شناسه خبر:7352
1398/1/27 09:57:12

سپهرغرب، گروه فرهنگی: ورود ده‌نمکی به موضوع مهدویت در این عصر ولنگاری فرهنگی و وضعیت بی‌سامان سینما، گام مهمی محسوب می‌شود. چراکه با گذشت چهل سال از انقلاب، دست هنرمندان جمهوری اسلامی در این زمینه خالی است و عملاً دستاوردی در این میان موجود نیست.

مسعود ده‌‌نمکی از آن‌دسته فیلم‌سازانی است که صرفاً برای بیان مواضع و اعتقادات خود به سراغ سینما آمده و سینما را بستر مناسبی برای این امر یافته است. سینمای او به‌شدت کارکرد تنظیری دارد و این کارکرد نشأت‌گرفته از شخصیتش است؛ ده‌‌نمکی اساساً اهل سکوت نبوده و همیشه معضلات و انحرافات جامعه را با صدای بلند فریاد زده است. زمانی در قالب مطبوعات، زمانی در سینمای مستند و اکنون در فیلم‌های سینمایی. جای نیش و کنایه وی بر پیکر مدیران فرهنگی دهه هفتاد که حاصل فعالیت مطبوعاتی او در یالثارات، شلمچه، جبهه و غیره است، هنوز که هنوز بوده، درد می‌‌کند.

زبان سرخ و صریح ده‌‌نمکی میراثی است که او بعد از مطبوعات در بستر مستند‌سازی بسیار بلندتر و عیان‌تر از آن استفاده کرد؛ فریادی که نشأت‌گرفته از غیرت به‌جوش‌آمده‌ او و گوش سنگین و ناشنوای مسئولین وقت بود. وی در ارتباط با مستند فقر و فحشا چنین می‌گوید: «من در این فیلم فحشا را به‌عنوان معلول مدنظر قرار دادم که علت‌های فراوانی مثل فقر دارد. فحشا ناشی از بی‌عدالتی، ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی، الگوی غلط توسعه و فاصله طبقاتی در جامعه است.»

مردمی بودن سوژه‌ها و زبان روان و همه‌فهم ده‌نمکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد اوست. به نحوی که آثارش با توده‌ مردم ارتباط برقرار کرده و مخاطبانی را به پای تماشای فیلم‌های خود می‌‌کشاند که شاید اساساً تعلق و ارتباطی با سینما نداشته باشند. او بر روی دغدغه‌‌هایی دست می‌گذارد که از جنس غصه‌های توده‌ مردم است، شاید رمز پُربینندگی آثارش را بتوان همین موضوع دانست.

نگاه انتقادی و پرداختن به زوایای کمتر دیده‌شده از جنگ برای نخستین‌بار بر پرده سینما، توانست منجر به سونامی آشتی مردم با سینما برای نخستین‌بار پس از انقلاب شود. اخراجی‌ها پدیده‌‌ای بود که مردم را واداشت برای تماشایش ساعت‌ها در صف انتظار خرید بلیت بمانند و پای افرادی را به سینما باز کرد که شاید قبل از آن هرگز به سینما نرفته بودند.

همین استقبال گرم و پُرشور مردم از فیلم‌های او بود که موجب بایکوت شدن وی از جانب سایر اهلی سینما گردید. رشکی که از جانب اهالی سینما نسبت به آثار پُرفروش و پُرمخاطب ده‌نمکی برده ‌شد، در مواقعی منجر به بداخلاقی‌ها و رفتارهای غیر حرفه‌ای نیز ‌گردید. قاچاق فیلم بر روی پرده و در حال اکران، تخریب و انتقادات فنی به فیلم‌های او و غیره را شاید بتوان نتیجه همین حسادت‌ها دانست.

ده‌نمکی تجربیات موفق خود در سینما را در تلویزیون نیز مجدداً تکرار کرد. استقبال چشمگیر از سریال‌ دارا و ندار در سال 88 شاهدی است بر این مثال؛ نمایش فقر و فاصله‌ طبقاتی در قالب سریال تلویزیونی توانست بار دیگر درد فراگیر جامعه را به تصویر بکشد و بالطبع مخاطبان زیادی را به همراه داشته باشد.

ریاکاری و تزویرِ افراد ظاهرصلاح مقوله‌‌ای بوده که همواره مورد اعتراض و سوژه‌ بسیاری از کاراکتر‌های سینمایی ده‌‌نمکی است. او در آثارش همیشه سعی در به تصویر کشیدن این رباعی از خیام دارد:

شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی، هر لحظه به دام دگری پا بستی

گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم، آیا تو چنان ‌که می‌نمایی هستی؟

مدنظر قرار دادن این دغدغه در آثار بعدی ده‌‌نمکی بسیار پُررنگ‌تر می‌‌شود؛ فیلم سینمایی رسوایی یک تلاشی است برای به تصویر کشیدن همین نکته‌ اخلاقی که آن‌هم مورد پسند مخاطب واقع می‌شود.

