کد خبر : 7090
تاریخ : 1398/1/20
گروه خبری : فرهنگی

شاعر همدانی در گفت‌وگو با سپهرغرب مطرح کرد:

شاعری که از حوادث متأثر نباشد شعرش ماندگار نخواهد بود

سپهرغرب، گروه فرهنگی - سمیرا گمار: شاعر همدانی با بیان اینکه مناسبت‌ها و رویدادهایی که در جامعه اتفاق می‌افتد دستمایه شاعر قرار می‌گیرد، گفت: این مسئله آن‌قدر مهم است که مجموعه شعر شاعرانی که از اتفاقات و رویدادهای پیرامونشان متأثر نباشد تأثیرگذار نبوده و عمر شعرشان ماندگار نخواهد بود.

اگر از این بگذریم که «شعر مجموعه‌ای از تکنیک‌ها و روش‌های ساخت الگوهایی است که احساسات را به شکل کلمه درآورده و هرچه تکنیک بیشتری بدانید، چیزهای بیشتری می‌توانید بسازید و الگوهای بیشتری را در آن چیزهایی که ممکن است قبلاً دوستشان داشته یا عاشقشان بوده‌اید، تشخیص دهید»؛ باید گفت که اشعار از کلمه ساخته‌شده‌اند، کلماتی که بسیاری از مواقع می‌توان به آن‌ها پناه برد. علاقه به شعر در بعضی‌ها دوست‌داشتنی است، چه در سرودن و چه در شنیدن؛ شاید از جنس تعصب، چیزی همانند تعصب پاییز به باران...

حسن کرمی‌نور یکی از شاعران همدانی است که سرودن شعر را در اوایل جوانی آغاز کرده، بیش از قریحه، استحکام کلمات در سخنانش موج می‌زند و وسواس داشتن در انتخاب الفاظ را رکن مهمی می‌داند؛ 30 سال است که با شعر و شاعری مأنوس بوده و «آقا» مجموعه شعری است که از وی به چاپ رسیده، اگرچه مجموعه دیگری نیز از وی آماده چاپ است. دیرتر از موعد مقرر برای مصاحبه حاضرشده و من که گمان می‌کنم برنامه کنسل است سر می‌رسد؛ می‌گوید شاعران بی‌نظم هستند و همین طلیعه مصاحبه با وی می‎شود.

متن زیر حاصل گفت‌وگوی خبرنگار سپهرغرب با این شاعر همدانی است که در ادامه آن را خواهید خواند:

     سلام، لطفاً به‌عنوان نخستین سؤال خودتان را معرفی کنید.

حسن کرمی‌نور هستم؛ سال‌های بسیاری است که در عرصه شعر و نویسندگی با درون‌مایه مناسبتی، اعتقادی و دینی در حال سرودن شعر هستم و اصحاب شعر، شاعرانِ دوست و دوستانِ شاعر را می‌شناسم. نخستین جرقه‌های شعری من در تربیت‌معلم و سال‌های دفاع مقدس بود، مناسبت بزرگی که هرچند بر کشور خسارات زیادی وارد کرد اما نعمات و برکات فراوانی هم در بر داشت. در آن سال‌ها و پس‌ازآن واژه‌هایی نظیر شهامت، شجاعت و ایثار تجلی‌یافته و از حرف به عمل درآمد. نخستین رباعی من در آن سال‌ها این شعر بود؛ 

از دور میان آتش و خون جنگ است/ با یورش حق عرصه به دشمن تنگ است

تا معبر عاشقان به دام است کنون/ آسوده به بستر آرمیدن ننگ است

پس‌ازآن نیز با حضور در انجمن میلاد و سایر انجمن‌ها با دوستانی آشنا شدم که کارهایم در رنگ و بوی محتوایی و قالبی شعر جلا گرفت. آقایان محقق، میری و پیله‌ور از مشوقان بنده در عرصه شاعری بودند.

