کد خبر : 62962
تاریخ : 1401/9/3
گروه خبری : ایران و جهان

کم‌کار ترین مراکز حاکمیتی مراکز افکارسنجی هستند

ابراهیم فیاض در ابتدا با بیان اینکه حجاب پدیده اجتماعی و زیستی است گفت: مشکل ایران و جهان در دوره مدرنیته این بود که فرهنگ را از غریزه جدا کرد در حالی که غریزه مبنای فرهنگ است.

وی در ادامه با توضیح اینکه در کل جهان این مشکل ایجاد شده است، ادامه داد: واسطه‌های مدرنیته و اندیشه از بین رفته است. در پست مدرن این قصه جدی شد و می‌توانیم بگوییم در کل جهان وضعیت آشفته ای را شاهدیم.

فیاض تاکید کرد: در حال حاضر بازگشت به خدا در جهان آغاز شده و نشانه آن وجود معنا در بین مردم است و مرحله بعدی زمان است. ما باید ساختار فلسفی را متوجه شویم و بفهمیم این جهان به کجا می‌رود و ما در کجای جهان قرار داریم تا به فرهنگ جنسی به معنای حجاب به عنوان بخشی از این ساختار برسیم.

این استاد دانشگاه تهران با نگاه به وضعیت جنسی دیگر کشورها گفت: ما خیال می‌کنیم در اروپا و یا دیگر کشورهایی که تولیدات فیلم‌های جنسی زیادی دارند همه مسائل جنسی است اما بر عکس است یعنی یک جایی که جنسی نیستند در سینمایش حرف از مسائل جنسی می‌آید.در جایی شبیه به ایالات متحده آمریکا مردم به شدت حجاب و تدین دارند. اما وقتی رسانه‌های آنها را می‌بینیم فکر می‌کنیم که در آنجا مسائل جنسی خیلی مورد توجه است اما چنین نیست و یا در کشور کاتولیکی مثل ایتالیا و فرانسه خانواده از اهمیت بسزایی در بین مردم برخوردار است. اما ساختار رسانه‌های آنها به سمت غلبه مسائل جنسی است.

او ادامه داد: در جهان دو بحث در بعد انسان شناسی مطرح است. اینکه آیا ما به انسان گرایی و سوبژکتیویسم ( Subjectivism) می‌رویم یا به سمت مردم و خانواده می‌رویم. در بین این دو جنگ است. مردم جهان به دنبال خانواده و عدالت جهانی هستند و برعکسش یهودیسم و سوبژکتیویسم، ساختارشکنی، انسان گرایی و برهنگی و هم جنس گرایی را مدنظر قرار دارد. در حال حاضر جهان به غریزه برگشته و آن را مبنای فرهنگ قرار داده و جنبه افراطی سوبژکتیویته همان فسادی می‌شود که الان می‌بینیم وقتی از زن به عنوان ناموس نام برده می‌شود مذمت می‌شود و زن را ناموس نمی‌داند.

فیاض گفت: اگر می‌گذاشتند پست مدرن دقیق بحث می‌شد شاید خیلی از اشتباهاتی که امروز شاهدش هستیم رقم نمی‌خورد. این موضوعات در رسانه باید مورد توجه قرار گیرد. در بدنه رادیو و تلویزیون کسانی هستند که نمی‌گذارند رسانه‌ای پیشتاز و جلوتر از ارتباطات شود.

فیاض با اشاره به اینکه سه گفتمان بر تولیدات رادیو و تلویزیون حاکم است، گفت: مارکسیسم، سوفیسم و پوپولیسم بر خروجی‌های رادیو و تلویزیون حاکم است. به شدت فقدان معنا در جامعه زیاد شده که این امر به دلیل ضد رسانه بودن و عملکرد نامناسب رادیو و تلویزیون است. این فقدان معنا با بحران اجتماعی پر می‌شود که ماحصل و نتیجه‌ای جز کشت و کشتار ندارد و ما شاهد اتفاقاتی در کف خیابان هستیم. اگر اینچنین بود مساله شاهچراغ شیراز رخ نمی‌داد که یک ربات آدم کش به نام انسان چنین فاجعه‌ای را رقم بزند.

