و روحی بالا، نمونه کامل یک نظامی مادرزاد بود؛ چابک و مصمم. او این ویژگیها را تا پایان عمر حفظ کرد.
این پژوهشگر جنگ در ادامه به نقشآفرینی شهید شادمانی در دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: او در کنار سردار شهید حسین همدانی، در مقاطع مختلف نقشهای راهبردی بر عهده داشت؛ از جانشینی تیپ انصار تا فرماندهی لشکر چهار بعثت و قرارگاههای بعثت و نجف. در سال 1364، مسئولیت یکی از مناطق راهبردی غرب کشور را بهعنوان فرماندار نظامی برعهده گرفت و با مدیریت ویژهای، آن منطقه را از بحران خارج کرد.
با وجود این سابقه درخشان، صیفیکار معتقد است که شهید شادمانی در حافظه تاریخی استان همدان، آنگونه که باید شناخته نشده است: متأسفانه جایگاه واقعی او در همدان بازتاب نیافته. امیدوارم پایان عاشقانه حیاتش با شهادت پس از 47 سال جهاد، زمینهساز معرفی بهتر او به نسلهای آینده شود.
وی سپس درباره بازتاب چهره شهید شادمانی در آثار مکتوب و ادبی نیز اظهار نظر کرد و گفت: بهرغم ظرفیت بالای شخصیتی و نظامی، تنها یک کتاب با عنوان قصه جنگ در دهه 70 منتشر شده که کتابی مختصر و ناقص است. حتی همان هم روایت کاملی از حضور او در جنگ ندارد. بخشی از این کاستیها به دلایلی بازمیگردد که پیشتر گفتم؛ از جمله شخصیت کمحرف شهید و اشتغالات متعددش که امکان مصاحبه و مستندسازی را دشوار میکرد.
این نویسنده همدانی همچنین با اشاره به تحصیلات عالی شهید شادمانی خاطرنشان کرد: او با وجود مسئولیتهای نظامی سنگین، تا مقطع دکترای علوم دفاعی تحصیل کرد. انسانی باسواد، دقیق، سختگیر در پذیرش کارها و با حساسیت بالا نسبت به کیفیت تولیدات فرهنگی. شنیدهام حتی برخی آثار دربارهاش را تأیید نکرده، چرا که آنها را در شأن حقیقت ماجرا نمیدانسته است.
*کتابی برای یک قافلهسالار؛ چهرهای چندبُعدی از فرماندهی مؤمن
صیفیکار، در ادامه از آغاز فرآیند مستندسازی زندگی و خاطرات شهید سپهبد شادمانی خبر داد و از ضرورت تولید آثار مکتوب برای معرفی این فرمانده برجسته و دیگر شهدای استان همدان سخن گفت.
وی با اشاره به نبود منابع جامع درباره شهید شادمانی گفت: به تازگی مجموعهای مصاحبه با همرزمان و دوستان او انجام شده و اکنون در حال آمادهسازی کتابی هستیم که انشاءالله بهزوددی منتشر شود. در این مجموعه حدود 30 خاطره از خانواده، دوستان و همرزمان گردآوری شده که هرکدام گوشهای از ابعاد مختلف این شخصیت بزرگ را روشن میکند: از وجوه نظامی و مدیریتی گرفته تا تعبد، اخلاق فردی و بینش علمی او.
این نویسنده حوزه ادبیات پایداری، افزود: این کتاب شامل عکسهایی از شهید در کنار نویسندگان همدانی و ملی، همراه با خاطرات صوتی و مکتوب اطرافیان، خانواده و دوستان است و در صورت چاپ این اثر، دومین کتاب منتشرشده درباره شهید شادمانی خواهد بود.
صیفیکار تصریح کرد: راه دشواری در پیش داریم، اما این نخستین گامها برای ثبت میراث شهید شادمانی است. امیدوارم با مدد خود شهدا، این مسیر برای دیگر شهدای گرانقدر همدان نیز هموار شود.
او افزود: شهید شادمانی، برخلاف تصور رایج درباره نظامیان، انسانی اهل تعقل و تعبد بود. اهل نماز شب، پیادهروی اربعین، عزاداری و هیئت. اینگونه فرماندهان، جلوههای حسینی دفاع مقدس هستند و اگر روح و رنگ حسینی در دفاع مقدس نبود، ایران در برابر دشمنِ تا بن دندان مسلح و پشتیبانیشده توسط آمریکا، نمیتوانست دوام بیاورد.