این دغدغه‌‌های نشأت‌گرفته از مبانی دینی در فیلم رسوایی دو بسیار جدی‌‌تر مطرح شده و این‌‌بار همه را مورد خطاب قرار می‌دهد؛ چراکه نتیجه‌ بسیاری از انحرافات دامن‌گیر تمام جامعه خواهد شد، از مسئولین گرفته تا مردم. نمایش شرایط آخرالزمانی در شهر تهران برای نخستین‌بار بر روی پرده‌ سینما، شاید جدی‌‌ترین تذکری باشد که تاکنون کسی جرئت نمایش آن را داشته است.

هدایت هاشمی، بهنام تشکر، هومن برق‌نورد و غیره عوامل جدیدی هستند که برای نخستین‌بار به گروه ده‌‌نمکی افزوده شدند. ده‌‌نمکی این‌بار برای بیان مضمون خود از بازیگرانی غیر از بازیگران همیشگی فیلم‌‌هایش بهره برده و شاید همین اتفاق وجه تمایز عمده‌ این اثر با آثار گذشته‌ وی باشد؛ تجربه‌ای که درصورت موفقیت می‌‌تواند ادامه داشته باشد.

حمایت سازمان اوج در قالب سرمایه‌‌گذار از این اثر ازجمله مواردی است که‌ می‌تواند دلیل پرداختن به این موضوع شود. سازمان اوج کارنامه‌ بسیار روشن و درخشنده‌ای در حمایت از تولیدات سینمایی دارد؛ این سازمان برای حمایت از آثار سینمایی بسیار با وسواس و دقت نظر عمل می‌کند و همین موضوع هم باعث بالا بودن سطح کیفی آثار مورد حمایت آن است. قرار گرفتن فیلم زندانی‌ها در کنار سایر تولیدات سازمان اوج از عمده دلایلی بوده که مخاطب را مجاب به تماشای این اثر می‌کند.

در مورد اثر زندانی‌ها فارغ از بحث تربیتی و یا به عبارتی تحول اشخاص که معمولاً در اثرهای ده‌نمکی ظهور و بروز ویژه‌ای دارد و در این فیلم نیز با استفاده از فضای طنز به آن می‌پردازد، ورود او به موضوع مهدویت در این عصر ولنگاری فرهنگی و وضعیت بی‌سامان سینما است که گام مهمی محسوب می‌شود. چراکه با گذشت چهل سال از انقلاب، دست هنرمندان جمهوری اسلامی در این زمینه خالی است و عملاً دستاوردی در این میان موجود نیست. حال آنکه سینمای هالیوود خلأ پرداخت به مهم‌ترین موضوع عصر حاضر را با سیاست‌ها و اهداف مدنظر خود جبران کرده و جمهوری اسلامی که داعیه بسترسازی امر ظهور را دارد، با ابراز تأسف فاقد هرگونه فیلمی در این زمینه برای ارائه و عرض اندام در سطح جهانی و حتی در سطح ملی است.

شاید بتوان این ادعا را به‌درستی مطرح کرد که درصورت بهره‌گیری از هنر سینما برای ارائه صحیحی از وقایع آخرالزمان و پدیده ظهور، سینمای هالیوود فضایی برای عرض اندام در این زمینه و تا این سطح در اختیار نداشت، بلکه فرایند صدور انقلاب نیز با سرعت بیشتری انجام شده و هزینه‌های آن بسیار کمتر از حد فعلی بود. اثر زندانی‌ها را با این رویکرد می‌توان به‌عنوان اقدامی در زمینه مذکور قلمداد کرد و از این حیث شایسته تقدیر دانست؛ همچنین نکته بارز دیگری که در این فیلم قابل چشم‌پوشی نیست، استفاده از فضای طنز و کمدی است که مانند سایر فیلم‌های اکران‌شده در زمان کنونی سخیف و وقیح نیست، چراکه در فیلم‌های مذکور شأنیتی که باید برای مخاطب و مردم با اصالت ایران اسلامی و همچنین خود عوامل فیلم‌ساز مدنظر باشد، رعایت نمی‌شود؛ بنابراین امید است که فیلم زندانی‌ها به‌عنوان مطلعی برای ورود فیلم‌سازان به عرصه‌های مهم‌تر و جدی‌تر و عبور از وضعیت فعلی قرار گیرد.

شناسه خبر 7352