وی با تاکید بر اینکه حوادث اخیر موجب رشد و شکوفایی معانی و مفاهیم جدید در سطح جامعه می‌شود، افزود: وقتی ما به صورت علمی به موضوعات نپردازیم متأسفانه این مسائل به میدان و خیابان راه پیدا می‌کند. یعنی به جای حل این منازعات در دانشگاه به کف خیابان‌ها راه پیدا می‌کند.

در ادامه این نشست حجت الاسلام جلیل محبی به نقش حاکمیت و دستگاه مجری و تصمیم گیر در این مسائل پرداخت و گفت: ما قانون اساسی ای داریم که مبنایش پیش نویسی بوده که از سمت حقوقدانان تهیه شده است. این پیش نویس در دستور کار قرار گرفت و با تغییراتی که در آن اعمال گشت تصویب شد. یکی از این تغییرات امر ولایت فقیه و تئوری نحوه مدیریت جامعه بود.

وی به طرح پرسشی مبنی بر اینکه در مواجهه با امور اجتماعی، غریزه بشری چطور به تصمیم و حکمرانی می‌رسد؟ ادامه داد: کسی که در حال حاضر به عنوان فقیه آگاه در قانون اساسی شمرده شده تنها در شورای نگهبان حق وتو دارد. قوانین ما معضلی دارند چرا که کسی که تئورسین است به جای اینکه در ابتدای پروسه قانون گذاری باید اثر گذار باشد در انتهای فرآیند قانون نشسته و درباره شرعی بودن یا نبودن یک قانون تصمیم گیری می‌کند. اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرایط برای حکمرانی از مواردی بود که در قانون اساسی آمده و برخی از تصمیمات امام خمینی (ره) در ده سال اول ابتدایی انقلاب مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اساس همین امر صورت گرفت یا نظیر فتاوی که در طول تاریخ فقه سابقه نداشتند، مانند فتوای حلیت شطرنج با از بین رفتن قمار در شطرنج یا در خصوص اختیار دادگاه‌های خانواده در خصوص طلاق.

***احکام شورای عالی انقلاب فرهنگی حتی در حکم قانون نیست

حجت الاسلام محبی با تاکید بر اینکه برای رفع این نقیصه سیاست گذاری در قانون اساسی در حوزه‌های جدید، با تدبیر رهبر معظم انقلاب شوراهایی تشکیل شد، ادامه داد: شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی محصول این فکر، در عرصه سیاستگذاری بود. بعد از گذشت سی سال از تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، می‌بینیم این شورا موفق نبوده است در حالی که شورای دیگری به نام شورای راهبردی سیاست خارجی به وجود آمد که موفق و خروجی متناسبی داشت. در خصوص سیاست گذاری در حوزه فرهنگ شورای عالی انقلاب فرهنگی نهاد موفقی نبود و احکامش حتی در حکم قانون هم نیست. بخشنامه‌هایی نیز در مراکز مختلف دیگر مانند ستاد امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، صداوسیما گرفته می‌شود که هیچکدام به یک نقطه واحدی نمی‌رسند یعنی افراد مختلف با دیدگاه و سلایق متنوعی تصمیمات مختلفی می‌گیرند که یک هدف مشخص را در سیاست گذاری ما دنبال نمی‌کند.

محبی با تاکید بر اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی و همه نهادهای فرهنگی از ابتدا باید انسان را موجودی استقرار یافته در جامعه بدانند، گفت: روایتی از امیرالمومنین (ع) وجود دارد که این روایت از پایه‌ای‌ترین موضوعات جامعه شناسی است. می‌فرمایند: نفس تازه آن موقعی که قوت خودش را به دست می‌آورد یک جا می‌نشیند و استقرار پیدا می‌کند. قوت اینجا به معنای معیشت نیست بلکه به معنای تمام نیازهای انسانی خواهد بود.

وی با اشاره به اینکه چون امروز جوانان نیازهایشان برآورده نشده است نمی‌توان با آنان گفتگو کرد، گفت: نیاز جوانان امروز، نیازی نیست که از بیرون برایشان تعریف می‌شود بلکه نیازی است که خودشان آن را تعریف و بیان می‌کنند. یا باید نیازشان را برطرف کرد یا آن را یک نیاز اشتباه خواند و جوانان را نسبت به اشتباه بودن آن آگاه کرد تا پذیرش از سوی آنها اتفاق بیفتد. در فیلمی که مرحومه سارینا اسماعیل زاده چند دقیقه از خود گرفته است، در خصوص نیازهای یک دختر 16 ساله صحبت می‌کند. وقتی به او گوش می‌کنیم نمی‌توانیم با تحلیل‌های دختر دهه شصتی صحبت‌هایش را بررسی کنیم. نوجوان امروز اینگونه است که یا باید نیازش برطرف شده و یا نیازش با گفتگو پیرامون آن نیاز و تصحیح آن رفع شود. ما تشتت را نمی‌توانیم از بین برویم زمانی که غریزه را به رسمیت بشناسیم و نیازهای غریزه را به طور متناسب تأمین کنیم.

دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر عنوان کرد: ما در دوره‌ای هستیم که اتفاقات و تغییراتی در کشورمان رخ داده است. حضور زنان در جامعه از همان 150 سال گذشته در حال رقم خوردن بود، بهایی‌ها همان زمان این امر را پمپاژ کردند و این امر ادامه پیدا کرد به استبداد صغیر، دوره کشف حجاب و پس از آن بیانیه‌های حضرت امام خمینی (ره) در ابتدای نهضت اسلامی. بعد از آن به دوره بی‌خانوادگی رسید یعنی بنیاد فرح پهلوی تصمیم گرفت که بنیان و ریشه خانواده در ایران باید زده شود و در اسناد پشتیبان قانون حمایت از خانواده قبل از انقلاب اینها آمده است که قوانین فروپاشاندن خانواده در جامعه در حال حاضر قابل اجرا نیست اما ما تصویب می‌کنیم که فرهنگ برای از بین بردن خانواده در جامعه تحت عنوان حمایت از خانواده اجرا و آغاز شود.

وی ادامه داد: ما جامعه‌ای داریم که آدم‌های مختلفی از انسان افراطی رادیکال مدرن تا افرادی که قائل به ساختارهای مدرن نیستند وجود دارد. هم طلبه یا انسان سنتی است که دولت مدرن را قبول ندارد و از این طرف انسان‌هایی داریم که جامعه را مدرن تلقی می‌کنند. این جامعه افراد و افکار مختلفی دارد و برخی مسئولان ما به این فکر نمی‌کنند که ما مردمی داریم که هرکدام نیازهایی دارند در حالی که ما آن نیازها را نشناختیم.

محبی با تاکید بر شناخت متقن و مشخص اذهان در این مرحله از بحران کشور گفت: کم کار ترین مراکز حاکمیتی مراکز افکارسنجی هستند آن هم دقیقاً زمانی که باید بدانیم مردم چگونه فکر می‌کنند. تنها زمان انتخابات است که این مراکز به صورت مستمر فعالیت ویژه دارند. برخی از مراکز افکارسنجی در این مدتی که جامعه دچار چالش شده است هیچ سفارشی برای رصد ذهن جامعه ایرانی نداشتند. در حال حاضر با اوهام ذهنی در خصوص جامعه طرفیم نه با آنچه که در واقعیت رخ داده است. با این اوهام نمی‌توان جامعه را اداره کرد.

***فیاض: توحید بدون قسط، داعش می‌شود

ابراهیم فیاض در ادامه با اشاره به نبردی در حوزه علوم اجتماعی بین آسایش و آرامش گفت: چپ‌ها به عرفان الحادی معتقدند و ملاصدرا نیز آرامش را بدون آسایش مطرح می‌کند. ملاصدرا آرامش را بدون آسایش و ارضای غریزه مطرح می‌کند که همان رهبانیت است. حال بعضی از آسایش هم رد می‌شوند. نتیجه آرامش بدون آسایش همان وجود سرمایه دارانی می‌شود که با حقه و رندی باعث وجود اشرافیت میلیاردی می‌شود.

وی ادامه داد: دو سه آیه در قرآن است که مبنا قرار داده شده است. در سوره آل عمران آمده است: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» توحید بدون قسط داعش می‌شود. اگر جامعه‌ای که «شهد الله» است، به «قائمابالقسط» برسد تازه به جامعه‌ای توحیدی می‌رسد. توحید بدون قسط و آسایش معنا ندارد. ما چند کتاب در خصوص قسط داریم؟ توحید بدون قسط نتیجه اش می‌شود جامعه بی طبقه توحیدی مجاهدین خلق (منافقین).

این استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: آرامش بدون آسایش در راستای نظریات ملاصدرا و ابن عربی چنین می‌شود که یک قشر کوچک اشرافی بالا قرار می‌گیرد و بقیه بدبخت و بیچاره هستند.

فیاض با تاکید بر این که مبنای اسلام اول آسایش است و بعد آرامش گفت: در بحث‌ها، تمام این آیات عدالت محور تعطیل شده و تنها جنبه عرفانی آیات قرآنی مورد توجه قرار گرفته است. ما باید بپرسیم آسایش قسط در فلسفه اجتماعی اسلامی کجاست؟

فیاض ادامه داد: ما انتهای ساختاری که نمی‌دانیم چیست را حجاب قرار می‌دهیم. با اینکه قبل از حجاب، عفاف مطرح است و قبل از آن خانواده که تعریف آن نهاد اجتماعی مشروع ارضای غریزه جنسی است. ما این خانواده را اشرافی می‌کنیم. پیرو همین تفکر مستمند و عقب مانده اجتماعی هم باید قرض کند تا بتواند جهیزیه بگیرد. درواقع جامعه عرفانی دورو، اشرافی، فحاش جنسی و منافق است. ما وقتی حرف از قسط می‌زنیم دچار دیکتاتوری نمی‌شویم. امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند: «قسط بدون تقوا دیکتاتوری است» قسط بدون تقوا دیکتاتوری مارکسیسم و کمونیسم است.

***تقوای بدون قسط یک تخیل سوسیالیستی است

استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران عنوان کرد: اگر تقوا باشد کار جامعه به چنین شرایطی نمی‌کشد. تقوای بدون قسط یک تخیل سوسیالیستی است. در کشوری که بحث علمی نمی‌گذارند انجام شود خیلی ذهن نوجوانان را روشن نمی‌توان کرد.

او با تاکید بر اینکه تمام بحران کشور بر دو محور نظام معرفتی- دانشی و نظام جنسی می‌چرخد، ادامه داد: اگر این دو محور با هم آمیخته می‌شد ما دچار چالش‌هایی از این دست نمی‌شدیم. همه میگویند جنگ شناختی اما همه مشغول عملگی شناختی هستند. در نظام آموزشی معرفتی و نظام جنسی، خودآگاهی جنسی آشکار شده، کسی نمی‌تواند از نخبه دانشگاه شریف توقع رشد علمی داشته باشد ولی در زمینه جنسی آگاهی و رشد او را نپذیرد.

*** محبی: امروز ما امام موسی صدری نیاز داریم تا بتواند با جامعه حرف بزند

در ادامه حجت الاسلام جلیل محبی در خصوص مسائل مرتبط با عرفان و مطرح شده در صحبت‌های ابراهیم فیاض گفت: زمانی که به شاگردان آیت الله قاضی نگاه می‌کنیم آثاری از جامعه داری و حکمرانی نمی‌بینیم. اما وقتی به امام نگاه می‌کنیم، اینگونه نیست. امام آیه «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَیٰ وَفُرَادَیٰ» را در این باره بیان می‌کنند. از نظر فلسفه عرفانی وقتی به این دو فرد نگاه می‌کنیم خواستگاه هایشان را بهم نزدیک می‌بینیم.امام خمینی از یک مکتب عرفانی فردی یک حرف نو اجتماعی می‌زند. همین فقه امام را توانسته از فقه سایر فقها متمایز کند. معتقدم امام خمینی یک فیلسوف، فقیه یا عارف به تنهایی نبود. ایشان خود یک مکتبی است که همه را شامل می‌شود.

وی ادامه داد: نظام حقوقی ما نظام ولایت فقیه است و فقیه کسی است که جامعه را می‌شناسد رابطه نظام تصمیمی گیری با علم در حال قطع شدن است. نه علمی که استاد در اروپا و آمریکا خوانده نه آن کسی که فقط حوزه درس خوانده بلکه دانشی که در جامعه بتوان نتایج آنها را نشان داد. امروز ما امام موسی صدری نیاز داریم تا بتواند با جامعه حرف بزند.

ابراهیم فیاض در پایان نشست جمع بندی کرده و گفت: اگر ما یک گفتگوی جهانی در قالب کلام اسلامی بر اساس حکمت و فطرت داشته باشیم تمام این بحث‌ها جمع می‌شود اما نه مراکز در قم در این موضوع کار می‌کند و نه دانشگاه‌ها.

  لینک
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/62962