این محقق و پژوهشگر بر این نکته هم تأکید کرد که این تلاشها تنها مختص یک شهید نیست و باید به صورت یک جریان منسجم دنبال شود: استان همدان در دفاع 12روزه اخیر، 54 شهید تقدیم کرده که از این تعداد، حدود 35 نفر در استان و مابقی در شهرهای دیگر دفن شدهاند. با توجه به جایگاه خاص شهید شادمانی که قافلهسالار این جمع محسوب میشود، مستندسازی زندگی او در اولویت قرار گرفته، اما برای همه شهدا وظیفه داریم.
صیفیکار با اشاره به ضرورت تشکیل کارگروههای تخصصی برای ثبت خاطرات و پژوهش درباره این شهدا ادامه داد: از خردادماه برخی اقدامات آغاز شده و قرار است خبرنگاران و نویسندگان با خانوادهها مصاحبههای مفصل انجام دهند تا در قالب کتاب، مستند یا دیگر تولیدات فرهنگی به جامعه معرفی شوند.
وی به وضعیت فعلی تولیدات ادبی دفاع مقدس در همدان نیز اشاره کرد و گفت: استان همدان با داشتن بیش از 8000 شهید، ظرفیت تولید حداقل 2000 کتاب را دارد، اما تاکنون حدود 700 عنوان منتشر شده که بسیاری از آنها هم مستقیم درباره شهدا نیست. اگرچه در سطح کشور پیشرو هستیم، اما هنوز فاصله زیادی با آنچه باید باشد وجود دارد.
این محقق و پژوهشگر در ادامه با مروری تاریخی بر مقاومت ملت ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی و حمایتهای جهانی از این رژیم کودککش جنگ اخیر را «جنگ خندق سوم» نامید و ادامه داد: در 14 سال حضور ایران در سوریه حدود 550 شهید مدافع حرم تقدیم شد، اما در دفاع 12روزه اخیر، بیش از 1100 شهید دادیم. این نشان از شدت هجمه دشمن و بزرگی حماسهای دارد که ملت ایران رقم زد و البته تاییدی بر تأکید رهبر انقلاب که فرمودند: اگر در سوریه نجنگیم باید در همدان و کرمانشاه مقابل دشمن بایستیم... که همین اتفاق نیز افتاد.
صیفیکار با اشاره به نقش مؤثر شهید شادمانی در این مقاومت افزود: فرماندهانی چون او، با روحیهای الهی و ایمانی استوار، جبهه دفاع را حفظ کردند. دشمنان تصور داشتند میتوانند ایران را در چند روز تجزیه و متلاشی کنند، اما آنچه دیدند، ضربهای کاری بود که هنوز از پیامدهایش در هراساند. فرماندهی و مقاومت از جنس امام حسین (ع) بود، و شهید شادمانی فرزند این مکتب بود.
وی سپس با بیان اینکه بخشی از ناکامی دشمنان به دلیل تحلیل نادرست داخلیها از وضعیت کشور بود، گفت: عدهای در مطبوعات و رسانهها، بهجای تبیین واقعیت، ذهن مردم را آلوده کردند و زمینه طمع دشمن را فراهم آوردند. اما شهدا، بهویژه امثال شادمانی، با مقاومتشان، خط بطلانی بر این تحلیلها کشیدند.
این نویسنده برجسته در ادامه به اهمیت قلم و مسئولیت اهالی فکر و فرهنگ اشاره کرد: اگر امروز دست قلم متفکران و نویسندگان نتواند عظمت دفاع مقدس و مقاومت امروز را روایت کند، تاریخ بهدرستی ثبت نخواهد شد. همانطور که حدیث معروف میگوید: ‘مداد العلما افضل من دماء الشهداء’؛ اما این مداد، باید از جنس علم و تعهد باشد.
صیفیکار با لحنی امیدوارانه گفت: وظیفه ماست که چهرههایی چون شهید شادمانی را به نسل آینده معرفی کنیم. او نهفقط یک فرمانده نظامی، بلکه یک جلوه از ایمان، عقلانیت، تدبیر و شجاعت بود. انشاءالله بتوانیم ذرهای از عظمت او و سایر شهدایمان را به تصویر بکشیم.
*روایت را ما باید بنویسیم؛ هشدار صیفیکار نسبت به تحریف مقاومت و مسئولیت قلمها در جنگ روایتها
در بخش پایانی این گفتوگو، صیفیکار با لحنی صریح و پر از دغدغه، از مسئولیت تاریخی اهل قلم برای ثبت واقعیتهای مقاومت، شهیدان و مظلومیتها سخن گفت.
