محسن صیفیکار:
دستنوشتههای شهدا بررسی و شهدای شاعر و ادیب شناسانده شوند
سپهرغرب، گروه دُرهای دَری - فاطمه فراقیان: محسن صیفیکار با بیان اینکه نثر غالب وصیتنامههای شهدا شیوا است، گفت: محتوای برخی از آنها هم عارفانه و ادیبانه است که آدمی را به حیرت میاندازد؛ چراکه گاهی پهلو به پهلوی بزرگان ادب و عرفان میزنند و مجالی میطلبد که وصیتنامهها و دستنوشتههای آنها بررسی شوند تا مشخص شود که بسیاری از شهدا در عرصه ادبیات و عرفان هم فرهیخته، باهوش و هنرمند بودهاند.
سپهرغرب، گروه - فاطمه فراقیان : در این شماره صفحه درهای دری روزنامه سپهرغرب به سراغ محسن صیفیکار، نویسنده نامآشنای همدانی رفتهایم تا لطافت این صفحه ادبی را با نام شهدا، دوچندان کنیم و ببینیم شهیدانی که هشت سال مشق عشق میکردهاند، در وادی شعر و شاعری، ادیبی و نویسندگی هم قدم گذاشته بودند؟! در ادامه پاسخ محقق و نویسنده دفاع مقدس که انیس وصیتنامهها و دستنوشتههای شهدا نیز بوده است را میخوانید:فعال حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس با نام خدا سخنان خود را آغاز کرد و گفت: معروف است که هنرمندترین انسانها شهدا بودند؛ چون در کوتاهترین زمان، زیباترین راه را انتخاب کردند؛ آنها زیبایی فکری و زیبایی انتخاب داشتند و جانشان را هم بر سر انتخابشان در راه خدا فدا کردند. فرصت دفاع مقدس زود از دست رفت، اما شهدا از آن بهترین استفاده را کردند.
محسن صیفیکار با بیان اینکه از طرفی شهدا جزء زیرکترین افراد هم بودند، ابراز کرد: چون کالای فانی زندگی این دنیایی را با متاع جاودانگی آخرت مبادله کردند؛ ما انسانها هرکدام به نحوی میمیریم، اما شهدا با انتخاب نوع مرگ خود، حیات جاودانه پیدا کردند.
وی اذعان کرد: البته بدانیم شهدا در همین دنیا هم جاودانه هستند، چراکه یادشان زنده است، با یک مثال به این مورد اشاره میکنم؛ در کنگره هشت هزار شهید امسال استان همدان نام شهیدی برده شد و دوست عزیزی به بنده گفت آقای صیفیکار میبینی اکثر اعضای خانواده و دوست و آشنای این شهید فوت شدهاند و خاصیت دنیای ما اینگونه است که مدتی بعد فراموش میشوند، اما از خودِ شهید همچنان یاد میشود؟! پس بهواقع اینکه میگویند شهیدان زندهاند، یکی از مصادیقش همین است.
این نویسنده با اشاره به اینکه بنده هفت جلد کتاب تألیف کردهام که وصیتنامه شهدای استان همدان را در آن جمعآوری کردهام، اظهار کرد: پنج جلد در مورد وصیتنامههای شهدای شهرستانهای استان و دو جلد در مورد شهدای شهر همدان بوده که بیش از دو هزار کلمه است؛ بهواقع ترتیببندی موضوعی دارد. بنابراین با محور مصاحبه شما یعنی شاعری و نویسندگی شهدا، بهدلیل انس با وصیتنامههای آنها، آشنایی دارم.
