شناسه خبر:23999
1399/4/6 20:10:36

سپهرغرب ، گروه فرهنگی: پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت: نبود آمار و اطلاعات موثق از صنایع دستی یکی از خلأهایی است که می‌توان تعارض بارز آن را در آمارهای اعلام شده از سوی مدیران وزارت میراث فرهنگی مشاهده کرد.

صنایع دستی و هنرهای سنتی به عنوان بخش مهمی از صنایع خلاق ایران، از جمله عرصه‌هایی در کشور است که به دلیل نبود مراجع موثق برای آمار و اطلاعات، با چالش‌های مختلفی روبروست. رکود بازار فروش و صادرات، مشکلات پیچیده تولید و خلاءهای آموزش و ترویج از جمله موارد کلان این حوزه است که استمرار فعالیت و توسعه در این هنر صنعت چند هزار ساله ایران را با بن بست مواجه کرده است. همنشینی این موارد با شرایطی که شیوع کرونا به کسب و کارهای مختلف تحمیل کرد، وضعیت را دشوار و پیچیده‌تر از پیش کرده است.

از سویی متولی رسمی این حوزه یعنی وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی نیز، به نظر می‌رسد برنامه مشخصی برای ثبات بخشی به وضعیت حاکم ندارد و در مواردی با انتشار آمار و ارقام نجومی، خود منشأ بحران‌های جدید برای فعالان صنایع دستی شده است (که از آن جمله می‌توان به حذف معافیت مالیاتی فعالان صنایع دستی اشاره کرد.)

آنچه مسلم است هر سازمانی برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود، به برنامه‌ریزی نیاز دارد. فرآیندی که از آن به عنوان مهم‌ترین و کلیدی‌ترین مؤلفه رشد سازمان‌ها یاد می‌شود. در این میان برای داشتن برنامه اثربخش و مؤثر، اطلاعات موثق و آمارهای دقیق نقش حیاتی دارند. این خلأ یکی مشکلات خیلی جدی در مدیریت صنایع دستی ایران به شمار می‌رود، که با اندکی تأمل در خصوص آنها به خوبی می‌توان تعارضات بارزی در آمارهای اعلام شده از سوی مدیران ارشد این حوزه، مشاهده کرد. که در مواردی این تعارض‌ها شدت یافته و تبدیل به تشویش و نابسامانی شده است.

در ادامه این نوشتار با ذکر مثال‌هایی این نابسامانی را در آمار و ارقام معاونت صنایع دستی بیشتر بررسی می‌کنیم.

خانم پویا محمودیان معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی صبح روز 21 خرداد 1399 در برنامه "انتهای الوند" شبکه 2 سیما، آمار صادرات رسمی صنایع دستی را 273 میلیون دلار اعلام کرد و افزود: این رقم با احتساب صادرات چمدانی صنایع دستی حدود 500 میلیون دلار می‌شود. این در حالی است که تا کنون مشخص نشده آمار صادرات چمدانی به چه نحوی محاسبه و استخراج شده و این ارقام اعلام شده از کجا نشأت می‌گیرند. نزدیک به یک ماه قبل تر یعنی در تاریخ 17 اردیبهشت 1399، خانم محمودیان در گفتگو با خبرگزاری وزارت میراث فرهنگی، آمار صادرات رسمی صنایع دستی را این بار 237 میلیون دلار و مجموع آن با موارد چمدانی را 427 میلیون دلار اعلام کرد. حال چگونه است که در مدت یک‌ماه، ارقام صادرات صنایع دستی چند ده میلیون دلار کم و زیاد می‌شوند. این در حالی است که علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی هم روایت خاص خودش را از صادرات رسمی و چمدانی صنایع دستی دارد.

