کد خبر : 65463
تاریخ : 1401/11/8
گروه خبری : خانواده

تلخی زندگی با زیست ترس‌محورانه

ترس و استرس دو مؤلفه‌ای هستند که بیش از هر موضوع دیگر زندگی انسان‌ها را تحت تأثیر قرار داده، همان‌طور که می‌دانید هر فردی در فرار از ترس و استرس وارد چالش ‌هایی در زندگی می‌شود که کمی درد او را تکسین دهد، مسیرهایی که گاهی اوقات او را وارد آسیب‌های اجتماعی بی‌شماری می‌کند.
در واقع پیشرفت تمدن امروز و گستردگی خانواده‌ها، رشد بی‌رویه جمعیت و شهرنشینی، دگرگونی روابط اجتماعی به‌خصوص زندگی در شهرهای بزرگ و پرجنجال، فشارهای جسمی و روانی ناشی از ترافیک و آلودگی هوا و صدا و اثرات آن بر روان و رفتار انسان، موجبات تشدید استرس را فراهم می‌کند. در واقع ساکنان شهرها مدام در معرض فشارهای روانی ناشی از تأمین هزینه‌های زندگی، ترافیک، کار و... هستند که همین موضوع باعث فرسودگی بیش از حد روان انسان‌ها و کاهش توانایی آن‌ها در مقابل استرس می‌شود.
در حال حاضر عوامل مولد استرس در جهان نسبت به گذشته بیشتر شده زیرا بعضی از مکانیسم‌های سنتی که به مردم کمک می‌کرد تا با فشارهای روانی مقابله کنند به‌تدریج رو به نابودی گذاشته است. شهرنشینی و مشکلات اقتصادی، تغییرات اجتماعی سریعی را به‌وجود آورده که غالباً ارزش‌های مکانیسم‌های آرامش‌بخش به انسان را از بین برده است. از سوی دیگر ازدیاد جمعیت با رشد فزاینده جنایات و اعمال خشونت‌آمیز در شهرها نیز باعث ایجاد ترس و فشارهای روانی شده که در نهایت بر سلامت و بهداشت روان انسان لطمه می‌زند.
در همین راستا با یکی از روان‌شناسان بالینی به گفت‌وگو نشسته که نتیجه را باهم می‌خوانیم:
علیرضا عابدین با بیان اینکه بسیاری از افراد در طول شبانه‌روز به موضوعات چالشی و استرس‌زا فکر می‌کنند، اذعان کرد: به همین دلیل افراد به سوی اهداف و مباحث چالشی حرکت کرده که احساس می‌کنند آن‌ها را از دست این ترس‌ها و چالش رهایی می‌بخشند.
وی با بیان اینکه انسان به‌صورت ناخودآگاه به سمت مسیری برای کسب آرامش حرکت می‌کند، ابراز کرد: بعد از مدتی به دلیل تکرار و پاداش موقتی که این مسیر‌ها برای انسان به ارمغان می‌آورند فرد به این مسیرها معتاد می‌شود.
این روان‌شناس ادامه داد: بعد از مدتی فراموش می‌کند که چرا در ابتدا وارد این مسیر شده و با ترس از برطرف نشدن نیازهای اولیه درگیر تأمین نیاز‌های ثانویه دیگر می‌شوند.
عابدین با بیان اینکه انسان با تأمین نیاز‌های ثانوی به‌دنبال حاشیه امنی برای خود می‌گردد، مطرح کرد: به طور مثال چون انسان نمی‌تواند نیاز به گرسنگی و مَسکن خود را برطرف کند به سمت نیاز‌هایی همچون شهرت، قدرت و غیره حرکت می‌کند.
وی با بیان اینکه زندگی بر مبنای ترس و استرس قدمت تاریخی دارد، یادآور شد: ساده‌زیستی یک اصل علمی است، افزود: بسیاری از صاحب‌نظران علوم اجتماعی، اقتصادی و غیره پدیده ساده‌زیستی را یکی از راه‌های پیشرفت جامعه در همه ابعاد و حوزه‌ها می‌دانند و به آن تأکید دارند.
