گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:95908
شاعر مطرح تویسرکانی عنوان کرد:

«شعر»، حامل لایه‌های پنهان فرهنگ ایرانی

شعر از زمان تولد با پیام شادباش تا زمان مرگ با پیام تسلیت، همراه انسان است
«شعر»، حامل لایه‌های پنهان فرهنگ ایرانی

شعر فارسی یا به‌صورت جامع‌تر شعر ایرانی، حامل لایه‌های پنهان فرهنگ مردم و ناخودآگاه جمعی ما است؛ شعرها و ترانه‌هایی که در منطقه‌های گوناگون ایران به زبان مردم محلی خلق شده‌اند، اطلاعات دقیق‌تری را می‌توانند در ارتباط با فرهنگ در اختیار ما قرار دهند. این شعرها و فرهنگ همراه آن‌ها، گاهی به‌صورت شفاهی و سینه‌به‌سینه به‌وسیله مردم به ما انتقال پیدا کرده‌اند که این امر ارتباط شعر و مردم‌شناسی را تنیده‌تر می‌کند و به این صورت است که می‌توان از شعر به‌عنوان منبع داده در پژوهش‌های مردم‌شناسی بهره برد.
حال با توجه به اهمیت شعر و مردم‌شناسی ازنظر فرهنگی و کشف ارتباط این دو مقوله با یکدیگر، بر آن شدیم با پوریا گل‌محمدی، متولد سال 1352، شاعر مطرح کشور با اصالتی از لرهای تویسرکان استان همدان، گفت‌وگویی در این ارتباط داشته باشیم؛ این شاعر از آنجا می‌تواند این بحث را بررسی کند و در مورد آن نظر دهد که تحصیلاتش تلفیقی از ادبیات فارسی و مردم‌شناسی است. این بسته تحصیلی جذاب و جالب را دانش‌آموخته بودن وی در مقطع دکتری در رشته جامعه‌شناسی، کامل می‌کند.
در ادامه برای خواندن این مطلب ادبی- فرهنگی، با ما همراه باشید:
1. جناب گل‌محمدی به‌عنوان نخستین پرسش بفرمایید آیا شعر فارسی حامل لایه‌های پنهان فرهنگ مردم و ناخودآگاه جمعی ما هست؟
ابتدا باید بگویم به‌جای کلمه شعر فارسی، لازم است بگوییم «شعر ایرانی»، یعنی شعری که در مرزهای کشوری به‌نام ایران خلق می‌شود، این شعر می‌تواند به زبان فارسی باشد و یا زبان‌های دیگر که در ایران رایج هستند؛ مثل ترکی، کردی، گیلکی، لری، عربی، بلوچی و غیره.
حال وقتی می‌گوییم شعر فارسی، باید بدانیم ما دو دوره زبان فارسی داشته‌ایم؛ دوره فارسی پیش از اسلام و دوره فارسی پس از اسلام که بیشتر توجه و نگاه جامعه ما، به فارسی پس از اسلام است. من معتقدم باید ادبیات ایرانی جایگزین کلمه ادبیات فارسی شود تا بتوانیم از تمام داشته‌های ادبی به‌خصوص شعر در ایران، استفاده کنیم؛ برخی می‌گویند این‌ها به زبان‌های دیگر هستند، اما این آثار به هر زبانی که باشند، بخشی از ادبیات، تاریخ و فرهنگ ایران به‌شمار می‌روند و نباید نادیده گرفته شوند.
اگر می‌خواهیم دنبال فرهنگ مردم در شعر بگردیم، چطور می‌توانیم شعرها و ترانه‌هایی که به زبان‌های محلی غیر فارسی سروده شده‌اند را نادیده بگیریم؟ چطور می‌توان فرهنگ آذربایجان، گیلان، سیستان، خوزستان، کردستان، لرستان و مناطق مختلف ایران را بدون توجه به ادبیات و شعری که به زبان آن‌‌ها خلق شده است، بررسی کنیم؟
شعر فارسی فقط می‌تواند بخشی از فرهنگ مردم را در اختیار ما قرار دهد، اما شعرها و ترانه‌هایی که در هر منطقه‌ای به زبان مردم آنجا خلق شده‌اند، اطلاعات دقیق‌تری را می‌توانند در اختیار ما قرار دهند.