صیفیکار با بیان اینکه نکتهای که در ابتدا میتوانم در مورد ویژگی کلی وصیتنامههای شهدا بگویم این است که نثر غالب آنها روان، گویا و شیوا است، گفت: در رابطه با محتوای برخی از آنها هم باید گفت متن عارفانه و ادیبانه خاصی دارند که جالب است و آدمی را به حیرت میاندازد؛ چراکه در موارد بسیاری پهلو به پهلوی بزرگان ادب و عرفان میزنند و مجالی میطلبد که وصیتنامهها و دستنوشتههای آنها بررسی شوند تا مشخص شود که بسیاری از شهدا در عرصه ادبیات و عرفان هم فرهیخته، باهوش و هنرمند بودهاند.
این چهره برتر هنر انقلاب اسلامی همدان به این نکته اشاره کرد که تنها مرگآشنایی شهدا باعث ادیب و عارف بودنشان نبوده چراکه همه ما مرگ را در برابر خود میبینیم و از طرفی وصیتنامههای بسیاری از بزرگان هم هست که میتوانیم بخوانیم تا بفهمیم تنها علم داشتن منجر به شاعری، نویسندگی، فرهیختگی، عارفی و از ایندست مقولات نمیشود و افزود: البته توجه داشته باشید که در برخی از موارد شخص بزرگی 70 سال عمر میکند و در عالم ادب و عرفان قدم میزند و از وی آثاری بهجا میماند، اما اکثر شهدا نوجوان و جوان بودهاند؛ اما بااینحال گویی ره صدساله ادیب و عارف شدن را یکشبه طی کردهاند.
وی با بیان اینکه مرگآشنایی و شهادتطلبی آنها به نظرم تنها مانند سمبادهای بوده که تیر ذهن آنها را صیقل داده و تیز کرده و بصر حدید (چشم تیزبین) که در قرآن آمده مصداق آنها است، تصریح کرد: امام خمینی (ره) نیز بهعنوان یک ادیب، یک فیلسوف، یک متفکر جامع و یک عارف دراینباره به فقها و علما میگویند «50 سال عبادت کردهاید، خدا قبول کند، یکبار هم بیایید یکی از این وصیتنامههای شهدا را بخوانید». این مهم نشان میدهد که رهبر و پیرو، از یک جنس بودهاند و از یک مشرب شربت معرفت نوشیدهاند.
صیفیکار بیان کرد: وصیتنامه کامل شهدا نیز به همت دکتر اکبری به چاپ رسیده که در استان همدان هفت جلد آن چاپ شده است.
این رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه در استان همدان طی سالهای 86 تا 88 جشنوارههای استانی بهنام شعر دفاع مقدس برگزار و طی آنها از چند شاعر برجسته استان همچون آقایان جواد محقق، میرهاشم میری، احمد خوانساری، مهدی موسویفاخر و غیره تقدیر شد، گفت: تا جایی که به خاطر دارم شعر سه تن از شاعران شهید همدان را بهنام داغ لاله و هروله در ویژهنامههای آن جشنوارهای که نامش را بردم، چاپ کردهایم.
صیفیکار با بیان اینکه نخستین شهیدی که میتوان از ایشان بهعنوان شاعر نام برد شهید احمدرضا احدی است که متولد سال 45 بوده و سال 65 هم شهید شد، افزود: در مورد این شهید کتاب حرمان هور به کوشش علیرضا کمری در 230 صفحه چاپ شده؛ باری جناب کمری را در مجلسی دیدم، ایشان به بنده گفت تنها کتابی که به کوشش من تهیه شده و به آن افتخار میکنم، حرمان هور است! درصورتی که ادیبان میدانند آقای کمری چه آثاری دارند.