     دنیای شعر را چطور دنیایی می‌بینید و به چه سبکی علاقه‌مندید؟

از انواع قالب‌های شعری کلاسیک و غیر کلاسیک و نوظهور، علاقه، سبک و سیاق بنده به قالب کلاسیک است، اعتقاد دارم از زمان رودکی تاکنون در شعر متقدمان و معاصران، زبان شعر در قالب‌های کلاسیک تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، اگرچه اشعار سپید و نیمایی هم مؤثر است.

به باورِ دکتر شفیعی کدکنی شعر حادثه کلمات است که در بین محاورات رستاخیز کلمات به شعر تبدیل می‌شود.

دیگران به حوادث طبیعی یا غیرطبیعی به‌صورت عادی نگاه می‌کنند؛ اما نگاه شاعر متفاوت است؛ عوام طلوع خورشید را خورشید طلوع کرد، وصف می‌کنند اما شاعر می‌گوید که گل خورشید شکفت. از این‌ها که بگذریم درواقع شعریت مهم است یعنی عناصر و ویژگی‌های شعر با خیال و عاطفه درهم‌آمیخته شود.

     بیشتر آثار چه شاعرانی را مطالعه می‌کنید و از کدام شاعر در شعر گفتن متأثرید؟

از شعرای متقدم علاقه‌مند به حافظ، بیدل و صائب هستم، البته با فیض و کلیم کاشانی نیز بیگانه نیستم. سعدی هم که اوج زبان شیرین و تأثیرگذار شعر فارسی است. در شعر معاصران نیز به جد قیصر امین‎پور در من تأثیر داشته، سید حسن حسینی با کتاب معروف «گنجشک و جبرائیل»، علیرضا قزوه و مرحوم سلمان هراتی با کتاب «در آسمان سبز» همه رهگشای من بوده‌اند.

     به نظر شما شعر آموختنی است؟

بنده معتقدم انسان برای شعر گفتن و خلق اثر نیاز به مطالعه دارد تا بهترین الفاظ را برای ارائه مفاهیم خود به کار گیرد؛ یعنی شاعر باید در انتخاب الفاظ و عبارات سخت پسند باشد و این مطالعه است که دایره واژگانی را افزایش می‌دهد. در دنیای شاعری، شعر آموختنی نیست و الهام و خیال نقش مهمی دارد؛ مثل بسیاری از شعرای بزرگ که الفبای خواندن و نوشتن چندانی نداشتند مانند مجرد همدانی و جیحون همدانی اما شعر آن‌ها قوی است. به هر صورت شعریت مهم است؛ یک شعر طنز، اقتصادی، اجتماعی و غیره خیال ندارد اما اگر درون‌مایه شعری؛ که حرف نخست را می‌زند، داشته باشد، می‌توان به آن پرداخت. درمجموع شعر به دلیل پیچیدگی، تعریف درست و دقیقی نداشته و تعاریف ارائه‌شده نسبی و سلیقه‌ای است، نمی‌توان خط‌کشی و اولویت‌بندی کرد.

     هر اتفاقی می‌تواند دستمایه شعری شما قرار گیرد یا به یک روند طولانی نیازمندید؟

تا مطالعه نباشد هیچ موضوع و مضمونی خلق نخواهد شد. سرگل جریان شعر در انسان مطالعه است؛ اما مناسبت‌ها و رویدادهایی که در جامعه اتفاق می‌افتد نیز دستمایه شاعر قرار می‌گیرد. این مسئله آن‌قدر مهم است که مجموعه شعر شاعرانی که از اتفاقات و رویدادهای پیرامونشان متأثر نباشد تأثیرگذار نبوده و عمر شعرشان ماندگار نخواهد بود. اینکه ما دائم به دنبال گیسو، چشم و ابرو بوده اما نسبت به حوادث پیرامون بی‌تفاوت باشیم، از موهبت و الهام خدایی محروم شده و نمی‌توانیم تعهد و رسالت خود را به جامعه ادا کنیم. به اعتقاد بنده مناسبت‌ها به‌عنوان یک اعتقاد و باور باید در اشعار جریان داشته باشد.