این روان‌شناس با بیان اینکه ایجاد یک زندگی تجملاتی که روزی برای به‌دست آوردن آرامش ایجاد شده بود به یک منبع استرس و ترس تبدیل می‌شود، تصریح کرد: در این راستا انسان برای به‌دست آوردن نیاز‌های خود با استرس و اضطراب کار و تلاش می‌کند.
عابدین با بیان اینکه انسان‌هایی که زیست ساده دارند از پیچیدگی روان کمتری برخوردار هستند، تصریح کرد: اختلالات روانی در این افراد کمتر دیده می‌شود.
وی با بیان اینکه سبک زیست ترس‌محور و تجمل‌گرایانه باعث می‌شود زندگی برای انسان تلخ و سخت شود، یادآور شد: ذهنیت بیشتر مردم در جامعه نسبت به افراد ثروتمند این‌گونه است که آن‌ها خوشبخت‌تر از سایر افراد هستند؛ در صورتی که در بیشتر موارد به‌دلیل نگرانی‌ها و استرس‌هایی که این افراد دارند خلاف این قضیه است.
این روان‌شناس بالینی با بیان اینکه سبک زندگی ساده‌زیستی از خانواده‌ها شروع می‌شود و سپس کودکان آن را الگوی خود قرار می‌دهند، یادآور شد: اگر والدین زندگی سالم و به دور از تجمل برای زیست خود انتخاب کنند می‌توانند آن را به کودکان خود آموزش دهند.
عابدین افزود: سلامت جسم و روح نباید فدای آسایش در زندگی شود، آسایشی که به قیمت از دست دادن آرامش در زندگی می‌شود ارزش نخواهد داشت؛ انسان‌های ساده‌زیست با این چالش مواجه نیستند.
وی با اشاره به اینکه امروزه شاهد آن هستیم که افراد حاضر هستند بی‌خوابی و گرسنگی را در زندگی تحمل کنند تا بتوانند در بالای شهر خانه بخرند و یا ماشین مدل بالا سوار شوند، عنوان کرد: افراد تجمل‌گرا مجبورند که ساعات زیادی در طول روز را خارج از خانه سپری کنند تا بتوانند انتظارات خود و خانواده را تأمین کنند، این در حالی است که انسان ساده‌زیست به اندازه و بر اساس نیاز خود کار و خرج می‌کند و بقیه اوقات را به خانواده اختصاص می‌دهد.
این روان‌شناس با بیان اینکه هرچه رابطه بین اعضای خانواده به خصوص زوجین صمیمی، عشق‌محور و شوق‌محورتر باشد فضای احساسی قوی‌تری بین خانواده برقرار خواهد شد، تصریح کرد: مطالعات نشان می‌دهد خانواده‌های ساده‌زیست بیشتر از سایر افراد از زندگی لذت می‌برند، در واقع بر اساس آزمون‌های روان‌شناسی میزان رضایت‌مندی این افراد در زندگی نسبت به سایر افراد بیشتر بوده و آن‌ها موفق شدند نمره بالاتری را در این آزمون کسب کنند.
عابدین ضمن لزوم ریشه‌یابی علت انتخاب ایرانیان بر زندگی ترس‌محور گفت: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که بسیاری افراد خانواده‌محور هستند؛ به همین دلیل ریشه بسیاری از بیماری‌های روانی را می‌توان در خانواده جست‌وجو و درمان کرد.
حال با توجه به آنچه گفته شد در جامعه شهری و صنعتی امروزی استرس، ‌بخشی از زندگی اکثریت مردم شده که بر اثر تقابل انسان با محیط کار و زندگی پدید می‌آید. باید با متخصصان در این زمینه مشاوره کرد وگرنه استرس‌های مزمن می‌توانند به عامل خطرناکی برای سلامت جسمی و روانی انسان تبدیل شوند.
بسیاری از انسان‌ها به‌دلیل برآورده نشدن نیاز‌های اولیه خود وارد مسیری از زندگی می‌شوند که می‌تواند آسیب‌های بیشمار اجتماعی که مهم‌ترین آن سلب آرامش است به آن‌ها وارد کند.

  لینک
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/65463