کد خبر : 56846 تاریخ : 1401/3/31 گروه خبری : دین و اندیشه |
|
ارزشگذاری قدرتهای خارقالعاده در اسلام |
|
هسته زردآلو در دست امام صادق (علیهالسلام) در روایات شیعی آمده است که روزی مرتاضی مُلحِد وارد مسجد مسلمانان شده و از افکار درونی آنان خبر میداد. مسلمانان ماجرا را به حضرت امام صادق علیهالسلام گزارش میدهند. حضرت دستور میدهند مرتاض را نزد ایشان حاضر سازند؛ سپس برای آزمودن وی هسته زردآلویی در مشت خود گرفته و از او میخواهند که خبر دهد چه چیزی در مشت ایشان است؟ مرتاض کمی تأمل میکند و میگوید: من به همه عالَم نظر افکندم و دیدم همهچیز سر جای خود است مگر هسته زردآلویی که از مجموع موجودات عالَم کاسته و ناپدید شده است. ظاهراً آنچه در مشت شماست همان هسته زردآلو است. (باید بدانیم که پاسخ مرتاض نشاندهنده این است با وجود اینکه به همه عالَم اشراف داشته اما به دست حضرت احاطه نداشته؛ بنابراین نتوانسته بهطور مستقیم بگوید در دست شما هسته زردآلو وجود دارد بلکه میگوید هسته زردآلویی از عالَم کاسته شده است.) پس از پاسخ مرتاض حضرت مشت گره کرده خود را میگشایند و همه حضار مشاهده میکنند که پاسخ مرتاض صحیح بوده است. امام صادق (ع) میفرمایند: چگونه به این مقام دست یافتی؟ وی پاسخ میدهد: «من همواره مخالف خواسته و هوای نفس خویش عمل کردهام»؛ بههمینجهت، به مرتبهای از تکامل نفسانی و روحانی دست یافتهام که به کل جهان احاطه دارم و حتی میتوانم از منویات و افکار باطنی اشخاص مطلع گردم. امام صادق (ع) با هوش و ذکاوتی که داشتند فرصت را غنیمت شمارده و به مرتاض پیشنهاد میدهند اسلام بیاورد. او مخالفت و اظهار میکند که حاضر نیست زیر بار احکام دستوپاگیر اسلام برود. حضرت میفرمایند: مگر ادعا نکردی همواره با خواسته دل خویش مخالفت میورزی و همین رمز دستیابی شما به چنین کمالات خارقالعادهای بوده است؟ مرتاض پیشنهاد حضرت را موافق با منش و مرام خویش مییابد و اسلام میآورد؛ اما بهمحض اینکه مسلمان میشود همه قدرتهای خویش را از دست میدهد. سپس به امام (ع) عرض میکند چرا وقتی به خدا و پیامبر اسلام (ص) ایمان نداشتم از آنهمه اخبار غیبی برخوردار بودم اما حال که اسلام آوردم همه تلاشهایم بر باد رفت؟ حضرت میفرماید: «خداوند همه این کرامتها را برای آخرت شما ذخیره کرد». راستی خبر دادن از افکار و خیالات مردم چه ارزش و اهمیتی دارد؟ اما چنین احاطهای در جهان آخرت با توجه به عظمت فوقالعاده نعمتهای بهشتی هرچه بیشتر باشد بازهم کم است؛ بنابراین «کسب چنین کرامتهایی در دنیا اگر بهگونهای باشد که در آخرت خیری برای انسان به همراه نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد». ارزیابی غلط داوران در برنامه عصر جدید برنامههایی که اخیراً در صدا و سیما تولید میشود با وجود داشتن نقاط مثبت بسیار، نقاط ضعف کوچک و بعضاً بزرگی را بههمراه دارند. برای مثال، در برنامه «عصر جدید»، گاه افرادی چهار امتیاز میگرفتند و به مرحله بالا صعود میکردند که با توجه به ارزشهای اسلامی هیچگونه توجیهی برای امتیاز و تشویق آنان وجود نداشت؛ در یک مورد چهار نفر با استفاده از لب و دهان بهصورت هماهنگ سعی در نواختن موسیقی داشتند. آن گروه از سوی داوران پذیرفته شدند بی آنکه فایدهای بر کارشان مترتب شود. «کسب امتیاز از سوی چنین گروههایی نشاندهنده عدم وجود ملاکی مشخص و مبتنی بر ارزشهای اسلامی از ناحیه داوران آن برنامهها