     آیا توازن صورت و معنا در شعر لازم است، غلبه هر یک بر دیگری اثری بر شعر دارد؟

سؤال خوبی است. اگر شاعری در آغاز به دنبال قالب باشد این ضعف کار وی است اما اگر شعر الهام شده و در صفحه دفتر ریخته شود، می‌تواند تعیین کند که در چه قالبی قرار گیرد، به نظرم محتوا همواره باید ارجح باشد، گاهی یک جمله نثر که هیچ قالبی هم ندارد حرکت آفرینی می‎کند، مانند «جور دیگر باید دید چشم‌ها را باید شست» این یک شعر نیمایی است اما محتوا در اوج است؛ درمجموع قالب یک ابزار است که باید در خدمت محتوا قرار گیرد.

     نظر شما در مورد شاعران انقلاب چیست؟

خوشبختانه مشاهده و تخیل در شعر شاعران معاصر به‌ویژه جوانان به‌خوبی اتفاق افتاده، مثلاً باوجوداینکه خیلی‌ها جنگ را ندیده‌اند اما برداشت خوبی داشته و ارزش‌هایی نظیر شجاعت و ایثار را که در طول هشت سال اتفاق افتاد را به‌روشنی در اشعار خود نشان داده‌اند. آینده شعر معاصر در بخش شعرهای مناسبتی از آن ِ کسانی است که قله‌های شعری را در موضوعات مختلف فتح کنند. امروز با توجه به شرایط مختلفی که در جامعه وجود دارد اما جریان شعر در اوج است، شعر مقاومت، شعر آیینی و... یک جریان روشن و کاملاً واضح است که از مضمون‌های تکراری فاصله گرفته و خوب به آن پرداخته شده‎است.

     بسیار خوب؛ بپردازیم به اثر شما، تنها همین یک کتاب شعر را به چاپ رسانده‎اید؟

یک مجموعه شعر مختص هشت سال دفاع مقدس دارم که قرار است بسیج هنرمندان آن را به چاپ برساند؛ این کتاب یک یادگاری است از روزهای آتش و خون به زبان شعر. کتابی که چاپ‌شده «آقا» است که توفیقی حاصل نشده مگر با لطف خدا، توصیه دوستان و مشوقان خوب.

اگر بخواهیم «آقا» را ازلحاظ موضوع دسته‌بندی کنیم دربردارنده مناسبت‌های روز، مضامین آیینی و انعکاس دل‌تنگی‌ها است. نام این کتاب به باور اعتقادی من به امام هشتم و حضرت دوست برمی‌گردد و امیدوارم رسالت خود را انجام داده باشم. درست است که این کتاب ‌حجم کمی دارد اما اگر نگاه کنید انتشارات برای شاعران معاصر هر صفحه را به یک رباعی اختصاص می‌دهد اما این کتاب در هر صفحه دربردارنده سه رباعی است.

     ممنون از وقتی‌که در اختیار ما قرار دادید در پایان اگر تمایل دارید یکی از اشعار این کتاب را بخوانید.

«حضرت گلاب» تقدیم به ساحت حضرت مولا علی علیه‌السلام:

دل بود و انتخاب، تو را برگزیده‌ام

مه بود و آفتاب، تو را برگزیده‌ام

تا با نگاه خویش مرا بال‌وپر دهی

بی پرسش و جواب، تو را برگزیده‌ام

هر شب به شوق دیدن رویت به اشتیاق

بی‌اختیار خواب تو را برگزیده‌ام

چون صبح روشنای تو بسیار دیده‌ام

ای مهر بی‌حساب تو را برگزیده‌ام

چندان‌که هوش می‌برد از سر نوای عشق

گردیده‌ام رباب تو را برگزیده‌ام

از ابتدای هر چه نوشتن به نام تو

تا انتها کتاب تو را برگزیده‌ام

هر کس برای خویش دلی برگزیده، من

ای شاه بو تراب تو را برگزیده‌ام

تا این غزل به عطر سحر گل کند مدام 

ای حضرت گلاب تو را برگزیده‌ام

  لینک
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/7090