او با اشاره به شرایط غمانگیز و پیچیده جهانی، قلم را تنها راه جلوگیری از تحریف و وارونهنمایی حقیقت دانست و با اشاره به فجایعی همچون مرگ هزاران نفر از گرسنگی در غزه به بیعملی نهادهای بینالمللی و سکوت مرگبار آنها اعتراض کرد و گفت: امروز دنیا آلوده به پلشتی است. جان 2 میلیون انسان در غزه از گرسنگی در خطر است و هیچکس صدایی درنمیآورد. اگر ایران هم نبود که صدای مظلومیت آنان را بلند کند، چه کسی حمایت میکرد؟
صیفیکار بار دیگر بر ضرورت نوشتن از شهدا، بهویژه شهید شادمانی، تأکید کرد و افزود: اگر ما ننویسیم، دشمن خواهد نوشت. اگر روایت خود را ارائه نکنیم، آنها روایتی خواهند ساخت که حقیقت را تحریف میکند. روایت اول، روایت مؤثر است؛ ایران باید روایتگر اصلی شهیدانش باشد.
او با اشاره به تحریفهایی که پیرامون حضور ایران در سوریه انجام شده، گفت: خط تحریف سعی کرده مقاومت را بیثمر و بیمنطق جلوه دهد، اما ما میدانیم این حضور آگاهانه و ضروری بود. کسانی که ذهن جامعه را نسبت به این واقعیت مسموم کردند، همدست دشمن شدند.
این پژوهشگر دفاع مقدس تأکید کرد: وقتی درِ ذهنها باز میشود و فکرها شل میشوند، نفوذ اتفاق میافتد؛ نفوذ فکری و فرهنگی، نه فقط امنیتی. و این همان خطری است که با آن روبهرو هستیم.
صیفیکار در پایان ضمن اشاره به سخنان امام خمینی (ره) درباره خطر سکوت قلمها، هشدار داد: امام فرمود؛ بشکند قلمهایی که ننویسد برخمینی و یارانش چه گذشت... ما نیز باید روایت کنیم تا عظمت شهیدان فراموش نشود.
صیفیکار با آرزوی حفظ انسجام ملی و تقویت گفتمان مقاومت گفت: اینکه امروز تجربهای 50 ساله در میدان داریم، مزیت بزرگی است و اگر ضعفها را شناسایی و برطرف کنیم، میتوانیم گامهای بلندی در مسیر پیشرفت، امنیت و عدالت برداریم.
*ایستادگی بیبدیل؛ تجلیل از شهید شادمانی و شهدای جنگ 12 روزه
جنگ 12 روزه، فصل دیگری از مقاومت بیوقفه مردمانی بود که تاریخ را با خون خود رقم زدند و نام خود را در دفتر جاودانگی ثبت کردند. این نبرد، بیش از هر چیز، آزمونی بود برای اثبات عزم راسخ ملتی که به رغم همه تهدیدها و تحریمها، ایستادگی را سرلوحه زندگی خود قرار داد و نشان داد که عزت و استقلال، قیمت دارد؛ قیمتی به سنگینی جانهای پاک و بیمنت.
شهید سپهبد علی شادمانی، نماد آن روح بیباک، آن عقل فرماندهای دقیق و آن ایمان ناب است که در دل آتشهای جنگ، آرام و استوار میماند. او که در میان شعلههای سختترین روزها و سنگینترین مسئولیتها، نه تنها فرماندهای مقتدر بلکه الگویی از اخلاق، تعهد و عشق به خدا و خلق بود، امروز چراغ راه همه ماست.
روایت این زندگی، روایت مقاومت است؛ مقاومتی که با خون و شهادت آمیخته شده و با سیره آن بزرگ مردان، مسیر آینده را روشن خواهد کرد. ما وظیفه داریم این داستانها را بازگو کنیم، تا حقایق زنده بماند، تا نسلهای آینده بدانند عزت و آزادی به آسانی به دست نمیآید و برای حفظ آن باید همواره بیدار و حاضر بود.
اینک، در برابر یاد و خاطره شهدایی چون شادمانی و همرزمانش، عهد میبندیم که قلم را رها نکنیم، حقیقت را مخدوش نسازیم و با همه توان، صدای آنان را در تاریکیهای زمان به گوش جهانیان برسانیم.
راه شهادت و مقاومت، راهی است که با خون پاک این دلیرمردان آبیاری شده و هیچ ظلم و جنایتی توان محو آن را نخواهد داشت. ما ایستادهایم، همچنان که آنان ایستادند؛ مقتدر، مصمم و امیدوار، برای فردایی بهتر، برای ایران سربلند و برای آرمانهایی که هرگز فراموش نمیشوند.
ارسال
نظر
*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد
نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین
(فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر
شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای
نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.