وی در جلسه مورخ 16 فروردین 1399 که با حضور معاون اول رئیس جمهور در محل سالن فجر این وزارتخانه برگزار شد، رقم صادرات صنایع دستی در سال 1398 را 289 میلیون دلار اعلام کرد که بنابر تحلیل وی، این رقم با رقم حاصل از صادرات چمدانی حدوداً 600 میلیون دلار می‌شود. حال با نگاهی به این سه رقم صارات صنایع دستی و اختلاف فاحش میان آنها، جز نابسامانی در آمار و اطلاعات این وزارتخانه چه چیزی به ذهن متبادر نمی‌شود. چگونه ممکن است برای یک موضوع واحد، وزیر یک رقم اعلام کند و معاونش دو عدد متفاوت دیگر؟ با وجود چنین شرایطی در این وزارتخانه چگونه می‌توان به دیگر ارقام، آمار و اطلاعات اعلام شده از سوی آنها اطمینان کرد؟ آیا چنین مشکلی در خصوص دیگر آمارهای اعلام شده نظیر تعداد شاغلین، فروش داخلی، مخاطب شناسی و آسیب شناسی صنایع دستی وجود ندارد؟

این سوالات و پرسش‌های دیگری از این قبیل که عمدتاً با پاسخ مشخصی هم روبرو نمی‌شوند، در شرایط فعلی نه تنها توسعه صنایع دستی را با چالش جدی روبرو ساخته، بلکه انگیزه فعالیت و کار فعالان این حوزه را نیز با رکودی محسوس همراه کرده است. در حالی که به عقیده بسیاری از تحلیلگران فرهنگ، مدیریت و اقتصاد برای هر برنامه‌ریزی، تصمیم سازی و تصمیم‌گیری، آمار و اطلاعات درست، پایه و اساس اصلی محسوب می‌شود و اگر اطلاعات موثق نباشند و خطا داشته باشند، برنامه‌ریزی‌ها به بیراهه رفته و اهداف مورد نظر هرگز محقق نخواهند شد.

به نظر می‌رسد نبود مدیریت دانش در حوزه مدیریت کلان صنایع دستی امروز تبدیل به پاشنه آشیل این حوزه تبدیل شده و آسیب‌های خرد و کلانی به ساختار این هنر صنعت اصیل و کهن ایران وارد کرده است. در مدیریت دانش، اطلاعات و آمارهای مختلف هر حوزه به صورتی نظام‌مند و صحیح گردآوری می‌شوند تا به هنگام نیاز مورد استفاده مدیران، کارشناسان و پژوهشگران هر حوزه‌ای قرار گیرند تا آنها بتوانند در روند انجام کارهای خود با اثربخشی و بازدهی خیلی بیشتری فعالیت کنند. وجود مدیریت دانش در حوزه صنایع دستی کمک خواهد کرد تا هم آمار و ارقام ضد و نقیض جایی در تصمیم گیری‌ها نداشته باشند و هم بستر امنی برای به اشتراک درآمدن تجارب و دستاوردهای همه فعالان این حوزه به‌وجود آید تا به کمک آن مدیریت صنایع دستی کشور از افتادن در دورهای باطل و تسلسل مدیریتی در امان بماند، چیزی که به نظر می‌رسد اخیراً تبدیل به یک روند آسیب زا در این حوزه شده است.

اما با وجود چنین ضرورت حیاتی، اراده مشخصی برای انسجام بخشیدن به داده‌ها، آمار و اطلاعات صنایع دستی از سوی بخش دولتی وجود ندارد و این می‌تواند به مرور به یک چالش مهلک برای صنایع دستی متنوع و گسترده ایران تبدیل شود. این در حالی است که بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه و پیشرفته دنیا، به صورتی متمرکز در تلاشند تا از تمام ظرفیت‌های واقعی خود برای رونق صنایع خلاق خود استفاده کنند. اما در سرزمینی که مهد فرهنگ و صنایع فرهنگی و خلاق است، این تلاش‌ها تنها در مسیر موفق جلوه دادن موقعیت‌های مدیریتی و به عبارت عامیانه میزهای مدیران است. نباید فراموش کنیم که همه ما در هر جایگاهی نسبت به این کشور باید صادقانه متعهد باشیم و میراث‌هایی که گذشتگان به سختی به دست ما رساندن را حفاظت و نگهداری کرده و آنها را نسل‌های بعدی بسپاریم نه اینکه به‌راحتی زمینه فراموشی و اضمحلال آنها را فراهم آوریم.

شناسه خبر 23999