است». عمر انسان ارزشمندتر از آن است که به چنین اموری بپردازد و حتی در رسانه رسمی جمهوری اسلامی بهعنوان امری پسندیده مورد تأیید و تشویق قرار گیرد و جامعه به آن سمت سوق داده شود. با این توصیف، قطعاً درصورتیکه مرتاض مذکور در برنامه عصر جدید شرکت میکرد امتیاز طلایی را ازآنخود میکرد؛ درحالیکه از نظر اسلامی چنین امری جز در مواقعی که گرهی از کار مؤمنین بگشاید فاقد ارزش اخلاقی است. نسبت دنیا و آخرت دلیل این قضاوت آن است که دنیا محدود و آخرت نامحدود است. تصور نامحدود بسیار مشکل بلکه تصور حقیقی آن ناممکن است. انسان فقط بهطور مبهم میتواند نامحدود را تصور کند؛ چراکه عمری محدود مانند هزاران سال را در نظر میگیرد سپس قید «نا» را بدان میافزاید و واژه «نامحدود» را در ذهن میسازد؛ بنابراین، «انسان تصوری واضح از عمر نامحدود ندارد بلکه بهصورت غیرمستقیم میفهمد که نامحدود چیزی است که محدود نیست». آنگونه که در دانش ریاضی تصریح میشود «محدود نسبتی با نامحدود ندارد». نسبت دنیا با آخرت نسبتِ عددی است با مخرجِ یک همراه با بینهایت صفر؛ بههمینجهت، هرگاه بخواهیم میان کار دنیوی و اُخروی ارزشگذاری کنیم، «امر دنیوی نسبت به امر ابدی اُخروی ارزشی نزدیک به صفر دارد»؛ برای مثال، تحمل سختی در دنیا اگر خوشی و لذت ابدی در پی داشته باشد با خوشی و لذت حلال دنیوی که آنهم مستلزم لذت پایدار بهشتی باشد چندان تفاوتی ندارد؛ حتی بر اساس روایات، اگر مردم میدانستند سختیهای دنیوی چه نعمتهایی را در آخرت نصیبشان میکند آرزو میکردند در دنیا قیچیقیچی شوند. ارزش بینهایت دنیا در تفکر اسلامی ازاینرو، «در تفکر اسلامی آنچه اصالت دارد آخرت است و دنیا تنها در راستای آخرت ارزش پیدا میکند». سعادت اُخروی هدف نهایی است و دنیا ابزار دستیابی به آن؛ بنابراین، «با آنکه دنیا در مقایسه با آخرت ارزشی نزدیک به صفر دارد میتوان گفت دنیا ازآنرو که ابزاری برای کسب سعادت ابدی است بینهایت ارزشمند است»؛ به همان دلیل، از منظر روایات، عمر انسان ارزشمندترین سرمایهای است که نمیتوان با هیچچیز دیگری معاوضه یا حتی مقایسهاش کرد و باید قدر لحظهلحظه آن را دانست؛ (ما فاتَ مَضَی و ما سَیَأتِیک فَأینَ؟ قُم فَاغتَنِمِ الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین)؛ آنچه گذشت از بین رفت و آنچه میآید کجاست؟ برخیز و فرصت میان دو نیستی را دریاب. (شعر منتسب به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام). ازاینرو، «ارزشگذاری هر کاری در دنیا با توجه به نقشی است که در سعادت و خوشبختی اُخروی یا شقاوت و عذاب ابدی دارد»؛ در نتیجه، برخی کارها تنها برای آخرت مفید است و ازآنرو ارزشمند است؛ برخی کارها هم برای دنیا و هم برای آخرت مفید است؛ برخی کارها نیز تنها برای دنیا مفید هستند. از منظر ارزشهای اسلامی انسان باید برای اصلاح دنیا و آخرتش بکوشد و «تلاش برای عمران و آبادانی دنیا امر قبیح و ناپسندی نیست مشروط به آنکه منافاتی با سعادت اُخروی نداشته باشد»؛ پس کاری که برای دنیا و آخرت نافع باشد مورد تشویق اسلام است اما کاری که تنها برای دنیا فایده دارد تنها ازآنرو که میتواند مقدمه ایمان قرار گیرد و زمینه را برای هدایت فراهم سازد دارای ارزش مقدمی است و خود از ارزش اصیل و بالذات برخوردار نیست. در گزارش بعدی نیز به همین موضوع خواهیم پرداخت.
|
لینک | |
https://www.sepehrgharb.ir/Press/ShowNews/56846 |