وقتی صحبت از فرهنگ می‌کنیم، باید توجه داشته باشیم این فرهنگ در دوره‌های زیادی به‌صورت شفاهی و سینه‌به‌سینه به‌وسیله مردمی که ممکن است سواد آنچنانی خواندن و نوشتن نداشته‌اند، انتقال پیدا کرده است؛ برای مثال ما می‌توانیم اطلاعات زیادی از فرهنگ ایرانی در شعرها، ترانه‌ها، لالایی‌ها، اصطلاحات و کنایاتی که در زبان مردم روستاها رایج است، به‌دست بیاوریم.
نکته قابل توجه آن است که ادبیاتی می‌تواند حامل لایه‌های پنهان فرهنگ مردم باشد که شاعران آن از دانش و نگاهی دقیق به مسائل فرهنگی جامعه برخوردار باشند.
گاهی یک کلمه یا یک اصطلاح در شعر می‌تواند نشان‌دهنده آداب، رسوم، فرهنگ و تفکرات مردم باشد؛ برای مثال مولانا در غزلیاتش می‌گوید؛ «پس چرا این زیره را من سوی کرمان می‌برم»؛ کلمه زیره در این شعر که یک داروی گیاهی است، به ما می‌گوید این گیاه در کرمان شناخته‌شده و بسیار مرغوب بوده و ما به این وسیله با فرهنگ «استفاده از این داروی گیاهی در کرمان و صادر کردن آن»، آشنا می‌شویم.
در پایان پاسخ به این پرسش باید گفت چون شعر قدیمی‌ترین هنری است که ایرانیان با آن حرف زده‌اند و تاریخ، تمدن و فرهنگ خود را به‌وسیله آن انتقال داده‌اند، بدون شک در لایه‌لایه‌های آن می‌توان فرهنگ مردم را مشاهده کرد.
2. در ادبیات ما اشعاری معروف به فولکلور نیز وجود دارند که گویا منابع مهمی برای مردم‌شناسی به‌شمار می‌آیند؛ بفرمایید چه تفاوتی میان شعر فولکلور (شفاهی) و غیر فولکلور وجود دارد و هرکدام چه نقش‌هایی در تاریخ فرهنگی ایفا کرده‌اند؟
سراینده شعر غیر فولکلور یا حرفه‌ای، فردی دارای دانش و سواد شعری، مطلع به وزن و قافیه و نیز مفاهیم، آهنگ، ریتم، اصول و قواعد سرودن شعر به‌شمار می‌رود، اما شعر فولکلور شعری است که به زبان عامیانه و مرسوم در هر منطقه‌ای، با ریتم و آهنگ خلق می‌شود؛ شعر فولکلور فقط آهنگین و دارای ریتم بوده و بیشتر هدف آن انتقال مطلب یا معنایی به جامعه است. این نوع شعر از زبانی ساده و عامیانه بهره می‌برد تا بتواند مفهوم خود را انتقال دهد و برای مخاطب جذاب، شنیدنی و اثرگذار باشد.
شاعران شعرهای فولکلور نامشخص هستند و این نوع از شعر در زبان مردم جریان داشته و سینه‌به‌سینه به نسل‌های بعد انتقال پیدا کرده. شعر فولکلور بیشتر شامل مفاهیم و مضامین بومی و محلی بوده و برای تمام سنین خلق شده؛ مثل «اتل، متل، توتوله» که مناسب کودکان بوده یا «دیشب که بارون اومد، یارم لب بوم اومد...» که شعری عاشقانه و احساسی است.
من معتقدم مردم وقتی می‌خواستند مفهومی را در قالبی فراتر از حرف زدن عادی بیان کنند، شعر فولکلور خلق می‌کردند.
در رابطه با قسمت دوم پرسش شما باید بگویم شعر به هر شکل آن در تاریخ ایران و فرهنگ ما نقش پُررنگی داشته است و هنوز هم نقش زیادی دارد؛ آگاهی‌های ما از بخش زیادی از تاریخ، تمدن و فرهنگ گذشته، از درون شعرها بیرون کشیده شده‌اند، چراکه شعر از ایران باستان با ما همراه بوده و هنوز هم همراهمان هست.