وی با اشاره به اینکه کتاب حرمان هور بهواقع دستنوشتهها، دلنوشتهها، خاطرهها، روزنوشتهای عارفانه و یادداشتهای در جبهه شهیداحدی است که تشبیهات و تلمیحات دلانگیز دارد و دارای قدرت قلم، زیبایی و شیوایی کلام هم هست، ابراز کرد: همچنین از اصطلاحات ریاضی در آنها استفاده کرده و جالب است بدانید که شهیداحدی با هنر عجین بوده و نقاشی هم میکشیده است. در جایی نوشته «ماییم قلندران معنی»! و یا در یادداشتی بهنام لیلهالقدر در خردادماه سال 62 مصادف با 23 ماه رمضان نوشته «پرتو سیمگون ماه که لحظاتی قبل پیکر خود را از کوههای کناری بالا کشیده است، از لای در سنگر به درون میتابد و تصاویر ناتمام اشیا را نشان میدهد، راستی دعای جوشنکبیر خیلی طولانی است و امشب بیش از نصف آن را نمیتوانی بخوانی، نگهبانها سر پست هستند و امشب میبایست احیا گرفت، چنین شبی یادآور خاطره یکسال پیش کوشک است، وقتی از اینجا به ماه که در مغرب است، لبخند میزنی، مانند سال پیش است که در همین شب، در صحرای کوشک، به ماه؛ ولی از رمضان سال پیش تاکنون یکسال است که فرشتگان به محمد و یارانش سلام دادهاند. گویند در لیلهالقدر ملائکه و روح به اذن خدا، به عدهای سلام میگویند و این سلام سلامتی معنوی آنان است تا مطلعالفجر، اما نه فردای صبح بعد، بلکه تا مطلعالفجر قیامت. ملائک به شهدای رمضان سلام کردهاند و آنها را تا صبح یَوْمَ تُبْلىَ السَّرَائرُ ایمنی دادهاند که خوش بیارامید! آسودهخاطر باشید. اگر پیکرهایتان خونین و بیکفن در این صحرا مانده است، اگر نالههایتان را هیچکس نشنید، اگر پدر و مادرتان برایتان آنقدر گریه کردند که دیگر چشمهایشان کمسو شد، اگر در عین نوجوانی پیکرهایتان را به خون نشاندند، اما روحتان سرشار و سرمست از عشق و لقای خدا، شادِ شاد، مسرورِ مسرور، دعوت حق را لبیک گفت که: یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.»
این محقق و نویسنده دفاع مقدس ادامه داد: در همین چند سطر ادبیات، عرفان، تفسیر، عشق، امید، اخلاص و غیره دیده میشود؛ بد نیست بدانید ایشان دانشجوی رشته پزشکی و نفر اول کنکور سال 65 هم بوده است.
وی با نام بردن از شهید خدری و شهید کیانی در رابطه با شاعری و نویسندگی، اذعان کرد: شهید علیاصغر سماوات نیز مداح، شاعر، نویسنده، نقاش، خوشنویس، قاری بوده است؛ این شهید صورت بسیار زیبایی هم داشت. ایشان سال 70 در نبرد با منافقین در منطقهای بنام کلار در قصر شیرین به شهادت رسید؛ موضوع شگفتانگیزی که در رابطه با این شهید میتوان گفت، آن است که مختصات محل شهادت خود را قبل از اینکه شهید شود، روی دیواری نقاشی کرده بود! که دوستانش آن قسمت را کندهاند و آوردهاند و اکنون در باغموزه دفاع مقدس همدان است. یعنی گاهی عرفان آدمی به این حد میرسد که میتواند زمان و مکان و چگونگی مرگ یا شهادت خود را بداند و درنظر داشته باشید که وقتی در اینجا و در مورد این شهید حرف از عرفان میزنیم، همانطور که در سطور قبل گفته شد، از قاضی طباطبایی صحبت نمیکنیم، بلکه از جوانی 20 ساله حرف میزنیم.
صیفیکار با بیان اینکه جالب است بدانید که شهیدمطهری نیز شاعر بوده و شعری دارد که با این بیت آغاز میشود «ز منزلگاه آن محبوب، یاران را خبر نَبْوَد/ همی آید به گوش از دور آواز جرس ما را»، گفت: ایشان این شعر را بعد از 15 خردادماه، در فراق امام (ره) میسراید؛ شهید مرتضی آوینی هم نویسندهای زبردست، توانمند، هنرمند و عارفمسلک است؛ در حوزه مستندسازی و فیلمبرداری که مشهور بوده، اما آنچه نام وی را پُرآوازه کرد، دستنوشتهها و دلنوشتههای پای فیلمهایش بود؛ یعنی بهاصطلاح امروزی، نریشن. امام خمینی (ره)، رهبر و شهیدباهنر هم شاعر بودهاند.
