شناسه خبر:81724
1403/2/5 08:11:01

در عصر جدید و در عرصه نظری و عملی دنیای سیاست، احزاب و تشکل‌ها را معمولاً نماد توسعه سیاسی و عامل پیشرفت، تقویت همبستگی ملی ‌و تحقق مردم‌سالاری به‌شمار می‌آورند و تعادل و پایداری نظام را از کارویژه‌های این پدیده می‌دانند. جامعه در سایه توسعه فرهنگ سیاسی می‌تواند از احزاب به‌عنوان سرمایه‌های اجتماعی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی استفاده کند؛ احزاب سیاسی از یک‌سو نتیجه فرایند تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستند و از سوی دیگر از طریق افزایش توانایی جامعه برای حل بحران‌هایی همانند هم‌گرایی، مشارکت و هویت اجتماعی، تغییرات بیشتری را برای حفظ و ثبات نظام اجتماعی و سیاسی سبب می‌شوند.

احزاب این قابلیت را دارند که از طریق جامعه‌پذیری سیاسی، اولاً فرهنگ سیاسی را تقویت کنند و ثانیاً الگوهای فرهنگی رقابت، تعامل و حیات سیاسی را قانون‌مند و مصالحه‌آمیز کنند؛ با این دو کارکرد حیات سیاسی هر نظامی تداوم می‌یابد.

بدین‌ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که احزاب عامل وفاق اجتماعی و جامعه‌پذیری سیاسی افراد در سطوح فردی، گروهی و اجتماعی هستند. در ضمن با نهادینه کردن فعالیت‌های سیاسی، افزایش بینش و آگاهی سیاسی فرد و جامعه، جلوگیری از بی‌تفاوتی و انفعال سیاسی و اجتماعی مردم و تبدیل مشارکت آحاد آنان به مشارکت فعال و سازمان‌یافته و همچنین با انتقاد و مطالبه‌گری از دولت، سعی در جلوگیری از انحراف دولت‌مردان از معیارهای ارزشی و مصالح و منافع ملی دارند و با نظارت دائم و جلوگیری از استبداد جمعی و فردی، همبستگی و وفاق ملی را افزایش می‌دهند.

بر همین مبنا توان عظیم تشکل‌ها و احزاب در بسیج افکار عمومی، عاملی است که توفیق طرح‌های خودیاری و خودکفایی، حفظ امنیت کشور به‌ویژه در شرایط اضطراری را افزایش می‌دهد.

ظهور انقلاب اسلامی و مردمی ایران، بستر بسیار مناسبی را برای ایجاد نهادهای مدنی مانند احزاب فراهم آورد تا بدین‌وسیله مشارکت سیاسی فعالانه و آگاهانه آن‌ها بیشتر شود، اما پدیده تحزب در چهار دهه گذشته با وجود این وضعیت مساعد، با ناکامی‌های فراوانی در دستیابی به اهداف مواجه شده است و می‌توان اذعان کرد که متأسفانه تاریخ تحزب ایران در دهه‌های اخیر همانند سده گذشته، بیانگر بیماری مزمن ناکارآمدی احزاب در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بوده است.

براساس تجربیاتی که در دنیا وجود دارد، احزاب دارای کارکردهای مشخصی هستند که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به جذب نیروهای مستعد، کادرسازی و تربیت نیرو اشاره کرد و این عامل درحال حاضر و در آینده بسیار حائز ارزش و اهمیت است.

ارزیابی، اولویت‌بندی و تبدیل نیازهای مردم به برنامه‌های اصولی و اجرایی برای مجلس و دولت ازجمله وظایف احزاب است.

از آفات تشکل‌ها و احزاب می‌توان از عدم پایبندی به آرمان‌ها و عدول از اصول و ارزش‌ها، شخص‌محوری و شخصیت‌زدگی به‌جای حق‌محوری و حقیقت‌باوری، توجه به خود و منافع فردی و حزبی به‌جای توجه به اهداف و منافع جامعه نام برد.

از طرفی حمایت دولت‌ها و دولت‌مردان از احزاب و تشکل‌ها و اعتنا و توجه به ظرفیت‌های آن‌ها در جهات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جهت تسهیل امور جامعه، حکومت و حاکمیت، برای پیشبرد امور سازنده و کارساز خواهد بود.

شناسه خبر 81724