3. همین‌طور است، در ادامه بفرمایید چگونه می‌توان از شعر به‌عنوان منبع داده در پژوهش‌های مردم‌شناسی بهره برد؟
لازم نیست به‌دنبال چگونگی باشیم، زیرا این کار سخت نیست و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، شعر یک منبع بسیار مهم در تحقیقات مردم‌شناسی هست؛ از آنجایی که شعر آهنگین بوده، زبان ساده‌ای دارد و مردم مدام آن را تکرار و حتی گاهی به آن چیزی اضافه می‌کنند، می‌توانیم با نگاهی دقیق و علمی به اشعار، به نکات زیادی درباره فرهنگ، آداب، رسوم و زندگی مردم یک ناحیه یا کشور پی ببریم.
شعرها پُر از اطلاعاتی هستند که گاهی نمی‌توان آن‌ها را به زبان عادی و یا مشخص بیان کرد؛ به‌واقع شاعر با استفاده از نماد و نشانه در شعر به ما گفته که در زمانه‌اش چه گذشته است؛ فراموش نکنیم که شعرها گاهی چندلایه هستند، برای مثال به‌دلیل خفقان و دیکتاتوری در یک دوره، شاعر وضعیت جامعه را به‌صورت نمادین بیان می‌کند و ما با تحقیق می‌توانیم متوجه شویم که واقعاً در آن دوره و در آن مکان، چه وقایعی پیش آمده است.
4. در جامعه ایرانی شاهد تأثیر شعر بر نهادهای اجتماعی سنتی مثل قهوه‌خانه‌ها و نیز در سوگواره‌ها و نقالی‌ها نیز هستیم، این مهم چگونه تحلیل‌پذیر است؟
در گذشته مثل امروز تنوع هنر و تفریحات وجود نداشته و گاهی سرگرمی مردم، جمع شدن در قهوه‌خانه‌ها، میدان شهر و برخی نقاط بوده که سعی می‌کرده‌اند به این وسیله خودشان را در اوقات فراغت، سرگرم کنند و از آنجا که شعر در تمام زندگی مردم ازجمله در لحظات شادی، غم و اوقات فراغت حضور داشته، جامعه شاهد نقالی و شعرخوانی در این مکان‌ها و زمان‌ها بوده است.
به‌واقع شعر از زمان تولد با انسان همراه می‌شود و تا زمان مرگ نیز همراه او می‌ماند؛ به این صورت که وقتی انسانی متولد می‌شود، برای آمدنش به این دنیا شعر می‌گویند و زمانی که می‌میرد، برای رفتننش به آن دنیا، مرثیه می‌سرایند و هیچ مراسم شادی و یا سوگواری، نمی‌تواند بدون شعر باشد.
نکته‌ای هم در رابطه با شعر قهوه‌خانه‌ای و نقالی بگویم، باید توجه داشته باشیم که اگر شعری دارای اندیشه خوب و مفیدی باشد، تأثیر مثبت بر آدمی می‌گذارد و اگر دارای اندیشه بد باشد، تأثیر منفی خواهد داشت؛ برای مثال نقالی‌ها حماسه، قهرمانی و جوانمردی را در برابر ناجوانمردی و دشمن، روایت می‌کنند.
5. بله و چقدر حیف که در دوره ما کمتر به نقالی بها داده می‌شود؛ جناب گل‌محمدی بفرمایید در کدام دوره‌های تاریخی شعر نقش جدی‌تری در ساختار زندگی روزمره مردم بازی کرده است و چرا؟
شعر در طول تاریخ در زندگی مردم ایران نقش پُررنگی داشته است و نیز حضور مداوم و مستمر؛ اما من فکر می‌کنم در دوره مشروطه شعر بیشتر وارد زندگی مردم شد و نقش مهمی داشت. در این دوره شعر به‌تدریج از کاخ‌ها و قصرها و از زیر سلطه گروهی خاص که در قصر زندگی می‌کردند و حوزه پادشاهان، خارج شد و به میان مردم راه یافت.