این فعال عرصه تاریخ شفاهی استان همدان ابراز کرد: علیرضا دهقان هم اهل مریانج، شاعر و مداح بود که سال 65 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید. او در شعر بسیجی میگوید «عجب شور و صفا دارد بسیجی/ به دل عشق خدا دارد بسیجی/ میان سنگر و با چشم گریان/ دو دست سوی سما دارد بسیجی/ کند جان را فدا در جبههی جنگ/ خدا را خونبها دارد بسیجی».
وی با اشاره به سعید دوروزی که سال 63 در خرمشهر شهید میشود، افزود: ایشان هم فرزند شهید و هم برادر شهید بودند؛ شهید دوروزی عکاس، فیلمبردار، شاعر، گرافیست و نقاش بود و شعر نو میگفت. شعر «در سوگوارهات/ چه سرایم/ ای عزیز/ ای که با کولهباری از عشق و رنج/ آکنده از جهاد بودی/ در رثای تو/ ای خادم/ ای همیشه یار ولایت/ چه توانم گفت/ که در نیمهی راه/ در شفق/ آنگاه که خورشید به خون مینشیند/ در فصلی از انقلاب/ جان بخشیدی/ ای معلم زندگی/ ای همه ایثار/ درخت سبز انقلاب/ به خون گرم تو/ ای لالهی سرخ/ میبالد/ و آواز سرخ تو را/ در دشت سبز این دیار/ به ترنم میخواند».
صیفیکار بیان کرد: این شعر هم از مصطفی اولنج است «اینک سزاوار رحمتی/ ای قامت بلند خلق/ با خود مرا ببر/ به معراج سرخ گلولهها/ پیغمبر آتش و انفجار/ اینک سرود آزادی را/ با من بخوان/ بخوان به یاد آن شهید/ که عاشقانه جان داد/ بخوان بهنام آن کسی/ که شامش را به جبهه داد/ بخوان بهنام آن پیر/ آن خداگونه، آن اهورایی/ بخوان بهنام ابراهیمی/ که اسماعیلش را.../ اللهاکبر، چه سخاوتی!/ به دشمنان بگو:/ که شب از وحشت سپیده،/ رنگ از رخش پرید/ بگو که صبح دمید/ بگو که روز شد».
فعال حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس به محمود نیکومنظر نیز که ادیب بوده است، اشاره کرد و یادآور شد: ایشان نامه فوقالعادهای به دخترش دارد که وقتی دخترکان آواره جنگ را میبیند، آن را مینویسد. این شهید سرداری گمنام و مسئول پشتیبانی لشکر 27 بوده است؛ کتابی بهنام نیکومنظر به قلم آقای متقیان هم در مورد ایشان داریم.
صیفیکار گفت: وصیتنامه شهید علیرضا حاجیبابایی هم ادبی و زیبا بوده که کتاب «کولههایی پُر از لیمو» بنده، در مورد ایشان است.
این چهره برتر هنر انقلاب اسلامی همدان اذعان کرد: از سه طلبه شهید همدانی هم نام میبرم که در زمینه ادبیات قابل ذکر هستند؛ غلامعلی سعیدیفر، سیدمصطفی الحسینی و محمدتقی رستمی.
وی در پایان سخنانش با اشاره به شهیدموانیهای که متن وصیتنامه و قلم زیبایی دارد، ابراز کرد: بنده دیگر نام شهدایی که ادبدوست بودهاند و از شعر سایر شاعران در وصیتنامههای خود استفاده کردهاند را نمیآورم، چون بیشمار هستند.
شناسه خبر 75700