با انتشار روزنامه‌ها و نیاز به ارتباط با مردم، شعر ساده‌تر شد و جایگاهی ویژه برای خود در مطبوعات پیدا کرد؛ پیش از این شعر از یک زبان رسمی استفاده می‌کرد و تحت تسلط قصر بود؛ اما پس از افزایش دانش و سواد در میان مردم و آمدن دستگاه چاپ و انتشار روزنامه‌ها و کتاب‌ها، شاعران برای ارتباط با مردم به زبانی ساده‌تر روی آوردند و جامعه شاهد خلق شعرها و ترانه‌های حماسی شد که هنوز هم آن‌ها را می‌خوانیم «از خون جوانان وطن لاله دمیده» یا «سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی، ما را ز سر بریده می‌ترسانی» و غیره.
بازهم تأکید می‌کنم که شعر در تمام دوران تاریخ در زندگی ایرانیان نقش داشته و توانسته تأثیرات بسیاری بر زندگی فردی و جمعی مردم بگذارد.
6. آیا امروز هم شعر در ساختار هویتی ایرانیان نقش محوری دارد یا جایگاهش به نمادگرایی صرف تقلیل یافته است؟
شعر همیشه نقش محوری و کلیدی در هویت ایرانی داشته و هنوز هم دارد؛ اگرچه تنوع هنر افزایش یافته و به‌نظر می‌آید که شعر مثل گذشته نقش‌آفرینی نمی‌کند، اما باید گفت شعر هنوز هم با وجود رقبای هنری خود، جایگاه ویژه‌ای دارد و در تمام زندگی ایرانیان خودش را نشان می‌دهد.
شعر بخشی از هویت ایرانی است که باید گفت باسابقه‌ترین و قدیمی‌ترین بخش آن محسوب می‌شود؛ کمتر هنری در ایران و تاریخ وجود دارد که قدمتی به اندازه شعر داشته باشد. شعر هنوز هم در ساختار هویتی ایرانیان نقشی کلیدی دارد و ایران را با شاعران بزرگش همچون خیام، مولانا، حافظ، سعدی و معاصرانی همچون شاملو و فروغ می‌شناسند.
7. درست است؛ شما به‌عنوان شخصی که تحصیلات مردم‌شناسی دارید، بفرمایید پیوند شعر و زبان مادری در اقوام مختلف ایران را چگونه می‌توان از منظر مردم‌شناسی تحلیل کرد؟
شعر در تمام زبان‌های ایرانی و تمام اقوام، جایگاه ویژه دارد و ما شاهد حضور آن در مراسم‌های شادی، سوگواری، لالایی‌خوانی و نقالی هستیم؛ هر شاعری بهترین شعر خود را به زبان مادری‌اش می‌گوید و شاعران موفق همیشه خالق شعرهای ناب به زبان مادری بوده‌اند.
ما به زبان اقوام و زبان‌های غیر فارسی در ایران هم شعرهای فولکلور داریم و هم شعر به‌صورت حرفه‌ای؛ این شعرها مجموعه‌ای از آداب، رسوم، سنن و فرهنگ را در خود دارند که می‌توان با بررسی آن‌ها، بخش زیادی از زندگی مردم را تحلیل و بررسی کرد. در مردم‌شناسی و مردم‌نگاری یکی از بخش‌های مهم که به آن پرداخته می‌شود، ادبیات است و در ادبیات شعرها، ترانه‌ها و لالایی‌ها، جایگاه ویژه‌ای دارند؛ به‌واقع شعرها به ما اطلاعات زیادی از فرهنگ، آداب و رسوم اقوام می‌دهند.
8. بسیار عالی، به‌عنوان آخرین پرسش می‌خواهیم بدانیم شعر چه نقشی در مقاومت فرهنگی اقوام در برابر یک‌دستی زبانی و هویتی ایفا کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش، می‌توان به فردوسی اشاره کرد که توانست با شاهنامه خود زبان فارسی را در ایران حفظ و مانند سدی مقاوم در برابر هجوم اعراب و زبان عربی، ایستادگی کند؛ هر قوم یا ملتی که دارای زبان و ادبیات قوی باشد، ماندگاری و پایداری زبانش بیشتر خواهد بود.

ارسال نظر

سوال: تعداد پا عنکبوت؟ 8

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار